arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۲۰۰۸۴
تاریخ انتشار: ۳۵ : ۱۳ - ۲۰ مرداد ۱۳۹۴

ظريف: ارتش اشغالگر مردمسالاري نمي آورد

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 روزنامه جمهوريت ترکيه مقاله محمد جواد ظريف وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران را با عنوان «با ارتش اشغالگر دمکراسي نمي آيد»، در صفحه نخست شماره امروز سه شنبه خود منتشر کرد.

جمهوريت با اشاره به اينکه وزير امور خارجه ايران مي گويد افراط گرايي متکي به خشونت، نه تنها خاورميانه بلکه تمام بشريت را تهديد مي کند، افزود ادامه اين مقاله را که مربوط به چگونگي پيدايش داعش است، بعدا منتشر خواهد کرد.

به نوشته جمهوريت، دکتر ظريف در اين مقاله نوشته است:

افراط گرايي خشونت طلب احتمالا حادترين چالشي است که نه تنها منطقه خاورميانه بلکه در واقع تمامي جهاني را که در آن انواع مخاطرات مرز نمي شناسند، تهديد مي کند.

اين تهديد بزرگ که تا کنون مسبب ويراني هاي عظيمي در عراق و سوريه شده، سايه شوم خود را بر چهار سوي منطقه گسترده است. فراگير بودن افراط گرايي و دعاوي جهاني اش تا کنون روشن ساخته که چه آثار مخربي مي تواند براي محيط ژئوپليتيک و امنيتي، نه تنها در منطقه ما، بلکه در بسياري از ديگر مناطق جهان داشته باشد.

جناياتي که تاکنون توسط افراطيون صورت گرفته و تلاش خشونت بار آنها در جهت تخريب و تصفيه قومي در سوريه و عراق جهان را تکان داده است. حملات تروريستي در اروپا توسط دسته جات وابسته به القاعده، آنچه که به 'کشتار باگا در 2015' توسط بوکو حرام شهرت يافته، حمله تروريستي در موزه ملي تونس، اقدام انتحاري عليه غير نظاميان در جلال آباد افغانستان، بريدن سر 21 مسيحي قبطي مصري در ليبي و کشتار تکان دهنده 147 دانشجو در کنيا تنها در ماههاي اخير ابعاد رو به گسترش تهديدي را که از ناحيه افراط گرايي خشونت طلب منشاء مي گيرد، بيش از پيش روشن کرده است.

اين پديده براي نخستين بار در دوره بعد از تجاوز شوروي به افغانستان که به شکل گيري القاعده و طالبان منجر شد، مورد توجه قرار گرفت و با تهاجم آمريکا به عراق و شکل گيري دسته جات متنوع وابسته به القاعده در آن کشور و نهايتا پيدايش داعش ابعادي تازه به خود گرفت.

جنايات گسترده از جمله قتلها، تجاوزات جنسي، تغيير دين اجباري، شکنجه و برده کردن انسانها که بيشرمانه توسط داعش در شبکه هاي اجتماعي تبليغ نيز مي شود، نوع و دامنه تهديدات ناشي از اين گروه را نمايان کرده است.

عضو گيري داعش از 90 کشور در اقصا نقاط جهان، از جمله 'دمکراسيهاي' صنعتي غربي، يکي از نشانه هاي هشدار دهنده اي است که از سوءجريانات ساختاري و اجتماعي بسياري حکايت دارد. گرايشهاي تکفيري اين گروه تروريستي به آن اجازه داده است تا براحتي تهاجم عليه شمار رو به تزايدي از اقشار اجتماعي را توجيه کند و حتي به آن ببالد و آنها را هدف قتل و غارت و بردگي قرار دهد.

حتي جنايات آنها از اهداف اوليه شان نيز فرا تر رفته و دامن اعضاي ديگر گروههاي تکفيري رقيب را نيز گرفته است.

اقدام دو گروه داعش و جبهه النصره در بريدن سر اعضاي يکديگر، در موارد متعددي گوياي چنين گرايشي در اين گروه هاست. در يکي از اين موارد در مارس 2014، جنگ بين اين دو گروه در شمال سوريه بيش از يک هزار کشته بر جاي گذاشت.

تخريب نظام مند مساجد تاريخي، بقاع متبرکه، کليساها، مقابر باستاني و معابد و بي حرمتي به آنها و نيز تخريب بي محاباي آثار باستاني که معرف ميراث غني فرهنگي منطقه است، نشان مي دهد که اين افراطيان چگونه آينده اي براي منطقه در ذهن دارند.

جنايات عظيمي که عليه ايزديها صورت گرفت، گوياي رفتار افراطيان و برنامه هاي شوم آنها در مورد اقليتها است.

قتل عام 1700 دانشجوي افسري نيروي هوايي عراق در تکريت در ژوئن 4014 و استفاده از شبکه هاي اجتماعي براي نمايش اين جنايت بزرگ و افتخار به آن نشان داد که اگر مردم عراق قادر به شکست اين افراط گرايان نشوند، چگونه آينده اي در انتظارشان خواهد بود.

اين اعمال در حکم حملاتي تمام عيار و همه جانبه عليه ساختار اجتماعي منطقه و ميراث غني، متنوع و افتخارآميز آن است.

افراط گرايي خشونت طلب از کجا نشات گرفته است؟

ارزشهاي انساني مانند عطوفت، عشق به هم نوع، صبوري، بردباري و بخشش همواره از اجزاي بنيادي پيامي بوده اند که همه مذاهب، بويژه اسلام، همواره در طول تاريخ سعي در اشاعه آنها داشته اند.

با اين حال، در طول بيش از دو قرن گذشته يک گروه کوچک از عوام فريبان با سوابقي مشکوک و به بهانه پيراستن دين، شروع به ارائه چهره اي مسخ شده و غير واقعي از اسلام کرده اند.

آنها با هدف نيل به اهداف سياسي و پيشبرد دستور کار کوته بينانه خود، در جهت قلب پيام اسلام وتحريف تعاليم ديني کوشيدند و تلاش کردند تا رحمانيت و عطوفت را از دين بزدايند. بر اين مبنا، جماعت تکفيري و پيروانشان بيش از پيش به آنهايي که با چنين تفسيري از دين همراه نشدند، سخت گرفتند و آنان را 'خارج از دين' شمردند.

آنها بر مبناي چنين تفاسير بي پايه اي، اقدام به رد و نفي روايتهاي غير همسو با نظرات خود کردند و به تکفير همه کساني پرداختند که يا اعتقادات متفاوتي داشتند يا به يک گروه جمعيتي متفاوت متعلق بودند.
آنها مدعيند که تنها خود درک درستي از اسلام دارند و تمامي حقيقت يک جا در تملک آنها است.

چنين نگرشي جوهره تکفيرگرايي است، و به باور من معضلات کنوني در منطقه و افراط گرايي موجود از چنين نگرشي ريشه گرفته اند.

تا هنگامي که چنين تفسيري از دين به گروه کوچکي از معتقدان به آن محدود بود، اين معتقدان مي توانستند و مي توانند نظرات خود را داشته باشند.

مشکل زماني رخ نمود که کساني برخوردار از ثروت و قدرت عهده دار اشاعه اين تفاسير جاهلانه در کشورهاي اسلامي دور و نزديک و تحميل آن به مردم در جوامع فقير به مدد پول و تبليغات شدند.

اين بار الويت اين جمع ثروتمند و نيرومند ديگر 'خلوص ديني' نبود، بلکه اقدامات آنها بر مبناي اهداف سياسي خاص و پاره اي محاسبات راهبردي کوته نظرانه صورت مي گرفت.

بدين ترتيب با کمال تاسف، افراد و گروههايي که به واسطه شرايط اجتماعي و اقتصاديشان در برابر ايدئولوژي هاي افراطي آسيب پذير بودند، جذب شدند.

از سوي ديگر، در حالي که اکثريت کساني که به تفاسير تکفيري اعتقاد دارند، همواره از توسل به زور براي اشاعه و اعمال نظراتشان اجتناب کرده اند، اما برخي از آنها دست به اسلحه بردند و حتي در مواردي بر عليه بانيان خود نيز شوريدند. درست در اين نقطه اي بود که افراطي گري خشونت طلب متولد شد.

دور باطل مداخله خارجي، افراط و بي ثباتي منطقه اي ضمن اينکه جستجوي ريشه هاي داعش و شرکا در سير تاريخي تفاسير مسخ شده از اسلام به شرح فوق ضروري است، در عين حال بايد به نقش مهم تحولات خونين عراق در يک دهه اخير در شکل گيري و رشد گروههاي افراطي موجود نيز توجه داشته باشيم.

مداخلات سياسي و نظامي در جهان اسلام، بويژه در دهه 2000، شرايط دشواري را موجب شد،زمينه بسيار مساعدي براي عوام فريبان افراطي ايجاد کرد، به تندرو ترين افراد در بين آنها امکان داد تا بر سايرين غلبه کنند و به اين ترتيب، امکان شکل گيري گروههاي افراطي خشونت طلب فراهم آمد.

داعش يک پديده جديد نيست.

اکنون اجماع وجود دارد که افراطيون خشونت طلب از بهم ريختگي عراق در دوره اشغال اين کشور توسط آمريکا بهره برده اند. گروهي مانند داعش که از فروپاشي و آشوب تغذيه مي کند، به مدد بي ثباتي ها و آشوبهايي که بعد از حمله آمريکا به عراق در 2003 رخ داد، رشد کرد.

افراطيان همچنين در جريان بحران سوريه و به کمک حمايت هايي که از افراد، محافل و دولت هايي در درون منطقه دريافت کردند، فضاي مناسبي به دست آوردند، آرماني جعلي سر هم کردند و به ديوهايي تبديل شدند که اکنون حتي در مواردي بانيان و حاميان خويش را نيز تهديد مي کنند. فراخوان فرامرزي آنها به جوانان محروم و بي هدف در کشورهاي عربي بعد از شکست نسبي 'بهار عربي' و نيز در کشورهاي غربي به آنها امکان داد تا صفوف خود را تقويت و به سرعت رشد کنند.

مداخله نظامي به همراه تلاش هاي خام براي مهندسي اجتماعي جوامع خاورميانه، منعکس کننده عمق توهم زدگي در سياست گذاريهاي آمريکا و برخي از ديگر قدرتهاي غربي در قبال منطقه بود.

آنچه که به اصطلاح 'ابتکار خاورميانه بزرگتر' خوانده مي شد و هدف آن مهندسي جوامع خاورميانه از نظر اجتماعي و سياسي با هدف نهايي صدور 'دمکراسي' بود، چارچوب تئوريک براي مداخلات نظامي را فراهم کرده بود.
اين 'ابتکار' موجب مقاومتي شديد در سطح منطقه شد و تنها توانست بي ثباتي گسترده تري را در پي داشته باشد.

واضعان اين طرح ناتوان از درک اين مهم بودند که نه دمکراسي را مي توان با توسل به قوه قهريه به يک ملت تحميل کرد و نه دمکراسي مي تواند تحت حکومت يک ارتش اشغالگر در يک جامعه شکل گيرد. خساراتي که در جريان تلاش براي به اجرا درآوردن اين طرح خيال پردازانه به عراق و منطقه وارد شد، به قدري گسترده و عميق بوده که سالها تلاش براي جبران آن نتايج چنداني در پي نداشته است.

هدف اين سياستها که بر پايه جهل کامل نسبت به پويايي ذاتي منطقه شکل گرفته بودند، اين بود که يک مدل کاملا بيگانه با ويژگي هاي منطقه و متضاد با سنتها، فرهنگها و راه و رسم زندگي جوامع بومي را بر آنها تحميل کند.

بي ثباتي هاي ممتدي که از اين رهگذر در شماري از جوامع در منطقه حادث شد، زمينه قدرت گرفتن افراطيان خشونت طلب را فراهم آورد و يک دور باطل را موجب شد که در آن اشغال خارجي و افراطي گري يکديگر را تقويت کردند، به نحوي که افراطيون از شکافهاي اجتماعي و فرهنگي ايجاد شده تغذيه شدند. پيش بيني چنين وضعي چندان دشوار نبود.

من در يک سخنراني در شوراي امنيت در 17 فوريه 2003 خاطر نشان ساختم 'امروزه، دامنه بي ثباتي در منطقه و عدم اطمينان نسبت به آينده در عراق وراي تصور ما است. با توجه به شرايط جامعه عراق و نيز نظر به وضعيت در کل منطقه، نقاط ابهام بسيار زياد است و هيچ يک از طرفها نمي توانند با هيچ درجه اي از قطعيت اين ابهامات را از قبل در محاسبات خود در نظر بگيرند. اما يک خروجي تقريبا مسلم است و آن اينکه افراطي گري از اين ماجراجويي غير مسئولانه در عراق سود بسيار خواهد بود.'

امروزه، هيچ کس نمي تواند انکار کند که افراطيون و تروريست ها در حال حاضر بسيار قوي تر از آنچه هستند که سران عوام فريبشان در سال 2001 قادر به تصور آن بودند و در مناطق بيشتري در خاورميانه دست به عمليات مي زنند.
منبع: ایرنا
نظرات بینندگان