پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : در علم سياست، سياستمدار موفق كسي است كه با تدبير از تصميمسازي تا اجرا فرصتسازي كند. كليد واژه موفقيت سياستورزي، فرصتسازي است. اگرچه شرح و تعريف «فرصت» در علم تاريخ و سياست گسترده و متنوع است اما ديپلماسي، شناخت اهرمها و حدود و ميزان امكانات براي توليد «فرصت» است. موازي با شرح «فرصتسازي» همواره از خطر «فرصتسوزي» نقدهاي تاريخي و سياسي شده است. اگر نگاهي به تاريخ اجتماعي و سياسي ايران داشته باشيم دو گزاره «فرصتسازي» و «فرصتسوزي» را در اين مسير و تجربيات تاريخي ما ميتوانيم مشاهده كنيم. تحليلگران تاريخي، فرصتسوزيها را در بيتجربگي، ضعف دانش و شناخت، تا «خيانت» با سرانجامي اسفبار شرح و تفسير كردهاند.
با اين مقدمه نگاهي به خبر روز، «توافق هستهاي» داشته باشيم كه در صدر اخبار و گزارشهاي سياسي قرار دارد. دو روش در نقد تحليلي اين توافق يا تفاهمنامه با شش قدرت بزرگ جهاني ميتوان اتخاذ كرد.
يك روش اين است كه كلمه به كلمه متن طولاني توافق را كه حدود 200 صفحه است، بخوانيم، خطكش بگذاريم و محاسبه كنيم كه چه دادهايم يا قبول كردهايم و چه گرفتهايم و چه به دست آوردهايم!؟ آنگاه مخالف يا موافق آن گرديم. البته براي مسئولين انتخاب اين روش وظيفه است و بايد به جاي قبول كليات در موارد خاص و معين نقد و نظر بدهند.
روش ديگر اينكه با نگاه به تقابل 12 سال گذشته ايران و غرب، باور داشته باشيم كه اين توافق فرصتسازي است كه در بستر تعامل دو طرف و ديپلماسي موفق به دست آمده است. دكتر روحاني رئيس جمهور چند بار در مصاحبهها و سخنراني خود از همه خواسته است براي نقد و ارزيابي عملكرد دولت يازدهم حداقل به «حافظه كوتاه» مدت خود در گذشته مراجعه كنند. كجا بوديم؟ و حالا كجا هستيم؟ اگرچه در نوشته «محك» با عنوان «اعتماد يا توافق» (سهشنبه 9 تير ماه 94) مراحل گذشته مذاكره درباره پرونده هستهاي نوشته شد كه به طور فشرده سه مرحله متفاوت داشت. از 14 مهر 82 تا 24 مرداد 84 از 25 مرداد 84 تا 28 مهر 86 و از 29 مهر 86 تا پايان دوره هشت ساله رياست جمهوري احمدينژاد كه مسئوليت گفتگوها و مذاكره با آقايان حسن روحاني، علي لاريجاني و سعيد جليلي بود و تداوم داشت. دوران هشت سال رياست جمهوري احمدينژاد كه سعيد جليلي مسئوليت مذاكره را درباره پرونده هستهاي ايران داشت، دوره پيچيده و البته طولانياي بود. در اين دوره تنافر ايران و كشورهاي عضو گروه 1+5 وسيعتر و عميقتر شد. فراتر از پرونده هستهاي، ديپلماسي شخص رئيس جمهور (احمدينژاد) كه هر سال در نشست مجمع عمومي سازمان ملل در نيويورك شركت و سخنراني كرد موجب فاصله افزونتر جمهوري اسلامي ايران در ارتباطات بينالمللي به خصوص با آمريكا و اروپا شد. اما درباره پرونده هستهاي ايران در دوران احمدينژاد ـ جليلي ما شاهد اين نتايج شديم؛ ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت سازمان ملل، گشوده شدن اين پرونده ذيل فصل هفتم (تهديد صلح و امنيت جهاني)، وضع تحريمهاي بيسابقه از سوي آمريكا و اتحاديه اروپا عليه ايران، كاهش نزديك به نيمي از صادرات نفت، كاهش بيش از نيمي از درآمدهاي ارزي كشور و ايجاد مشكلات فزاينده در انتقال پول نفت صادراتي به دليل تحريمهاي بانكي و ...
دولت يازدهم به رياست دكتر روحاني در حالي ميراثدار اين پرونده شد كه دولتهاي نهم و دهم به رياست جمهوري احمدينژاد در پايان، كشور را در تحريم كامل تحويل داد.
آمريكا در آن دوره هشت ساله احمدينژاد، موفق شد تا پنج كشور قدرتمند جهاني (روسيه، چين، انگليس، فرانسه و آلمان) را با طرحهاي خود براي اجراي روش صعودي منحني تحريمها همراه و همسو سازد. هدف طرح تحريمهاي آمريكا محاصره ايران در بركهاي مسدود بود و گام به گام اجرا گرديد.
دوره جديد (دولت روحاني) با مجوز رهبر انقلاب براي انجام مذاكرات مستقيم با آمريكا (23 مهر 92) آغاز گرديد. مسئوليت مذاكره درباره پرونده هستهاي به وزارت خارجه (با مديريت مستقيم وزير امور خارجه) سپرده شد. تيمي متشكل از ديپلماتهاي وزارت خارجه، كارشناسان سياسي، حقوقي، مالي و اقتصادي و امنيتي فراهم آمد. در اوج «فرصتسوزي» ناشي از كارنامه دولت نهم و دهم به رياست احمدينژاد، به سرعت اين تيم با ديپلماسي فعال، مرحله به مرحله فرصتسازي كرد.
ديپلماسي فعال به رياست ظريف وزير خارجه با دستيابي به توافق در مذاكره با گروه 1+5 اجراي طرح بستن بركهاي محدود و مسدود براي جمهوري اسلامي ايران را شكست. ديپلماسي دولت روحاني به جاي فرصتسوزي به روشني فرصتسازي كرده است كه در آينده نزديك نتايج آن در تنظيم روابط با كشورها، چه در سطح منطقهاي يا بينالمللي ديده خواهد شد.
از نظر نگارنده متن 200 صفحهاي توافق براي هر دو طرف، «فرصتسازي» است كه اگر اجرا گردد نقطه عطف تاريخي خواهد بود كه تأثير مثبت آن در حوزه خاورميانه و در روابط بينالملل آشكار خواهد شد. از تاريخ بايد آموخت كه مهمترين آموزش آن اين است كه فرصتسازي را به فرصتسوزي سوق ندهيم.
*ابوالقاسم قاسمزاده