پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
"بر اثر سقوط یک فروند هواپیمای مسافری که در مسیر مشهد - زاهدان پرواز می کرد، 113 نفر از هموطنان مان کشته شدند." این
خبری بود که می توانست روز گذشته ، تیتر یک رسانه های ایران شود و ظرف چند
ساعت ، بازخورد گسترده جهانی داشته باشد ؛ اما به لطف خدا و مهارت خلبان،
هواپیمایی که روز گذشته بر فراز زاهدان دچار نقص فنی شده بود، با کمترین
آسیب به زمین نشست و کسی داغدار نشد.
واقعیت
این است که برغم انتقادهای زیادی که بر مجموعه فعالان صنعت هوانوردی ایران
وارد می شود - که خیلی هایشان هم وارد است - آنان با تحمل مصائب زیادی تا
کنون حمل و نقل هوایی ایران را زنده نگه داشته اند.
اگر در کشورهای
دیگر ، مدیران ایرلاین ها با ساده ترین روش های تجاری ، اقلام مورد نیاز
هواپیماهایشان را تهیه می کنند، در ایران برای داشتن ساده ترین قطعات
هواپیما ، باید هزار تدبیر اندیشیده شود تا قطعه ، از مبدأ اولیه به چند
کشور جهان برود و از این شرکت به آن شرکت منتقل شود تا نهایتاً به طور غیر
رسمی و البته با چند برابر قیمت به دست ایرلاین های ایرانی برسد.
همین
طور است خرید و اجاره هواپیما که حکایت عجیب و غریب خاص خود را دارد و
بیشتر به ماجراهای پلیسی شباهت دارد تا یک فرایند تجاری. از نظر قیمت هم به
طور خلاصه می توان این گونه گفت که خرید یک هواپیمای مستهلک 10 ساله ، بیش
ازخرید هواپیمای نو از همان نوع برای ایران هزینه دارد و البته این قصه سر
دراز دارد.
با این حال ، باید پذیرفت که توانمنمدی های انسانی و
مدیریتی ، سقف خود را دارد و نمی تواند تا همیشه جایگزین نداشته های فنی و
مادی شود.
واقعیت این است که حال ناوگان هوایی مان اصلاً خوب نیست.
اگر مروری بر خبرها داشته باشید ، در همین چند ماه گذشته ، چندین سانحه
هوایی از جمله باز نشدن چرخ ها ، خروج از باند و ... در فرودگاه های کشور
به وقوع پیوسته است که به لطف خدا ، همه شان به خیر گذشته اند. این حجم از
اتفاقات، نشانه بدی است از این که فرسودگی ناوگان هوایی ایران وارد مرحله
جدیدی شده است که از تحریم های ظالمانه وضع شده علیه کشورمان ، نشأت می
گیرد.
این مسأله را بگذارید کنار مسائل دیگری از جمله مسدود بودن
پول های ایران در کشورهای دیگر،مشکلات بیمه کشتی های ایرانی،تسخیر بازار
ایران توسط اجناس بی کیفیت چینی، عقب ماندن از همسایه ها در توسعه میدان
های مشترک گازی و نفتی، کمبود جدی داروهای حیاتی، کاهش ارزش پول ملی و ...
تا اهمیت مأموریت خطیری که مذاکره کنندگان هسته ای بر عهده دارند به وضوح
بر هر عقل سلیمی مشخص شود.
باید اذعان داشت که راه برون رفت از
وضعیت کنونی ، حل مشکل تحریم هاست. البته این بدان معنا نیست که با رفع
تحریم ها ، ایران بهشت می شود. اگر تحریم ها رفع شوند ، تازه خواهیم شد یک
کشور عادی در حال توسعه که باید با اتکا به توانمندی های داخلی و تعاملات
جهانی، کشورمان را اداره کنیم. اما سد تحریم ها ، مانع از بسیاری از تحولات
مثبت بعدی است.
این واقعیت را هم باید پذیرفت که در جهان زورمدار
امروز، برای رفع تحریم های ظالمانه ، باید معامله کرد و بسنده کردن صرف به
منطق - که در دوره پیشین مذاکرات مورد توجه بود - دردی دوا نمی کند؛ در هر
معامله ای هم باید امتیازاتی داد و امتیازاتی گرفت.
فراموش نکنیم
که طرف مقابل ما در این مذاکرات ، کشوری مانند ترکیه یا گرجستان و پاکستان
نیست، همه اعضای قدرتمند و دائم شورای امنیت اند و همه اتحادیه اروپا.
انتظار این که مذاکره کنندگان ما در نهایت، فاتح بلامنازع باشند و بدون آن
که امتیازات مهمی بدهند ، پوزه همه جهان را به خاک بمالند و همه شان را به
معذرت خواهی وادارند ، ساده انگاری محض است!
واقعه فرودگاه زاهدان ،
تنها دلیل بسیار کوچکی از مجموعه دلایلی است که اهمیت مذاکرات هسته ای را
یادآور می کند و مأموریت تاریخی و سختی که مذاکره کنندگان ما در برابر لشکر
مذاکره کنندگان مهم ترین کشورهای دنیا بر عهده دارند.
چند وقت پیش خبری زده بودید که جناب مرعشی هزینه خرید هواپیما برای ماهان ایر را بیش از هزینه تخمینی هواپیمای نو به بانک مرکزی اعلام کرده و نتیجه گرفته بودید ...
همیشه باید جانب انصاف را رعایت کرد.
گاهی خیلی تند می روید!
رونق اقتصادی ایجاد اشتغال رفع تدریجی بیکاری رفع تدریجی مشکلات نسل جوان و رشد جمعیت طبقه متوسط ( نه فقیر ) رفع تدریجی یا حداقل کم شدن اعتیاد و روابط ناسالم دلگرم شدن خانواده ها به آینده و رفع افسردگی و خشونتهای اجتماعی و و و ...
هزار دلیل میتوان آورد که معامله هوشمندانه و متعادل با دنیا برایمان میصرفه به سرشاخ شدن و شعار دادن احساسی
2- "باید پذیرفت که توانمنمدی های انسانی و مدیریتی ، سقف خود را دارد و نمی تواند تا همیشه جایگزین نداشته های فنی و مادی شود."
- ممکن بود "بر اثر سقوط یک فروند هواپیمای مسافری که در مسیر مشهد - زاهدان پرواز می کرد، 113 نفر از هموطنان مان کشته شدند."
من که قاطی کردم کدام حرف درسته تیتر اول انتخاب یا این تیتر.
میشه یه نظرسنجی گذاشت که برای چه گروهی تیتر 1 و چه گروهی تیتر 2 مهمه.
اگر مقبولیت تیتر 2 حدود 90 درصد مردم عادی بود، اونوقت میشه بگید تیتر 1 شامل کدام اقلیت میشه؟
کسی که به هواپیما و اتومبیل و ... خاص دسترسی داره.
آیا این شخص میتونه به راحتی نیاز 100 درصد جامعه رو احساس کنه و واسه اونها تصمیم گیری بکنه؟
خیلی ببخشید دوست عزیزم از پرحرفی من، ولی خیلی دوست دارم جوابش رو بدونم.
ممنونم
تاکید بیش از اندازه بر فرسوده بودن صنایع هوایی باعث فراموش کردن این فساد (که متاسفانه جان خود سو استفاده کننده را هم می گیرد)می شود.