بسماللهالرّحمنالرّحیم
بسیار کار خوب و شایستهاى است این کارى که شما براى بزرگداشت شهیدان استانتان انجام دادید و انشاءالله انجام خواهید داد. مسئلهى جنگ تحمیلى و عوارض آن - که از جمله، همین فداکارىها و ایثارها و شهادتها است - یک مسئلهى عادّى نیست؛ یک مسئلهى متعارف و معمولى نیست؛ یک مسئلهى فوقالعاده است. اگر درست نگاه کنیم، مجموعهى حوادثى که در این سالها اتّفاق افتاد و این فداکارىهایى که جوانهاى ما کردند، میتواند یک ذخیرهى ماندگارى باشد براى همیشهى انقلاب. نباید بگذاریم که این ذخیره بلااستفاده بماند؛ راهش هم همین است که یاد شهیدان زنده باقى بماند.
خب، البتّه در مناقب استان سمنان جناب آقاى شاهچراغى مطالبى فرمودند؛ بنده هم مذعن به این معنا هستم؛ واقعاً عقیدهام همین است که استان شما یک استان بسیار با برکتى است؛ مردم مؤمن، پایبند و شخصیّتهاى برجستهى علمى و اجتماعى و سیاسى در این استان کم نیستند. خب، هم [در] دولت امروز، هم [در] دولت قبل، رؤساى جمهور از استان شما بودند؛ این را هم آقایان توجّه داشته باشند. گاهى اوقات بعضى از استانها حسادت میکنند، میگویند چرا از استان ما کسى به این مقامات [نمیرسد]؟(۳) الحمدلله استان سمنان از جهات شخصیّتها و افراد برجستهى علمى و اجتماعى و سیاسى و جهاد و مانند اینها، یک استان برجستهاى است؛ در این تردیدى نیست.
بههرحال این کار کار باارزشى است؛ امروز کار تجلیل از شهدا و حفظ یاد گرامى این عزیزان یک فریضه است. بعضىها میخواهند این را به فراموشى بسپرند؛ همان کسانى که با معارف انقلاب و آرزوهاى انقلاب و اهداف انقلاب میانهى خوبى ندارند، با حفظ یاد شهیدان هم سرِ سازگارى ندارند و دوست نمیدارند. لکن مردم ما شهدا را دوست میدارند؛ بهخاطر اینکه شهداى ما ایثار کردند؛ از حیات خودشان، از آسایش خودشان گذشتند؛ رفتند در میدانهاى نبرد و جان خودشان را تقدیم کردند. این چیز کوچکى نیست؛ این خیلى بزرگ است. در مقام توصیف، انسان میتواند حرفهاى زیادى بزند امّا در مقام عمل، عملْ کار همه نیست؛ ایمانهاى بالا، عزمهاى استوار و پولادین لازم است که انسان بتواند در این میدان وارد بشود و شهدا این کار را کردند. کارى که تا حالا کردید و گزارشش را دادید، خیلى خوب است؛ همین کارها کارهاى خوبى است؛ یعنى هم ضبط خاطرات اینها و تجلیل از یاد اینها و نام اینها، ترویج تصاویر اینها یا کلماتى که از اینها نقل میشود، کارهاى بسیار خوبى است. این فهرستى که شمردید در مورد اقداماتى که انجام گرفته، خیلى خوب است منتها هدفتان این باشد که معارف مربوط به شهادت و همان معناى ایثار و ایمان در مخاطبین امروز شما به معناى عمیق کلمه نافذ باشد.
مخاطبین همیشه یکجور نیستند؛ بله، بنده عقیدهام این است که جوان امروز از جوان دههى ۶۰ توانایى و همّت و عزم و ایمانش کمتر نیست؛ این اعتقاد من است براساس آشنایى و آگاهى و گزارش و مطالعهى میدان؛ این را عقیده داریم منتها به این توجّه بشود که امروز جوان کشور ما در معرض تهدیدهاى خطرناک فکرى است. در دههى ۶۰ این معنا نبود، نه اینکه انگیزه نبود، انگیزهى تخریب، دههى ۶۰ و امروز و دیروز ندارد، همیشه وجود داشته است و وجود خواهد داشت، [امّا] ابزار اینقدر نبود؛ امروز ابزارها زیاد است، امروز این وسایل ارتباطى که وجود دارد که یک حرف و یک فکر غلط را میتواند به شکل وسیعى توسعه بدهد، آنروز وجود نداشت؛ امروز در اختیار همه هست؛ به اینها باید توجّه کرد. حالا شما اشاره کردید که در تلفن همراه فرض کنید که این اقدامات را کردید، خیلى خب؛ اینها خوب است؛ من اینها را نفى نمیکنم منتها نگاه کنید ببینید که چه چیزى است که میتواند دل این جوان را درگیر کند با مسئلهى ایمان، با مسئلهى ایثار، پایبندى او را عمیقتر و وابستگى او را به این فکر مستحکمتر کند، این را مطالعه کنید؛ این چیزى نیست که بهآسانى انسان بتواند به آن دست پیدا کند. هم مخاطب را باید شناخت که امروز مخاطبین ما دهها میلیون هستند که بسیارى جوانند؛ اعم از آنهایى که در دانشگاهند یا در دبیرستانند یا در فضاهاى دیگرى زندگى میکنند؛ اینها همه مخاطبان ما هستند، هم مخاطب را باید شناخت، ظرفیّتهاى او را باید دانست؛ هم چگونگى حرفزدن با مخاطب را باید یاد گرفت. این خیلى مهم است؛ ببینید چه چیزى را باید بگویید. شماها نیّتهایتان خیلى خوب است، در این تردیدى نیست؛ هم نیّتتان خوب است، هم تلاش و توانتان خوب است منتها بعضى از کارها هست که احتیاج دارد به اینکه انسان با متخصّصین کار، با کسانى که در این زمینه تجربه دارند مشورت بکند؛ این را از یاد نبرید و ببینید چهجور میتوانید؛ حالا فعلاً شما در محیط استان فکر کنید؛ ایشان فرمودند استان کوچکى است، خیلى هم کوچک نیست؛ یعنى از لحاظ گستردگى، استان کوچکى نیست؛ حالا ممکن است کمجمعیّت باشد - خیلى پرجمعیّت نیست - امّا استان کوچکى نیست. مناطق این استان از لحاظ فرهنگ با هم متفاوتند؛ یعنى فرض کنید سمنان و شاهرود یکجور نیستند؛ شماها که اهل استانید، بهتر از من میدانید، من هم با استان شما آشنا هستم. شما ببینید با این مخاطبى که اهل این استان است و با تنوّع فرهنگىاى که در استان وجود دارد، چهجور میتوانید حرف بزنید و آن حرفى که باید بزنید چیست تا آن حرف تأثیر بگذارد؛ آنوقت این کنگرهى شما اگر این نتایج را بتواند به دست بیاورد، واقعاً یک کار برجسته خواهد شد؛ یعنى کار بزرگى خواهد شد. از آقایان علما استفاده کنید، از کسانى که تجربهى مسائل ارتباطى دارند استفاده کنید و از بین این مسائلى که وجود دارد گزینش کنید. از هنر حدّاکثر استفاده را باید کرد؛ اشاره کردید به سرود؛ این خیلى مهم است. اگر بتوانید یک سرود زیباى اثرگذار خوشمضمون درست کنید، جورى که بچّهها وقتى در کوچه راه میروند، از خانه به مدرسه میروند، زیر لبشان آن را زمزمه کنند، یک کار بسیار بزرگى کردهاید؛ یعنى استفادهى از هنر به شکل صحیح؛ این کار شما را آسان میکند، تسهیل میکند. بههرحال باید تلاش کرد، باید کار کرد.
کشور امروز خوشبختانه درگیر جنگ نظامى نیست امّا درگیر جنگ سیاسى است، درگیر جنگ اقتصادى است، درگیر جنگ امنیّتى است و بالاتر از همه درگیر جنگ فرهنگى است؛ درگیر جنگ است. یعنى این را اگر کسى نداند، آنوقت خواب خواهد ماند؛ اگر کسى نداند خواب خواهد ماند. همینقدر که ندانید دشمن در صدد حمله است و این حمله از کجا است و چگونه است، باید مطمئن باشید شکست میخورید؛ باید بدانید که دشمن چهکار میکند. امروز صحنهى کشور این است. اینکه ما میگوییم «جنگ فرهنگى»، «جنگ اقتصادى»، این هیچ منافات ندارد با اینکه احساس آرامش هم در کشور بشود. ما طرفدار احساس امنیّتیم، ما میخواهیم احساس امنیّت بشود؛ یعنى بگیر و ببند و بزن و بکوبى وجود نداشته باشد؛ همه احساس امنیّت بکنند؛ ما این را دوست میداریم؛ این منافات ندارد با آن حرفى که گفتیم که دشمن دارد به شکل ویژهى ممکن با ما مبارزه میکند. آن شکل ویژه را باید شناخت و راه مقابلهى با آن را پیدا کرد؛ انواع و اقسام شیوهها هست؛ منتها حالا بعضىها نمیخواهند این را بفهمند، نمیخواهند باور کنند، چون اگر چنانچه باور کنند تکلیف به گردنشان میگذارد؛ بعضىها هم کشش آن را ندارند. امّا واقعیّت قضیّه این است؛ یعنى امروز در زمینههاى مختلف - همانطور که عرض کردیم، هم در زمینهى اقتصادى، هم در زمینهى فرهنگى، هم در زمینهى سیاسى - یک جنگى در کشور وجود دارد. وَ اِنَّ اَخَا الحَربِ الاَرِق؛(۴) کسى که اهل مبارزه است بیدار است؛ بعد فرمود: وَ مَن نامَ لَم یُنَم عَنه؛(۵) اگر شما در جبهه خوابت برد، معنایش این نیست که طرف مقابل هم خوابش برده و او هم غافل است؛ اگر تو از او غافل شدى، نشانهى این نیست که او هم از شما غافل است؛ نخیر، شما ممکن است خوابت ببرد، [امّا] او بیدار باشد؛ این را باید توجّه داشت؛ لذاست که عرصه عرصهى مهمّى است.
بههرحال ما تشکّر میکنیم از شما آقایانى که همّت کردهاید و تلاش کردهاید و این حرکت را راه انداختهاید؛ ده سال هم زمان خوبى است براى یک چنین کارهاى دامنهدار. آقاى شاهچراغى اشاره کردند که ده سال است کار میکنید؛ من خوشم مىآید از این کارهایى که با فرصت و با طمأنینه انجام میگیرد؛ اینکه حالا تَروچسب(۶) امروز تصمیم بگیریم و شش ماه دیگر بخواهیم راه بیندازیم، این نمیشود؛ باید با تأنّى و با طمأنینه باشد؛ خب با طمأنینه کار را انجام دادید، انشاءاللّه که خداوند از شماها قبول کند و موفّق باشید.