پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
در حالی که صداوسیما سعی دارد
به هر بهانه رابطه شکر آب میان خودش و اهل فرهنگ را سر و سامان دهد و
اندکی با چاشنی کار کردن، چهره ها را به مراسم های خود بکشاند، اما رئیس
این سازمان در جشنواره جام جم، آن قدر صحبتش طولانی شد که سرانجام راز
ناتوانی صداوسیما را آشکار کرد!
به گزارش سرویس فرهنگی آینده آنلاین، عزت
الله ضرغامی در بخشی از صحبت های طولانی خود، تاکید کرد که امروز در کشور
20 وزیر کشور داریم، ولی مدیر فیلم و سریال در تلویزیون نداریم! امروز برای
بعضی پست ها جز چند نفر کسی را نداریم و بعضی از مدیران ما افرادی هستند
که نمی توان برای آنها جایگزین پیدا کرد!
گفته های حیرت انگیز و
اعتراف گونه ضرغامی که حکایت از قحط الرجال دردناک داشت را اگر به کاهش
وحشتناک بینندگان تلویزیونی در 5 سال اخیر و رشد قارچ گونه مخاطبان شبکه
های ماهواره ای اضافه کنیم، شاید به چشم یک بیننده یا مخاطب ساده رسانه هم
بتوان نتیجه گیری کرد که خانه از کجا ویران شده است.
شاید حیرت
انگیز باشد که روزگاری صداوسیما بزرگترین فرایند تولید مدیران موفق فرهنگی
در بدنه خودش براساس سلسله مراتب، تجربه و تخصص بود و بهترین مدیران
فرهنگی، تلویزیونی و سینمایی از میان مدیران آن انتخاب می شدند. اما حالا
به ظن جناب ضرغامی و اعتراف تاریخی ایشان، حتی توان پیدا کردن مدیر برای
گروه های فیلم و سریال خودشان را هم ندارند.
چطور است که بیش از 20
شرکت جوان با مدیران جوان خود چرخه تولید شبکه خانگی را گرم کرده و این کار
را سودآور و اقتصادی کرده اند، اما صداوسیما با بودجه بیت المال و
اختیارات وسیع تر از انجام آن و جذب مردم عاجز است؟!
در این میان باید به دو نوع رفتار مدیریتی ضرغامی و انتصاب هایش در صداوسیما نگاه جدی کرد:
1. سلیقه های شخصی اعمال شده
2. شاخص بندی انتخاب افراد برای مدیریت ها
در
بخش نخست باید از آقای ضرغامی پرسید، کسی نیست که برای گروه های مختلف شما
مدیریت کند یا وقتی شما سنگ بنای تعیین چگونگی پایان سریال ها را گذاشتید،
دیگر بزرگان از کار کردن با سیمای شما انصراف دادند، چه رسد به مدیریت
کردن برای آن!
آیا زمانی که اختیار عمل از مدیران گرفته می شود و
البته افرادی هستند در حد ماشین امضاء، جلسه رفتن و نظر مثبت دادن به ایده
ها شما، می توانید متوجه شوید که چند درصد آدم هایی که دیگر برای شما کار
نمی کنند، با همان جامعه 70 درصدی بینندگان ماهواره در ارتباط هستند؟
وقتی
شما رسانه دولتی با بودجه بیت المال را سندان تصور کرده و با خبرهای کج و
معوج و تحلیل های شخصی و تسویه حساب های بچه گانه با رقبای سیاسی خودتان به
جای اطلاع رسانی شفاف؛ مردم را از این دانشگاه فرهنگی به تعبیر امام و
رهبر انقلاب رانده اید، چه توقعی دارید که نخبگان و شایستگان جامعه حاضر
باشند در این جریان کدر شریک شوند؟
اما در بخش دوم که مهمترین دلیل
ضربه خوردن ضرغامی در سال های اخیر است، بی گمان رشد پارتی بازی، فامیل
بازی و رانت خواری چهره های مختلف برای ورود آقازادگان و خانم زادگان به
پست های مدیریتی، مشاوره، تهیه کنندگی، سردبیری، خبرنگاری و دفاتر خارج از
کشور است.
خود جناب ضرغامی بهتر از هر کسی می داند که چند درصد
کارمندان خاص، مدیران، تهیه کنندگان گران قیمت و سازنده سریال های ویژه و
عناصر تصمیم گیرنده در جریان های خبری و دفاتر خارجی این سازمان از سه اصل
پ.ف.ر استفاده نکرده اند؟
تنها برای یک نمونه از ایشان باید پرسید،
دختر آقای مظفر، این روزها در کدام نقطه از جهان روزگار می گذرانند و آیا
با صداوسیما ارتباطی دارند یا خیر؟
از سوی دیگر اشتباهات بزرگی
مانند کانالیزه کردن استخدام های مدیریتی صداوسیما به دانشگاه امام صادق و
تاکید به ورود به دوره تهیه کنندگی از مرکز قم، دور شدن این سازمان بزرگ از
شکل و فکر جامعه امروزی را موجب شده تا تفکر آکواریومی عجیبی بر این
سازمان چیره شود و توهم دشمن تراشی خاصی از ورود چهره های جوان، نخبه و
شایسته در قالب ابزار برنده ای مانند گزینش، حراست و نداشتن تجربه رسانه
جلوگیری کند.
این جریان تلخ را وقتی به جزیره جزیره شدن این سازمان و
سهم خواهی های مختلف از هر جزیره تقسیم کنید، آن گاه متوجه می شوید که
سالهاست ضرغامی بالای سر جسدی نشسته و حس مدیریتش را دارد که خیلی وقت است
شیون برای آن تاثیر ندارد، جز روح میسیحایی یا معجزه تاریخی!
بدون توجه به این دو شاخص، از عملکرد و رفتار ضرغامی و مدیرانش هم می توان فهمید که چرا در کوچه بن بست مدیریتی گیر کرده اند.
برای
نمونه چهارشنبه شب مراسم جشنواره در شرایطی چند صد میلیون خرج داشته که
بسیاری از فعالان آبرو دار صداوسیما روی به شغل های پست و روزمره آورده
اند.
ابوالقاسم طالبی چهره ای که سابقه غیر فرهنگی اش بر تلاش های
امروزی اش غلبه دارد، در ردیف یک میهمانان ویژه می نشیند، اما موفق ترین
کارگردان سریال های مذهبی و تاریخی کشور باید روی صندلی عاریه پشت سر آقای
ضرغامی باشد!
مشخص نیست میرباقری چوب بی اعتمادی به همان مدیران
ناکارآمد فیلم و سریال تلویزیون را خورده که سریال طنز و پر فروشش را به
پیشخوان سوپرمارکت ها برده یا عمدی برای تحقیر این چهره ارزشمند در کار
بود؟
وقتی اجرای این مراسم مهم به مجری محروم شده دست به عصایی
مانند احسان علیخانی سپرده می شود و او هم به قول مهران مدیری از هیچ پاچه
خاری برای ضرغامی و آقای دکتر (دارابی) دریغ نمی کند، می توان ژست های
شایسته سالارانه را باور کرد، در حالی که همین مراسم را می توانستند به علی
اکبر عبدالرشیدی، رضا امیراحمدی، محمدرضا شهیدی فر، امیر جوشقانی و چندین
چهره باتجربه و توانمند دیگر بسپرند تا هم اعتبار و شخصیت مراسم با تکه
کنایه های مجری از بین نرود و هم اینکه تماشاگران هم در میانه راه احساس
خاصی را درک نکرده و در حین اعلام نام برگزیدگان سوت بلبلی بزنند!
وقتی
بهترین های دکور و طراحی صحنه این کشور با تلویزیون همکاری نمی کنند و عده
ای به دلیل کثرت ارتباطات و هزینه های حیرت انگیز روی پروژه ها چمبره زده
اند، باید هم چراغ پارکی دکور در حین اجرای این مراسم روی زمین سقوط کند و
مراسم را با چالش 5 دقیقه ای و آبروریزی مدیریتی در اجرای آن مواجه شود.
اگر
آقای ضرغامی بازهم از خانواده شهدا و دفاع مقدس مایه نمی گذارد، به این
موضوع دقت کند چرا در این جشنواره چهره های وابسته به رئیس جمهور قبلی،
جوان های یک شبه رشد یافته دوره ایشان هیچ ارزشی برای او قائل نشدند؟!
وحید
یامین پور را که در آستانه 30 سالگی و البته با رانت سیاسی روی آنتن
آوردید، دست آخر چه حرف هایی را بار مدیران صداوسیما و خودش شما کرد و رفت
پی تجارتش!
دو غایب جوان و احمدی نژادی دیگر چرا ارزشی برای خدمات
شما به بند ف.پ.ر جذب کننده آنها قائل نشدند و بر همین اساس محمود احمدی
افزادی که در دوره شما جایگاه ویژه ای یافت و حسین رنجبران که با حمایت های
دولتی با سن بسیار کم و تجربه اندک مشهور شد، دست کم برای حرمت نمکدان از
آمدن به این مراسم امتناع کردند.
آیا نیامدن نماینده حجت الاسلام
قرائتی هم تصادفی بود و یا رفتن خانواده و مادران شهدا از مجلسی که مشخص
بود آنها را برای تایید می خواهد نه بزرگداشت!
جناب ضرغامی اگر
اندکی به اصول پنجم دین یعنی معاد دقت کنند، از همان روزی که پایان سریال
یک مشت پر عقاب به اختیار کارگردان به پایان نرسید، همان روزی که یامین پور
حرف های گروه و سیاسی خاصی که بعدها جریان انحرافی شد را روی آنتن
تلویزیون می گفت و به خرج امام و رهبر انقلاب به مردم توهین می کرد، همان
روزی که جشن یک کاندیدای ریاست جمهوری در میدان ولی عصر تهران خلاف مقررات
قانون انتخابات و قوانین سازمان صداوسیما پخش زنده شد، همان زمانی که
نماینده محترم مجلس یکی از بستگان خودش را با استخدام رسمی گزارشگر ورزشی
شبکه خبر کرد در حالی که ایشان هیچ سابقه ای نداشت، همان زمانی که داماد
یکی از شهدای مشهور نظام بخش فنی این سازمان و حوزه ماهواره را به بحران
برد و همان زمان که بهترین مدیر رادیو در این 30 سال را به خاطر آزردگی
خاطر آقای احمدی نژاد از نقد صریحش برکنار کردید، باید فکر روزی را می
کردند که مثل حالا تنها و ناتوان و بدون حمایت از هر سو با بدهی نجومی
میلیاردی که در تاریخ صداوسیما بی سابقه است، پایان دردناکی برای سریال 10
ساله خودتان رقم بزنند، همان پایانی که جشنواره ای را با این همه خرج به
هیچ انگاشته و گویی مردم ایران آن را ندیده اند.
تحقیق کنید چند ایرانی اختتامیه چهارشنبه شب و صحبت های شما را از شبکه سه دیدند؟!
این آقا رئیس رادیو تلویزیونه ولی هنوز نمی دونه که فقه پویا است نه فقه پویا نمایی
پویانمایی یعنی انیمیشن بنده خدا رئیس صداوسیمای ملی!!!!
آنچه خوبان همه گفتند تو تنها گفتی!
اىن قسمت اقاي طالبي را خيلي خوب اومدين ،ماكه سريالي از اين اقاا تاحالا نديديم ومتوجه نشديم ... ايشان ،اونجا چه كار ميكرد؟؟؟!!
وحید چاووش- تهیه کننده وکارگردان مستندساز
من ماهواره ندارم ولی وقتی این برنامه شروع شد سریعا به کانالهای دیگر رجوع کردم .
انقد کسل کننده هست که یه ربع هم نمیشه پای تلویزیون نشست!!! ضرغامی چرا از مشورت و نظرهای مختلف استفاده نمیکنه؟ این هم نکته عقلیه و هم شرعی!!! مبنای ایشان بر چه اساسیه؟؟؟