پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
نادر انتصار استاد دانشگاه آلابامای جنوبی در گفتگویی مصوبه جدید مجلس سنای آمریکا در خصوص مذاکرات هسته ای را تحلیل می کند.
مصوبه تازه سنا از آن موضوعاتی است که نظرات متفاوت و متضاد در خصوص آن فراوان دیده و شنیده شده است. برخی ادعا کرده اند کنگره بالاخره کوتاه آمده و در مقابل بخشی از تحلیلگران هم از کوتاه آمدن اوباما انتقاد دارند و این رفتار او را تکراری ارزیابی میکنند.
نادر انتصار یکی از این افراد است که اعتقاد دارد اوباما باز هم در مقابل مخالفان سیاستهایش کم آورده است.
مشروح گفتگوی خبرآنلاین با رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آلابامای جنوبی را میخوانید.
مصوبه جدید سنا در خصوص مذاکرات هسته ای ایران بحث های فراوانی را با خود به همراه داشته است. در حالی که برخی معتقدند سنا با کوتاه آمدن در برخی از بندها رضایت آقای اوباما را جلب کرده است از آنسو گروهی از ناظران هم بر این باورند آقای اوباما کوتاه آمده و مخالفان مذاکره با ایران موفق شده اند. شما این مصوبه را چگونه تحلیل می کنید؟
من فکر میکنم واقعا واضح است که آقای اوباما کوتاه آمده است و کنگره توانسته پیروز شود. رئيس مجلس نمایندگان آمریکا هم روز دوشنبه خیلی واضح گفت که هدف ما جلوگیری از امضای هر قراردادی بین ایران و آمریکا است. روز یکشنبه هم سناتور مهم لیندسی گراهام تاکید کرد که همه تلاش خود را برای عدم امضای توافق و قرارداد با ایران به کار خواهند بست و حتی تاکید کرد شانس امضای این توافق و تایید آن در سنا مانند این است که یک گلوله برفی در گرمای جهنم طاقت بیاورد.
در نتیجه همه اینها به صورت کاملا واضح نشان میدهد که آقای اوباما شکست بزرگی را پذیرفته است. متاسفانه این روندی است که آقای اوباما در تمام دوران مسئولیتش در مقابل مخالفان اتخاذ کرده و هر گاه آنها در کنگره به رئیس جمهور فشار آوردند، اوباما جا زده و این روند در سیاست خارجی بسیار هم پررنگ تر بوده است.
اما سوالی که اینجا مطرح میشود این است که وقتی ۵ قدرت بزرگ جهانی پای توافقی را امضا میکنند و این توافق حتی در سازمان ملل و شورای امنیت هم تصویب میشود، این اقدام سنا به وجهه ایالات متحده لطمه نخواهد زد؟
چرا حتما لطمه میزند ولی برای افرادی که در سنا هستند این مسائل ارزشی ندارد و آنها ایالات متحده را قدرت برتر و مطرح دنیا میدانند که هر چه خود صلاح میداند را میتواند عملی کند. از نظر این گروه هیچ اهمیتی ندارد که دیگران در مورد آمریکا چه فکر میکنند. ضمن اینکه این سناتورها نظر بسیار پایینی نسبت به سازمانهای بینالمللی، سازمان ملل و حتی به طور کلی حقوق بینالملل دارند و حتی میتوان گفت سررشتهای از این مبانی ندارند. برای آنها فقط زورگویی اهمیت دارد.
در خصوص چرایی پذیرش آقای اوباما هم بحثهایی وجود دارد. آیا واقعا ایشان ترسیده و در جا زده؟ یا احتمالا سناتورها به آن دو سوم رای لازم برای اینکه وتوی اوباما را لغو کنند دست یافتهاند؟
هر دوی این موارد مطرح است. سناتورها به دو سوم لازم رسیدهاند و میتوانستند وتوی آقای اوباما را لغو کنند اما به نظر من این امری حاشیهای است. اوباما رئیس جمهور در حال رفتن است. در نتیجه او بیش از اینکه به خودش فکر کند باید آینده و رئیس جمهور بعدی را در نظر داشته باشد. ما نمیتوانیم فقط در مورد آقای اوباما و دوره او صحبت کنیم، سخن گفتن از آقای اوباما به معنای همین یکسال باقی مانده است. اما اینکه بعد از او چه کسی بر سر کار میآید امر دیگری است.
اگر جمهوریخواه باشد که هنوز نمیدانیم کیست، از بوش گرفته تا افراطیترین جمهوریخواه همه میگویند قرارداد با ایران را اجرا نخواهند کرد. از آنسو و در میان دموکراتها هم هرچند هنوز زود است که در خصوص نامزد نهایی آنها در انتخابات سخن بگوییم اما فعلا شانس هیلاری کلینتون بیش از دیگر نامزدهاست. خانم کلینتون هم در میان دموکراتها در دسته دست راستیهای محافظهکار طبقهبندی میشود. بنابراین باید نگاه جامع تر و بلندمدت تری نسبت به این موضوع داشته باشیم و این امر را مدنظر قرار دهیم که هر کسی پس از اوباما به قدرت برسد به توافق با ایران پایبند نخواهد بود.
اما به جز آمریکا کشورهای دیگری هم در این گفتگوها حضور دارند و آنها حیثیت، زمان و سرمایه خود را پای این گفتگوها هزینه کرده اند. بر این اساس آیا آنها پس از زیر میز زدن کنگره اعتراض نخواهند کرد؟ ضمن اینکه این باعث نمی شود کشورهای اروپایی مسیری جداگانه با ایران در پیش بگیرند و تحریم ها علیه ایران تعدیل شود؟
اشکال عمده این است که درست است که ایران بیش از سی سال است که تحت تحریم آمریکا قرار دارد ولی بسیاری از تحریم های فعلی در مورد ایران ثانوی هستند و لایحه این تحریم ها طوری نوشته شده که فقط به آمریکا مربوط نمی شود و شرکت های غیر آمریکایی را هم مد نظر و توجه قرار می دهد. اینها به شرکت ها و کشورهای خارجی دو راه داده یا با ایران رابطه داشته باشید یا با آمریکا. انتخاب با خودتان است. شما راه را انتخاب کنید. در این شرایط حتما انتخاب آنها کشورهای خارجی خواهد بود حتی اگر مایل نباشند این موضوع را بپذیرند. برای اینکه رابطه این کشورها با آمریکا قبال مقایسه با ایران نیست. بنابراین اشکال عمده این تحریم ها که سالها قبل بوده این است تحریم های کنونی ثانوی را هم شامل میشود.
اما در این شرایط کشورهای اروپایی از رفتار آمریکا ناراحت نمیشوند؟ این کشورها سرمایه سیاسی خود را پای این گفتگوها گذاشتهاند آنوقت به همین راحتی حاضر خواهند شد با یک امضای کنگره تمام این تلاش ها بیاثر شود؟
حتما دلخور میشوند و صحبتهایی را هم علیه آمریکا مطرح میکنند ولی در عمل در موقعیتی قرار ندارند که به آمریکا دستور دهند یا بگویند این کار را نکنید و این اقدام بر ضد قوانین بین الملی است. اینها در این موقعیت نیستند. کشورهای مانند فرانسه و انگلیس بازیگران درجه دو و سه در سطح جهان شده اند و چه خوشمان بیاید و چه نه در موقعیتی نیستند که بتوانند سیاست خارجی مستقلی از آمریکا ارائه کنند. بنابراین دلخور شدن یا در مصاحبه ای با یک روزنامه و یا شبکه ای اظهار ناراحتی کردن چندان مهم نیست. اما وقتی در عمل با دو انتخاب رو به رو باشند نتیجتا چارهای جز رفتن به سمت آمریکا را نخواهند داشت و متاسفانه رفتار کشورهای غربی با ایران پیرو همین روند بوده است.
به عنوان آخرین سوال اگر توافق نهایی به شورای امنیت برود و در آنجا از چارچوب فصل هفتم منشور خارج شود چطور؟ آیا باز هم کنگره میتواند آنرا ملغی کند؟
بله. چون سنا میتواند لایحهای مطرح کند و بگوید مصوبه شورای امنیت خلاف منافع آمریکا و قوانینی است که در قوه مقننه تصویب شده و چون قوه مقننه بر مصوبات شورای امنیت ارجحیت دارد در نتیجه قطعنامه شورای امنیت را هم بی اثر بخواند.