arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۱۰۲۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹ : ۱۲ - ۱۲ اسفند ۱۳۸۹

کتاب علی اصغر حقدار بالاخره مجوز گرفت

میرزا آقاخان کرمانی در کتاب «آیینه سکندری» به تحلیل عوامل اخلاقی و عقلانی رویدادهای تاریخی پرداخته است که این ارزش کار او را با توجه به مقطع زمانی که در آن زندگی می‌کرد چندین برابر کرده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
میرزا آقاخان کرمانی در کتاب «آیینه سکندری» به تحلیل عوامل اخلاقی و عقلانی رویدادهای تاریخی پرداخته است که این ارزش کار او را با توجه به مقطع زمانی که در آن زندگی می‌کرد چندین برابر کرده است.

به گزارش خبرآنلاین، کتاب «آیینه سکندری» نوشته میرزا عبدالحسین‌خان بردسیری کرمانی به اهتمام علی اصغر حقدار با قیمت 9 هزار تومان از سوی نشر چشمه روانه بازار نشر شده است. «آیینه سکندری» که قرار بود در سه مجلد تا دوران حیات مؤلف آن نوشته شود، تنها بخش اول آن که مربوط به تاریخ ایران باستان تا ورود اسلام را به کشورمان در بر می‌گیرد با استناد به نوشته‌های ایران‌شناسان و زبان‌شناسان تألیف شد و میرزا آقاخان در آن، گذشته از شرح وقایع و حوادث سیاسی، اجتماعی، به تحلیل عوامل اخلاقی و عقلانی رویدادهای تاریخی پرداخته است که این ارزش کار او را با توجه به مقطع زمانی که در آن زندگی می‌کرد چندین برابر کرده است.

تاریخ‌نگاری با استفاده از شیوه‌های مدرن در فرهنگ و اندیشه ایرانی، در سرآغاز آن با آیینه سکندری تألیف میرزا آقاخان کرمانی به‌وجود آمد. میرزا عبدالحسین، معروف به میرزا آقاخان کرمانی از پیشگامان اندیشه آزادیخواهی در جنبش مشروطه‌ ایران بود. میرزا آقاخان را بنیانگذار ناسیونالیسم ایرانی می‌دانند. او فرزند میرزا عبدالرحیم مشیزی از خان‌های بردسیر کرمان بود و در سال ۱۲۷۰ هجری قمری در قلعه‌ی مشیز از بلوکات بردسیر زاده شد.

«آیینه سکندری» کتابى‌ تاریخى‌ نوشته میرزا عبدالحسین‌ خان‌ معروف‌ به‌ آقاخان‌ کرمانى‌ (1270-1314ق‌/1854- 1896م‌) است. این‌ کتاب‌ در پى‌ یک‌ دوره‌ تاریخ‌ نویسى‌ درباری از کتب‌ تاریخى‌ در خور توجه‌ ایران‌ در سده اخیر به‌ شمار مى‌رود. میرزا آقاخان‌ نوشتن‌ این‌ کتاب‌ را ظاهراً پس‌ از 1307ق‌/1890م‌ (تا احتمالاً 1309 و 1310ق‌/1892 و 1893م‌) آغاز کرده‌، اما چاپ‌ آن‌ چنانکه‌ در نخستین‌ صفحه کتاب‌ آمده‌، پس‌ از مرگ‌ وی‌ یعنى‌ در اواخر عهد مظفرالدین‌ شاه‌ قاجار آغاز شده‌ است‌. چاپ‌ کتاب‌ به‌ همت‌ میرزا محمودخان‌ علاءالملک‌ انجام‌ پذیرفت‌ و او همان‌ کسى‌ است‌ که‌ در سمت‌ سفارت‌ ایران‌ در عثمانى‌، در وادار ساختن‌ حکومت‌ این‌ کشور به‌ تسلیم‌ کردن‌ میرزا آقاخان‌ و دو یارش‌ خبیرالملک‌ و شیخ‌ احمد روحى‌ به‌ دولت‌ ایران‌، سعى‌ بسیار کرد.

مصحح‌ کتاب‌، میرزا جهانگیر خان‌ شیرازی‌ (صوراسرافیل‌) است‌ که‌ در جمادی‌الاول‌ 1326/ ژوئن‌ 1908 به‌ دست‌ مأموران‌ محمد على‌ شاه‌ در باغ‌ شاه‌ اعدام‌ شد. در این‌ کتاب‌ که‌ مؤلف‌ مى‌خواهد در طى‌ آن‌ «احوال‌ ملک‌ دارا» را «عرضه‌ دارد»، تاریخ‌ ایران‌ به‌ 4 عصر عمومى‌ بدین‌ شرح‌ تقسیم‌ شده‌ است‌: 1. عصر خرافات‌ و اساطیر، شامل‌ احوال‌ آبادیان‌ و پهلوانان‌ به‌ شیوه داستان‌ و افسانه‌؛ 2. عصر تاریکى‌، یعنى‌ اوقات‌ مشکوکه‌، مانند عصر آجامیان‌ و پیشدادیان‌؛ 3. عصر شفق‌ آمیز، یعنى‌ اوقات‌ مظنون‌ مانند احوال‌ کیانیان‌ و اشکانیان‌؛ 4. عصر منورات‌، یعنى‌ اوقات‌ معلوم‌ به‌ نحو اولى‌. به‌ گفته نویسنده‌، مجموعه 3 جلد این‌ کتاب‌ مشتمل‌ است‌ بر یک‌ دیباچه‌ و 12 گفتار و یک‌ خاتمه‌.

قصد مؤلف‌ آن‌ بود که‌ رویدادهای‌ تاریخ‌ ایران‌ را از دورانهای‌ اساطیری‌ تا عصر قاجار به‌ رشته تحریر درآورد، اما وی‌ در عمر کوتاه‌ خود مجال‌ به‌ پایان‌ بردن‌ این‌ کار را نیافت‌. کتابى‌ که‌ اکنون‌ در دست‌ است‌ تنها تا زمان‌ انقراض‌ سلسله ساسانى‌ و ظهور اسلام‌ را دربر مى‌گیرد.

میرزا آقاخان‌ نخستین‌ پژوهشگر ایرانى‌ در دوره معاصر است‌ که‌ تاریخ‌ ایران‌ را به‌ شیوه‌ای‌ نسبتاً علمى‌ بررسى‌ کرده‌ است‌. وی‌ سالهای‌ پیش‌ از مشیرالدوله پیرنیا از «ایران‌ باستان‌« بر اساس‌ مدارک‌ تاریخى‌ سخن‌ گفته‌ و از 4 گونه اسناد به‌ عنوان‌ «منشأ تاریخ‌ ایران» بهره‌ گرفته‌ است‌. وی‌ این‌ اسناد را چنین‌ مى‌شناساند:
1. آثار عتیقه‌ و پارشمن‌هایى‌ که‌ از نقش‌ و نگار عمارات‌ قدیم‌ و حفریات‌ کشف‌ شده‌، مانند آثار پرسپولیس‌، شوش‌، همدان‌، بابل‌، نینوا و جز آن‌.
2. افسانه‌هایى‌ که‌ از قدیم‌ زبانزد عوام‌ و دهاقین‌ و اهل‌ رساتیق‌ بوده‌ و داستان‌ سرایان‌ پدر بر پدر شنوده‌ و سروده‌اند.
3. تواریخ‌ یونانیان‌ و کلدانیان‌ و مغاربه‌ که‌ در قدیم‌الایام‌ نوشته‌اند، مانند تاریخ‌ هرودت‌ یونانى‌ و فیروز (بروسس‌) کلدانى‌ و گزنفن‌ و کتزیاس‌. همچنین‌ در ضمن‌ تواریخ‌ بابل‌ و نینوا و لیدی‌ و مصر و سوریه‌ به‌ استطراد از ایران‌ در آنجا ذکری‌ رفته‌ است.
4. الفاظ قدیم‌ و اصطلاحات‌ موجود در داستانهای‌ مشهور که‌ تغییر صورت‌ داده‌اند، اما پس‌ از بررسى‌ و پژوهش‌، از میان‌ آنها معارفى‌ چند بیرونى‌ مى‌آید که‌ ذهن‌ را به‌ پاره‌ای‌ رویدادهای‌ تاریخى‌ رهنمون‌ مى‌گردد.

«آیینه‌ سکندری»‌ در تحلیل‌ خود از تاریخ‌ کهن‌ ایران‌ زمین‌، از دانشهای‌ باستان‌شناسى‌، زبان‌ شناسى‌، انسان‌ شناسى‌ فرهنگى‌ و اجتماعى‌ در حد امکانات‌ آن‌ زمان‌ سود جسته‌، و مؤلفات‌ گذشتگان‌، اعم‌ از مورخان‌ یونانى‌ و اسلامى‌ را بررسى‌ کرده‌ و در پژوهشهای‌ خود از آثار خاورشناسان‌ و تاریخ‌ شناسان‌ مغرب‌ زمین‌ مانند ریچاردسون‌، گیبون‌، مونتسکیو و سر جان‌ ملکم‌ نیز متأثر شده‌ است‌. یافته‌های‌ نوین‌ باستان‌ شناسى‌ و دیگر رشته‌های‌ تاریخى‌ و اجتماعى‌، بسیاری‌ از تحلیلها و برداشتهای‌ کتاب‌ رشته‌های‌ تاریخى‌ و اجتماعى‌، بسیاری‌ از تحلیلها و برداشتهای‌ کتاب‌ را دگرگون‌ کرده‌ است.

آیینه سکندری

«آیینه سکندری»‌ در زمره نخستین‌ کتابهایى‌ است‌ که‌ برای‌ جویندگان‌ روشنفکر نوشته‌ شده‌ و مؤلف‌ آن‌ معتقد است‌ که‌ بدایت‌ هر کاری‌ هیج‌ وقت‌ خالى‌ از عیب‌ و نقص‌ نبوده‌ و حصول‌ ترقى‌ دائماً به‌ تلاحق‌ افکار محتاج‌ است‌ و آرزومند است‌ که‌ آیندگان‌ اثرهای‌ پیشرفته‌تری‌ فراهم‌ آورند. وی‌ به‌ گفته خود جز کشف‌ حقیقت‌ و بیان‌ واقع‌ و نفس‌الامر مقصودی‌ نداشته‌ است‌ و از این‌ رو مى‌گوید «عجم‌ زنده‌ کردم‌ بدین‌ راستى».

وی‌ مورخان‌ درباری‌ را انتقاد کرده‌ است‌ که‌ از خاقان‌ گیتى‌ ستان‌ (فتحعلى‌ شاه‌) سخن‌ مى‌گویند در حالى‌ که‌ از فرط سستى‌ او نیمى‌ از کشور به‌ تاراج‌ رفته‌ و یا از سلطان‌ ملایک‌ سپاه‌ گفت‌ و گو مى‌کنند، حال‌ آنکه‌ از کثرت‌ بدرفتاری‌، شیطان‌ از او روی‌ گردان‌ است‌. وی‌ از اینکه‌ اینگونه‌ تألیفات‌، بر فضایل‌ و حقوق‌ مردم‌ سرپوش‌ نهاده‌ و اوضاع‌ مملکت‌ را در طاق‌ نسیان‌ هشته‌اند، متأسف‌ است‌. تاریخ‌ را افسانه‌ و اسمار نمى‌داند و آنچه‌ را که‌ اروپاییان‌ فهرست‌ وقایع‌ مى‌نامند، تاریخ‌ نمى‌شمارد. وقایع‌ تاریخى‌ را به‌ سرنوشت‌ حواله‌ نمى‌دهد و برای‌ تاریخ‌ قانونى‌ قائل‌ است‌ که‌ وی‌ خود به‌ آن‌ «حکمت‌ تاریخى» نام‌ داده‌ است‌ و بر آن‌ است‌ که‌ با دلایل‌ تاریخى‌ مى‌توان‌ رشد و انحطاط جامعه‌ها را بازشناخت‌.

به‌ گفته آقاخان‌ تاریخ‌ بحث‌ مى‌کند از «اطوار و حرکات‌ مردمان‌ نامى‌ و ترقى‌ و تنزل‌ ملل‌ مختلفه دنیا در هر عصر و ظهور شوکتهای‌ بشریه‌ در هر زمان‌ و تحقیق‌ و تفتیش‌ عادات‌ و اخلاق‌ و موجبات‌ انحطاط و انقراض‌ دولتها و هر چه‌ از وقایع‌ عبرت‌ بخشای‌ اعصار خالیه‌ در خور و شایان‌ تذکار باشد». سقوط ملتها را همچون‌ کسانى‌ که‌ به‌ گونه‌ای‌ از جبریت‌ تاریخى معتقدند، حتمى‌ نمى‌داند بلکه‌ آن‌ را نتیجه پاره‌ای‌ بواعث‌ عارضى‌ مى‌شناسد که‌ با تصمیم‌ گیری‌ انسان‌ اصلاح‌ پذیر است‌. این‌ مسئله‌ در اثر دیگر وی‌، صد خطابه‌، بیشتر بررسى‌ شده‌ است‌.

در تحلیل‌ سلسله‌های‌ سلطنتى‌ ایران‌، آقاجان‌ به‌ هخامنشیان‌ به‌ ویژه‌ به‌ شخصیت‌ کورش‌ شیفتگى‌ نشان‌ داده‌ و از مورخان‌ یونانى‌ در این‌ باره‌ اقوالى‌ نقل‌ کرده‌ است‌ و از اشکانیان‌ و نقش‌ آنان‌ در پاسداری‌ از فرهنگ‌ ایران‌ در برابر یونانیان‌ و پایداری‌ آنان‌ در جنگهای‌ سهمگین‌ با رومیان‌ تجلیل‌ کرده‌ است‌. از ساسانیان‌ که‌ ایران‌ در زمان‌ آنان‌ «روشنى‌ مخصوص» یافته‌ و قدرت‌ سیاسى‌ کشور در شرق‌ و غرب‌ جهان‌ گسترده‌ شده‌ و فلاحت‌ و تجارت‌ و صنایع‌ و هنر پیشرفت‌ کرده‌، به‌ تفصیل‌ سخن‌ گفته‌ است‌، اما در عین‌ حال‌ زیانهای‌ اخلاقى‌ و اجتماعى‌ این‌ نظامها را فراموش‌ نکرده‌ و ضمن‌ تاختن‌ به‌ حکومتهای‌ مطلقه‌، نقش‌ اساسى‌ مردم‌ را یادآور شده‌ است‌، چنانکه‌ درباره دوره پایانى‌ هخامنشیان‌ مى‌نویسد: «رعایا عموماً از وضع‌ حکومت‌ ناخشنود و به‌ استیلای‌ اجانب‌ راضى‌ شده‌ بودند» و به‌ علت‌ ستمها و اجحافها «دولتى‌ تازه‌ و شاهى‌ نو مى‌خواستند که‌ از دست‌ آن‌ فلاکت‌ و اسارت‌ برهند».

در سقوط دولت‌ ساسانیان‌ عوامل‌ داخلى‌ چون‌ استبداد حکومتى‌، اختلافهای‌ ملى‌، کشمکشهای‌ سیاسى‌، تباهى‌ اخلاقى‌، جهل‌ و تعصب‌ و انحطاط روحانیت‌ زردشتى‌ و رواج‌ موهومات‌ و خرافات‌، و عوامل‌ خارجى‌ چون‌ جنگهای‌ ایران‌ و روم‌، بروز تفرقه‌، ورود اندیشه‌ها و مذاهب‌ جدید و جز اینها را بازشناخته‌ است‌. در دادگری‌ انوشیروان‌ تردید کرده‌ مى‌نویسد «آن‌ طور که‌ ایرانیان‌ در عدالت‌ پروری‌ و دادگستری‌ او مبالغه‌ مى‌کنند، خلاف‌ واقع‌ و اغراق‌ آمیز است».

ناتوانى‌ دو امپراتوری‌ ایران‌ و روم‌ را به‌ علت‌ جنگهای‌ طولانى‌ و اوضاع‌ زمان‌ را با توجه‌ به‌ ظهور دیانت‌ مقدس‌ اسلام‌ به‌ درستى‌ بیان‌ کرده‌ است‌: پیامبر ختمى‌ مآب‌ در جزیرة عربى‌ درفش‌ اسلام‌ را برافراشته‌ و نفوذ کلمة حقه‌ مثل‌ رعد به‌ دو درخت‌ سالخوردة روم‌ و ایران‌ که‌ مانند چنار کهنسال‌ مستعد سوختن‌ بودند زده‌، آن‌ را شعله‌ور ساخت‌، زیرا این‌ جنگهای‌ متوالى‌ از زمان‌ قباد تا پرویز، دیگر رمقى‌ برای‌ دو دولت‌ برجای‌ نگذاشته‌ بود.

چاپ‌ «آیینه سکندری» و انتشار آن‌ به‌ علت‌ کشمکش‌ مشروطه‌ خواهان‌ و مستبدان‌، 2 سال‌ طول‌ کشید. در آخرین‌ صفحه کتاب‌ به‌ جای‌ زین‌العابدین‌ مترجم‌ الملک‌، که‌ آغاز کننده چاپ‌ کتاب‌ بوده‌، نام‌ میرزا حسن‌ خان‌ تفرشى‌ ملقب‌ به‌ منطق‌ الملک‌ آمده‌ است‌. وی‌ اشاره‌ مى‌کند که‌ تا سقوط قطعى‌ محمدعلى‌ شاه‌ از سلطنت‌، کتاب‌ مزبور انتشار نیافته‌ با اینکه‌ یک‌ جا تاریخ‌ انتشار آن‌ 19 ذیحجة 1326ق‌/12 ژانویة 1909م‌ یاد شده‌ است‌.

میرزا آقاخان کرمانی در این کتاب توانست با گسست از وقایع‌نگاری مورخان پیش از خود و با به کار گیری روش‌های نوین تاریخ‌نویسی که مبتنی بر منابع و اسناد و... است، شعر و قصه‌سرایی را از متون تاریخی خارج و به جای آن، از اسلوب عقلانی و تحلیل خوادث تاریخی بهره گیرد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Turkey
|
۱۵:۳۳ - ۱۳۸۹/۱۲/۱۲
1
0
za ktabhaiy ka mojavj nagrftand ham bnvisid
نظرات بینندگان