arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۹۱۹۸۹
تاریخ انتشار: ۵۲ : ۰۸ - ۰۸ اسفند ۱۳۹۳

کري خطاب به نمايندگان کنگره: از بين بردن دانش هسته اي ايران ممکن نيست

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 جان کري خطاب به نمايندگان کنگره از آنها خواست بجاي فرضيه پردازي به اين واقعيت فکر کنند که آيا اصلا ممکن است روي توافقنامه اي مذاکره شود که براساس آن، ايراني ها همه دانش هسته اي خود را از بين ببرند؟

جان کري در ادامه اظهارات خود در کميته فرعي اختصاص بودجه به فعاليت هاي وزارت امور خارجه آمريکا، به پرسش هاي مطرح شده نمايندگان درباره بحران اوکراين پاسخ داد.

جان کري گفت:آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان به شدت تلاش کرده است تا تحريم ها عليه روسيه اعمال شود و اين تلاش در زماني صورت گرفته است که ديگران در اروپا خيلي براي گرفتن چنين تدابيري آماده نيستند. به نظر من رهبري آلمان و همراهي فرانسه با آلمان در موضوع اوکراين بسيار مهم بوده است.

جان کري در ادامه اين نشست به پرسش هاي متعدد نمايندگان درباره ي روابط آمريکا با کوبا پاسخ داد.

جان کري در پاسخ به پرسش ديگري درباره داعش و تکثر گرايي ديني پس از شکست نهايي داعش گفت: ما تلاش مي کنيم تا به طرزي مناسب از آزادي ديني دفاع کنيم اما همچنين مي خواهيم از تمام توان رهبران اديان مختلف استفاده کنيم تا آنها درباره اسلام واقعي و نيازهاي بين اديان صحبت کنند.

در ادامه کريس استوارت نماينده آمريکايي خطاب به جان کري گفت: هرچند ممکن است که من و شما نگاه مان به دنيا متفاوت باشد و ممکن است که از جنبه سياسي روي همه چيز توافق نداشته باشيم اما به مديريت شما در دولت آمريکا احترام مي گذارم. من چهارده سال خلبان نيروي هوايي و يک افسر نظامي بودم. من در طي اين مدت در اجراي پيمان استارت با شوروي سابق نقش داشتم. من از تجربه نظامي و نيز از تجربه فعاليت در کنگره آموختم که براي موفقيت و کارايي يک پيمان بايد بين دو طرف نوعي اعتماد وجود داشته باشد، دو طرف يک پيمان ممکن است دشمنان يکديگر باشند و ممکن است يکديگر را دوست نداشته باشند اما هر دو طرف بايد خواستار موفقيت در اجراي پيمان باشند. من اطمينان ندارم که ما در مورد ايران اين اعتماد را دارا باشيم.

وي در ادامه ادعا کرد: مي خواهم اکنون توضيح بدهم که منظور من چيست؟ ايران يک کشور حامي تروريسم دولتي است، آنها بيش از سي سال است که در اين زمينه شناخته شده اند. حزب الله، حماس و فهرست کساني که از طرف آنها عليه ما کار مي کنند طولاني است. من دو پرسش دارم. من مي توانم وقت زيادي صرف کنم و توضيح بدهم که آنها ازجنبه هاي مختلف به ما به ديد يک دشمن نگاه مي کنند. شما هم از اين مسئله اطلاع داريد. آنها فهرست طولاني ازفعاليت عليه منافع ما دارند. آيا مي توانيد يک نمونه به من بگوئيد که آنها به عنوان شريک با ما و يا با هر يک از همپيمانان ما به شيوه اي سازنده همکاري کرده باشند؟ پرسش دوم اين است ما چگونه صدمه ناشي از اين ( گفتگوهاي هسته اي) بر روابط ما با دوست و همپيمانان ما در منطقه يعني اسرائيل را جبران مي کنيم. آنها (اسرائيلي ها) به اين مذاکرات شک و ترديد دارند و ما بايد از منافع آنها هم محافظت کنيم.

وزير امور خارجه آمريکا در پاسخ به اين نماينده آمريکايي گفت: من ازشما تشکر مي کنم که در ارتش خدمت کرديد. من از همه کساني که لباس متحد الشکل ارتش را مي پوشند تشکر مي کنم. شما پرسيديد که آيا آنها با ما کار کردند؟ بله آنها هم اکنون روي اين مسئله (هسته اي) با ما کار مي کنند. آنها بيش از يکسال پيش توافقنامه موقت را اجرا کردند، فکر مي کنم ماه نوامبر بود که ما توافق کرده بوديم. اکنون بيش از يکسال است که آنها در چارچوب توافقنامه موقت تمام کارهايي که قولش را داده بودند، انجام دادند. آنها همچنين چيزهايي را که ما فکر کرديم لازم است در جريان کار کردن روي توافقنامه موقت مخفي بماند، مخفي نگهداشتند.

 ما براساس اين قانون فعاليت مي کنيم که « هيچ چيزي مورد توافق قرار نخواهد گرفت تا اينکه همه چيز مورد توافق قرار گرفته باشد». معني اين قانون اين است که هر توافقي که ما بدست مي آوريم بايد آن را مخفي نگهداريم چون ممکن است اين توافق مستلزم آن باشد که يک طرف يا طرف ديگر به چيزي بله بگويد اما اين بله خيلي در داخل کشور محبوب نباشد اما قابل دفاع باشد. براي ما غير قابل دفاع است که شما کل توافقنامه را در اختيارداشته باشيد، آنها در اين خصوص مشکل ايجاد نکردند ما هم مشکل ايجاد نکرديم. اين امر باعث شده است که زمينه نوعي گفتگو تسهيل شود. اين گفتگو خيلي مستقيم و باز است و به ما اجازه مي دهد که روي برخي از اين موضوعات حرکت کنيم.

 آنها درک مي کنند که ما مشکلاتي داريم و ما هم درک مي کنيم که آنها مشکلاتي دارند. همه ما روي مسائل اصلي کار مي کنيم و در هر مذاکره اي هم همين طور است. پس توافقنامه موقت يک نمونه از تلاش ما براي کار کردن با يکديگر روي يک موضوع است.برخي چيزهايي که آنها انجام داده اند به ما کمک مي کند اما ما با آنها هماهنگ نمي کنيم، ما در مورد اين چيزها با آنها کار نمي کنيم، ما از آنها نخواسته ايم که اين کارها را انجام دهند براي مثال در خصوص نبرد با داعش اين مسئله صدق مي کند. آنها کاملا مخالف داعش هستند. آنها در واقع درحال نبرد با داعش و از بين بردن اعضاي داعش در طول مرز عراق در نزديک ايران هستند. آنها نگراني هاي جدي در مورد پيامدهاي داعش براي منطقه دارند. پس اگر ما تلاش هاي مبتني بر همکاري نداريم اما فهرستي از منافع مشترک داريم. پرسش دوم شما اين بود که ما چگونه مي توانيم خسارتي را که ممکن است آنها به اسرائيل زده باشند جبران کنيم، اگر اشکالي ندارد مي خواهم بگويم که شما يک فرضيه را مطرح مي کنيد.

ما توافقي را که از ديدگاه ما به طور کامل از اسرائيل محافظت نکند، امضا نخواهيم کرد. در واقع مسئله فقط اسرائيل نيست بلکه مسئله ما هستيم، مسئله همه کشورهاي منطقه هستند. فقط ما در پاي ميز مذاکره نيستيم که تلاش مي کنيم اين کار را بکنيم. بايد افراد به اين مسئله توجه کنند که روسيه همانند ما مصمم است که ايران نتواند مشغول فعاليت هاي اشاعه و تکثيرشود. چين نيز در پاي ميز مذاکره حضور دارد، چين دراين روند کمک کننده بوده است، همانطور که روسيه نيز مفيد و کمک کننده بود حتي در بحبوحه ي نبرد بر سر اوکراين، روسيه کار مي کند تا ايران پاسخگو باشد و يک توافقنامه مطلوب بدست آيد. در اين مذاکرات آلمان، فرانسه و انگليس نيز حضور دارند.

 همه اين کشورها در پاي ميز مذاکره به طور يکسان نگران هستند که اين روند به کجا مي رود؟ همه کشورهاي منطقه نيز هستند، ترکيه ، قطر، عربستان سعودي ، اماراتي ها، کويتي ها و اردني ها همه و همه در اين مذاکرات منافع دارند. ما اين کار مشکل را بدون تجربه لازم انجام نمي دهيم، ضمن آنکه پيش رفتن ما دراين روند انفرادي نيست. همه ما پيامدهاي احتمال يک سلاح هسته اي در ايران را درک مي کنيم، اسرائيل تنها کشور در اين زمينه نيست. ديگران نيز در اين باره نگران هستند. همه اين کشورها مي خواهند شاهد باشند که ما تلاش مي کنيم درباره توافقنامه اي مذاکره کنيم که از استانداردهاي بالاي پاسخگويي برخوردار باشد و چهار مسير رسيدن به بمب را از بين ببرد. مسير نطنز، مسير اراک، مسير فردو و يک مسير مخفي احتمالي است.

 اين امر پيچيده است، ما بايد اين مسئله را درک کنيم اما همچنين بايد درک کرد که گزينه هاي جايگزين چيستند؟ شايد در اينجا فرضيه هايي مطرح شود و برخي بگويند که مسير جايگزين وجود دارد تا با استفاده از اين ابزارها بتوان آنها را وادار کرد که چرخه سوخت يا تسليحات هسته اي يا توليد صلح آميز هسته اي را فراموش کنند! آيا شما معتقديد که اين کار شدني است؟ آيا در واقعيت اصلا ممکن است که ما روي توافقنامه اي مذاکره کنيم که براساس آن ، آنها همه ي دانش خود را از بين ببرند؟ اگر شما راستي آزمايي نداشته باشيد و اگر درکي از کارهاي آنها نداشته باشيد به احتمال بسيار بيشتر آنها در زير کوه عميق تر خواهند رفت و کاري مي کنند که شما نمي دانيد و شما هم يک روزي بيدار مي شويد و متوجه مي شويد که آنها کاري انجام دادند.

بايد از خود بپرسيد که گزينه هاي واقعي در اينجا چيست؟ من از برخي افراد شنيدم که درباره برچيدن (برنامه ي هسته اي ايران ) صحبت کردند. من از سال دوهزارو سه به دولت جرج بوش متذکر شده بودم که آنها (دولت بوش) به دنبال عدم غني سازي هستند اما آنها(ايراني ها) غني سازي را پشت سرگذاشتند و سانتريفوژها را هم ساختند و از يکصد و شصت و چهار سانتريفوژ به نوزده هزار سانتريفوژ رفتند.

 آنها اين کار را کردند درحاليکه تحت تحريم بودند درحاليکه از اين کار منع شده بودند و قطعنامه هاي سازمان ملل متحد تصويب شده بود. پس بايد وقفه اي کرد و با خود انديشيد که بهترين راه تضمين کردن اين که آنها در آينده به بمب دست نخواهند يافت ، چيست؟ من اکنون نمي خواهم وارد جزئيات شوم من بايد ببينم که آيا مي توانيم به يک توافق دست يابيم که بعد همه ي استدلال هاي مربوط به آن را بيان کنم.

 استدلال هاي بسيار بيشتري وجود دارد که تاکنون از برخي افراد شنيده شده است. استدلال هاي بيشتري هم وجود دارند که احتمالا شما هفته آينده خواهند شنيد. شما بايد صبر کنيد و ببينيد که چه توافقي بدست خواهد آمد تا آنگاه بتوانيد بسنجيد که چه چيزي در خطر قرار دارد، گزينه ها چيستند و احساس شما درباره اش چيست؟‎
نظرات بینندگان