شنبه ۱۱ تير ۱۴۰۱ | Saturday, 02 July 2022
  • ارتباط با انتخاب
  • |
  • پیوندها
  • |
  • آب و هوا
  • |
  • اوقات شرعی
  • |
  • مجله الکترونیک
  • |
  • نظرسنجی
شنبه ۱۱ تير ۱۴۰۱ | Saturday, 02 July 2022
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
جستجو
ویدئو جدیدترین اخبار پربیننده ترین
لایو خبر عکس خواندنی ها اخبار ویژه
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
  • درباره انتخاب
  • ارتباط با انتخاب
  • پیوندها
  • آب و هوا
  • اوقات شرعی
  • مجله الکترونیک
  • نظرسنجی
  • آرشیو
ویدیو / رونمایی از توپ‌های جام جهانی ۲۰۲۲ با فن‌آوری تشخیص خودکار آفساید

ویدیو / رونمایی از توپ‌های جام جهانی ۲۰۲۲ با فن‌آوری تشخیص خودکار آفساید

ویدیو /  ترکی حرف زدن بوریس جانسون با اردوغان

ویدیو / ترکی حرف زدن بوریس جانسون با اردوغان

ویدیو / طعمه جدید سارقان؛ لحظه سرقت کاج‌های کنار خیابان در تبریز!

ویدیو / طعمه جدید سارقان؛ لحظه سرقت کاج‌های کنار خیابان در تبریز!

ویدیو / شوخی بیرانوند با سید جلال حسینی: خوشحالم خداحافظی کردی!

ویدیو / شوخی بیرانوند با سید جلال حسینی: خوشحالم خداحافظی کردی!

ویدیو / فشردن شانه جانسون توسط اردوغان ‏در اجلاس سران ناتو

ویدیو / فشردن شانه جانسون توسط اردوغان ‏در اجلاس سران ناتو

ویدیو / بیرون کردن جنجالی خواننده ایرانی از برنامه تلویزیونی در آذربایجان

ویدیو / بیرون کردن جنجالی خواننده ایرانی از برنامه تلویزیونی در آذربایجان

کد خبر: ۲۱۲۳۳۴
تاریخ انتشار: ۱۸ : ۰۸ - ۰۸ تير ۱۳۹۴
خواندنی ها >> خواندنی ها
پ

متن گفتگوی منتشر نشده با ایرج قادری

من دانشجوی رشته داروسازی بودم. یک شب دنبال دوستی به تئاتر رفته بودم که با تماشای آن نمایش و صحبت با اهالی تئاتر و سینما در همان شب سرنوشت رقم خورد و به جای دکتری و مسائل پزشکی وارد سینما شدم که تا امروز این حضور ما را با خودش آورده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :


صفحه خواندنی ها را از اینجا دنبال کنید


وقتی روبرویش نشستیم نمی دانستیم این آخرین دیدارمان خواهد بود. نه خود او و نه من نمی دانستیم که بیماری اش یک بیماری ساده نیست و گرفتار خرچنگ سرطان شده. بعدها شنیدم اطرافیان و اهل خانواده مواظبش بودند که متوجه نشود روزهای زندگی اش به شماره افتاده و معلوم نیست فردا برود یا شش ماه دیگر.

هر چه بود، انرژی بود. عاشق سینما بود و با تمام وجود فیلم می ساخت. همان روزها از ساخت فیلم «پاتو زمین نگذار» خلاص شضده بود و دنبال کارهای اولیه ساخت شبکه بود. آخرین کاری که بعد از مرگش روی پرده سینماها نشست. همان روزها به صحبت نشستیم تا از خاطراتش بگوید. ابتدا مخالف خاطره گویی بود اما با اشاره به پوستر فیلم های قدیمی و جدیدش که با دقت خاصی آنها را در دفترش چیده بود، کم کم سر درد دلش باز شد. مطالب این گپ را به شکل یک مصاحبه تنظیم کرده ایم.


در یک گفتگوی قدیمی با مجلات سینمایی گفته بودید که به طور اتفاقی وارد سینما شده اید؛ داستان چی بود؟

- من دانشجوی رشته داروسازی بودم. یک شب دنبال دوستی به تئاتر رفته بودم که با تماشای آن نمایش و صحبت با اهالی تئاتر و سینما در همان شب سرنوشت رقم خورد و به جای دکتری و مسائل پزشکی وارد سینما شدم که تا امروز این حضور ما را با خودش آورده است.

کارهای اول و آخر شما زیاد فرقی با هم ندارد، چرا؟

- من می خواستم برای مردم فیلم بسازم و غیر از این هدف دیگری نداشتم. یادم است در سال های اواخر دهه چهل و اوایل پنجاه یک عده منتقد جوان پیدا شده بودند که اصطلاحات من درآوردی داشتند. سینمای بدنه، سینمای تجاری و فیلم فارسی و بنجل سازی که من قبول شان نداشتم. اینها می خواستند سینما را مرزبندی کنند که گفتم اهلش نیستم. منتقدینی که مانتی هولمن، داریو آرژنتو و اساتید سینمای ایتالیا را استاد سری دوزی و بنجل سازی لقب داده بودند.

هولمن با کمترین بودجه فیلم می ساخت، آرژنتو استاد فیلم های ترسناک بود، به اینها می گفتند استاد بنجل سازی. اگر اینها بنجل ساز یا سری دوز هستند، چرا به آنها استاد هم می گویید؟ به آنها پیغام داده بودم اگر به فیلم های من لقب سینمای بدنه داده اید، من فیلم ساز بدنه ام. فیلم فارسی است من فیلم فارسی سازم. بنجل است، من بنجل سازم و برای من مهم این است که می دانم با خودم چند چندم و برای این مردم فیلم می سازم.

درباره هنرمندانی که شما به سینما معرفی کردید، صحبت می کنید؟

- من هیچ وقت به این موضوع اشاره نکرده ام ولی همین دوستان منتقد که باید توجه می کردند نمی دیدند که ایرج قادری دست جوانان زیادی را گرفته و وارد سینما کرده. فرج حیدری جوانی بود که فیلمبرداری را دوست داشت، با کمک من فیلمبرداری را شروع کرد و شد فرج حیدری؛ یا علیرضا داودنژاد پنج تا سناریو نوشت که یکی از آنها را خودش کارگردانی کرد و من هم برایش نقش اول را بازی کردم. جمشید هاشم پور و رضا گلزار هم حکایت خودشان را دارند.

یک بازیگر هم با نام علی پارسا داشتید که در بیشتر آثار شما بازی کرده و فکر می کنم «برادرکشی» آخرین آنها باشد که نقش برادر شما را دارد یا در فیلم «پشت و خنجر» نقش پسر شما را دارد، ماجرای این بازیگر چی بود؟

- حکایت پارسا داستانی جالب دارد. اسم اصلی این بازیگر چیز دیگری بود و در چلوکبابی نایب بازار کار می کرد که من و دوستان برای صرف ناهار بیشتر به این رستوران در بازار می رفتیم. این پارسا سینی ناهار را در شلوغی رستوران روی سرش می گذاشت و برای میز ما می آورد.

ما را می شناخت و به قول معروف سرویس ویژه می داد. هر وقت می رفتیم به شوخی می گفت «آقای قادری یک بار که سر صحنه فیلمبرداری هستید اجازه بدهید ما هم از یک گوشه بگذریم و عکس مان توی فیلم بیفتد.» این حرفش یادم بود تا زمان ساخت «پشت و خنجر» و انتخاب بازیگر که خبرش کردم به جای رد شدن از جلوی دوربین یک نقش اصلی را بازی کد که نقش پسرم را بازی کرد.

این سال ها از او خبر دارید؟

- یک مدت همان سال های اول که وارد سینما شد شنیدم که گرفتاری پیدا کرده و دنبال مواد رفته. صداش کردم و باهاش صحبت کردم که خوشبختانه خیلی زود بی خیال گرفتاری ها شد. اسم هنری علی پارسا را هم خودم برایش انتخاب کردم و اواخر شنیدم که پس از انقلاب برای همیشه به کانادا مهاجرت کرده و در آنجا زندگی می کند. من همواره حواسم به هنرپیشه هایم هست. همین رضا گلزار را اگر نبینم، می داند که حواسم به او هست و مواظبش هستم. البته رضا خیلی زود تبدیل به یک بازیگر حرفه ای شد و می داند چه کار کند.

یک مدت هم با هنرمندان هم دوره خود مانند ناصر ملک مطیعی و بهروز وثوقی و زنده یاد فریدون گله به اختلاف خورده بودید؛ جریان این دعواها چی بود؟

- این ماجراها تمام شده و رفته و دیگر نمی خواهم به آنها برگردم. من در فیلم «بت» با این دو عزیز، ملک مطیعی و وثوقی همکاری داشتم. ملک مطیعی به خاطر بازی در فیلم های جاهلی عادت کرده بود بپرد که در «بت» می خواستم از آن فضا دور شود. مطلب را که به این عزیز گفتم ظاهرا ناراحت شد و اختلافات از آنجا شروع شد.

بابت همین دیگر یادم ماند که کمتر مصاحبه و صحبت کنم. درباره زنده یاد گله هم بعد از آنکه شنیدم بعد از انقلاب جایی نرفته و برای مدتی طولانی در بی خبری و سکوت در متل قو زندگی می کرده، به سراغش رفتم که ببینم چیزی در این مدت نوشته و در دست دارد که متوجه شدم فیلمنامه «کندوی 2» را نوشته است.

فیلمنامه را گرفتم و خواندم و دیدم داستان آن قدیمی است و به درد من نمی خورد، آن را بازگرداندم و در یک صحبت خصوصی با یکی دو نفر از دوستان گفتم فریدون گله هنوز گرفتار گذشته است و به روز نشده است. این حرف به گوشش رسید و باعث کدورت آن عزیز شد. برای همین ترجیح می دهم کمتر حرف بزنم.

شما بعد از فیلم «تاراج» خانه نشین شدید؛ در این مدت کار خاصی می کردید؟

- کار خاصی که نداشتم. من اهل سینما بودم و به غیر از سینما چیز دیگری را نمی شناختم. همان روزها و سال ها تلاش زیادی کردم تا مجوز بگیرم. حرف های زیادی شنیدم. یک آقای بازیگر که دنبال چاپ خاطرات هنرمندان قدیمی افتاده بود در کتاب خود از قول آنها نوشته بود یک فیلمساز قدیمی برای گرفتن مجوز کار گریه کرده است که منظورش من بودم. من هیچ وقت گریه نکردم اما اگر هم کردم برای سینما بوده چون عشق من سینماست. من اقامت آمریکا را داشتم اما نرفتم و در کنار مردمم زندگی کردم.

بعد هم با ساخت فیلم «می خواهم زنده بمانم» برگشتید؛ این فیلم از کجا آمد؟

- زمانی که اجازه کار دوباره گرفتم، یک روز یک پیک موتوری یک دسته گل و سناریو از طرف رسول صدرعاملی برایم آورد که با تریک برای بازگشت دوباره ام آن سناریو را هم داده بود من بسازم که همین فیلم می خواهم زنده بمانم بود. بعد که همدیگر را دیدیم گفت که سناریوی خوبی بود و هر چه کلنجار رفته دیده که من بهتر می توانم بسازمش و برای همین آن را برایم فرستاده بود.

آن وقت چرا در بیشتر آثارتان با سعید مطلبی به عنوان سناریست و نویسنده فیلمنامه همکاری کرده اید؟

- برای اینکه او می دانست من چه می خواهم. سعید بود که به من گفت برای مردم فیلم می سازی. یادم است در اصفهان شبی زنده یاد فردین در یک سینما توسط مردم به شدت تشویق شد، همانجا به سعید گفتم ما هم به اینجا می رسیم؟ گفت با مردم باشی و برای آنها فیلم بسازی به همه جا می رسی که همین هم شد. برای همین به منتقدان می گفتم شما هر جور دوست دارید خط کشی کنید، منتقدان من تماشاگران آثارم و مردم هستند.

سناریوهای ساخته نشده هم دارید؟

- «بله، قبل از «محاکمه» یک سناریوی پلیسی به دستم رسید با عنوان «باند» که کار خوبی بود. سعید آن را بازنویسی کرد اما دیدیم جور نمی شود. داستان یک افسر پلیس بود که به یک باند خلافکار نفوذ می کند. قرار بود نقش افسر پلیس را خودم بازی کنم که در نهایت جور نشد، برای همین قیدش را زدیم و با پیشنهاد سعید مطلبی به دنبال ساخت محاکمه رفتیم که خودش آورده بود. سناریوی باند به درد تلویزیون می خورد که یک سریال خوب و دیدنی بشود.

اشاره به تلویزیون کردید. داستان ساخت قسمت دوم سریال «ستایش» حقیقت دارد که ساخت آن را به شما پیشنهاد کرده اند؟

- این پیشنهاد را دوستان عزیز برادران عرب و داریوش ارجمند عزیز به من داده اند که هنوز جواب نداده و در حال بررسی هستم. (لازم به ذکر است که زنده یاد ایرج قادری در زمان رسیدن پیشنهاد ساخت بخش دوم ستایش از سرطان خود بی خبر بود. در نهایت با نگارش سناریوی دوم توسط سعید مطلبی، قرار شد زنده یاد ایرج قادری در قراردادی با شبکه دوم سیما کارگردانی آن را برعهده بگیرد که اجل مهلت نداد.)

یکی از منتقدان قدیمی سیما تعریف می کرد شما یک بار بریده هایی از آثار سینمایی خودتان را که تیتراژ نداشته و نمی خواستید معلوم شود ساخته شماست برای منتقدان نمایش داده و این فیلم ها مورد تشویق قرار گرفته اند، درست است؟

- (با خنده) این را چه کسی برایتان تعریف کرده است؟ درست گفته. یک دوره ای همان منتقدان جوان که تلاش می کردند با زدن آثار دیگران و حمایت از کارگردان های خودشان اسم و رسمی پیدا کنند را به دفترم دعوت کرده و این بریده فیلم های بی نام و نشان را نمایش دادم. اکثرشان به، به به کردن افتاده و سراغ کارگردان آن را می گرفتند. وقتی گفتم تمام این بریده ها را از فیلم های ساخت خودم درآورده ام مانده بودند چه بگویند.

نظرتان درباره دوبله آثارتان و صحبت کردن چنگیز جلیلوند به جای شما چیست؟

- جلیلوند بهترین دوبلور سینمای آن زمان بود. اکثر تهیه کننده ها و سرمایه گذاران مشتاق بودند که او جای هنرمند نقش اول فیلم شان صحبت کند. مثلا من دوست داشتم برای یک بار هم شده ناصر طهماسب که به جای جک نیکلسون در «دیوانه از قفس پرید» حرف می زد، در یکی از فیلم هایم به جای من هم حرف بزند اما تهیه کننده فقط جلیلوند را می خواست.

من یکسری فیلم دارم که جزو بهترین کارهایم است و جلیلوند در آنها حرف زده. آن زمان اینجور بود. صدا سر صحنه هنوز باب نشده بود. جلیلوند جای بیشتر نقش اول ها صحبت می کرد. یک صدا هم نبود. به قول خودش حنجره اش را فایل بندی کرده و هر هنرپیشه را با گویش همان نقش و فیلم می گفت. سر فیلم «همسفر» که اولین اثر مسعود اسدللهی بود جای دوبلور نقش اول را عوض کردند که خود هنرپیشه حرف بزند که همه چیز خراب شد.

و برای سوال آخر، چقدر سینمای روز را دنبال می کنید؟ مثلا جدایی نادر از سیمین را دیدید؟ (زمان این گفتگو مصادف با اسکار اصغر فرهادی بود.)

- من این فیلم را دیدم. اسکار حق آن بود اما یک سوال که به جواب آن نمی رسم بی توجهی فرهادی به موسیقی آثارش است. یک جا می شود بدون هیچ اشاره و دیالوگی بار فیلم را روی دوش موسیقی گذاشت. آثار قدیمی را ببینید؛ در بیشتر آثار مهم و قابل اعتنا موسیقی حرف اول را زده و بیننده می تواند با توجه به موسیقی فیلم، سکانس بعدی را حدس بزند که چه ماجرایی در راه است.

تعجبم از فرهادی زمانی بیشتر می شود که سینمای او فضای رئال دارد. سینمای واقعیت گو به شدت به موسیقی نیاز داشته و لازم و ملزوم یکدیگرند. این یک سوال من از فرهادی و سوال دومم هم بی توجهی او به لوکیشن است. گاهی اوقات شده که دوربین با زوم روی یک گلدان خشک توصیف می کند که فضای داستان چیست. من تعجب می کنم که فیلمساز بزرگی مثل فرهادی چرا به این جزییات توجه ندارد.

تماشاگران امروز
لینک کوتاه
ارسال به تلگرام
برچسب ها: ایرج قادری ، کارگردان ، اسکار ، اصغر فرهادی
بازید از صفحه اول ارسال به دوستان نسخه چاپی
گزارش خطا
0
وب گردی
کدام بسته اینترنتی بهتر است؟!

کدام بسته اینترنتی بهتر است؟!

رازهای گفته نشده از«پسر شجاع»/ اسم واقعی پدر پسر شجاع چه بود؟

رازهای گفته نشده از«پسر شجاع»/ اسم واقعی پدر پسر شجاع چه بود؟

انتقاد روزنامه جوان از «جوکر» : چرا صداوسیما این برنامه را ممیزی نمی کند؟

انتقاد روزنامه جوان از «جوکر» : چرا صداوسیما این برنامه را ممیزی نمی کند؟

توهین برنامه «جوکر» به معلولان

توهین برنامه «جوکر» به معلولان

خواننده مشهور آمریکایی به ۳۰ سال زندان محکوم شد

خواننده مشهور آمریکایی به ۳۰ سال زندان محکوم شد

درگذشت بازیگر تونسی «سلمان فارسی»

درگذشت بازیگر تونسی «سلمان فارسی»

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر:
رپورتاژ / تریبون 2
تصاویر
۱/۴
۱/۴
تصاویر: آب تنی در چشمه علی

تصاویر: آب تنی در چشمه علی

۲/۴
تصاویر: فینال مسابقات سافت بال بانوان ایران

تصاویر: فینال مسابقات سافت بال بانوان ایران

۳/۴
تصاویر: کنکور سراسری هنر ۱۴۰۱

تصاویر: کنکور سراسری هنر ۱۴۰۱

۴/۴
تصاویر: حاشیه جلسه هیات دولت

تصاویر: حاشیه جلسه هیات دولت

خرید و فروش بیتکوین
ببینید!

ویدیو / خانه ‎حسن شماعی زاده در تهران ‎تخریب شد

تماشا کنید: فساد ۱۱۰۰ میلیاردی زیر دست وزارت کشاورزی / ماجرای کوتاژ صوری؛ نهاده ای که وجود نداشت را فروختند، پولش را هم گرفتند

ویدیو / پوتین واقعا بیماری کشنده‌ای دارد؟ + زیرنویس فارسی

ویدیو / برخورد نزدیک گردشگران سافاری با یوزپلنگ گرسنه

ویدیو / این هتل هوایی اتمی می‌تواند سال‌ها در هوا معلق بماند

ویدیو / شیوه جدید قاچاق بنزین با بطری از دیوار مرزی میلک زابل

ویدیویی از لحظات خروج اضطراری مسافران از فوکر ۱۰۰ قشم ایر

آرشیو
خرید و فروش بیتکوین
پربازدیدها
روز هفته ماه سال

رئیس سازمان انرژی اتمی: اسرائیل ادعا دارد ۵۰ هزار برگ مدرک درباره فعالیت هسته‌ای ایران را دزدیده؛ خب این همان PMD است / با اقدام نپخته یک دستگاه در زمینه اصلاح یارانه‌ها یک بهانه فراگیر کشور را تحت تاثیر خود قرار داد

ویدیو / بیرون کردن جنجالی خواننده ایرانی از برنامه تلویزیونی در آذربایجان

شلیک پدر به قلب دختر ۱۶ ساله‌ای که به خانه مادربزگش پناه برده بود

تغییرات پیشنهادی اتحادیه اروپا در پیش‌نویس توافق را پذیرفته بودیم، اما ایران پاسخی به این پیشنهادات نداد / احتمال توافق بعد از مذاکرات دوحه کمتر شده / خواسته‌های مبهم و گشودن پرونده‌های حل و فصل شده به ما نشان داد که ایران ابتدا باید با خود مذاکره کند

پایان یک عمر افتخار؛ کاپیتان پرسپولیس رسما از فوتبال خداحافظی کرد

مقام وزارت بهداشت: موارد ابتلا و بستری کرونا در کشور افزایش پیدا کرده / سویه BA ۵ در حال گردش در ایران است

پلیس: اعضای باند ۴ نفره فروش سوالات کنکور دستگیر شدند / سردسته باند فردی ۱۷ ساله بود

علم‌الهدی: از اول گفتم در بحث برجام، مسئله قطر یک تله آمریکایی ست / یک حکومت وابسته آمریکایی به‌عنوان دلال مجانی آمد وسط / محل مذاکرات را از وین به قطر منتقل کردند تا ما از مذاکرات عقب‌نشینی کنیم / در راس تیم قهرمان مقتدر ایرانی، یک جوان متدین نمازشب خوان است

رئیس سازمان انرژی اتمی: اسرائیل ادعا دارد ۵۰ هزار برگ مدرک درباره فعالیت هسته‌ای ایران را دزدیده؛ خب این همان PMD است / با اقدام نپخته یک دستگاه در زمینه اصلاح یارانه‌ها یک بهانه فراگیر کشور را تحت تاثیر خود قرار داد

تصاویر: کنکور سراسری هنر ۱۴۰۱

ویدیو / اهدای گل همایون شجریان به سحردولتشاهی، در کنسرت دیشب

دادستان کل کشور: استفاده از اراذل و اوباش در ساخت‌وساز بسیار عجیب است/ این موضوع را از طریق دادستانی پیگیری کنید

مذاکرات احیای برجام، توافق ابراهیم و پیمان امنیتی آمریکا - اعراب - اسرائیل؛ حالا همه شرط‌بندی‌ها بر سر پاسخ‌ ایران است

مشاهده یک توله یوزپلنگ آسیایی در حاشیه شمالی پناهگاه حیات وحش میاندشت

ویدیو / شادی خبرساز مربی زن ایرانی در تلویزیون عراق

اضافه شدن امتیاز" تاهل" برای زنان پذیرفته شده در آزمون استخدامی آموزش و پرورش

صداوسیما: توقف پخش برنامه طبیب / مجری نتوانست اظهارات غیرعلمی مهمان درمورد نماز را تصحیح کند

وزارت کار: حقوق بازنشستگان در سه دسته جداگانه افزایش می‌یابد

ویدیو / پسر گوگوش: مصداقی شوهر مادرم من را ساعت ۳ نصف شب از خانه بیرون انداخت

سرنوشت بازیگران سریال «آینه عبرت» چه شد؟

رئیس سازمان انرژی اتمی: اسرائیل ادعا دارد ۵۰ هزار برگ مدرک درباره فعالیت هسته‌ای ایران را دزدیده؛ خب این همان PMD است / با اقدام نپخته یک دستگاه در زمینه اصلاح یارانه‌ها یک بهانه فراگیر کشور را تحت تاثیر خود قرار داد

حمید جبلی به تلویزیون بازمی‌گردد / فصل هفتم "پایتخت" ساخته می‌شود

شهردار کرج عزل شد

ویدیو / صدایی که همایون شجریان مبهوتش شد

ویدیو / این حیوان عجیب الخلقه در عراق، شیر منقرض شده آشوری است؟

سازمان جهانی بهداشت: قرنطینه امیکرون ۵ روز نیست

معاوضه شماره موبایل با آپارتمان لوکس / قیمت شماره‌های رند به ۵۰ میلیارد تومان رسید

شرط تحویل آپارتمان ۱۵۰ متری در نیاوران به رضا رویگری / مجری صداوسیما: مالک منزل گفته خانه را با چند پرستار آماده کرده‌ام؛ فقط رضا باید تنها بیاید / وقتش رسیده بگویم که چقدر به رضا ظلم شده / او مدت‌هاست که در روابط‌ش دچار مشکل شده / مو‌های رضا به طرز عجیبی سوزانده شده بود؛ به گریمور گفتم جوری درست کن که فکر کند مو دارد

تماشا کنید: خداحافظی ایران با ارس؟ / پروژه «داپ» ترکیه چگونه در سکوت منابع آبی ایران را خشک می کند؟

سیلی «ویل اسمیت» به صورت مجری اسکار به خاطر شوخی با همسرش / تصویر واکنش حاضران در سالن / گریه و عذرخواهی اسمیت پس از دریافت جایزه: عشق موجب می‌شود کارهای دیوانه‌واری انجام دهیم؛ وقتی در اوج هستی، شیطان دقیقا همان موقع سراغت می‌آید +عکس و ویدیو

درگذشت ناگهانی بازیگر مشهور سینمای ایران/ علت فوت به روایت خبرگزاری قوه قضاییه: خودکشی

ویدیو / حمله با چاقو به چند طلبه در حرم امام رضا؛ ضارب دستگیر شد

خرید و فروش بیتکوین
خواندنی ها
شانزدهمین دوره حراج تهران ۷۸ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان فروخت / اثر منصور قندریز و رضا درخشانی رکورد زدند

شانزدهمین دوره حراج تهران ۷۸ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان فروخت / اثر منصور قندریز و رضا درخشانی رکورد زدند

ناسا برای یافتن حیات در مریخ حفاری‌هایی تا عمق ۲ متر انجام می‌دهد

ناسا برای یافتن حیات در مریخ حفاری‌هایی تا عمق ۲ متر انجام می‌دهد

چیزهایی که درباره «پسر شجاع» نمی دانیم؛ از اسم واقعی پدر پسر شجاع تا خانم کوچولو و خرس قهوه‌ای
بازخوانی از کارتون‌های نوستالژیک؛

چیزهایی که درباره «پسر شجاع» نمی دانیم؛ از اسم واقعی پدر پسر شجاع تا خانم کوچولو و خرس قهوه‌ای

۸ سال بعد از اعلام کناره‌گیری؛ خانم بازیگر مشهور به سینما بازمی‌گردد

۸ سال بعد از اعلام کناره‌گیری؛ خانم بازیگر مشهور به سینما بازمی‌گردد

خرید و فروش بیتکوین
آخرین اخبار مهمترین عناوین روز

تصاویر: آب تنی در چشمه علی

تصاویر: فینال مسابقات سافت بال بانوان ایران

خاطرات هاشمی رفسنجانی، ۱۰ تیر ۱۳۷۸: خبری منتشر شده که بناست ۹ نفر از ۱۳ یهودی متهم به جاسوسی در ایران، آزاد شوند

خاطرات حسن روحانی، شماره ۸۰: از هفتصد تومان، فقط صد تومان برایم باقی مانده بود

یادداشت‌های علم، شنبه ۱۷ تیر ۱۳۴۶: روس‌ها دو سره بازی می‌کنند

ویدیو / رونمایی از توپ‌های جام جهانی ۲۰۲۲ با فن‌آوری تشخیص خودکار آفساید

همکاری فیلمبردار ایرانی با کارگردان برنده اسکار؛ خنجی در کنار بونگ جون هو

سخنگوی دولت: فردا ٢۰٩ طرح صنعتی و معدنی با حضور رئیس‌جمهور رونمایی می‌شود

ویدیو / ترکی حرف زدن بوریس جانسون با اردوغان

سازمان سنجش: ۴۵۰ متخلف در آزمون گروه آزمایشی علوم تجربی کنکور ۱۴۰۱ شناسایی شد

امام جمعه اصفهان: دو دختر و دو پسر؛ یعنی چهار فرزند بهترین شکل از فرزندآوری است؛ هم خاله دارند، هم عمو، هم عمه و هم دایی

ادعای عراق: دلیل افزایش شوری آب شط العرب (اروند رود) قطع کامل رود کارون توسط ایران است

مقام ایرانی به الجزیره: آماده توافق در عرض چند روز هستیم، به شرطی که آمریکا واقع‌بین باشد

حمله دوباره سگ‌های ولگرد به کوکی در دامشهر قم / کودک ۶ ساله جان باخت

معاون وزارت کشور: از فردا کارفرمایانی که اتباع غیرمجاز را به کار بگیرند به سه تا شش ماه به حبس محکوم می‌شوند

آخرین آمار کرونا در ایران، ۱۰ تیر ۱۴۰۱: فوت ۱ نفر در شبانه روز گذشته / شناسایی ۴۶۳ بیمار جدید

اردوغان: آماده‌ایم مجازات اعدام را بازگردانیم

کیسینجر: در صورت ادامه اقدامات نظامی وسیه، احتمال «جنگ مستقیم میان مسکو و غرب» افزایش می‌یابد

شبکه «کان»: هکرهای ایرانی وب‌سایت‌ شرکت‌های گردشگری اسرائیلی را هک کردند

شلیک پدر به قلب دختر ۱۶ ساله‌ای که به خانه مادربزگش پناه برده بود

رئیسی: هیچکس نبوده که معیشتش بعد از ازدواج بدتر شده باشد

اولین سفر علنی رهبر طالبان به کابل؛ هبت الله آخندزاده در نشست علما در کابل شرکت کرد

رئیس سازمان بسیج: گستره پذیرش سرود "سلام فرمانده" نشان می‌دهد که مسلمانان جهان ایران را ام القرای جهان اسلام می‌دانند؛ به ایران چشم امید دارند / به زودی میز‌های محاکمه‌ای برای دشمنان ترتیب خواهیم داد

روانچی: مرحله بعدی مذاکرات برجامی را هماهنگ می‌کنیم / توافق دور از دسترس نیست

عضو شورای شهر تهران: ‏آسیب وارد شده به مجسمه‌ی فردوسی پذیرفتنی نیست

وضعیت جاده‌ها و راه ها، امروز ۱۰ تیر ۱۴۰۱ / ترافیک در برخی مقاطع محور چالوس سنگین است / تردد روان آزادراه تهران – شمال و آزادراه قزوین - رشت

وضعیت آب و هوا، امروز ۱۰ تیر ۱۴۰۱ / هشدار طوفان گردوخاک در ۸ استان / کاهش محسوس دما در نیمه شمالی و استان‌های شرقی

آمریکا برای چند شرکت چینی بابت همکاری نظامی با ایران محدودیت صادراتی وضع کرد

امیرعبداللهیان به وزیر خارجه اوکراین: ضمن توجه به ریشه بحران، با توسل به جنگ مخالفیم / آماده‌ایم در توافقی که برای گشایش کریدور حمل غلات در دریای سیاه ایجاد می‌شود، مشارکت کنیم

وزیر دادگستری: در اجرای مردمی‌سازی یارانه‌ها یک عذرخواهی به مردم بدهکاریم

رئیسی به امیر قطر: توافق پایدار مستلزم لغو تحریم‌ها و کنارگذاشتن بی قید و شرط ادعاهای بی‌اساس و پایه است

آمریکا: ایران در مذاکرات دوحه درخواست‌های فراتر از برجام را مطرح کرد / از ماه‌ها پیش آماده به سرانجام رساندن مذاکرات وین بوده‌ایم / توپ در زمین ایران است

مسمومیت الکلی در کرمان/ یک فوتی و ۶ مسموم

درخواست بایدن از کشورهای حاشیه خلیج فارس برای افزایش تولید نفت

قیمت طلا و سکه، امروز ۹ تير ۱۴۰۱

وزیر دادگستری: افزایش بی رویه قیمت ها تا این اندازه دلیلی ندارد / این افزایش قیمت ها هیچ ربطی به ارز ترجیحی ندارد / اگر سرقت زیر ۲۰ میلیون تومان باشد، قابل گذشت است

احمد خاتمی: به رئیسی گفتم خلاصه بگویید گرانی تا کی تا ادامه دارد؛ جواب داد تمام می شود/ آمریکا همه کار را رها کرده؛ فقط پیگیر ایران است

واکنش نماینده ویژه رئیس‌جمهور در امور افغانستان به شهادت مرزبان ایرانی: از طالبان انتظار داریم عاملان جنایت مرزی را مجازات کند

آرشیو
خرید و فروش بیتکوین
وبگردی

درگذشت بازیگر تونسی «سلمان فارسی»

خواننده مشهور آمریکایی به ۳۰ سال زندان محکوم شد

توهین برنامه «جوکر» به معلولان

رازهای گفته نشده از«پسر شجاع»/ اسم واقعی پدر پسر شجاع چه بود؟

از شایعه تا تکذیبیه/ تلویزیون کوتاه آمد!

رابین هود تلویزیون ایران کیست؟

دختر ۱۷ساله قهر کرد و به خانه مادربزگش رفت؛ پدرش قلب او را با تفنگ نشانه رفت

مرد آدم ربا، سه روز با گروگان بیهوش خود در کامیون زندگی کرد

انتقاد روزنامه جوان از «جوکر» : چرا صداوسیما این برنامه را ممیزی نمی کند؟

  • صفحه نخست
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
  • درباره انتخاب
  • |
  • ارتباط با ما
  • |
  • پیوندها
  • |
  • آب و هوا
  • |
  • اوقات شرعی
  • |
  • مجله الکترونیکی
  • |
  • نظرسنجی
  • |
  • جستجو
  • |
  • آرشیو
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به انتخاب است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید : "ایران سامانه"
کد خبر: ۲۱۲۳۳۴
تاریخ انتشار: ۱۸ : ۰۸ - ۰۸ تير ۱۳۹۴
خواندنی ها >> خواندنی ها
پ

متن گفتگوی منتشر نشده با ایرج قادری

من دانشجوی رشته داروسازی بودم. یک شب دنبال دوستی به تئاتر رفته بودم که با تماشای آن نمایش و صحبت با اهالی تئاتر و سینما در همان شب سرنوشت رقم خورد و به جای دکتری و مسائل پزشکی وارد سینما شدم که تا امروز این حضور ما را با خودش آورده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :


صفحه خواندنی ها را از اینجا دنبال کنید


وقتی روبرویش نشستیم نمی دانستیم این آخرین دیدارمان خواهد بود. نه خود او و نه من نمی دانستیم که بیماری اش یک بیماری ساده نیست و گرفتار خرچنگ سرطان شده. بعدها شنیدم اطرافیان و اهل خانواده مواظبش بودند که متوجه نشود روزهای زندگی اش به شماره افتاده و معلوم نیست فردا برود یا شش ماه دیگر.

هر چه بود، انرژی بود. عاشق سینما بود و با تمام وجود فیلم می ساخت. همان روزها از ساخت فیلم «پاتو زمین نگذار» خلاص شضده بود و دنبال کارهای اولیه ساخت شبکه بود. آخرین کاری که بعد از مرگش روی پرده سینماها نشست. همان روزها به صحبت نشستیم تا از خاطراتش بگوید. ابتدا مخالف خاطره گویی بود اما با اشاره به پوستر فیلم های قدیمی و جدیدش که با دقت خاصی آنها را در دفترش چیده بود، کم کم سر درد دلش باز شد. مطالب این گپ را به شکل یک مصاحبه تنظیم کرده ایم.


در یک گفتگوی قدیمی با مجلات سینمایی گفته بودید که به طور اتفاقی وارد سینما شده اید؛ داستان چی بود؟

- من دانشجوی رشته داروسازی بودم. یک شب دنبال دوستی به تئاتر رفته بودم که با تماشای آن نمایش و صحبت با اهالی تئاتر و سینما در همان شب سرنوشت رقم خورد و به جای دکتری و مسائل پزشکی وارد سینما شدم که تا امروز این حضور ما را با خودش آورده است.

کارهای اول و آخر شما زیاد فرقی با هم ندارد، چرا؟

- من می خواستم برای مردم فیلم بسازم و غیر از این هدف دیگری نداشتم. یادم است در سال های اواخر دهه چهل و اوایل پنجاه یک عده منتقد جوان پیدا شده بودند که اصطلاحات من درآوردی داشتند. سینمای بدنه، سینمای تجاری و فیلم فارسی و بنجل سازی که من قبول شان نداشتم. اینها می خواستند سینما را مرزبندی کنند که گفتم اهلش نیستم. منتقدینی که مانتی هولمن، داریو آرژنتو و اساتید سینمای ایتالیا را استاد سری دوزی و بنجل سازی لقب داده بودند.

هولمن با کمترین بودجه فیلم می ساخت، آرژنتو استاد فیلم های ترسناک بود، به اینها می گفتند استاد بنجل سازی. اگر اینها بنجل ساز یا سری دوز هستند، چرا به آنها استاد هم می گویید؟ به آنها پیغام داده بودم اگر به فیلم های من لقب سینمای بدنه داده اید، من فیلم ساز بدنه ام. فیلم فارسی است من فیلم فارسی سازم. بنجل است، من بنجل سازم و برای من مهم این است که می دانم با خودم چند چندم و برای این مردم فیلم می سازم.

درباره هنرمندانی که شما به سینما معرفی کردید، صحبت می کنید؟

- من هیچ وقت به این موضوع اشاره نکرده ام ولی همین دوستان منتقد که باید توجه می کردند نمی دیدند که ایرج قادری دست جوانان زیادی را گرفته و وارد سینما کرده. فرج حیدری جوانی بود که فیلمبرداری را دوست داشت، با کمک من فیلمبرداری را شروع کرد و شد فرج حیدری؛ یا علیرضا داودنژاد پنج تا سناریو نوشت که یکی از آنها را خودش کارگردانی کرد و من هم برایش نقش اول را بازی کردم. جمشید هاشم پور و رضا گلزار هم حکایت خودشان را دارند.

یک بازیگر هم با نام علی پارسا داشتید که در بیشتر آثار شما بازی کرده و فکر می کنم «برادرکشی» آخرین آنها باشد که نقش برادر شما را دارد یا در فیلم «پشت و خنجر» نقش پسر شما را دارد، ماجرای این بازیگر چی بود؟

- حکایت پارسا داستانی جالب دارد. اسم اصلی این بازیگر چیز دیگری بود و در چلوکبابی نایب بازار کار می کرد که من و دوستان برای صرف ناهار بیشتر به این رستوران در بازار می رفتیم. این پارسا سینی ناهار را در شلوغی رستوران روی سرش می گذاشت و برای میز ما می آورد.

ما را می شناخت و به قول معروف سرویس ویژه می داد. هر وقت می رفتیم به شوخی می گفت «آقای قادری یک بار که سر صحنه فیلمبرداری هستید اجازه بدهید ما هم از یک گوشه بگذریم و عکس مان توی فیلم بیفتد.» این حرفش یادم بود تا زمان ساخت «پشت و خنجر» و انتخاب بازیگر که خبرش کردم به جای رد شدن از جلوی دوربین یک نقش اصلی را بازی کد که نقش پسرم را بازی کرد.

این سال ها از او خبر دارید؟

- یک مدت همان سال های اول که وارد سینما شد شنیدم که گرفتاری پیدا کرده و دنبال مواد رفته. صداش کردم و باهاش صحبت کردم که خوشبختانه خیلی زود بی خیال گرفتاری ها شد. اسم هنری علی پارسا را هم خودم برایش انتخاب کردم و اواخر شنیدم که پس از انقلاب برای همیشه به کانادا مهاجرت کرده و در آنجا زندگی می کند. من همواره حواسم به هنرپیشه هایم هست. همین رضا گلزار را اگر نبینم، می داند که حواسم به او هست و مواظبش هستم. البته رضا خیلی زود تبدیل به یک بازیگر حرفه ای شد و می داند چه کار کند.

یک مدت هم با هنرمندان هم دوره خود مانند ناصر ملک مطیعی و بهروز وثوقی و زنده یاد فریدون گله به اختلاف خورده بودید؛ جریان این دعواها چی بود؟

- این ماجراها تمام شده و رفته و دیگر نمی خواهم به آنها برگردم. من در فیلم «بت» با این دو عزیز، ملک مطیعی و وثوقی همکاری داشتم. ملک مطیعی به خاطر بازی در فیلم های جاهلی عادت کرده بود بپرد که در «بت» می خواستم از آن فضا دور شود. مطلب را که به این عزیز گفتم ظاهرا ناراحت شد و اختلافات از آنجا شروع شد.

بابت همین دیگر یادم ماند که کمتر مصاحبه و صحبت کنم. درباره زنده یاد گله هم بعد از آنکه شنیدم بعد از انقلاب جایی نرفته و برای مدتی طولانی در بی خبری و سکوت در متل قو زندگی می کرده، به سراغش رفتم که ببینم چیزی در این مدت نوشته و در دست دارد که متوجه شدم فیلمنامه «کندوی 2» را نوشته است.

فیلمنامه را گرفتم و خواندم و دیدم داستان آن قدیمی است و به درد من نمی خورد، آن را بازگرداندم و در یک صحبت خصوصی با یکی دو نفر از دوستان گفتم فریدون گله هنوز گرفتار گذشته است و به روز نشده است. این حرف به گوشش رسید و باعث کدورت آن عزیز شد. برای همین ترجیح می دهم کمتر حرف بزنم.

شما بعد از فیلم «تاراج» خانه نشین شدید؛ در این مدت کار خاصی می کردید؟

- کار خاصی که نداشتم. من اهل سینما بودم و به غیر از سینما چیز دیگری را نمی شناختم. همان روزها و سال ها تلاش زیادی کردم تا مجوز بگیرم. حرف های زیادی شنیدم. یک آقای بازیگر که دنبال چاپ خاطرات هنرمندان قدیمی افتاده بود در کتاب خود از قول آنها نوشته بود یک فیلمساز قدیمی برای گرفتن مجوز کار گریه کرده است که منظورش من بودم. من هیچ وقت گریه نکردم اما اگر هم کردم برای سینما بوده چون عشق من سینماست. من اقامت آمریکا را داشتم اما نرفتم و در کنار مردمم زندگی کردم.

بعد هم با ساخت فیلم «می خواهم زنده بمانم» برگشتید؛ این فیلم از کجا آمد؟

- زمانی که اجازه کار دوباره گرفتم، یک روز یک پیک موتوری یک دسته گل و سناریو از طرف رسول صدرعاملی برایم آورد که با تریک برای بازگشت دوباره ام آن سناریو را هم داده بود من بسازم که همین فیلم می خواهم زنده بمانم بود. بعد که همدیگر را دیدیم گفت که سناریوی خوبی بود و هر چه کلنجار رفته دیده که من بهتر می توانم بسازمش و برای همین آن را برایم فرستاده بود.

آن وقت چرا در بیشتر آثارتان با سعید مطلبی به عنوان سناریست و نویسنده فیلمنامه همکاری کرده اید؟

- برای اینکه او می دانست من چه می خواهم. سعید بود که به من گفت برای مردم فیلم می سازی. یادم است در اصفهان شبی زنده یاد فردین در یک سینما توسط مردم به شدت تشویق شد، همانجا به سعید گفتم ما هم به اینجا می رسیم؟ گفت با مردم باشی و برای آنها فیلم بسازی به همه جا می رسی که همین هم شد. برای همین به منتقدان می گفتم شما هر جور دوست دارید خط کشی کنید، منتقدان من تماشاگران آثارم و مردم هستند.

سناریوهای ساخته نشده هم دارید؟

- «بله، قبل از «محاکمه» یک سناریوی پلیسی به دستم رسید با عنوان «باند» که کار خوبی بود. سعید آن را بازنویسی کرد اما دیدیم جور نمی شود. داستان یک افسر پلیس بود که به یک باند خلافکار نفوذ می کند. قرار بود نقش افسر پلیس را خودم بازی کنم که در نهایت جور نشد، برای همین قیدش را زدیم و با پیشنهاد سعید مطلبی به دنبال ساخت محاکمه رفتیم که خودش آورده بود. سناریوی باند به درد تلویزیون می خورد که یک سریال خوب و دیدنی بشود.

اشاره به تلویزیون کردید. داستان ساخت قسمت دوم سریال «ستایش» حقیقت دارد که ساخت آن را به شما پیشنهاد کرده اند؟

- این پیشنهاد را دوستان عزیز برادران عرب و داریوش ارجمند عزیز به من داده اند که هنوز جواب نداده و در حال بررسی هستم. (لازم به ذکر است که زنده یاد ایرج قادری در زمان رسیدن پیشنهاد ساخت بخش دوم ستایش از سرطان خود بی خبر بود. در نهایت با نگارش سناریوی دوم توسط سعید مطلبی، قرار شد زنده یاد ایرج قادری در قراردادی با شبکه دوم سیما کارگردانی آن را برعهده بگیرد که اجل مهلت نداد.)

یکی از منتقدان قدیمی سیما تعریف می کرد شما یک بار بریده هایی از آثار سینمایی خودتان را که تیتراژ نداشته و نمی خواستید معلوم شود ساخته شماست برای منتقدان نمایش داده و این فیلم ها مورد تشویق قرار گرفته اند، درست است؟

- (با خنده) این را چه کسی برایتان تعریف کرده است؟ درست گفته. یک دوره ای همان منتقدان جوان که تلاش می کردند با زدن آثار دیگران و حمایت از کارگردان های خودشان اسم و رسمی پیدا کنند را به دفترم دعوت کرده و این بریده فیلم های بی نام و نشان را نمایش دادم. اکثرشان به، به به کردن افتاده و سراغ کارگردان آن را می گرفتند. وقتی گفتم تمام این بریده ها را از فیلم های ساخت خودم درآورده ام مانده بودند چه بگویند.

نظرتان درباره دوبله آثارتان و صحبت کردن چنگیز جلیلوند به جای شما چیست؟

- جلیلوند بهترین دوبلور سینمای آن زمان بود. اکثر تهیه کننده ها و سرمایه گذاران مشتاق بودند که او جای هنرمند نقش اول فیلم شان صحبت کند. مثلا من دوست داشتم برای یک بار هم شده ناصر طهماسب که به جای جک نیکلسون در «دیوانه از قفس پرید» حرف می زد، در یکی از فیلم هایم به جای من هم حرف بزند اما تهیه کننده فقط جلیلوند را می خواست.

من یکسری فیلم دارم که جزو بهترین کارهایم است و جلیلوند در آنها حرف زده. آن زمان اینجور بود. صدا سر صحنه هنوز باب نشده بود. جلیلوند جای بیشتر نقش اول ها صحبت می کرد. یک صدا هم نبود. به قول خودش حنجره اش را فایل بندی کرده و هر هنرپیشه را با گویش همان نقش و فیلم می گفت. سر فیلم «همسفر» که اولین اثر مسعود اسدللهی بود جای دوبلور نقش اول را عوض کردند که خود هنرپیشه حرف بزند که همه چیز خراب شد.

و برای سوال آخر، چقدر سینمای روز را دنبال می کنید؟ مثلا جدایی نادر از سیمین را دیدید؟ (زمان این گفتگو مصادف با اسکار اصغر فرهادی بود.)

- من این فیلم را دیدم. اسکار حق آن بود اما یک سوال که به جواب آن نمی رسم بی توجهی فرهادی به موسیقی آثارش است. یک جا می شود بدون هیچ اشاره و دیالوگی بار فیلم را روی دوش موسیقی گذاشت. آثار قدیمی را ببینید؛ در بیشتر آثار مهم و قابل اعتنا موسیقی حرف اول را زده و بیننده می تواند با توجه به موسیقی فیلم، سکانس بعدی را حدس بزند که چه ماجرایی در راه است.

تعجبم از فرهادی زمانی بیشتر می شود که سینمای او فضای رئال دارد. سینمای واقعیت گو به شدت به موسیقی نیاز داشته و لازم و ملزوم یکدیگرند. این یک سوال من از فرهادی و سوال دومم هم بی توجهی او به لوکیشن است. گاهی اوقات شده که دوربین با زوم روی یک گلدان خشک توصیف می کند که فضای داستان چیست. من تعجب می کنم که فیلمساز بزرگی مثل فرهادی چرا به این جزییات توجه ندارد.

تماشاگران امروز
رازیانه د
رومیس د
ارسال به تلگرام
برچسب ها: ایرج قادری ، کارگردان ، اسکار ، اصغر فرهادی
رازیانه د
رومیس د
رازیانه د
رومیس د
رازیانه د
رومیس د
رازیانه د
رومیس د
رازیانه د
رومیس د
رازیانه د
رومیس د
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
  • درباره انتخاب
  • |
  • ارتباط با ما
  • |
  • پیوندها
  • |
  • آب و هوا
  • |
  • اوقات شرعی
  • |
  • مجله الکترونیکی
  • |
  • نظرسنجی
  • |
  • جستجو
  • |
  • آرشیو
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به انتخاب است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید : "ایران سامانه"