arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۹۱۸۱۹
تاریخ انتشار: ۵۱ : ۰۹ - ۰۷ اسفند ۱۳۹۳

حضرت آیة اللّه مدتها بود اشتیاق زیارتتان را داشته ام

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
ملاقات «آرداک مانوکیان» اسقف اعظم ارامنه ایران به همراه جمعى از هموطنان ارمنى در روز هفتم اسفند ماه 57 با امام خمینى، یکى از هشت دیدار این روز است. حضرت امام مسائل اساسى انقلاب را در این دیدارها به قشرهاى مختلف ملت گوشزد فرمود. چند روز پیش از این نیز نمایندگان اقلیت زرتشتیان ایران به حضور امام خمینى رسیدند و پشتیبانى و همیارى خویش را با ملت ایران در مسیر انقلاب اسلامى مورد تأکید قرار دادند.

این دیدارها که علیرغم هیاهوى تبلیغاتى غرب و تشنج آفرینى هاى گروهکهاى ضد انقلاب در داخل کشور به منظور بیعت با رهبرى انقلاب انجام مى شد، نشانگر آن بود که دشمن از ایجاد هراس و آشوب و هراسناک جلوه دادن حکومت اسلامى طرفى نبسته است. و اینکه نه تنها قریب به اتفاق مردم مسلمان ایران بلکه اقلیتهاى دینى نیز پیروزى بزرگ ملت خویش را جشن گرفته اند و آماده اند تا در رنجها و شادیهاى ملتى که استقلال و آزادى را در سایه حکومت عدل اسلامى جستجو مى کند سهیم باشند.

پیام انقلاب، مرزها را در نور دیده و در دلها راه یافته بود. احزاب و دستجات سیاسى، به خصوص در ماههاى آخر، بسیار کوشیدند تا به جنبش ملت ایران رنگ و بوى ناسیونالیستى دهند و آن را حرکتى ضد استبدادى در داخل مرزهاى یک کشور محدود جلوه دهند. اما سفر سراسیمه رهبران سازمان آزادیبخش فلسطین به تهران در روزهاى نخست پیروزى و مقالات مطبوعات درباره حضور هیئتهایى از مسلمانان اهل تسنن و تشیع لبنانى و کویتى در تهران و ملاقات آنان با رهبر انقلاب و خبر ابراز تمایل رهبران لیبیایى براى سفر به ایران و دستپاچگى و اضطراب سران مصر و سعودى و دیگر سلاطین عربى و ابراز نگرانیهاى آشکار و رسمى مقامات اسرائیلى، همگى حاکى از آن بود که انقلاب اسلامى، تنها قیامى براى براندازى یک نظام سیاسى و جایگزینى نظامى دیگر نیست.

انقلاب اسلامى پاسخى است به نیاز انسان درمانده در عصر دروغ و نیرنگ سرمایه دارى و «کمونیسم». و اینک این مردم ایران نیستند که براى تثبیت نظام و انقلابشان نیازمند اعلام حمایت هاى دیگران باشند. بلکه اکنون این دیگرانند که براى اثبات انقلابیگرى و آزادگى خویش مى بایست خود را با هدفهاى انقلاب اسلامى همراه و مدافع جلوه دهند. هرچه هست در جوهرۀ اندیشه مردى است که این غوغاى امیدبخش را برپا کرده و آرامش توازن قدرت و سیاست را به نفع ملتهایى که هیچ گاه در دهه هاى گذشته جامعۀ بشرى به حساب نیامده اند، برهم زده است. در حالیکه دشمن به ایجاد اغتشاش در کردستان و بسیج سپاه پنجم خویش با نام هاى رنگارنگ فدایى و مجاهد و دمکرات و توده اى دل خوش کرده، او از رهایى انسان و عدالتى سخن مى گوید که قرنهاست فراموش شده اند. او ایران و جهان را به اسلامى فرا مى خواند که صحابى و مشاور پیامبرش یک سپاه پابرهنه است و سران نظام و سپاهش بردگان از بند رسته اند. او در عصرى از بازیابى ارزشها و دین و خدا سخن مى گوید که دنیاى کمونیسم، دین و ارزشهاى معنوى را یکسره به مسلخ ماده پرستى برده است و در سوى دیگر جهان، همه از دمکراسى و آزادى و دادگرى و حقوق انسانها دم مى زنند، اما ستم و فساد همچنان بیداد مى کند. نژادپرستى در افریقا؛ صهیونیسم در فلسطین، جنایات در لبنان و الجزایر و مصر و... و همه به نام عدالت و آزادیخواهى و صلح طلبى ادامه دارند.

عاملان استعمار که خود را طرفدار مدرنیزاسیون و صلح و ثبات جلوه مى دادند از ماهها پیش در تحلیلها، مصاحبه ها و خبرهایشان وانمود کردند که اگر نهضت امام پیروز شود و حکومت اسلامى نضج بگیرد، عناصر متعصب و فاقد فرهنگ و مدنیت مسلط خواهند شد و خشونتهاى مذهبى و جنگهاى فرقه اى این کشور را فرا خواهد گرفت. اما هنوز آفتاب پیروزى در صبحدم 22 بهمن طلوع نکرده بود که آن خدامرد بیدار دل با پیام خویش در ایران صلا داد:

«در این لحظۀ حساس که به لطف خداوند مبارزات قهرمانانۀ شما سدهاى استبداد و استعمار را یکى پس از دیگرى مى شکند و انقلاب اسلامى شما شکوفه ها و میوه هاى خود را آشکار مى سازد، لازم مى دانم، ضمن ابراز تشکر و قدردانى از یک یک شما برادران و خواهران، چند نکته را یادآورى نمایم:

شما در جریان مبارزات گذشته، رشد اسلامى و انقلابى خود را آشکار کرده اید؛ و اکنون بیش از پیش لازم است این رشد را به جهانیان نشان دهید تا جهانیان بدانند مردم مسلمان ایران مى توانند بدون قیمومت این و آن، راه سعادت
خود را انتخاب نمایند... توجه داشته باشید که هنوز انقلاب ما از نظر پیروزى بر دشمن به پایان نرسیده است... افرادى از دشمن که به عنوان اسیر در اختیار شما قرار مى گیرند، هرگز مورد خشونت و آزار قرار ندهید. همچنان که سنت اسلامى است به اسیران محبت و مهربانى کنید؛ و البته دولت اسلامى بموقع آنها را محاکمه و عدالت را در مورد آنها اجرا خواهد کرد.»[1]

در پانزدهمین روز پیروزى، رهبر انقلاب اسلامى ـ که نه در کاخ و قصر بلکه در اطاق محقر یک مدرسه اقامت گزیده بود ـ خطاب به ارامنه اى که کنار ایشان نشسته  بودند با تأکید بر اینکه «ما براى اقلیتهاى مذهبى احترام قائل هستیم و اینها اهل ملت ما هستند و اهل مملکت ما هستند» براى آنها در سایه اسلام، زندگانى مرفه و آزاد همراه با سربلندى آرزو کرد.

وقایعى که در سالهاى بعد، براى انقلاب اسلامى پدید آمد و از آن جمله تجاوز نیروهاى حزب بعث عراق به خاک کشور، صحنه هاى آزمایشى بود که نشان داد انقلاب اسلامى و مواضع رهبر در برقرار کردن رابطه دوستى و تفاهم میان حکومت اسلامى ایران و اقلیتهاى دینى تا چه حد موفقیت آمیز بوده است. در طول سالهاى دفاع غرورانگیز ملت ایران در برابر متجاوزین بعث، اکثریت جامعه اقلیتها در ایران دوشادوش نیروهاى نظامى و مردمى مسلمان در پشت جبهه و خطوط مقدم آن، به دفاع از کشور و نظامشان برخاستند و عزیزانى چند از ایشان خون خویش را نثار انقلاب کردند.

در دیدار نمایندگان ارامنه، اسقف اعظم نامه اى تقدیم رهبر انقلاب کرد که در قسمتى از آن آمده است:

«دشمنان ایران نه فقط ثروت این ملک را به یغما مى بردند بلکه روح و دین و ایمان و اخلاق فرزندان این آب و خاک را تاراج مى کردند و فساد را رواج مى دادند. مبارزه نه فقط مبارزه اى است علنى بر ضد استعمار و استبداد بلکه مبارزه اى است عمیق بر علیه پلیدى ها و مبارزه حق است با باطل.»

در جاى دیگر این نامه آمده است:

«برخى هنوز به عمق و کنه نهضت اسلامى پى نبرده اند و با ابراز نگرانى نسبت به حفظ جان و مال و حقوق مسیحیان سعى دارند تخم نفاق بین مسیحیان و مسلمین بپاشند. ارامنه ایران هشیار بوده و چنین دسایسى را در نطفه خنثى خواهند کرد. ارامنه ایران با فروتنى ولى با خلوص نیت و با اعتقادى راسخ از روزهاى نخست انقلاب همگام با برادران مسلمان خود با صدور بیانیه ها و تشکیل اجتماعات و شرکت در اعتصابات و تظاهرات و راه پیمایى و منعکس نمودن اخبار انقلاب در روزنامه ارمنى زبان «آلیک» و دادن شهید به مبارزه برخاستند و مفتخرند که در این نهضت عظیم سهمى گرچه بینهایت کوچک بر عهده گرفتند. ارامنه ایران همگام با برادران مسلمان خود مبارزه را ادامه خواهند داد و در ریشه کن کردن ظلم و تبعیض و بیدادگرى با برادران مسلمان خود همراه خواهند بود... ارامنه ایران پاکسازى و نوسازى مملکت را فریضه دینى و ملى خود مى دانند و حفظ استقلال و تمامیت ارضى کشور در ایران را سرلوحه مجاهدات خود قرار مى دهند.[2]»

در این دیدار اسقف اعظم ارامنه اظهار داشت: حضرت آیة اللّه مدتها بود اشتیاق زیارتتان را داشته و از یک هفته قبل هم درست در همین روز همه اعضاى این هیئت به اتفاق ایشان شرفیاب شدیم. منتهى گویا حضرت امام کسالت داشته اند یا به علت تراکم کارها و گرفتارى، موفق به زیارتتان نشدیم. و غرض از این شرفیابى اظهار تهنیت است و تبریک براى این موفقیت عظمى که مردم ایران به زعامت و رهبرى حضرتعالى بدست آوردند. و خدمتتان رسیدیم که دعاهاى خیر همه افراد ارامنۀ ایران را تقدیم کنیم و آرزوى موفقیت بیشتر براى به ثمر رسیدن این انقلاب مى نماییم.

سپس یکى از حاضران به زبان ارمنى سخن گفت. متن ترجمه: کلیه افراد دویست هزار اقلیت ارامنه و خاصّه 120 هزار ارامنه مقیم ایران و حتى رعایاى سابق دهات خمین که خدمت حضرت آیت اللّه  بودند سالهاى گذشته همگى احترام و ارادت و تکریم و علاقۀ فوق العاده زیادى به حضرتعالى داشته و هم در سنوات گذشته و در حال حاضر.[3]]  (کوثر، ج3، ص 589- 595)

در ادامه حضرت امام فرمودند:

[بسم اللَّه الرحمن الرحیم]

... این نهضت امیدوارم که براى همه مذاهب، اقلیت هاى مذهبى که در ایران زندگى مى کنند- براى همه- خیر آورده باشد. ما مى دانیم که همه اقشار ایران، چه مسلمین و چه غیر مسلمین، در زمان حکومت این شاه و پدرش در زحمت و جور زندگى کردند. و ما مى دانیم که اسلام همیشه نسبت به اقلیتهاى مذهبى احترام قائل بوده است. حتى حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- در یک قضیه اى- که خلخالى از پاى یک زن ذِمیه که یهودیه هم بوده است برده بودند- مى فرماید که من شنیده ام یک همچو چیزى شده است؛ و اگر انسان بمیرد سزاوار است. ما براى اقلیت مذهبى احترام قائل هستیم. اینها اهل ملت ما هستند، اهل مملکت ما هستند. و من امیدوارم که حکومت عدل اسلامى براى آنها بسیار خوب باشد و آنها در پناه اسلام با زندگى مرفه، آزاد و به طور صحیح اینجا زندگى بکنند.

(صحیفه امام، ج 6، ص: 258)
نظرات بینندگان