آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: در انتخابات هشت سال قبل خبرگان،
نمیخواستم بیایم، اما رهبری گفتند که واجب است و باید بیایی. من گفتم که
خودم واجب نمیدانم و مناسب من نیست در چنین انتخاباتی شرکت کنم و لازم هم
نیست. اما ایشان اصلاحاتی در کار کردند و مرا قانع کردند که بیایم و آمدم.
به گزارش «انتخاب»، وی در بخش دیگری بیان داشت: ما در جنگ خسارات و رکود و اوضاع بد سیاست خارجی را تحویل گرفتیم و الان مشکلات علاوه بر همه اینها فساد هم هست که خیلی دامنگیر شده و ممكن است بسياري از نيروهایي كه مشغول كارند با دولت همدل نباشند.
گزیده گفتگوی مهر با آیت الله هاشمی در زیر می آید:
دكتر روحاني را به طور کامل قبول دارم. ما با ايشان از
مجلس همكاري داشتيم و در جنگ خيلي همكاري داشتيم و بعد هم در مركز تحقيقات
بوده اند. زماني كه من رياست جمهوري بودم، ايشان رئيس شوراي عالي امنيت ملی
کشور بود. ما با ايشان از لحاظ تفكر خيلي نزديك هستيم و هيچ شبههاي در
صلاحيتشان براي من نيست. كابينهاش را هم با توجه به شرايط فعلي كشور،
نسبتاً خوب انتخاب کرد، بالاخره مجلس هم در كابينه حق دارد و بايد رأي بدهد
و مسئوليت دارد.
از لحاظ فرهنگي ايشان مسائلي را وعده داده بودند
كه همه به حق بود و بعضيها را توانستند و اجرا كردند و برای اجرای بعضيها
هم مانع پيدا ميشود. بايد بپذيريم با توجه به شرايطي كه در كشورمان هست،
قوه مجريه همه كاره نيست. براساس قانون اساسی بالاي سر همه ما رهبري و نظر
ایشان حجت است که همه مسؤولین بايد آن را درنظر بگيرند. قوه قضائيه ميدان
وسيعي دارد كه بايد با آن هم تعامل باشد. خيلي از كارهاي دولت مثل بودجه و
كارهاي ديگر را بايد مجلس تأييد كند. آقاي روحاني قوه مجريه را با اين
شرایط در اختيار گرفته است و نباید خيال كنيم كه دستش باز است و هر كاري
را که بخواهد، میتواند انجام دهد.
{رابطه با روحانی} با ایشان در فواصل مختلف جلسات میگذاریم و مسایل را
بررسی میکنیم و اگر نظراتی لازم باشد، با هم تفاهم میکنیم. ایشان در حدی
که وقت کنند، به مجمع میآیند. در مجموع رفاقت و مسایل عاطفی سر جای خودش
هست. با کابینه ایشان هم همینطور است. با وزرا در حدّ کارهایی که به مجمع
مربوط میشود، ارتباط داریم.
شما باید مرا خیلی خوب شناخته باشید. در داخل انقلاب، هیچ وقت از یک جریان در مقابل جریانات دیگر حمایت نمیکردم، چون همه را از احزاب داخل نظام میدانستم و با همه در مسایل مختلف همکاری داشتم. البته نقطه ضعفی که پیش آمد، از انتخابات مجلس پنجم بود که من رئیسجمهور بودم. وقتی میخواستند نامزدها را تعیین کنند، جامعه روحانیت خیلی پیشتاز بود. جلساتی داشتیم و میگفتم که شما در جامعه روحانیت باید حالت پدری داشته باشید. چون این کار برای بقیه جاها سرمشق میشود و این برای اتحاد کشور خیلی مهم است و تجزیه قدرتهای انقلابی و رودرروی هم قرار گرفتن، بد است. لذا پذیرفتند که ۵ نفر از به اصطلاح الان «اصلاح طلبان» را در لیست خود بیاورند. آن موقع هنوز این اسمها نبود و اصطلاحاتی مثل چپ و راست یا محافظهکار و رادیکال و خط امامی و امثال اینها بود.
در حضور من پذیرفتند که ۵ نفر را بپذیرند. بعد بین گروههای خودشان مطرح کردند که آنها قبول نکردند و نپذیرفتند. من هم با آن حالت پدری که میخواستم داشته باشم به همه گفتم که با هم همکاری کنید. آن موقع حزبی نبود و اعضایی از هیأت دولت(کارگزاران) پیغام دادند که اگر این کار در جایی هماهنگی نشود، خودمان لیست میدهیم که آن اختلافات پیش آمد و نقطه آغاز یک دوره بود. یعنی کاملاً بر خلاف نظر من بود و خیلی تلاش کردم که نشود و مرحوم دکتر حبیبی هم تلاش کرد. اما آنگونه شد.
هنوز هم همان روحیه را دارم. یعنی فکر میکنم نیروهای داخل انقلاب و آنهایی که نسبت به انقلاب مخلص هستند، نباید با هم سرجنگ و دعوا داشته باشند. اختلاف سلیقه، در یک حزب هم هست که راه حل خودش را دارد.
لذا
خودم تا به حال از حزبی حمایت نکردم. البته اگر برای انتخاب یک فرد باشد،
مثل انتخابات اخیر، وقتی نتوانستم بیایم، از آقای روحانی حمایت کردم. همان
موقع هم گفتم که آقای دکتر ولایتی هم فرد صالحی است، ولی من فعلاً از آقای
دکتر روحانی حمایت میکنم. خودم هم سالهاست که تمایل ندارم وارد انتخابات
شوم. قطعاً بنای من این بود که بعد از ریاست جمهوری کاری اینگونه انجام
ندهم. چون کارهای زیادی در مجمع تشخیص مصلحت هست و به آنها و به کارهای
علمی و فکری بپردازم. اما نشد. مثلاً در انتخابات هشت سال قبل خبرگان،
نمیخواستم بیایم، اما رهبری گفتند که واجب است و باید بیایی. من گفتم که
خودم واجب نمیدانم و مناسب من نیست در چنین انتخاباتی شرکت کنم و لازم هم
نیست. اما ایشان اصلاحاتی در کار کردند و مرا قانع کردند که بیایم و آمدم.
الان هم تمایل واقعی من این است که به یادداشتهای فراوانی که دارم و باید
تنظیم و کتاب شوند، بپردازم.
این جمله نشون میده که مشکلات خیلی ریشهای و عمیقه و به همین راحتی که فکر میکنیم حل نمیشن..
خدا عمر وسلامتي يشان بدهد ومويد باشند.
ظاهر و باطن هر چیزی فرق میکنه . برا اساس ظاهر دیده بودند یکسری مشکلات رو . . .
او آمده و همه را می شناسد
بار دیگر سرزمین ایران به خود می بالد