پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مي گويند ليگ آينه تمام قدي است براي فوتبال ايران. سالها از دل همين
ليگ، براي تيمهاي ملي مان فقط به دنبال بازيکن گشتيم و البته شايد اين
بزرگترين اشتباهي بود که از تک بعدي کردن نگاه مان مرتکب شديم. به ليگ بايد
با نگاهي دقيق تر خيره شد. اتفاقاتي که طي هر هفته مي افتد شايد براي ما
بازگو کننده اين واقعيت باشد که بازيکنان ما در چه بستري براي تيم ملي
ساخته و پرداخته مي شوند و البته محصولي هستند از دست مربيان و مديران خود.
ليگ را مي توان به عنوان بستري ديد که تيم ملي را مي سازد. از دلش گاهي
هم مربياني براي تيمهاي ملي بيرون مي آيند و البته سرنوشتي را براي فوتبال
ملي کشورمان رقم مي زنند که طي چهار سال اخير به آن مبتلا شده ايم. روندي
کاملا نزولي و سقوطي و رو به افول!
به اتفاقي که در فولادشهر افتاد بايد نگاهي دقيق تر داشت. منصور
ابراهيم زاده (مردي که اين روزها از او به عنوان گزينه مربيگري داخلي تيم
ملي ياد مي شود) در بازي برابر نفت تصميم گرفت محمدرضا خلعتبري را تعويض
کند، اما مهاجم اول تيمش مانند بسياري از بازيهاي ديگر که در زمان تعويض
رفتاري توأم با ناهنجاري را بروز داده، بار ديگر از بيرون آمدن امتناع مي
کند. اين بار داخل زمين اعتراضش را به شکلي علني تر بروز مي دهد و فرياد مي
کشد و با پرتاب دست، نشان مي دهد حاضر به بيرون رفتن از زمين نيست!
اعتراض نامتعارف خلعتبري ما را باز هم وارد يک دنياي خيالي مي کند و از
خود مي پرسيم اگر روزي روزگاري، با تصميم اين فدراسيون فوتبال - که اول به
دنبال کلمنته رفت و سپس دايي را مربي تيم ملي کرد و بعد به دنبال کرش رفت و
نام قلعه نويي و ابراهيم زاده را به عنوان نامزد سرمربيگري تيم ملي مطرح
کرد،- ابراهيم زاده روي نيمکت تيم ملي بنشيند، چگونه از پس بازيکناني مانند
نکونام و شجاعي و حتي رحمتي و عقيلي برخواهد آمد؟ آيا ابراهيم زاده که
امروز بازيکني نوپا و تازه به اسم و رسم و دوران رسيده را نمي تواند تأديب
کند، توانايي کنترل ستاره ها را خواهد داشت؟
ليگ را آينه اي تمام قد مي بينيم. امروز رفتار خلعتبري باز هم با واکنش
سرد مسؤولان ذوب و مربي اش که نتيجه گرايي را در اولويت قرار داده روبه رو
خواهد شد و البته همين بازيکن فردايي نه چندان دور، رو در روي مربي ديگري
در تيم ملي مي ايستد!
نمونه هاي ديگري هم هست. امير قلعه نويي روند پيروزيهاي تيمش را حفظ
کرد و خود را در کورس قهرماني نگه داشت، اما چگونگي پيروزي سپاهان باز هم
از نظرها دور مي ماند. کسي از گل مردود پاس همدان حرفي نمي زند تا باز هم
قلعه نويي به عنوان يک مربي موفق، شانسي زياد براي تصدي پست سرمربيگري تيم
ملي داشته باشد. آيا قلعه نويي مي تواند در بازي هاي برون مرزي هم چنين
اقبالهايي داشته باشد؟ پاسخ اين پرسش را مي توان به راحتي يافت. به عملکرد
او وقتي روي نيمکت استقلال و سپاهان به باشگاه هاي آسيا رفت نگاهي
بيندازيد.
فدراسيون فوتبال بدون در نظر گرفتن جوانب، به دنبال برداشتن يک بار از
روي شانه هايش است. باري به نام سرمربي تيم ملي! فردا که يکي از همين گزينه
ها روي نيمکت ما نشست بهتر از قبل چشم هاي مان به روي ضعف هاي مشهود باز
خواهد شد.
پيام يونسي پور