دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ | Monday, 16 May 2022
  • ارتباط با انتخاب
  • |
  • پیوندها
  • |
  • آب و هوا
  • |
  • اوقات شرعی
  • |
  • مجله الکترونیک
  • |
  • نظرسنجی
دوشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ | Monday, 16 May 2022
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • گردشگری
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
جستجو
ویدئو جدیدترین اخبار پربیننده ترین
لایو خبر عکس خواندنی ها اخبار ویژه
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • گردشگری
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
  • درباره انتخاب
  • ارتباط با انتخاب
  • پیوندها
  • آب و هوا
  • اوقات شرعی
  • مجله الکترونیک
  • نظرسنجی
  • آرشیو
ویدیو / چرا ارتش روسیه ضعیف از آب درآمد؟ + زیرنویس فارسی

ویدیو / چرا ارتش روسیه ضعیف از آب درآمد؟ + زیرنویس فارسی

ویدیو / عادل فردوسی پور: با رفتن هر ایرانی از کشور، انگار یک خنجر به قلب من وارد می‌کنند

ویدیو / عادل فردوسی پور: با رفتن هر ایرانی از کشور، انگار یک خنجر به قلب من وارد می‌کنند

ویدیو / حضور «مسی» در شهر جده عربستان

ویدیو / حضور «مسی» در شهر جده عربستان

ویدیو / سفر غیرمنتظره سناتورهای آمریکایی به کی‌یف

ویدیو / سفر غیرمنتظره سناتورهای آمریکایی به کی‌یف

ویدیو / نیویورک، امریکا؛ پخش زنده تیراندازی مرگبار نژادپرستانه

ویدیو / نیویورک، امریکا؛ پخش زنده تیراندازی مرگبار نژادپرستانه

ویدیو / قابلیت حیرت انگیز جدید گوگل: جستجو در دنیای واقعی!

ویدیو / قابلیت حیرت انگیز جدید گوگل: جستجو در دنیای واقعی!

کد خبر: ۲۱۲۳۳۴
تاریخ انتشار: ۱۸ : ۰۸ - ۰۸ تير ۱۳۹۴
خواندنی ها >> خواندنی ها
پ

متن گفتگوی منتشر نشده با ایرج قادری

من دانشجوی رشته داروسازی بودم. یک شب دنبال دوستی به تئاتر رفته بودم که با تماشای آن نمایش و صحبت با اهالی تئاتر و سینما در همان شب سرنوشت رقم خورد و به جای دکتری و مسائل پزشکی وارد سینما شدم که تا امروز این حضور ما را با خودش آورده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :


صفحه خواندنی ها را از اینجا دنبال کنید


وقتی روبرویش نشستیم نمی دانستیم این آخرین دیدارمان خواهد بود. نه خود او و نه من نمی دانستیم که بیماری اش یک بیماری ساده نیست و گرفتار خرچنگ سرطان شده. بعدها شنیدم اطرافیان و اهل خانواده مواظبش بودند که متوجه نشود روزهای زندگی اش به شماره افتاده و معلوم نیست فردا برود یا شش ماه دیگر.

هر چه بود، انرژی بود. عاشق سینما بود و با تمام وجود فیلم می ساخت. همان روزها از ساخت فیلم «پاتو زمین نگذار» خلاص شضده بود و دنبال کارهای اولیه ساخت شبکه بود. آخرین کاری که بعد از مرگش روی پرده سینماها نشست. همان روزها به صحبت نشستیم تا از خاطراتش بگوید. ابتدا مخالف خاطره گویی بود اما با اشاره به پوستر فیلم های قدیمی و جدیدش که با دقت خاصی آنها را در دفترش چیده بود، کم کم سر درد دلش باز شد. مطالب این گپ را به شکل یک مصاحبه تنظیم کرده ایم.


در یک گفتگوی قدیمی با مجلات سینمایی گفته بودید که به طور اتفاقی وارد سینما شده اید؛ داستان چی بود؟

- من دانشجوی رشته داروسازی بودم. یک شب دنبال دوستی به تئاتر رفته بودم که با تماشای آن نمایش و صحبت با اهالی تئاتر و سینما در همان شب سرنوشت رقم خورد و به جای دکتری و مسائل پزشکی وارد سینما شدم که تا امروز این حضور ما را با خودش آورده است.

کارهای اول و آخر شما زیاد فرقی با هم ندارد، چرا؟

- من می خواستم برای مردم فیلم بسازم و غیر از این هدف دیگری نداشتم. یادم است در سال های اواخر دهه چهل و اوایل پنجاه یک عده منتقد جوان پیدا شده بودند که اصطلاحات من درآوردی داشتند. سینمای بدنه، سینمای تجاری و فیلم فارسی و بنجل سازی که من قبول شان نداشتم. اینها می خواستند سینما را مرزبندی کنند که گفتم اهلش نیستم. منتقدینی که مانتی هولمن، داریو آرژنتو و اساتید سینمای ایتالیا را استاد سری دوزی و بنجل سازی لقب داده بودند.

هولمن با کمترین بودجه فیلم می ساخت، آرژنتو استاد فیلم های ترسناک بود، به اینها می گفتند استاد بنجل سازی. اگر اینها بنجل ساز یا سری دوز هستند، چرا به آنها استاد هم می گویید؟ به آنها پیغام داده بودم اگر به فیلم های من لقب سینمای بدنه داده اید، من فیلم ساز بدنه ام. فیلم فارسی است من فیلم فارسی سازم. بنجل است، من بنجل سازم و برای من مهم این است که می دانم با خودم چند چندم و برای این مردم فیلم می سازم.

درباره هنرمندانی که شما به سینما معرفی کردید، صحبت می کنید؟

- من هیچ وقت به این موضوع اشاره نکرده ام ولی همین دوستان منتقد که باید توجه می کردند نمی دیدند که ایرج قادری دست جوانان زیادی را گرفته و وارد سینما کرده. فرج حیدری جوانی بود که فیلمبرداری را دوست داشت، با کمک من فیلمبرداری را شروع کرد و شد فرج حیدری؛ یا علیرضا داودنژاد پنج تا سناریو نوشت که یکی از آنها را خودش کارگردانی کرد و من هم برایش نقش اول را بازی کردم. جمشید هاشم پور و رضا گلزار هم حکایت خودشان را دارند.

یک بازیگر هم با نام علی پارسا داشتید که در بیشتر آثار شما بازی کرده و فکر می کنم «برادرکشی» آخرین آنها باشد که نقش برادر شما را دارد یا در فیلم «پشت و خنجر» نقش پسر شما را دارد، ماجرای این بازیگر چی بود؟

- حکایت پارسا داستانی جالب دارد. اسم اصلی این بازیگر چیز دیگری بود و در چلوکبابی نایب بازار کار می کرد که من و دوستان برای صرف ناهار بیشتر به این رستوران در بازار می رفتیم. این پارسا سینی ناهار را در شلوغی رستوران روی سرش می گذاشت و برای میز ما می آورد.

ما را می شناخت و به قول معروف سرویس ویژه می داد. هر وقت می رفتیم به شوخی می گفت «آقای قادری یک بار که سر صحنه فیلمبرداری هستید اجازه بدهید ما هم از یک گوشه بگذریم و عکس مان توی فیلم بیفتد.» این حرفش یادم بود تا زمان ساخت «پشت و خنجر» و انتخاب بازیگر که خبرش کردم به جای رد شدن از جلوی دوربین یک نقش اصلی را بازی کد که نقش پسرم را بازی کرد.

این سال ها از او خبر دارید؟

- یک مدت همان سال های اول که وارد سینما شد شنیدم که گرفتاری پیدا کرده و دنبال مواد رفته. صداش کردم و باهاش صحبت کردم که خوشبختانه خیلی زود بی خیال گرفتاری ها شد. اسم هنری علی پارسا را هم خودم برایش انتخاب کردم و اواخر شنیدم که پس از انقلاب برای همیشه به کانادا مهاجرت کرده و در آنجا زندگی می کند. من همواره حواسم به هنرپیشه هایم هست. همین رضا گلزار را اگر نبینم، می داند که حواسم به او هست و مواظبش هستم. البته رضا خیلی زود تبدیل به یک بازیگر حرفه ای شد و می داند چه کار کند.

یک مدت هم با هنرمندان هم دوره خود مانند ناصر ملک مطیعی و بهروز وثوقی و زنده یاد فریدون گله به اختلاف خورده بودید؛ جریان این دعواها چی بود؟

- این ماجراها تمام شده و رفته و دیگر نمی خواهم به آنها برگردم. من در فیلم «بت» با این دو عزیز، ملک مطیعی و وثوقی همکاری داشتم. ملک مطیعی به خاطر بازی در فیلم های جاهلی عادت کرده بود بپرد که در «بت» می خواستم از آن فضا دور شود. مطلب را که به این عزیز گفتم ظاهرا ناراحت شد و اختلافات از آنجا شروع شد.

بابت همین دیگر یادم ماند که کمتر مصاحبه و صحبت کنم. درباره زنده یاد گله هم بعد از آنکه شنیدم بعد از انقلاب جایی نرفته و برای مدتی طولانی در بی خبری و سکوت در متل قو زندگی می کرده، به سراغش رفتم که ببینم چیزی در این مدت نوشته و در دست دارد که متوجه شدم فیلمنامه «کندوی 2» را نوشته است.

فیلمنامه را گرفتم و خواندم و دیدم داستان آن قدیمی است و به درد من نمی خورد، آن را بازگرداندم و در یک صحبت خصوصی با یکی دو نفر از دوستان گفتم فریدون گله هنوز گرفتار گذشته است و به روز نشده است. این حرف به گوشش رسید و باعث کدورت آن عزیز شد. برای همین ترجیح می دهم کمتر حرف بزنم.

شما بعد از فیلم «تاراج» خانه نشین شدید؛ در این مدت کار خاصی می کردید؟

- کار خاصی که نداشتم. من اهل سینما بودم و به غیر از سینما چیز دیگری را نمی شناختم. همان روزها و سال ها تلاش زیادی کردم تا مجوز بگیرم. حرف های زیادی شنیدم. یک آقای بازیگر که دنبال چاپ خاطرات هنرمندان قدیمی افتاده بود در کتاب خود از قول آنها نوشته بود یک فیلمساز قدیمی برای گرفتن مجوز کار گریه کرده است که منظورش من بودم. من هیچ وقت گریه نکردم اما اگر هم کردم برای سینما بوده چون عشق من سینماست. من اقامت آمریکا را داشتم اما نرفتم و در کنار مردمم زندگی کردم.

بعد هم با ساخت فیلم «می خواهم زنده بمانم» برگشتید؛ این فیلم از کجا آمد؟

- زمانی که اجازه کار دوباره گرفتم، یک روز یک پیک موتوری یک دسته گل و سناریو از طرف رسول صدرعاملی برایم آورد که با تریک برای بازگشت دوباره ام آن سناریو را هم داده بود من بسازم که همین فیلم می خواهم زنده بمانم بود. بعد که همدیگر را دیدیم گفت که سناریوی خوبی بود و هر چه کلنجار رفته دیده که من بهتر می توانم بسازمش و برای همین آن را برایم فرستاده بود.

آن وقت چرا در بیشتر آثارتان با سعید مطلبی به عنوان سناریست و نویسنده فیلمنامه همکاری کرده اید؟

- برای اینکه او می دانست من چه می خواهم. سعید بود که به من گفت برای مردم فیلم می سازی. یادم است در اصفهان شبی زنده یاد فردین در یک سینما توسط مردم به شدت تشویق شد، همانجا به سعید گفتم ما هم به اینجا می رسیم؟ گفت با مردم باشی و برای آنها فیلم بسازی به همه جا می رسی که همین هم شد. برای همین به منتقدان می گفتم شما هر جور دوست دارید خط کشی کنید، منتقدان من تماشاگران آثارم و مردم هستند.

سناریوهای ساخته نشده هم دارید؟

- «بله، قبل از «محاکمه» یک سناریوی پلیسی به دستم رسید با عنوان «باند» که کار خوبی بود. سعید آن را بازنویسی کرد اما دیدیم جور نمی شود. داستان یک افسر پلیس بود که به یک باند خلافکار نفوذ می کند. قرار بود نقش افسر پلیس را خودم بازی کنم که در نهایت جور نشد، برای همین قیدش را زدیم و با پیشنهاد سعید مطلبی به دنبال ساخت محاکمه رفتیم که خودش آورده بود. سناریوی باند به درد تلویزیون می خورد که یک سریال خوب و دیدنی بشود.

اشاره به تلویزیون کردید. داستان ساخت قسمت دوم سریال «ستایش» حقیقت دارد که ساخت آن را به شما پیشنهاد کرده اند؟

- این پیشنهاد را دوستان عزیز برادران عرب و داریوش ارجمند عزیز به من داده اند که هنوز جواب نداده و در حال بررسی هستم. (لازم به ذکر است که زنده یاد ایرج قادری در زمان رسیدن پیشنهاد ساخت بخش دوم ستایش از سرطان خود بی خبر بود. در نهایت با نگارش سناریوی دوم توسط سعید مطلبی، قرار شد زنده یاد ایرج قادری در قراردادی با شبکه دوم سیما کارگردانی آن را برعهده بگیرد که اجل مهلت نداد.)

یکی از منتقدان قدیمی سیما تعریف می کرد شما یک بار بریده هایی از آثار سینمایی خودتان را که تیتراژ نداشته و نمی خواستید معلوم شود ساخته شماست برای منتقدان نمایش داده و این فیلم ها مورد تشویق قرار گرفته اند، درست است؟

- (با خنده) این را چه کسی برایتان تعریف کرده است؟ درست گفته. یک دوره ای همان منتقدان جوان که تلاش می کردند با زدن آثار دیگران و حمایت از کارگردان های خودشان اسم و رسمی پیدا کنند را به دفترم دعوت کرده و این بریده فیلم های بی نام و نشان را نمایش دادم. اکثرشان به، به به کردن افتاده و سراغ کارگردان آن را می گرفتند. وقتی گفتم تمام این بریده ها را از فیلم های ساخت خودم درآورده ام مانده بودند چه بگویند.

نظرتان درباره دوبله آثارتان و صحبت کردن چنگیز جلیلوند به جای شما چیست؟

- جلیلوند بهترین دوبلور سینمای آن زمان بود. اکثر تهیه کننده ها و سرمایه گذاران مشتاق بودند که او جای هنرمند نقش اول فیلم شان صحبت کند. مثلا من دوست داشتم برای یک بار هم شده ناصر طهماسب که به جای جک نیکلسون در «دیوانه از قفس پرید» حرف می زد، در یکی از فیلم هایم به جای من هم حرف بزند اما تهیه کننده فقط جلیلوند را می خواست.

من یکسری فیلم دارم که جزو بهترین کارهایم است و جلیلوند در آنها حرف زده. آن زمان اینجور بود. صدا سر صحنه هنوز باب نشده بود. جلیلوند جای بیشتر نقش اول ها صحبت می کرد. یک صدا هم نبود. به قول خودش حنجره اش را فایل بندی کرده و هر هنرپیشه را با گویش همان نقش و فیلم می گفت. سر فیلم «همسفر» که اولین اثر مسعود اسدللهی بود جای دوبلور نقش اول را عوض کردند که خود هنرپیشه حرف بزند که همه چیز خراب شد.

و برای سوال آخر، چقدر سینمای روز را دنبال می کنید؟ مثلا جدایی نادر از سیمین را دیدید؟ (زمان این گفتگو مصادف با اسکار اصغر فرهادی بود.)

- من این فیلم را دیدم. اسکار حق آن بود اما یک سوال که به جواب آن نمی رسم بی توجهی فرهادی به موسیقی آثارش است. یک جا می شود بدون هیچ اشاره و دیالوگی بار فیلم را روی دوش موسیقی گذاشت. آثار قدیمی را ببینید؛ در بیشتر آثار مهم و قابل اعتنا موسیقی حرف اول را زده و بیننده می تواند با توجه به موسیقی فیلم، سکانس بعدی را حدس بزند که چه ماجرایی در راه است.

تعجبم از فرهادی زمانی بیشتر می شود که سینمای او فضای رئال دارد. سینمای واقعیت گو به شدت به موسیقی نیاز داشته و لازم و ملزوم یکدیگرند. این یک سوال من از فرهادی و سوال دومم هم بی توجهی او به لوکیشن است. گاهی اوقات شده که دوربین با زوم روی یک گلدان خشک توصیف می کند که فضای داستان چیست. من تعجب می کنم که فیلمساز بزرگی مثل فرهادی چرا به این جزییات توجه ندارد.

تماشاگران امروز
لینک کوتاه
ارسال به تلگرام
برچسب ها: ایرج قادری ، کارگردان ، اسکار ، اصغر فرهادی
بازید از صفحه اول ارسال به دوستان نسخه چاپی
گزارش خطا
0
وب گردی
کدام بسته اینترنتی بهتر است؟!

کدام بسته اینترنتی بهتر است؟!

چه کسی مانع استعفای یحیی پس از قهرمانی استقلال شد؟

چه کسی مانع استعفای یحیی پس از قهرمانی استقلال شد؟

حمله «فرهیختگان» به حسن فتحی: ضعف قصه را با دیالوگ‌های جنسی جبران می‌کنید!

حمله «فرهیختگان» به حسن فتحی: ضعف قصه را با دیالوگ‌های جنسی جبران می‌کنید!

مهران مهام: نتوانستیم جواد عزتی را با بودجه صداوسیما نگه داریم

مهران مهام: نتوانستیم جواد عزتی را با بودجه صداوسیما نگه داریم

آخرین وضعیت رضا رویگری پس از ترخیص از کهریزک

آخرین وضعیت رضا رویگری پس از ترخیص از کهریزک

حسودی همسر ترامپ به همسر بایدن

حسودی همسر ترامپ به همسر بایدن

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر:
رپورتاژ / تریبون 2
تصاویر
۱/۴
۱/۴
تصاویر: جشنواره گل و گلاب

تصاویر: جشنواره گل و گلاب

۲/۴
تصاویر: مارال های آینالو جنگل های ارسباران

تصاویر: مارال های آینالو جنگل های ارسباران

۳/۴
تصاویر: خشکسالی در حوضه رود کرخه

تصاویر: خشکسالی در حوضه رود کرخه

۴/۴
تصاویر: هفدهمین شب بازیگر

تصاویر: هفدهمین شب بازیگر

رپورتاژ / تریبون 2
ببینید!

ویدیو / وریا غفوری در پایان دیدار با فولاد: این حق مردم ایران است که سعادتمند زندگی کنند

ویدیو / کانال سوئز چگونه دنیا را تغییر داد؟ +زیرنویس فارسی

ویدیو / فرزند دیکتاتور بدنام فیلیپین چگونه در کمال تعجب انتخابات را برد؟ +زیرنویس فارسی

تماشا کنید: انقلابی های نئولیبرال! / دولت چگونه در حال پیاده سازی مدل شیلی در ایران است؟ / آش شله قلمکار تیم اقتصادی رئیسی

ویدیو / جشن قهرمانی بازیکنان استقلال پس از شکست پرسپولیس مقابل سپاهان

ویدیو / واکنش رشیدپور به ادعای ضرر ۷۰ میلیونی یک خودروساز: به درک، نسازید!

ویدیو / انتقال اجساد نظامیان روسی به کی‌یف با قطارهای یخچال‌دار

آرشیو
رپورتاژ / تریبون 2
پربازدیدها
روز هفته ماه سال

فرزند بریتنی اسپرز و سام اصغری سقط شد

قیمت دلار در صرافی‌های بانکی، امروز ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱

تماشا کنید: انقلابی های نئولیبرال! / دولت چگونه در حال پیاده سازی مدل شیلی در ایران است؟ / آش شله قلمکار تیم اقتصادی رئیسی

آیت‌الله فاطمی‌نیا درگذشت

قیمت انواع برنج ایرانی و خارجی در بازار / دم سیاه به ۱۱۵ هزار تومان رسید، پاکستانی ۴۳ هزار تومان

اجرای یک نمایش در قم به دلیل حجاب تماشاگران و رنگ چتر توقیف شد

بن بست در مذاکرات احیای برجام واقعا شکسته است؟ / رضا نصری تحلیلگر سیاست خارجی پاسخ می دهد

آغاز فعالیت سامانه یکپارچه فروش خودرو از امروز/ ثبت‌نام خرید خودرو از ۲۷ اردیبهشت

خداحافظی سحر قریشی از سینما / اعلام رسمی ازدواج با امیر تتلو

هتل شهر با دستور دادستان تهران تخلیه شد

روز‌های پر استرسی که همچنان ادامه دارد/ اردیبهشت ۱۴۰۱ با فیش‌های ۱۴۰۰ مستمری تامین اجتماعی!

ویدیو / سعید پیردوست: نماز گوگوش هیچوقت ترک نمی‌شد

سازمان نجات حیوانات درباره توله یوز‌های «ایران»: شیردهی به توله‌ها به صورت وارونه باعث ورود شیر به ریه‌ها و مرگ یکی از آن‌ها شد / گرفتن بوی انسان علت نپذیرفتن فرزندان توسط مادر است

معیار دهک بندی‌ها؛ از درآمد فرزندان گرفته تا خودرو، سود‌های بانکی و گردش مالی

ویدیو / تجلیل آیت الله هاشمی رفسنجانی از مقام علمی مریم میرزاخانی در سال ۱۳۷۴: شما مایه افتخار ما هستید

تصاویر: آیین پنجاه بدر در قزوین

تماشا کنید: خداحافظی ایران با ارس؟ / پروژه «داپ» ترکیه چگونه در سکوت منابع آبی ایران را خشک می کند؟

قیمت جدید نان‌های صنعتی بعد از آزاد شدن آرد؛ نان باگت معمولی ۱۰ هزارتومان شد

خداحافظی سحر قریشی از سینما / اعلام رسمی ازدواج با امیر تتلو

هتل شهر با دستور دادستان تهران تخلیه شد

روز‌های پر استرسی که همچنان ادامه دارد/ اردیبهشت ۱۴۰۱ با فیش‌های ۱۴۰۰ مستمری تامین اجتماعی!

ویدیویی از توله های یوز ایرانی که دیروز متولد شدند

فردا در ایران عید فطر نیست

ویدیو / مزاحمت برای پرویز پرستویی و گوهر خيرانديش در آمریکا

زمان بازی های تیم ملی فوتبال ایران در مقدماتی جام جهانی

ویدیو / این حیوان عجیب الخلقه در عراق، شیر منقرض شده آشوری است؟

سازمان جهانی بهداشت: قرنطینه امیکرون ۵ روز نیست

معاوضه شماره موبایل با آپارتمان لوکس / قیمت شماره‌های رند به ۵۰ میلیارد تومان رسید

تماشا کنید: خداحافظی ایران با ارس؟ / پروژه «داپ» ترکیه چگونه در سکوت منابع آبی ایران را خشک می کند؟

سیلی «ویل اسمیت» به صورت مجری اسکار به خاطر شوخی با همسرش / تصویر واکنش حاضران در سالن / گریه و عذرخواهی اسمیت پس از دریافت جایزه: عشق موجب می‌شود کارهای دیوانه‌واری انجام دهیم؛ وقتی در اوج هستی، شیطان دقیقا همان موقع سراغت می‌آید +عکس و ویدیو

درگذشت ناگهانی بازیگر مشهور سینمای ایران/ علت فوت به روایت خبرگزاری قوه قضاییه: خودکشی

شرط تحویل آپارتمان ۱۵۰ متری در نیاوران به رضا رویگری / مجری صداوسیما: مالک منزل گفته خانه را با چند پرستار آماده کرده‌ام؛ فقط رضا باید تنها بیاید / وقتش رسیده بگویم که چقدر به رضا ظلم شده / او مدت‌هاست که در روابط‌ش دچار مشکل شده / مو‌های رضا به طرز عجیبی سوزانده شده بود؛ به گریمور گفتم جوری درست کن که فکر کند مو دارد

رپورتاژ / تریبون 2
خواندنی ها
ایلان ماسک: شاید بیش از ۹۰ درصد کاربران روزانه توییتر غیرواقعی باشند / ماسک به افشای اطلاعات شرکت متهم شد

ایلان ماسک: شاید بیش از ۹۰ درصد کاربران روزانه توییتر غیرواقعی باشند / ماسک به افشای اطلاعات شرکت متهم شد

گروه موسیقی اوکراینی برنده مسابقه یوروویژن ۲۰۲۲ شد

گروه موسیقی اوکراینی برنده مسابقه یوروویژن ۲۰۲۲ شد

جزئیات رسمی جدید از «برادران لیلا» / انتشار تصاویر جدید از ساخته سعید روستایی

جزئیات رسمی جدید از «برادران لیلا» / انتشار تصاویر جدید از ساخته سعید روستایی

اجرای یک نمایش در قم به دلیل حجاب تماشاگران و رنگ چتر توقیف شد

اجرای یک نمایش در قم به دلیل حجاب تماشاگران و رنگ چتر توقیف شد

رپورتاژ / تریبون 2
آخرین اخبار مهمترین عناوین روز

سخنگوی وزارت خارجه: وجود یک یا دو نقطه اختلافی در مذاکرات، غیرطبیعی نیست

دیابت ریسک مرگ بیماران کرونایی را دو برابر افزایش می دهد

ریابکوف: متن احیای برجام کاملاً آماده است / این متن مورد رضایت روسیه است؛ در صورت اتخاذ تصمیمات سیاسی، می‌توان ظرف چند روز آینده برجام را احیا کرد

رضا صفایی‌پور بازیگر پیشکسوت سینما بستری شد/ ابتلا به پارکینسون

بهزاد عمرانی برای «ژولیت‌ و شاه» خواند/ خوانندگی ناصرالدین‌شاه!

نمایش اولین تجربه کارگردانی آهنگساز مطرح هندی در جشنواره فیلم کن

حمله سگ‌های ولگرد به دختربچه ۳ساله در کرج

سخنگوی وزارت خارجه: انگلیس و سوئد به جای هشدارهای تکراری سفر به ایران، مواضع خود را پشت تریبون‌ها اعلام کنند / ایرانی‌ها مواظب باشند سرویس‌های امنیتی برخی کشورها از آنها سوءاستفاده نکنند

واکنش سخنگوی وزارت خارجه به بازداشت انریکه مورا در آلمان: بهتر است خود مورا و اتحادیه اروپا توضیح دهند

پلیس برای فعالیت دوباره پارکبان‌ها مجوز داد/ تعیین نرخ بر عهده «شرکت‌های انتظام» است

وضعیت جاده‌ها و راه ها، امروز ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ / بارش باران در برخی جاده‌های آذربایجان شرقی و غربی

قیمت دلار در صرافی‌های بانکی، امروز ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱

سخنگوی وزارت خارجه: رئیسی عازم یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس است

وضعیت آب و هوا، امروز ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ / رگبار پراکنده باران و وزش باد شدید در استان‌های ساحلی خزر و البرز مرکزی / خیزش گردوخاک در جنوب‌شرق / آب‌های شمال و جنوب کشور متلاطم و توفانی است

ادعای طالبان: نشست علمای شیعه افغانستان را برای جلوگیری از فاجعه لغو کردیم / گزارش هایی به ما رسیده بود که ممکن است حادثه دلخراشی رخ دهد

مقتدی صدر به «اپوزیسیون ملی» پیوست

رئیس اتاق بازرگانی ایران و سوئیس: افزایش سطح مبادلات ما با سوئیس به برجام بستگی دارد / حتی اگر برجام برای مدت کوتاهی احیا شود، شکوفایی اقتصادی به همراه خواهد آورد

احتمال قطع آبِ بوستان‌های جنگلی تهران به دلیل کم‌آبی/ عضو شورای شهر: ممکن است برخی درختان خشک شوند

پادشاه عربستان از بیمارستان مرخص شد

نماینده مجلس: خودروسازان ۲۰۰ نیرو و مشاور، از نزدیکان و اقوام خود استخدام کرده‌اند

سوئد و فنلاند 'چهارشنبه' درخواست عضویت‌شان را به ناتو می‌دهند

مقام رصدخانه مهاجرت ایران: اقلیم، زلزله و سیل عوامل جدید کوچ اجباری /۸۰ درصد جمعیت کشور اثرات بیابان‌زایی را حس می‌کنند

وزیر کار: مبلغ کمک‌معیشتی به حساب افرادی که تا فروردین یارانه می‌گرفتند، اما حذف شده بودند واریز می‌شود / این‌ مبلغ تا زمان بررسی شکایت افراد مسدود خواهد بود

۳۰ اردیبهشت؛ تاریخ واریز سود سهام عدالت / فوت شده‌ها، پایان شهریور

رئیسی: همراهی و کمک مردم به دولت برای اجرای طرح توزیع عادلانه یارانه‌ها حقیقتاً جای تقدیر دارد / هنوز برای برخی ابهام وجود دارد که باید با استدلال برای آن‌ها اقناع‌سازی شود / در جریان حمله سایبری به پمپ بنزین‌ها می‌خواستند کشور دچار التهاب و آشوب شود، اما ناکام ماندند

نماینده سیستان و بلوچستان: پرداخت یارانه ۴۰۰ هزار تومانی به دهک پایین جامعه از هیچی بهتر است

طالبان از سفر «حامد کرزی» به امارات ممانعت کرد

نماینده مجلس: واردات خودرو با پایه ۷ تا ۲۰ هزار دلار صورت می‌گیرد / در صورت تصویب دولت، همه افراد با اعلام منشاء ارز خود و تایید بانک مرکزی، می‌توانند خودرو وارد کنند

نایب رییس کمیسیون برنامه: افراد زیادی از دریافت یارانه حذف شده‌اند، کسانی که جز دهک دهم نیستند / سایت سازمان هدفمندی یارانه‌ها تا اوایل هفته آینده برای ثبت نام افراد جامانده راه اندازی می‌شود

با حکم کمیته اخلاق؛ عزیزی خادم دو سال محروم شد

ریزگردهای سیستان و بلوچستان طی یک روز بیش از ۷۰ نفر را راهی بیمارستان کرد

تقاضای ۲۰ سینما برای پایان فعالیت/ موافقت انجمن سینماداران با انحلال سینما عصر جدید

قیمت انواع برنج ایرانی و خارجی در بازار / دم سیاه به ۱۱۵ هزار تومان رسید، پاکستانی ۴۳ هزار تومان

آخرین آمار کرونا در ایران، ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱: فوت ۸ نفر در شبانه روز گذشته / شناسایی ۳۶۸ بیمار جدید کرونایی

وزیر اموزش و پرورش: طبق فرمایش رهبری مطالب غیرکاربردی در کتاب‌های درسی حذف خواهند شد

رئیسی: کمک‌معیشتی ماه اول به حساب مشمولان متقاضی تجدیدنظر در دهک‌بندی‌ها، واریز شود

نماینده مجلس: با اقدامات غیرقانونی دولت حدود ۳۰۰ هزار کارگر بلاتکلیف مانده اند

قیمت طلا و سکه، امروز ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۱

رئیس اتحادیه نان‌های فانتزی: پس از ۱۰ برابر شدن نرخ آرد، ۶۰ تا ۷۰ درصد افت فروش داشته‌ایم

آرشیو
رپورتاژ / تریبون 2
وبگردی

احتمال «مرگ آرام» برای یک شیر در باغ وحش ارم

تبریک نوید محمدزاده به هواداران استقلال

رکورد شکنی پورتو با طارمی سوژه نشریه معروف اسپانیایی شد/عکس

حسودی همسر ترامپ به همسر بایدن

آخرین وضعیت رضا رویگری پس از ترخیص از کهریزک

مهران مهام: نتوانستیم جواد عزتی را با بودجه صداوسیما نگه داریم

چه کسی مانع استعفای یحیی پس از قهرمانی استقلال شد؟

حمله «فرهیختگان» به حسن فتحی: ضعف قصه را با دیالوگ‌های جنسی جبران می‌کنید!

آنتن تلویزیون ایران در تسخیر جومونگ و دوستانش

طارمی: هرگز به کسی بی‌احترامی نکرده‌ام

رد پیشنهاد بازی دوستانه با یک کشور اروپایی توسط فدراسیون فوتبال

کتک‌کاری دو بازیکن منچستر

  • صفحه نخست
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • گردشگری
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
  • درباره انتخاب
  • |
  • ارتباط با ما
  • |
  • پیوندها
  • |
  • آب و هوا
  • |
  • اوقات شرعی
  • |
  • مجله الکترونیکی
  • |
  • نظرسنجی
  • |
  • جستجو
  • |
  • آرشیو
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به انتخاب است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید : "ایران سامانه"
کد خبر: ۲۱۲۳۳۴
تاریخ انتشار: ۱۸ : ۰۸ - ۰۸ تير ۱۳۹۴
خواندنی ها >> خواندنی ها
پ

متن گفتگوی منتشر نشده با ایرج قادری

من دانشجوی رشته داروسازی بودم. یک شب دنبال دوستی به تئاتر رفته بودم که با تماشای آن نمایش و صحبت با اهالی تئاتر و سینما در همان شب سرنوشت رقم خورد و به جای دکتری و مسائل پزشکی وارد سینما شدم که تا امروز این حضور ما را با خودش آورده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :


صفحه خواندنی ها را از اینجا دنبال کنید


وقتی روبرویش نشستیم نمی دانستیم این آخرین دیدارمان خواهد بود. نه خود او و نه من نمی دانستیم که بیماری اش یک بیماری ساده نیست و گرفتار خرچنگ سرطان شده. بعدها شنیدم اطرافیان و اهل خانواده مواظبش بودند که متوجه نشود روزهای زندگی اش به شماره افتاده و معلوم نیست فردا برود یا شش ماه دیگر.

هر چه بود، انرژی بود. عاشق سینما بود و با تمام وجود فیلم می ساخت. همان روزها از ساخت فیلم «پاتو زمین نگذار» خلاص شضده بود و دنبال کارهای اولیه ساخت شبکه بود. آخرین کاری که بعد از مرگش روی پرده سینماها نشست. همان روزها به صحبت نشستیم تا از خاطراتش بگوید. ابتدا مخالف خاطره گویی بود اما با اشاره به پوستر فیلم های قدیمی و جدیدش که با دقت خاصی آنها را در دفترش چیده بود، کم کم سر درد دلش باز شد. مطالب این گپ را به شکل یک مصاحبه تنظیم کرده ایم.


در یک گفتگوی قدیمی با مجلات سینمایی گفته بودید که به طور اتفاقی وارد سینما شده اید؛ داستان چی بود؟

- من دانشجوی رشته داروسازی بودم. یک شب دنبال دوستی به تئاتر رفته بودم که با تماشای آن نمایش و صحبت با اهالی تئاتر و سینما در همان شب سرنوشت رقم خورد و به جای دکتری و مسائل پزشکی وارد سینما شدم که تا امروز این حضور ما را با خودش آورده است.

کارهای اول و آخر شما زیاد فرقی با هم ندارد، چرا؟

- من می خواستم برای مردم فیلم بسازم و غیر از این هدف دیگری نداشتم. یادم است در سال های اواخر دهه چهل و اوایل پنجاه یک عده منتقد جوان پیدا شده بودند که اصطلاحات من درآوردی داشتند. سینمای بدنه، سینمای تجاری و فیلم فارسی و بنجل سازی که من قبول شان نداشتم. اینها می خواستند سینما را مرزبندی کنند که گفتم اهلش نیستم. منتقدینی که مانتی هولمن، داریو آرژنتو و اساتید سینمای ایتالیا را استاد سری دوزی و بنجل سازی لقب داده بودند.

هولمن با کمترین بودجه فیلم می ساخت، آرژنتو استاد فیلم های ترسناک بود، به اینها می گفتند استاد بنجل سازی. اگر اینها بنجل ساز یا سری دوز هستند، چرا به آنها استاد هم می گویید؟ به آنها پیغام داده بودم اگر به فیلم های من لقب سینمای بدنه داده اید، من فیلم ساز بدنه ام. فیلم فارسی است من فیلم فارسی سازم. بنجل است، من بنجل سازم و برای من مهم این است که می دانم با خودم چند چندم و برای این مردم فیلم می سازم.

درباره هنرمندانی که شما به سینما معرفی کردید، صحبت می کنید؟

- من هیچ وقت به این موضوع اشاره نکرده ام ولی همین دوستان منتقد که باید توجه می کردند نمی دیدند که ایرج قادری دست جوانان زیادی را گرفته و وارد سینما کرده. فرج حیدری جوانی بود که فیلمبرداری را دوست داشت، با کمک من فیلمبرداری را شروع کرد و شد فرج حیدری؛ یا علیرضا داودنژاد پنج تا سناریو نوشت که یکی از آنها را خودش کارگردانی کرد و من هم برایش نقش اول را بازی کردم. جمشید هاشم پور و رضا گلزار هم حکایت خودشان را دارند.

یک بازیگر هم با نام علی پارسا داشتید که در بیشتر آثار شما بازی کرده و فکر می کنم «برادرکشی» آخرین آنها باشد که نقش برادر شما را دارد یا در فیلم «پشت و خنجر» نقش پسر شما را دارد، ماجرای این بازیگر چی بود؟

- حکایت پارسا داستانی جالب دارد. اسم اصلی این بازیگر چیز دیگری بود و در چلوکبابی نایب بازار کار می کرد که من و دوستان برای صرف ناهار بیشتر به این رستوران در بازار می رفتیم. این پارسا سینی ناهار را در شلوغی رستوران روی سرش می گذاشت و برای میز ما می آورد.

ما را می شناخت و به قول معروف سرویس ویژه می داد. هر وقت می رفتیم به شوخی می گفت «آقای قادری یک بار که سر صحنه فیلمبرداری هستید اجازه بدهید ما هم از یک گوشه بگذریم و عکس مان توی فیلم بیفتد.» این حرفش یادم بود تا زمان ساخت «پشت و خنجر» و انتخاب بازیگر که خبرش کردم به جای رد شدن از جلوی دوربین یک نقش اصلی را بازی کد که نقش پسرم را بازی کرد.

این سال ها از او خبر دارید؟

- یک مدت همان سال های اول که وارد سینما شد شنیدم که گرفتاری پیدا کرده و دنبال مواد رفته. صداش کردم و باهاش صحبت کردم که خوشبختانه خیلی زود بی خیال گرفتاری ها شد. اسم هنری علی پارسا را هم خودم برایش انتخاب کردم و اواخر شنیدم که پس از انقلاب برای همیشه به کانادا مهاجرت کرده و در آنجا زندگی می کند. من همواره حواسم به هنرپیشه هایم هست. همین رضا گلزار را اگر نبینم، می داند که حواسم به او هست و مواظبش هستم. البته رضا خیلی زود تبدیل به یک بازیگر حرفه ای شد و می داند چه کار کند.

یک مدت هم با هنرمندان هم دوره خود مانند ناصر ملک مطیعی و بهروز وثوقی و زنده یاد فریدون گله به اختلاف خورده بودید؛ جریان این دعواها چی بود؟

- این ماجراها تمام شده و رفته و دیگر نمی خواهم به آنها برگردم. من در فیلم «بت» با این دو عزیز، ملک مطیعی و وثوقی همکاری داشتم. ملک مطیعی به خاطر بازی در فیلم های جاهلی عادت کرده بود بپرد که در «بت» می خواستم از آن فضا دور شود. مطلب را که به این عزیز گفتم ظاهرا ناراحت شد و اختلافات از آنجا شروع شد.

بابت همین دیگر یادم ماند که کمتر مصاحبه و صحبت کنم. درباره زنده یاد گله هم بعد از آنکه شنیدم بعد از انقلاب جایی نرفته و برای مدتی طولانی در بی خبری و سکوت در متل قو زندگی می کرده، به سراغش رفتم که ببینم چیزی در این مدت نوشته و در دست دارد که متوجه شدم فیلمنامه «کندوی 2» را نوشته است.

فیلمنامه را گرفتم و خواندم و دیدم داستان آن قدیمی است و به درد من نمی خورد، آن را بازگرداندم و در یک صحبت خصوصی با یکی دو نفر از دوستان گفتم فریدون گله هنوز گرفتار گذشته است و به روز نشده است. این حرف به گوشش رسید و باعث کدورت آن عزیز شد. برای همین ترجیح می دهم کمتر حرف بزنم.

شما بعد از فیلم «تاراج» خانه نشین شدید؛ در این مدت کار خاصی می کردید؟

- کار خاصی که نداشتم. من اهل سینما بودم و به غیر از سینما چیز دیگری را نمی شناختم. همان روزها و سال ها تلاش زیادی کردم تا مجوز بگیرم. حرف های زیادی شنیدم. یک آقای بازیگر که دنبال چاپ خاطرات هنرمندان قدیمی افتاده بود در کتاب خود از قول آنها نوشته بود یک فیلمساز قدیمی برای گرفتن مجوز کار گریه کرده است که منظورش من بودم. من هیچ وقت گریه نکردم اما اگر هم کردم برای سینما بوده چون عشق من سینماست. من اقامت آمریکا را داشتم اما نرفتم و در کنار مردمم زندگی کردم.

بعد هم با ساخت فیلم «می خواهم زنده بمانم» برگشتید؛ این فیلم از کجا آمد؟

- زمانی که اجازه کار دوباره گرفتم، یک روز یک پیک موتوری یک دسته گل و سناریو از طرف رسول صدرعاملی برایم آورد که با تریک برای بازگشت دوباره ام آن سناریو را هم داده بود من بسازم که همین فیلم می خواهم زنده بمانم بود. بعد که همدیگر را دیدیم گفت که سناریوی خوبی بود و هر چه کلنجار رفته دیده که من بهتر می توانم بسازمش و برای همین آن را برایم فرستاده بود.

آن وقت چرا در بیشتر آثارتان با سعید مطلبی به عنوان سناریست و نویسنده فیلمنامه همکاری کرده اید؟

- برای اینکه او می دانست من چه می خواهم. سعید بود که به من گفت برای مردم فیلم می سازی. یادم است در اصفهان شبی زنده یاد فردین در یک سینما توسط مردم به شدت تشویق شد، همانجا به سعید گفتم ما هم به اینجا می رسیم؟ گفت با مردم باشی و برای آنها فیلم بسازی به همه جا می رسی که همین هم شد. برای همین به منتقدان می گفتم شما هر جور دوست دارید خط کشی کنید، منتقدان من تماشاگران آثارم و مردم هستند.

سناریوهای ساخته نشده هم دارید؟

- «بله، قبل از «محاکمه» یک سناریوی پلیسی به دستم رسید با عنوان «باند» که کار خوبی بود. سعید آن را بازنویسی کرد اما دیدیم جور نمی شود. داستان یک افسر پلیس بود که به یک باند خلافکار نفوذ می کند. قرار بود نقش افسر پلیس را خودم بازی کنم که در نهایت جور نشد، برای همین قیدش را زدیم و با پیشنهاد سعید مطلبی به دنبال ساخت محاکمه رفتیم که خودش آورده بود. سناریوی باند به درد تلویزیون می خورد که یک سریال خوب و دیدنی بشود.

اشاره به تلویزیون کردید. داستان ساخت قسمت دوم سریال «ستایش» حقیقت دارد که ساخت آن را به شما پیشنهاد کرده اند؟

- این پیشنهاد را دوستان عزیز برادران عرب و داریوش ارجمند عزیز به من داده اند که هنوز جواب نداده و در حال بررسی هستم. (لازم به ذکر است که زنده یاد ایرج قادری در زمان رسیدن پیشنهاد ساخت بخش دوم ستایش از سرطان خود بی خبر بود. در نهایت با نگارش سناریوی دوم توسط سعید مطلبی، قرار شد زنده یاد ایرج قادری در قراردادی با شبکه دوم سیما کارگردانی آن را برعهده بگیرد که اجل مهلت نداد.)

یکی از منتقدان قدیمی سیما تعریف می کرد شما یک بار بریده هایی از آثار سینمایی خودتان را که تیتراژ نداشته و نمی خواستید معلوم شود ساخته شماست برای منتقدان نمایش داده و این فیلم ها مورد تشویق قرار گرفته اند، درست است؟

- (با خنده) این را چه کسی برایتان تعریف کرده است؟ درست گفته. یک دوره ای همان منتقدان جوان که تلاش می کردند با زدن آثار دیگران و حمایت از کارگردان های خودشان اسم و رسمی پیدا کنند را به دفترم دعوت کرده و این بریده فیلم های بی نام و نشان را نمایش دادم. اکثرشان به، به به کردن افتاده و سراغ کارگردان آن را می گرفتند. وقتی گفتم تمام این بریده ها را از فیلم های ساخت خودم درآورده ام مانده بودند چه بگویند.

نظرتان درباره دوبله آثارتان و صحبت کردن چنگیز جلیلوند به جای شما چیست؟

- جلیلوند بهترین دوبلور سینمای آن زمان بود. اکثر تهیه کننده ها و سرمایه گذاران مشتاق بودند که او جای هنرمند نقش اول فیلم شان صحبت کند. مثلا من دوست داشتم برای یک بار هم شده ناصر طهماسب که به جای جک نیکلسون در «دیوانه از قفس پرید» حرف می زد، در یکی از فیلم هایم به جای من هم حرف بزند اما تهیه کننده فقط جلیلوند را می خواست.

من یکسری فیلم دارم که جزو بهترین کارهایم است و جلیلوند در آنها حرف زده. آن زمان اینجور بود. صدا سر صحنه هنوز باب نشده بود. جلیلوند جای بیشتر نقش اول ها صحبت می کرد. یک صدا هم نبود. به قول خودش حنجره اش را فایل بندی کرده و هر هنرپیشه را با گویش همان نقش و فیلم می گفت. سر فیلم «همسفر» که اولین اثر مسعود اسدللهی بود جای دوبلور نقش اول را عوض کردند که خود هنرپیشه حرف بزند که همه چیز خراب شد.

و برای سوال آخر، چقدر سینمای روز را دنبال می کنید؟ مثلا جدایی نادر از سیمین را دیدید؟ (زمان این گفتگو مصادف با اسکار اصغر فرهادی بود.)

- من این فیلم را دیدم. اسکار حق آن بود اما یک سوال که به جواب آن نمی رسم بی توجهی فرهادی به موسیقی آثارش است. یک جا می شود بدون هیچ اشاره و دیالوگی بار فیلم را روی دوش موسیقی گذاشت. آثار قدیمی را ببینید؛ در بیشتر آثار مهم و قابل اعتنا موسیقی حرف اول را زده و بیننده می تواند با توجه به موسیقی فیلم، سکانس بعدی را حدس بزند که چه ماجرایی در راه است.

تعجبم از فرهادی زمانی بیشتر می شود که سینمای او فضای رئال دارد. سینمای واقعیت گو به شدت به موسیقی نیاز داشته و لازم و ملزوم یکدیگرند. این یک سوال من از فرهادی و سوال دومم هم بی توجهی او به لوکیشن است. گاهی اوقات شده که دوربین با زوم روی یک گلدان خشک توصیف می کند که فضای داستان چیست. من تعجب می کنم که فیلمساز بزرگی مثل فرهادی چرا به این جزییات توجه ندارد.

تماشاگران امروز
رازیانه د
رومیس د
ارسال به تلگرام
برچسب ها: ایرج قادری ، کارگردان ، اسکار ، اصغر فرهادی
رازیانه د
رومیس د
رازیانه د
رومیس د
رازیانه د
رومیس د
رازیانه د
رومیس د
رازیانه د
رومیس د
رازیانه د
رومیس د
  • صفحه نخست
  • سیاست
  • بین الملل
  • تاریخ
  • اقتصاد
  • اجتماع
  • فناوری
  • فرهنگ و هنر
  • حوادث
  • ورزش
  • خواندنی ها
  • گردشگری
  • سلامت
  • ویدیو
  • عکس
  • درباره انتخاب
  • |
  • ارتباط با ما
  • |
  • پیوندها
  • |
  • آب و هوا
  • |
  • اوقات شرعی
  • |
  • مجله الکترونیکی
  • |
  • نظرسنجی
  • |
  • جستجو
  • |
  • آرشیو
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به انتخاب است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی و تولید : "ایران سامانه"