arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۵۴۵۰۹
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۲۶ : ۱۴ - ۱۵ فروردين ۱۳۹۳

فضایی مملو از گذشت و بخشش میان مسئولین، با اولویت قراردادن منافع ملی و مصالح عالی اسلام

* حجت الاسلام محمدمهدی فقیهی
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

حجت الاسلام و المسلمین محمد مهدی فقیهی، پژوهشگر و کارشناس مسایل دینی در گفت وگو با شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)، ضمن اینکه عفو را یک فضیلت اخلاقی و مرحله بالایی از سلوک می‌داند آن را یک برنامه و تدبیر بزرگ در عالم سیاست نیز تلقی می‌ کند و معتقد است که اگر مسوولان به مصالح و منافع ملی توجه کنند و مصالح عالی اسلام و تشیع را اولویت کار خود قرار دهند، بسیاری از مناقشات میان آنها کاهش و فضایی مملو از گذشت و بخشش به وجود خواهد آمد و به تناسب آن، رفتار مردم و بسیاری از بخش‌ ها به صورت قابل توجهی تغییر خواهد کرد.

متن گفت ‌و گوی شفقنا با حجت الاسلام و المسلمین فقیهی را می‌خوانید:

* خداوند حکم قصاص را در قرآن آورده و آن را حق می‌داند و در کنارش عفو را هم تبصره آن قرار داده است، ضرورت وجود حکم قصاص در اسلام چیست؟ خداوند با کنار هم قرار دادن این دو موضوع می خواسته چه آموزه‌ای را به مسلمانان بدهد؟

فقیهی: عفو یک فضیلت و قصاص حق است. اگر جرم و جنایتی اتفاق بیفتد و حقی شکسته شود، خداوند برای صاحب آن حق مقرر کرده که به شکلی از اشکال حق خود را بازگرداند یا به گونه‌ای آن را جبران نماید. ضمن اینکه در یک جامعه‌ ای که انواع انسان‌ ها در آن وجود دارند، قصاص به عنوان یک حق و یک ضرورت است. یعنی اگر قصاص نباشد، زندگی دچار نوسان و امنیت دچار اختلال می‌شود و اراذل یک قوم می‌ توانند با رفتارهای هنجارشکن بر جامعه مستولی شوند. به همین دلیل قصاص به عنوان یک حق مقرر و به عنوان حیات توصیف شده است. چنانچه قصاص نباشد نظام جامعه دچار اختلال می ‌شود.

خداوند در آیه قصاص می‌فرماید: «وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَاْ أُولِیْ الأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ؛ و برای شما ای خردمندان در قصاص حیاتی است، باشد که پرهیز کنید.» کسانی که نتوانسته ‌اند فضایل و خصلت ‌های زشت را از خود دور کنند و به حقوق مردم تعدی می‌کنند و حدود را رعایت نمی‌کنند و خط قرمز را می‌گذرانند، اگر نگران حدود و  عقوباتی نباشند که جامعه و شرع مقرر کرده طبیعتا جرم و جنایت تمام جامعه را فرا خواهد گرفت.

از سوی دیگر عفو یک فضیلت و یکی از قله های اخلاق است و هر کسی می‌تواند نسبت به فردی که مرتکب جنایتی یا ظلمی شده، بخشش کند. عفو توصیه‌ای از ناحیه خداوند متعال است تا کسانی که می‌خواهند فضایلی را در وجود خودشان ایجاد کنند و انواری از خداوند متعال به دلشان تابیده شود، به سفارش خداوند عمل کرده و عفو کنند. بررسی روایات متعدد از امام علی(ع) نشان می دهد که از نظر ایشان نیکوترین احسان ها عفو است.

در بعضی دیگر از روایات آمده که عفو زینت قدرت است. اگر کسی که قدرت دارد و قدرتمند است همانطور که خداوند مقرر کرده از فردی که مرتکب جرم و جنایتی شده و حقی از او ضایع گردیده، بگذرد، یکی از بزرگترین فضایل را انجام داده است. در مورد حکما هم این چنین گفته شده که در بین مردم، حکما جزو کسانی هستند که نسبت به کسی که به آنها اسائه‌ای شده بسیار زود عفو می‌کنند. همانطور که پیامبر از «حبشی» غلام هند که عموی بزرگوار ایشان حضرت حمزه (ع) را به آن وضع فجیع شهید کرده بود، عفو کردند. بنابراین عفو ضمن اینکه یک فضیلت اخلاقی است و یک مرحله‌ای از مراحل بالای سلوک است، یک برنامه و تدبیر بزرگ در عالم سیاست هم تلقی می‌شود. در همین زمینه امام علی(ع) می‌فرمایند: «جَمالُ السِّیاسةِ العَدلُ فِی الإمرَةِ وَ العَفوُ مَعَ القُدرَةِ؛ یکی از چهره‌های زیبای تدبیر، عفو در شرایط قدرت است.» در جای دیگری از روایات امام علی(ع) آمده که اگر در وجود کسی خصلت بزرگ منشی و عفو کم باشد این از زشت‌ترین عیوب است همچنان که خصلت سرعت و شتاب به انتقام از بزرگترین گناهان شمرده شده است. «قِلَةُ العَفوِ أَقبَحُ العُيوبِ وَ التَّسَرُعُ إِلَى الاِنتِقامِ أَعظَمُ الذُنُوبِ»

* فرمودید قصاص عامل امنیت جامعه و عفو یکی از قله‌های اخلاق و یک برنامه و تدبیر بزرگ در عالم سیاست است. عفو مقدم بر قصاص است یا قصاص مقدم بر عفو است؟

فقیهی: طبیعتا قصاص مقدم است. چون حق ،حکم ، اجازه و قانون است. بعضی از مسایل مانند قصاص حکم و برخی دیگر مانند عفو توصیه است، اگر عفو مقدم بر قصاص باشد و به عنوان یک قاعده در جامعه جاری شود و به ازای آن قصاص و عقوبت برداشته شود، به طور طبیعی جامعه دوامی نمی‌یابد؛

چنین نیست که خداوند چنین حکمی را بی دلیل وضع کرده باشد، پشت این احکام دریایی از حکمت و مصالح بزرگ است. اگر در حق کسی که مرتکب جرم‌هایی می‌شود و یا برای مجرمین و کسانی که روح پرخاشگری و زمینه‌های گذر از خط قرمزهای شریعت در وجودشان هست، عقوباتی مقرر نباشد طبیعتا عنوانی به نام مصلحت امت، کشور و امنیت مردم معنایی نمی‌یابد و هرج و مرج به وجود می‌آید. اولین گام در تربیت یک ملت برقراری و وجود امنیت است، در شرایطی که امنیت در جامعه‌ای نباشد، هیچ نظم، انتظام و حاکمیتی صورت نمی‌گیرد و هر کسی از هر جایی می‌تواند هر کاری انجام دهد. بنابراین به دلایل بسیاری قصاص مقدم بر عفو است ولو اینکه عفو به جهات مختلفی یک فضیلت بسیار بزرگی است.

* امام علی(ع) می فرمایند: "در عفو لذتی است که در انتقام نیست"  و همچنین آیه ای 178 سوره بقره به گسترش عفو در میان مردم تاکید می کند این در حالی است که آمار نزاع های خیابانی از سوی پزشکی قانونی در بهار سال 92 حدود 161 هزار و ۵۵۵ مورد اعلام شده است.  این آمار نشان دهنده چیست آیا عفو و گذشت در فرهنگ اسلامی ما به درستی جا نیفتاده است؟

فقیهی: من این آمار را ندیدم. ولی بین فضیلت گذشت و عفو و ضرورت عقوبت‌هایی که در شریعت مشخص است نباید خلط شود. هرکدام در جای خود موضوعیت دارند و بسیار مهم هستند. نکته ای که شما فرمودید برمی‌گردد به اینکه اتفاقی در جامعه افتاده و هنوز هم شاید ما به صورت جدی لطماتش را حس نمی‌کنیم ولی دلسوزان کشور سالیانی است این ندا را می‌دهند که اخلاق را دریابید. کم توجهی به حوزه اخلاق و فرهنگ در واقع کم توجهی به بایستگی‌های یک قوم و جمعیت است. بحثی را مقام معظم رهبری در سال‌های گذشته راجع به تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی فرمودند. پیگیری این مساله به حوزه بسیار کوچکی سپرده شد در نتیجه ارزش، اهمیت و اساس این مساله دانسته نشد.

یک هجوم لجام گسیخته و وحشیانه‌ای از جانب مدرنیته به فرهنگ های ملل و جوامعی که هنوز مدرنیسم در میان آنها رسوخ نکرده بود، شروع شد و تمام جنگل سرسبز سنت‌ها، باورها و فرهنگ‌هایی که برای رسیدن به آن‌ها سال‌ها و قرن‌ها تلاش شده بود و راهکار را به ملت‌ها در برخورد با مسایل و حوادث و بسیاری از جریان‌ها و بایستگی‌ها و نبایستگی‌ها ارائه داده بود، منهدم کرد به گونه‌ای که دیگر کسی به کسی توجه ندارد و برای مردم تنها خودشان اولویت دارند پیدایش این گونه رفتارهای هنجارشکن یکی از فرآورده‌های  امانیسم نظام گسیخته است که مدرنیته با خودش به همه جا به ارمغان آورده است. عمده این گرفتاری‌ها، بی اخلاقی‌ها، مشکلات و مسایلی که روز به روز در حال  توسعه است در حقیقت ارمغان و سوغات مدرنیته هستند، اگر در رفتن به سمت مدرنیسم، انتخاب گران حاذق و برنامه‌ریزان ماهر و گزینش گران قهاری نباشیم و به باورها، فرهنگ و هویت خودمان توجه نداشته باشیم اثری از اخلاق و فرهنگ در جامعه ما نخواهد ماند.

توجهی گذرا و تاملی کوتاه در رفتارها، هنجارها و اخلاق و رفتار خود، اطراف و جامعه مان، و آنچه را از خوبی ها که از یادبرده به تاریخ سپرده ایم، بسی موجب سوگواری است. به عنوان مثال، بنده نمونه بسیار کوچکی  از اداب و رسوم در حال سوختن و انهدام را گوشزد می کنم: تا بیست یا سی سال پیش در تهران و بسیاری از شهرستان‌ها بهترین امکانات خانه نثار مهمان می‌شد، اما امروز اگر مهمان حتی نسبت خونی با صاحب خانه داشته باشد آنها را به رستوران‌ها دعوت می‌کنند در حقیقت رسم میهمان دوستی ومیهمان داری و در کل رفت‌ و آمدها به خانه‌ کم شده است. این یکی از برنامه‌ها و سنت‌هایی است که در این تهاجم در حال انهدام است. در نتیجه این تهاجم، آرام آرام صداقت، راستگویی، راست کرداری، سلامت، امانت داری، صفا، وفا و... خصلت ها و رفتارهای ناموفق کهن و یک پدیده مذموم به حساب می‌آید و چند رنگی، نیرنگ، فریب و هزار رنگی یک مزیت به شمار می‌آید. در این میان دیده‌بانان فرهنگ، اخلاق و هویت جامعه باید بسیار به این خطر و خطرات دیگر جریان مدرن توجه کنند.

* مسوولان حوزه فرهنگ و اخلاق چگونه می‌توانند مانع خطرات جریان مدرنیته شوند؟

فقیهی: نخست باید ضرورت بی بدیل پرداختن به این ضایعه بسیار بزرگ برای همه و به ویژه متولیان امور عینی و محسوس شود. آن گاه باید با تاسیس حوزه و مراکزی دست به کار شوند. بلیه هایی که از این ناحیه متوجه جامعه ما می‌شود را شمارش، فهرست و اولویت بندی و ساختار سازی کنند و در مرحله اول آن را کنترل کرده و در مرحله دوم به فکر راه حلی برای رفع آن باشند.

* فرمودید باید انتخاب گران و برنامه ریزان ماهری باشیم و ارتقای فرهنگ بپردازیم. در کشور ما برنامه ریزی از جه بخشی شروع شود، تاثیر بیشتری خواهد داشت و زودتر به نتیجه خواهیم رسید؟ رواج بخشش میان مسوولان در این میسر چه نتایج مثبتی را به همراه خواهد داشت؟

فقیهی: برای رسیدن به شرایط این چنینی در مرحله اول باید به درک ضرورت بی بدیل و گریز ناپذیر این مساله توجه شود و برای رسیدن به این ضرورت، شناخت همین مسایلی که شما گفتید یعنی آمارها و اتفاقاتی که امروزه در گوشه و کنار و ساعات مختلف در میادین شاهد آن هستیم باید مورد توجه بزرگان این حوزه قرار بگیرد، بنابراین باید به این سمت حرکت کنیم و به مکارم اخلاقی که گوهر دین است، توجه کنیم. پیامبر اکرم می‌فرمایند: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ من تنها برای تکمیل فضایل اخلاقی مبعوث شده‏ام» بنابراین می‌توان گفت که هدف از بعثت اتمام مکارم اخلاق و آراسته کردن جامعه به فضیلت‌های اخلاقی بوده است. چنانچه ما به روا داری، مدارا و عفو توجه نکنیم و در واقع از هیچ نگذریم نباید به تناسب آن از خداوند بخواهیم که به لطف خود از گناهان ما بگذرد. اگر کسی نسبت به من ظلمی کرد و عقوبتش را کشید نباید آنقدر سخت‌گیری کنیم که افراد از دایره دیانت، شریعت و خدمت خارج شوند. وجود چنین خصلت‌هایی در انسان طبیعتا با صفات خداوند ناسازگار است، اگر بخواهیم به انسان کامل نزدیک باشیم تنها کافی است به نصیحت پیامبر رحمت(ص) و ائمه معصومین(ع) یعنی بزرگان عالم خلقت که اسوه‌ ما هستند توجه کنیم و ببینیم که آنان در مواجه با مسایل، پدیده‌ها و افراد مختلف چگونه برخورد می‌کردند. رفتار این بزرگان باید سرلوحه منش و سلوک همه و به ویژه کسانی باشد که دستی بر آتش دارند. اگر چنین اتفاقی در سطوح میانی به بالا اتفاق افتاد بر سطوح نازل هم رخ خواهد داد. در حقیقت اسما و صفات الهی باید مورد توجه، تامل و دقت ما قرار گیرد و  مانند تابلویی رو به روی ما باشد، اگر قرار است به امید عفو خداوند امیدوارنه زندگی کنیم، باید اهل گذشت باشیم.

* چنانچه محبت و بخشش نسبت به یکدیگر روز به روز کاسته شود و خشم و کینه در یک جامعه رواج یابد. این روند بر تربیت نسل آینده چه تاثیری خواهد گذاشت؟ آیا ممکن است آنها از نظام ارزشی دینی دور شوند؟

فقیهی: خشم و غضب یکی از مسایل و قوایی است که اگر در مسیر خودش تدبیر شود، می‌تواند موجب کمال شود. همان گونه که می فرماید :محمدرسول الله والذین معه اشدا علی الکفاررحما بینهم  ودر روایات داریم که /هل الدین الاالحب والبغض

به عنوان مثال یک جراح چاقو دستش می‌گیرد و سینه کسی را می‌شکافد خشونتی که او به کار می‌برد شفاف است او با انگیزه انسانی و الهی این اقدام را انجام می‌دهد. اما اگر این خشم در مواردی که ضرورتش نیست، ریخته شود مضر است. مثلا شخصی به قصد کشتن فردی چاقو را به شکم او می‌زند. بنابراین خشم در علم اخلاق از مواردی است که اگر در کانال خودش قرار گیرد، مطلوب است و اگر به وسیله عقل نظری کنترل شود به یک فرجام خوب خواهد رسید، اما کینه از رذایل است. اگر کسی دچار کینه است باید قلبش را پاکیزه کند چون با کینه هیچ عملی مورد قبول خداوند نیست. در روایات داریم که باید فکری به حال دلی شود که با کینه سیاه شده است. صدای کسی که خصلت‌های نادرستی چون کینه را در سینه دارد به ملکوت نمی‌رسد چون «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ» است.

بنابراین عدم توجه به خصلت‌هایی مانند گذشت و صفات حمیدیه دیگر و رفتن به سوی ضمختی و درشتی قطعا از خصلت‌های شیعی و ائمه ما نیست. چنین صفاتی به شدت از سوی ائمه بزرگوار شیعه مورد مذمت است. امام علی(ع) در تحلیل یک دوره حکومتی خاصی می‌فرمایند: وقتی فلانی حاکم شد همه چیز را با درشتی، ضمختی و خشونت آمیخت. در این میان خصلت و خصلت‌های به وجود آمد که تقریبا تمام زحمات پیامبر(ص) را به هدر داد. امروز ما فکر می‌کنیم که تازه پیامبر مبعوث شده‌اند و تمام این زحمات باید دوباره تجدید شود.

اسلام یک تابلوی جامع و کامل و یک نسخه بی بدیل برای تمامی انسان‌ها و جامعه است؛ این تابلوی جامع به شکل یک مخروط است که اگر انسان و جامعه‌ای از یک سر این مخروط وارد و به توصیه‌ها، احکام و قضایایی که در این مخروط آورده شده توجه ‌کند و از سر دیگر آن خارج ‌شوند، اگر انسان کاملی نشده باشند، دست کم بایستی در مسیر کمال قرار گرفته باشند، پس اسلام به عنوان یک ایدیولوژی تام و تمام و یک نظام کامل و جامع مورد توجه قرار گیرد.

باید بدانیم که عمده مردم نیز به آن سمت حرکت خواهند کرد بنابراین باید به قسمت‌های مختلفی از جامعه توجه و تامل کرد. بزرگان ما و همچنین مقام معظم رهبری در بحث‌های گذشته خود چندین بار به اخلاق توصیه کرده‌اند. مراجع و رییس جمهور محترم نیز یکی از اولویت‌هایشان را بحث اخلاق قرار داده‌اند این نشان می‌دهد که در شرایط آسیب هستیم و بزرگان ملت نیز به آن واقف هستند. برای اینکه اخلاق در جامعه رواج یابد باید ابزار مناسبی برای آن فراهم شود، ابزاری که به صورت منطقی بتواند فرد و جامعه را به حوزه‌های اخلاق نزدیک‌تر و شبیه‌تر کند.

* گاه مشاهده می شود برخی در راه بخشش مانع می شوند و سنگ اندازی می کنند. چه اتفاقی می افتد که چنین خصلتی در وجود برخی از انسان ها شکل می گیرد؟

فقیهی: من فکر می‌کنم که این پرسش شما قبل از اینکه به مباحث عفو و قصاص که عرض کردم توجه داشته باشد به مسایل سیاست نزدیک می‌شود. وجود این خصلت‌ها که شما به آن اشاره کردید به نگره‌ها، انگاره‌ها، پیش فرض ها و تحلیل‌های افراد برمی‌گردد، اگر همه ما از چپ و راست به آنچه که "باید" یعنی به مصالح و منافع ملی توجه کنیم و مصالح عالی اسلام و تشیع را اولویت کار خود قرار دهیم و واقعا معتقد بوده و مخلصانه به دنبال تحقق این مصالح باشیم بسیاری از این مناقشات کم خواهد شد. بسیاری از مشکلات و تنش‌هایی که رخ می‌دهد به دلیل سوء ظن‌ها، تحلیل‌های حزبی و گروهی و جریان گرایی های کور در گوشه و کنار است. باید توجه کرد که تنش و تفرقه باعث افزایش نگرانی‌ و موجب بهره‌برداری‌های نادرست در داخل و خارج می‌شود. امیدواریم دولتی که با شعار زیبا و درست اخلاق گرایی مستقر شده، فضای کشور را به سمت نرم‌تر، روان‌تر و رفیق تر شدن سوق دهد تا با کنار هم قرار گرفتن یکدیگر وحدت و انسجام بیشتر حاصل شود. این جامعه هر چه به سوی وحدت و انسجام نزدیک‌تر شود، آسیب‌ناپذیرتر خواهد بود.

* می توان گفت اگر مناقشات در عرصه سیاست و بین مسوولان کم شود و مسوولان عفو و بخشش را جایگزین خشم و کینه کنند، این تغییر بر رفتار مردم نیز تاثیر خواهد گذاشت و در نتیجه جامعه ای مملو از گذشت و مهربانی خواهیم داشت؟

فقیهی: بله مسلما اثر دارد. وقتی می‌خواهیم یک پدیده‌ای را بررسی کنیم عوامل بسیاری می‌تواند به عنوان علت‌های شکل دهنده آن مورد توجه قرار گیرد. اگر مناقشات میان مسوولان کاهش یابد و فضایی مملو از گذشت و بخشش در جامعه به وجود آید طبیعی است که بر رفتار مردم و بسیاری از بخش‌ها تأثیر قابل توجهی خواهد گذاشت.

*این مصاحبه پیش از عید نوروز انجام شده است.

انتهای پیام


نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۱۸
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۶
4
13
ممنونیم فضای گذشت و بردباری نیاز داریم
علی عسک
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۷
0
1
جناب فقیهی تندروها به ارامش مردم باهر ترفندی ضربه میزنند متاسفانه چه دانسته !!1 چه ندانسته !!!
توصیه شما بسیار بجاست اگر بگذارند عده ای معدود
نظرات بینندگان