پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سی و سومین جشنواره فیلم فجر در حالی به پایان رسید که در پس اهدای محافظه کارانه جوایز این دوره از جشنواره، حواشی فراوانی مسکوت مانده است؛ مهمترین این حواشی درباره فیلمهایی است که اساساً در جشنواره دیده نشدند و پررنگترین نادیده گرفتن مشمول حال «مرگ ماهی» تازه ترین ساخته روح الله حجازی شد که حتی در هیچ بخشی کاندیدا نیز نداشت اما چرا چنین مواجههای با این اثر سینمای ایران شد؟
به گزارش انتخاب، سانس اول اکرانهای کاخ جشنواره در روز سه شنبه 14 بهمن ماه، میزبان گروهی از مطرحترین سینماگران کشورمان بود و سالنِ مملو از جمعیت به انتظار یکی از مهمترین آثار جشنواره سی و سوم نشسته بود.از ابراهيم حاتمي كياگرفته تا رضا ميركريمي، كمال تبريزي، محمد مهدي عسگرپور، بهروز افخمي،بهرام توكلي، مصطفي كيايي و تعداد قابل توجهي از بازيگران و منتقدان همگي امده بودند تا به تماشاي اين فيلم بنشينند. حتي دبير جشنواره عليرضا رضاداد هم بهمراه تيمش حضور داشت.
«مرگ ماهی» چهارمين فیلم بلند روح الله حجازی در سالن اصلی برج میلاد به نمایش درآمد و داستان متفاوت، بازیهای قابل توجه، کارگردانی حساب شده و فیلمبرداری این اثر مورد توجه منتقدان قرار گرفت و این اثر یک گام به پیش برای سینمای حجازی تلقی شد.
نيكی كريمی، علی مصفا، طناز طباطبايی، بابك حميديان، ريما رامینفر، سحر دولتشاهی، بابك كريمی، بهرنگ علوی، حسام محمودی، پانتهآ بهرام، مرواريد كاشيان، رابعه مدنی، كيميا مراديان، مليكا پارسا و حسام رحيمیمنش مقابل دوربین محمود کلاری قرار گرفتند و درباره دغدغههای اخلاقی که حجازی همواره در فیلمهایش به تصویر میکشد، روایتی متفاوت را رقم زدند و این روایت توجه منتقدان را جلب کرد و انتظار میرفت حداقل در چند بخش شاهد اختصاص سیمرغ بلورین به این فیلم باشیم.
علی مصفا حقیقتاً یکی از بهترین نقش آفرینیهایش را در این فیلم رقم زده بود، محمود کلاری با استادی که از او سراغ داریم تصاویری شگفت انگیز را ثبت کرده بود و روح الله حجازی در مقام کارگردان از پس این پروژه برآمده بود و به همین دلیل طبیعی بودن که این اثر در جشنواره متوسطها، یک سر و گردن بالاتر قرار بگیرد و دیده شود اما با اعلام کاندیداهای بخش اصلی جشنواره، همه شوکه شدند.
اما ماجرا چه بود؟برخی فیلمها از جمله «شکاف»، «در دنیای تو ساعت چند است؟» با بیمهری مواجه شدند اما «مرگ ماهی» اساسا دیده نشد و ظاهراً هیات داوران نظری مخالف اکثریت سینماگران داشتند. در ابتدا تصور شد با توجه به سیاست توزیع نوبتی سیمرغها، این فیلم دیده نشده اما بعدها در دیالوگهای رد و بدل شده، این واقعیت مجسم شد که حضور برخی داوران در ترکیب هیات داوران بخش سودای سیمرغ در رقم خوردن این وضعیت نقش داشته است.
احتمالاً تحلیلهای چنین اشخاصی باعث شده تا این تصور پیش آید که فيلم داراي تاويلات سياسي است و به همین دلیل بايد بایکوت شود.
اساتید نشانه شناسی، نگه داشتن سه روزه مادر ، دعوای اعضای خانواده و در نهایت کوشش آنها برای میراث خواهی را با برداشت های معاصر سیاسی تطبیق دادهاند و با سیاسی ترین برداشتهای ممکن این فیلم حذف شد!
اگر چنین رویکردی در جشنواره حاکم شود و کار به نشانه شناسی و طرح اتهام های اینچنینی برسد، دیگر باید فاتحه جشنواره فیلم فجر را خواند، چرا که در همین شرایط کنونی نیز این جشنواره به شدت بیخاصیت شده و کارکردی حداقلی یافته و بنابراین اگر قرار باشد کارگردانها نگران این باشند که هر اتفاقي در فیلمشان با چنین برداشتهایی همراه میشود، باید درباره آینده سینمای ایران به شدت نگران بود.
من اكثر فيلم هاي خوبه جشنواره ديدم و نفهميدم كه اين فيلمِ فوق العاده چي شد!!!؟؟؟
ولي حقيقتش هنوزم نفهميدم كه از چي و كجايِ اين فيلم برداشتِ سياسي معاصر شده!!!!!! تورو خدا يكي توضيح بده؟؟!!
من اكثر فيلم هاي خوبه جشنواره ديدم و نفهميدم كه اين فيلمِ فوق العاده چي شد!!!؟؟؟
ولي حقيقتش هنوزم نفهميدم كه از چي و كجايِ اين فيلم برداشتِ سياسي معاصر شده!!!!!! تورو خدا يكي توضيح بده؟؟!!
خداحافظ شما
ضمنا وقتی کارگردان محترم اون ماچرا را با خانم افشار در میارن شاید بعضی ها هم دوست داشتن همون بازی را با جناب کارگردان در بیارن.
ضمنا اصلا پرسیداین از خودتون چرا فیلمهای آقای حجازی با حاشیه همیشه روبه رو است؟
ما هم اينجا يه نفسي بكشيم خفه شديم از دسته اينا
اما فيلم "مرگ ماهى " تنها نكته مثبتش فيلمبردارى استاد كلارى بود ، فيلم از سناريوى بسيار ضعيفى برخوردار بود ، و يك كاريكاتورِ بد بود از فيلم مادر استاد حاتمى. من كه از فيلمش هيچى سر در نيوردم ، بازيگرا هم كه اضافى بودن تو داستان و هيچ كمكى به سناريو نمى كردند . البته كه آقاى حجازى قيل و قال راه انداختن رو بلدن .
حقِ هيچ فيلمى به اندازه ى فيلم "من ديه گو مارادونا هستم" ضايع نشد .
از سليقه شما هم معلومه كه يه سري فيلمهاي سطحي ميپسندي كه زياد نياز به فك كردن نداشته باشه!! لقمه آماده ميخواي عينه بعضي از تماشاچي هاي سينماي ما!
بزني برى اونوره آب بيشتر قدرتو ميدونن تا اينجا و اين آدماي اين مدلي. ما كه گير كرديم و تنها راهمون اينه كه تلويزيونو خاموش كنيم يا كلاً نريم سينما، شما خودتو نجات بده ؛)
اين همه راه واسه ديدنه فيلم بري واسه چي آخه؟!
يكي به داد برسه!؟
(تورو خدااااااااااا اينو منتشر كنين مردم يه كم روحيه اشون باز شه!)
واقعا ما ایرانی ها فقط اهل حاشیه ایم.
من فكر ميكنم بي توجهي به اين فيلم به خاطر دلسرد كردن سرمايه گذاران فيلمه. منظورم بانك پاسارگاده...
اينا فيلم بهمن و من ديگو مارادونا رو هم داشتن كه اونا هم عملا مورد توجه قرار نگرفت.
مثل اينكه تا امثال بانك پاسارگاد رو از سرمايه گذاري تو سينماي ايران پشيمون نكن، دست بردار نيستن.
روح الله حجازي سر فيلمهاي قبليش هم بهش حسادت كردن.
قطاري كه حركت ميكنه رو سنگ ميزنن...
من فكر ميكنم بي توجهي به اين فيلم به خاطر دلسرد كردن سرمايه گذاران فيلمه. منظورم بانك پاسارگاده...
اينا فيلم بهمن و من ديگو مارادونا رو هم داشتن كه اونا هم عملا مورد توجه قرار نگرفت.
مثل اينكه تا امثال بانك پاسارگاد رو از سرمايه گذاري تو سينماي ايران پشيمون نكن، دست بردار نيستن.
در یک کلام مرگ ماهی ، فیلمی «مرگ اندیش» بود
جدا از داوران ، منتقدین و نویسندگان مستقل هم روی خوشی به مرگ ماهی نشان ندادند
اما در هر حال نام این فیلم در زمره محدود آثار فلسفی سینمای ایران ثبت خواهد شد
افسوس از نگاه های سلیقه ای ما ایرانی ها در همه جا.
همیشه پیش داوری و زود قضاوت میکنیم. حتی تو سینما و حتی در مورد فیلمی که در مورد قضاوته....