2ـ معروف است كه ميتوان گرسنگان شكم را با تكه ناني يا طعامي، سير كرد، امّا «استخوان گرسنهها» يعني كساني كه شكمشان سير و چشم و روحشان گرسنه است، با يك تنور نان گرم و كلي طعام هم سير نميشوند و چنان اداي گرسنگان را در ميآورند كه دل هر انساني با ديدن آنها ميسوزد و حاضر است همه لقمه خويش را به آنان ببخشد.
3ـ فراتر از شهرت زباني، شايد براي خيليها در زندگي روزمره اتفاق افتاده باشد كه انسان يا جناح فكري به خواب رفته را ـ هر چند با قرصهاي خواب آور به خواب عميق سياسي فرو رفته باشد ـ ، بالاخره ميتوان بيدار كرد. امّا امان از جريان فكري يا كسي كه خود را به خواب زده باشد كه در آن صورت، هيچكس ـ ولو مأمورـ هم نميتواند بيدارش كند.
حال سه موضوع مرتبط و در عين حال بيربط به هم را مانند قطعات يك پازل كنار هم بگذاريد و در كنار آنها اين خبر بعضي از رسانههاي مجازي و به تبع آنها روزنامههاي همسو را بگذاريد كه با اغراض خاص سياسي خود دنبال بهانهگيريها بنياسرائيلي هستند و اين بار مدعي شدهاند كه با نظر هاشمي رفسنجاني، بررسي طرح «رسيدگي به اموال مسؤولان، در مجمع تشخيص مصلحت نظام به تعويق افتاد!!»
اولاً: قبل از هر مطلب، لازم ميدانم به پشتكار و نا اميد نشدن يك جريان خاص سياسي شناخته شده براي تكرار پيدرپي تخريب جايگاه آيتالله هاشمي رفسنجاني نزد مردم ايران اسلامي احسنت بگويم كه پس از سالها تلاش بيوقفه، خبرسازيها و شايعه پراكنيهاي گاه و بيگاه، با اينكه در جريان انتخابات اخير رياست جمهوري در سال 92 ديدند مردم عليرغم آن همه شانتاژهاي به اصطلاح مستند!! و خبرسازيهاي ريز و درشت، به ايشان ارادت بيشتري پيدا كردند و ميخ فولادين تخريب آنها در اراده آهنين مردم كارگر نيست، باز هم از «هيچ»، «همهچيز» ميسازند تا ضمن تخليه عصبانيت خويش، رسانههاي آنها بيتيتر نمانند و مردم هم بخوانند و بخندند.
ثانياً، اگر واقعاً اين عده، گرسنه توهين، تهمت، دروغ و پيروي از خط افراطي تخريب عليه رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام بودند، تا به حال ميبايست با انواع و اقسام غذاهاي رنگين بعضيها بويژه در دولت سابق و مجلس كنوني كه در سفره رسانهاي آنها گذاشتهاند، سير ميشدند و اين حالت يادآور بيماري مرموزي به نام استقساست كه ميگويند، مريض هر چه بيشتر آب مينوشد، تشنهتر ميشود تا جايي كه از پرخوري آب ميتركد، ولي سيراب نميشود.
ثالثاً، خواب اگر واقعاً خواب نباشد و طرف نقش يك خوابيده را در يك فيلم بازي كرده است، چقدر ميتواند طولاني باشد؟!
اگر از سالهاي قبل از انقلاب كه ساواك به خاطر خوش خدمتي به رژيم پهلوي و كند كردن سيل بنيانكن مبارزات مردم، متوسل به هر دسيسه و دروغي عليه آيتالله هاشمي رفسنجاني و برخي انقلابيون ديگر ميشد، بگذريم، بايد گفت: در تمام سالهاي پس از انقلاب نيز موتور تخريب ايشان كه مانند موتورهاي اره برقي در جنگل، صدايي گوش خراش داشت، روشن بوده است.
خاطرهاي شيرين و خواندني است كه آيتالله هاشمي رفسنجاني ميگفت: همان ماههاي اول انقلاب در جمعي، يك نفر برخاست و گفت: آقاي هاشمي! شما كه طرفدار سرمايهداري هستيد، از ما دفاع كن.
به گواه تاريخ، شايعهسازي درباره آقاي هاشمي از همان نخستين روزهاي پس از پيروزي انقلاب شروع شد و شايعهسازان با همه عقدهها، كينهها و ناشي گريهايي كه داشتند، به فراخور تخصص خويش، گوشهاي از اين گليم را بر ميداشتند تا با كوبيدن آن بر سنگ تخريب، گرد وغباري بلند كنند تا چهره آيتالله در آيينه دلهاي مردم كمتر نمايان شود.
در سلسله كارهاي آن گروه، اينك اين وظيفه خطير برعهده يك گروه افراطي گذاشته شد تا بگويند «طرح بررسي اموال مسؤولان به دستور هاشمي رفسنجاني در مجمع مسكوت ماند» شايعهاي كه از هر جهت به آن بنگري، خنده دار است چون:
اولاً: بدون اين طرح، الان فضاي جامعه و پروندههاي موجود در قوه قضائيه، مملو از موارد فساد و اختلاسهاست كه اتفاقاً مسؤوليني از همين جريان بر مسند امور بودند كه به قول جهانگشاي جويني «آمدند، خوردند، بردند و رفتند!!»
ثانياً: آقاياني كه وابستگي فكري به اين جريان دارند و در مجلس هم به اقتضاي فضاي سياسي از كاه، كوه ميسازند، ميدانند كه در وهله اول اين طرح مورد مخالفت و ايراد شوراي نگهبان قرار گرفته است و اين گروه براي تصويب اين طرح و تأمين ايرادهاي شوراي نگهبان چكار كردهاند؟
ثالثاً، واقعاً انسانهايي در اين سطح كه كار رسانهاي ميكنند و خود را علّام الغيب هم ميدانند، اين قدر نميدانند كه تصميمگيري در مجمع تشخيص مصلحت نظام، اقدامي جمعي و بر اساس رأي اكثريت است و نه تصميم و ارادة يك فرد؟!
رابعاً: مخالفان سرسخت اين طرح اتفاقاً هم فكران اين طيف در مجمع هستند.
خامساً: آيا اين طيف پرهياهو و شايعه ساز، از اين همه خبرسازيهاي دروغين و طولاني و نتيجهگيري هاي معكوس خسته نشدهاند و سوال مهمتر اينكه، درباره مخاطبان خود چه فكر ميكنند؟!
والسلام