کد خبر: ۱۷۹۷۲۰
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۹ - ۱۴ شهريور ۱۳۹۳

عصر دلار و صفرهاي بي پايان به انتها مي رسد

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
خبرآنلاین: موضوع حذف سه صفر از واحد پولي کشور دوباره به طور جدي مطرح شده است. چنين اقدامي اگرچه در کشور ايران بي سابقه است اما تاريخ اقتصاد جهان پر است از حذف صفر از واحد پول ملي. از سال 1960 بسياري از کشورهاي در حال توسعه اقدام به تغيير واحد پولي خود کرده اند که تعداد آن به بيش از 80 مورد مي رسد. اين تغيير معمولا به صورت حذف مضربي از ده يا همان حذف يک يا چند صفر از واحد پول بوده است. براي مثال در سال 2005 ترکيه واحد پولي "لير" را با "لير جديد" جايگزين کرد به طوري که يک لير جديد معادل 1 ميليون لير سابق مي شد، يعني حذف شش صفر از پول کشور ترکيه. معمولا حذف صفر از پول رايج يک کشور داراي پيام مشخصي براي شهروندان و مجامع بين المللي است آن هم اينکه سياست هاي اقتصادي در گذشته اشتباه بوده اند.

اما سوال اينست که چه عوامل و انگيزه هايي باعث مي شود تا دولت ها دست به حذف صفر و اصلاح نظام پولي خود بزنند. اگرچه به نظر مي رسد که حذف صفر از واحد پولي يک کشور بايد داراي نيت و انگيزه اقتصادي باشد اما بررسي ها نشان مي دهد که گاهي انگيزه هاي سياسي هم مي تواند دولت ها را متقاعد به تغيير واحد پول و حذف صفر از آن بکند.
در ادامه برخي از عواملي که ممکن است باعث حذف صفر از واحد پول يک کشور شود ذکر خواهد شد.

تورم و کاهش ارزش نسبت به دلار
در بسياري از مواقع حذف صفر زماني رخ مي دهد که يک کشور تورمي لجام گسيخته يا يک بحران اقتصادي را تجربه کرده باشد. در اين صورت تغيير واحد پولي نشان مي دهد که تورم بالا مربوط به زمان گذشته بوده است. در برخي مواقع که حذف صفر بعد از رسيدن دوره ثبات انجام شده باشد مي تواند خاطرات بد گذشته را از بين ببرد اما اگر در برخي مواقع هم بعد از تغيير واحد پول باز هم تورم شديد از راه خواهد رسيد تا جايي که دولت چندي بعد دوباره مجبور به حذف صفرهايي ديگر از پول خود شود مانند تجربه آرژانتين در دهه 1980 و برزيل در دهه 1990.
برخي از دولت ها زماني دست به حذف صفر از واحد پول خود مي کنند که ديگر دوره تورم به پايان رسيده باشد. گاهي فاصله زماني بين اوج تورم و حذف صفر به 10 سال مي رسد. براي مثال لهستان اگرچه تورمي بي سابقه را در سال هاي 1989 و 1990 تجربه کرد اما اصلاح واحد پولي اين کشور تا سال 1995 اتفاق نيفتاد. بررسي هاي علمي نشان مي دهد که ارتباط مستقيمي بين تورم بالا و حذف صفر از واحد پول ملي وجود دارد. در برخي کشورها زماني که ارزش پول ملي در مقابل دلار کاهش چشمگيري مي يابد، حذف صفر از پول ملي ضروري به نظر مي رسد. چنين شرايطي يا تورم بالا باعث مي شود که حجم زيادي از پول داخلي براي معاملات روزانه مورد نياز باشد. به همين خاطر حذف صفر مي تواند به سهولت در معاملات و امور حسابداري بيانجامد. هنگامي که کشوري براي مدتي طولاني با تورمي بالا دست به گريبان باشد، احتمال حذف صفر از پول آن کشور افزايش مي يابد به خصوص زماني که اقتصاد ديگر به ثبات رسيده باشد.

بخشي از يک برنامه اصلاحي
برخي اوقات حذف صفر بخشي از يک برنامه جامع اقتصادي براي ثبات اقتصادي است. براي مثال کشور بوليوي در سال 1987 يعني دو سال بعد از به سرانجام رسيدن برنامه تثبيت اقتصادي خود، اقدام به حذف صفر از واحد پولي اش کرد. لهستان هم پنج سال بعد از طرح موفق ثبات اقتصادي خود اقدام به حذف صفر از واحد پول خود کرد. همچنين حذف صفر مي تواند به طور مستقيم به عنوان بخشي از برنامه ثبات اقتصادي و به طور همزمان با آن به کار گرفته شود.

دلاريزيشن
دلاريزيشن (dollarization) به شرايطي گقته مي شود که در يک کشور غير از آمريکا، مردم به جاي استفاده از واحد پولي کشور خود ترجيح دهند که از دلار آمريکا در معاملات روزانه استفاده کنند. در چنين شرايطي دولت ابتکار عمل را در استفاده از سياست پولي و کنترل حجم پول از دست مي دهد. در اين مواقع عرضه پول در جامعه نه تنها به شدت تحت تاثير بازارهاي مالي جهاني قرار مي گيرد بلکه اقدامات بانک هاي مرکزي ديگر کشورها هم بر اقتصاد و نظام پولي کشور تاثيرگذار مي شود. در اين شرايط دولت ها با تغيير واحد پولي خود تلاش مي کنند که اعتماد مصرف کنندگان به پول ملي را بازگردانند.

هويت داخلي و اعتبار بين المللي
دولت ها معمولا تمايل دارند تا از طريق ثبات اقتصادي به اعتبار خود در ميان شهروندان و بازارهاي بين المللي بيافزايند. اين اعتبار گاهي از طريق نشان دادن تعهد خود به پايين نگاه داشتن تورم کسب مي شود. حذف صفر از پول ملي هم اگر با ثبات اقتصادي همراه شود مي تواند به افزايش اعتبار داخلي يک دولت بيانجامد. براي مثال بانک مرکزي روماني براي اينکه هنگام تغيير واحد پولي خود پيام روشني را براي مردم کشور و بازارهاي جهاني بفرستد اعلام کرد که "دوران تورم لجام گسيخته پايان يافته و واحد پولي جديد به حفظ روند موجود کمک خواهد کرد" همچنين بانک مرکزي ترکيه هم اهداف خود از حذف صفر از پول ملي را آسان تر کردن معاملات و جمع آوري آمار و اطلاعات و همچنين کسب اعتبار براي پول ملي اعلام کرد.
همچنين پول ملي بي ارزش بر انتظارات تورمي افراد تاثير مي گذارد. براي مثال زماني که بهاي يک روزنامه 1000 واحد از پول ملي باشد، هر روز به افراد جامعه يادآوري مي شود که پول ملي آن ها تا چه حد بي ارزش شده است، به طور دايم به آن ها يادآوري مي شود که چگونه قيمت ها شديدا افزايش يافت و در نتيجه هميشه انتظار جهشي دوباره در قيمت ها را دارند. به همين خاطر است که معمولا دولت ها حذف صفر را جزيي از برنامه ثبات اقتصادي به حساب مي آورد و نه بخشي جدا از آن.
به علاوه حذف صفر اگر اين پيام را به بازارهاي جهان مخابره کند که دوران جديدي در اقتصاد کشور آغاز شده تا در آن تورم در سطح پايين حفظ شود، آنگاه مي تواند باعث جذب سرمايه گذاري خارجي شود. در موارد زيادي هم ديده شده است که کشورها طبق توصيه صندوق بين المللي پول اقدام به حذف صفر از پول خود کرده اند. در واقع بررسي ها نشان مي دهد که هنگامي که کشوري تن به اجراي برنامه هاي اقتصادي صندوق بين المللي پول مي دهد امکان حذف صفر از پول ملي آن کشور هم افزايش مي يابد. همچنين افزايش ارزش واحد پول يک کشور مي تواند به اعتبار آن کشور در محافل بين المللي بيافزايد

دلايل سياسي
شايد به نظر عجيب برسد اما انگيزه هاي ايدئولوژيک هم ارتباطي مستقيم با حذف صفر از واحد پول ملي دارد، بررسي ها حکايت از اين دارد که معمولا دولت هاي چپ گرا تمايل کمتري به حذف صفر از پول ملي نشان مي دهند تا دولت هاي راستگرا. عمده ترين دليل آن شايد اين مي تواند باشد که کاهش چشمگير تورم به نفع وام دهندگان تمام مي شود در حاليکه شرايط تورمي براي وام گيرندگان مساعد تر است و از آنجا که دولت هاي چپگرا معمولا از حمايت اقشاري برخوردارند که جزو وام گيرندگان به حساب مي آيند، کمتر اقدام به حذف صفر و تلاش براي کاهش تورم مي نمايند.
البته بايد اين را هم در نظر گرفت که موفقيت در اجراي طرح ثبات اقتصادي و متعاقب آن حذف صفر تاثير به سزايي در افزايش محبوبيت يک دولت در ميان راي دهندگان خواهد داشت.
همچنين اينکه حذف صفر از پول ملي تا چه حد در يک کشور سابقه داشته باشد و چند بار صورت پذبرفته باشد بر تمايل دولت ها براي به کار بردن آن تاثير دارد. معمولا دولت هايي که پيش از آن ها هم دولت ها اقدام به حذف صفر کرده باشند راحتتر تن به انجام آن مي دهند.

چگونه مي توان موفق شد؟
از آنچه گفته شد به نظر مي رسد که بهترين زمان براي اقدام به حذف صفر از پول ملي زماني باشد که بعد از دوره اي پر تورم، اقتصاد به ثبات رسيده باشد و آنگاه بتوان با حذف صفر خاطره روزهاي تورمي را کمرنگ کرد و پا به دوران جديد گذاشت. اما بايد توجه کرد که حذف صفر به تنهايي به کاهش تورم نخواهد انجاميد و اگر دولتي به اين اميد باشد که تنها با حذف صفر بتواند تورم را مهار کند شايد به سرنوشتي مانند کشور زيمبابوه دچار شود که بعد از اينکه در سال 2008 تعداد 10 صفر از پول ملي خود کاست يک سال بعد مجبور شد مجددا 12 صفر ديگر هم از واحد پولي خود حذف کند. از اين رو معمولا توصيه مي شود که حذف صفر در پايان يک برنامه اصلاحات اقتصادي به کار برده شود و نه در ابتداي آن.
همچنين استقلال بانک مرکزي مي تواند عاملي تاثيرگذار در موفقيت مهار تورم و در نتيجه موفقيت طرح حذف صفر از پول ملي باشد. به همين خاطر است که معمولا کشورهاي در حال توسعه در برنامه هاي ثبات خود افزايش استقلال بانک مرکزي را مدنظر قرار مي دهند و سپس اقدام به حذف صفر مي نمايند.

آيا به هزينه اش مي ارزد؟
اگر طرح حذف صفر با موفقيت انجام شود و بعد از آن دوباره تورم به اقتصاد يک کشور باز نگردد آنگاه هزينه هاي چاپ و ضرب اسکناس و مسکوک جديد و تعويض آن ها با اقلام سابق چندان مقدار زيادي به حساب نخواهد آمد به خصوص اينکه تنها براي يکبار اين اتفاق رخ خواهد داد.
نظرات بینندگان