انان که از جان خود گذشتنندودر بهشت برین جای گرفتند اینان که از مال خود نمیگزرند وهر روز به مال اندوزی فکر میکنند چگونه روح راحت طلب را اماده پیکار کنند
پاسخ ها
مجيد
||
۰۸:۱۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۴
منفي ديگه چيه؟ مگه ايراني نيستيد؟
عليرضا
||
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۴
اين جمله منفي داشت؟واقعاً كه!!!!!!!!!!!!
ناشناس
||
۱۲:۵۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۴
مردان مرد,بی تکرار ها
سایه
||
۱۳:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۴
مطمئن باش اینان(مال اندوزان)به پیکار فکر نمی کنند آنان جان خویش در دست گرفته فرار کنند
رزمنده
||
۱۶:۵۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۴
من در اين عمليات حضور داشتم وافتخار داشتم در كنار همرزمان شهيدم كه هيچ وقت يادشان از خاطرم نمي رود حضور داشته باشم .الان هم به خاطر همان شهدا از هيچ كوششي در جهت حفظ اصول انقلاب وآرمانهاي امام راحل (ره) ومقام معظم رهبري دريغ نخواهم كرد.
درود بر شهدای کربلای 4 بنده یکی از سربازان گردان 121 لشکر 92 زرهی بودم تیر ماه 65واحد ما خطی را در شلمچه از لشکر 30 گرگان تحویل گرفت که عملیات کربلا 4 از آنجا اغاز شد ویکی از سنگر های کمین ما روی جاده شلمچه خرمشهر بود که با بچه های لشکر نصر خراسان نگهبانی می دادیم در سمت چپ ما پتروشیمی عراق قرار داشت از مرداد ماه عراق شروع به زدن استحکامت وسکو های تانک کرده بود وحتی شب تاسوا که ان زمان تابستان بود تک سنگینی انجام داد که بامقاومت ما نتوانست کاری از پیش ببرد با زدن سنگر های بتنی وقرار دادن تیر بار های ضد هوایی در خط مقدم از همان تابستان خودش را اماده کرده بود واحد ما خط را با نیروهای بسیج خوزستان (اکثرا دانش اموز بودند )تعویض کرد وما امدیم کوشک مستقر شدیم زمانی که عملیات کربلای 4 در ان محور انجام شد چند سوال ذهنم را مشغول کرده بود چگونه عراق 6 ماه جلوتر از محل عملیات خبر داشت ...
یاد ونام تمامی شهدای مظلوم کربای 4 در هماره تاریخ زنده جاودان خواهد ماند شهیدانی که درآن شب سرد زمستانی در لباس تیره غواصی در تاریکی اروند به مه دیدار نور و روشنایی مطلق رفتند تادیگر جامعه اسلامی رو به تاریکی وظلمت نرود . یادشان گرامی وراهشان پررهرو باد. یاد آنشب بخیر من آنشب جوانی 22ساله وسبکبار در کنار اروند بودم حال پیرمردی 50 ساله ولی سنگین از بار گناه .
خدایا به آبروی رفقای شهیدم مارا نیز ببخش عاقبت بخیر بفرما
کربلای چهار ویاد شهدایش بخیر.گردان میرفت ودسته برمیگشت.بچه های ما در کربلای چهار مظلومانه پرکشیدند.یادشان گرامی.کاش امروز مدعیان(امثال شریعتمداری) اندکی به رفتار شهدا توجه داشتند.
سلام
من در آن عمليات در سمت حفاظت اطلاعات بودم و گشتهاي جزيره مينو و جاده خرمشهر - آبادان را انجام ميدادم. يادش بخير چه روزهاي پر دعا و بي ادعا. يادم نميره پس از عمليات در حوالي بيمارستان طالقاني سنگر سردار رشيد اسلام حسين علايي بود، نميدونيد كه ايشان آرام و قرار نداشتند و در آخرهاي عمليات چشمان پر گريه اش يادم نميرود. خداوند ايشان را در راه حقي كه دارند محفوظ بدارند. راستي در آن عمليات حسابي شيميايي شدم.
از آن کسانی هستم در آن عملیات شرکت داشتم که ترادژی غمگین انگیز بود. مردان و جوانمردان دل پاکی که با خون عزیزشان کشور را تحویل دادند و ولی روح شهیدان با دیدن امروز ما که کشور با تمام توان در مشکلات فساد اقتصادی ... دست پنجه نرم می کند و کمر دولت های اسلام گرای مثل ترکیه را نیز با عملکرد ما خورد و خمیر می کند در عذاب وحشت ناکی هستند کاش مرده بودم این روز ها را نمی دیدم
سلام بنده در عملیات کربلای 4 بعنوان غواص بودم وقتی نام کربلای 4 میاید بیاد غواصی در رودخانه پر مخاطره و هیجان انگیز اروند آبادان میافتم که در آن شب عملیات جریان آب در حال مد (آب از خلیج فارس به سمت بالای اروند ) وصبح در حال جزر به سمت خلیج فارس حرکت میکند و دلیل مد بودن آب وجود ماه در شب میباشد . بهتر است وقتی یادی از کربلای 4 میشود غواصان که اول شروع عملیات با باز کردن خط دشمن وظیفه غواصان بود از آنها (غواصان) هم تصویری بیادمان گذاشته شود . ممنون
کجایند آن مردان پا ک و خدایی(آن فرشته های عزیزی که از این دنیا پر کشیداند ه بدون هیچ چشم داشتی جان خود را که عزیزی ترین هدیه شان بود نثار ارزشهای والایی اسلام نمودند
در باره عملیات کربلای 4 بیشتر مطلب بنویسید تا ببینیم چه شد که در آن عملیات هزاران نفر از رزمندگان ما به شهادت رسیدند و گردان غواص همگی طعمه کوسه ها شدند
اينهاييكه به بيت المال رحم نميكنند ومردم را درسختي معيشت گذاشته اند واز دين ابزاري براي ارتقاء وسوء استفاده خودشون درست كرده اند ،ايا فكر ميكنند كه چه پاسخي براي شهدا ورزمندگان دارند؟؟
موقعی که آدم این تصاویر رامیبینه شرمنده شهدا ورزمندگان میشه اونا از جان خود مایه گذاشتن ماچه کاری کردیم ؟خدایا روزه قیامت مارا شرمنده شهدا نکن با چه رویی به رویشان نگاه خواهیم کرد؟
با سلام
ایجانب در کربلای چهار بودم که منطقه عملیاتی در مفابل شهر خرمشهر و در جزایرامرصاص و بوارین بود ولی عکسهای که گذشتید مربوط به عملیلاتن گربلای 5 است که مربوط ابتدای خاکریزی است که یک کیلومتری کانال ماهی واقع شده است
اگرچه کهانیان در تحریف تاریخ با تجربه اند ولی از سایت شما انتظار این خطا را نداشتیم
رزمندگان دلاور اسلام برای دفاع از میهن اسلامی خود جانشان را نثار کردند اما امروز متاسفانه افرادی که در 8سال دفاع مردم حتی بوی باروت به مشامشان نخورده مدافع شهداء و ایثارگران شده و بسیجیان حقیقی را از صحنه مدیریت کشور حذف کرده و بدون دلیل آنها را خانه نشین کردند. سلام و درود خدا بر شهدای کربلای 4
یاد شهداء بخیر مردان بزرگ ایران که جان خود را در راه وطن فدا کردند و 8 سال جلوی شیطان صفتانی مانند .عراق .عربستان صعودی و حامیان صدام جنایتکار را گرفتند خدایا این جنایتکاران و دشمنان را نابود کن .آمین
سرزمین نینوا یادش بخیر
کربلای جبهه ها یادش بخیر.
درود وسپاس بر تمامی حماسه آفرینان 8 سال دفاع مقدس .
خدایا به آبروی رفقای شهیدم مارا نیز ببخش عاقبت بخیر بفرما
کربلای 4 به شهادت رسید
ای کسانی که به ملت وخون شهدا خیانت میکنید ودنبال پر کردن کیسه های خود هستید خجالت بکشید و از خون های ریخته بدون منت حیا کنید
آنان مخلص بودند و رفتند وبجایشان کسانی آمدند که حلال و حرام سرشان نمی شود
من در آن عمليات در سمت حفاظت اطلاعات بودم و گشتهاي جزيره مينو و جاده خرمشهر - آبادان را انجام ميدادم. يادش بخير چه روزهاي پر دعا و بي ادعا. يادم نميره پس از عمليات در حوالي بيمارستان طالقاني سنگر سردار رشيد اسلام حسين علايي بود، نميدونيد كه ايشان آرام و قرار نداشتند و در آخرهاي عمليات چشمان پر گريه اش يادم نميرود. خداوند ايشان را در راه حقي كه دارند محفوظ بدارند. راستي در آن عمليات حسابي شيميايي شدم.
ایشان در تاریخ 5 دی 65 در کربلای4 جزیره ام الرصاص به شهادت رسیدند.
ایشان در تاریخ 5 دی 65 در کربلای4 جزیره ام الرصاص به شهادت رسیدند.
خواب دیدم خسته و افسرده ام
روی من خروارها از خاك بود
وای قبر من چه وحشتناك بود
تا میان گور رفتم دل گرفت
قبر كن سنگ لحد را گل گرفت
ناله می كردم ولیكن بی جواب
تشنه بودم تشنه یك جرعه آب
بالش زیر سرم از سنگ بود
غرق وحشت سوت و كور و تنگ بود
خسته بودم هیچ كس یارم نشد
زان میان یك تن خریدارم نشد
هركه آمد پیش حرفی راند و رفت
سوره حمدی برایم خواند و رفت
نه شفیقی نه رفیقی نه كسی
ترس بود و وحشت و دلواپسی
آمدند از راه نزدم دو ملك
تیره شد در پیش چشمانم فلك
یك ملك گفتا بگو نام تو چیست
آن یكی فریاد زد رب تو كیست
ای گنهكار سیه دل بسته پر
نام اربابان خود یك یك ببر
در میان عمر خود كن جستجو
كارهای نیك و زشتت را بگو
ما كه ماموران حق داوریم
نك تو را سوی جهنم می بریم
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود
دست و پایم بسته در زنجیر بود
نا امید از هر كجا و دلفكار
می كشیدندم به خفت سوی نار
ناگهان الطاف حق آغاز شد
از جنان درهای رحمت باز شد
مردی آمد از تبار آسمان
نور پیشانیش فوق كهكشان
چشمهایش زندگانی می سرود
درد را از قلب آدم می زدود
گیسوانش شط پر جوش و خروش
در ركابش قدسیان حلقه بگوش
صورتش خورشید بود و غرق نور
جام چشمانش پر از شرب طهور
لب كه نه سرچشمه آب حیات
بین دستش كائنات و ممكنات
خاك پایش حسرت عرش برین
طره یی از گیسویش حبل المتین
بر سرش دستار سبزی بسته بود
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود
در قدوم آن نگار مه جبین
از جلال حضرت عشق آفرین
دو ملك سر را به زیر انداختند
بال خود را فرش راهش ساختند
غرق حیرت داشتند این زمزمه
آمده اینجا حسین فاطمه
صاحب روز قیامت آمده
گویی بهر شفاعت آمده
سوی من آمد مرا شرمنده كرد
مهربانانه به رویم خنده كرد
گفت آزادش كنید این بنده را
خانه آبادش كنید این بنده را
اینكه اینجا این چنین تنها شده
كام او با تربت من وا شده
مادرش او را به عشقم زاده است
گریه كرده بعد شیرش داده است
بارها بر من محبت كرده است
سینه اش را وقف هیئت كرده است
اینكه می بینید در شور است و شین
ذكر لالائیش بوده یا حسین(ع)
دیگران غرق خوشی و هلهله
دیدم او را غرق شور و هروله
با ادب در مجلس ما می نشست
او به عشق من سر خود را شكست
سینه چاك آل زهرا بوده است
چای ریز مجلس ما بوده است
خویش را در سوز عشقم آب كرد
عكس من را بر دل خود قاب كرد
اسم من راز و نیازش بوده است
خاك من مهر نمازش بوده است
پرچم من را بدوشش می كشید
پا برهنه در عزایم می دوید
اقتدا به خواهرم زینب نمود
گاه میشد صورتش بهرم كبود
بارها لعن امیه كرده است
خویش را نذر رقیه كرده است
تا كه دنیا بوده از من دم زده
او غذای روضه ام را هم زده
اینكه در پیش شما گردیده بد
جسم و جانش بوی روضه می دهد
حرمت من را به دنیا پاس داشت
ارتباطی تنگ با عباس داشت
نذر عباسم به تن كرده كفن
روز تاسوعا شده سقای من
گریه كرده چون برای اكبرم
با خود او را نزد زهرا می برم
هرچه باشد او برایم بنده است
او بسوزد صاحبش شرمنده است
در قیامت عطر و بویش میدهم
پیش مردم آبرویش میدهم
باز بالاتر به روز سرنوشت
میشود همسایه من در بهشت
آری آری هركه پا بست من است
نامه ی اعمال او دست من است
اين وضعي كه درست كرديد
ایجانب در کربلای چهار بودم که منطقه عملیاتی در مفابل شهر خرمشهر و در جزایرامرصاص و بوارین بود ولی عکسهای که گذشتید مربوط به عملیلاتن گربلای 5 است که مربوط ابتدای خاکریزی است که یک کیلومتری کانال ماهی واقع شده است
اگرچه کهانیان در تحریف تاریخ با تجربه اند ولی از سایت شما انتظار این خطا را نداشتیم
ما باید همیشه یاد وخاطره شهدا را زنده نگه داریم وبه انها احترام بگذاریم وبه خانواده شهدا وجانبازان ورزمندگان هم احترام بگذاریم