پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
رسم نوشتن نامه به شخص رئیسجمهور و طرح خواسته با او، اگرچه عمری طولانیتر از دولتهای نهم و دهم دارد اما در دوران محمود احمدینژاد به آن دامن زده شد و برای دولت یازدهم چونان یک میراث باقی ماند. حالا حسن روحانی در جدیدترین اظهارنظر خود به درخواستهای مردم و نامههای آنها اشاره کرده و گفته است: «مدیران اجرائی رسیدگی پاسخگویی به درخواستهای مردم را در صدر برنامهها قرار دهند».
«عباس عبدی»، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با «شرق» هشدار میدهد پاسخگویی به مطالبات جامعه نباید به شیوههای پوپولیستی انجام شود.
پاسخگویی به مطالبات جامعه چگونه میتواند از آفت پوپولیسم در امان بماند؟
در ابتدا لازم است تأکید کنم پاسخگویی به مطالبات جامعه و درخواستهای مردم یکی از ویژگیهای مهم نظامهای سیاسی مدرن است. نباید پاسخگویی را با پوپولیسم اشتباه گرفت، درعینحال پاسخگویی میتواند به شیوههای پوپولیستی انجام شود؛ مثل اینکه کسی راه بیفتد و از مردم نامه بگیرد و بعد هم معلوم نشود که این نامهها موضوعش چه بود، به کجا رفت و چگونه پاسخ داده شد؟ و از همه مهمتر اینکه چرا به مرجع اصلی داده نشده است؟ این حتی یک شیوه پوپولیستی هم نیست، یک کلاهگذاری آشکار است.
چرا این شیوه پوپولیستی است؟ بخشی از مردم به این دلیل به شخص رئیسجمهور نامه مینوشتند که از پاسخگویی نهادهای مسئول ناامید بودند.
اولا وظیفه رئیسجمهور، اداره دولت است و درباره دولت سابق نیز خود رئیسجمهور به این نامهها پاسخ نمیداد، شاید اندکی از آنها را به نهادهای مسئول ارجاع میداد. پس وظیفه دولت این است که کار خود را براساس مطالبات مستقیم مردم راه بیندازد، نه آنکه رئیس دولت نامه بگیرد و بعد بدهد به اداره مربوط. مثل لقمه را دورسر چرخاندن است! این یک حرکت نمایشی است که شما به نهادی که وظیفه و مسئولیت دارد مجددا دستور انجام وظیفهاش را بدهید. آن نهادها هم معمولا به این درخواستها پاسخ نمیدادند. از اینجا به موضوع دوم میرسیم. ببینید مردم باید از حقوق و مسئولیتهای خودشان آگاه باشند. مردم باید بدانند چه حقوقی دارند و از طریق چه نهادی میتوانند آن را مطالبه کنند. مردم باید بدانند چه مطالبهای را از چه طریقی پیگیری کنند. از طرف دیگر آن نهاد هم باید خواستهای قانونی مردم را برآورده کند و درخواستهایی را نیز که نمیتواند براساس قانون مرتفع کند با ذکر دلایل مشخص قانونی رد کند. امروز اتفاقا نیازها و مشکلات مردم بیشتر از گذشته است و باید این نیازها از طریق سازوکارهای مشخص مطرح و پاسخ داده شود اما نامهنوشتن به شخص رئیسجمهور یک کاغذبازی صوری و نمایشی مضحک است که در آن که میلیونها نامه را در گونی جمع کنند.
از طریق چه سازوکارهایی؟
یکی از این راهها نشریات است که مطالبات مردم را منعکس میکنند. از طرف دیگر احزاب و سایر نهادهای مدنی میتوانند بخش عمدهای از مطالبات را پیش بکشند و برای رفع آنها با نهادهای مسئول چانهزنی کنند. یک اتاق بازرگانی برای طرح مطالبات بخش خصوصی کافی است، یک اتاق اصناف برای مطرحکردن درخواستهای همه اصناف کافی است، یک اتاق کشاورزی برای رساندن صدای کشاورزان به گوش مسئولان کفایت میکند. سمنهای زیستمحیطی، خیریه، آسیبشناسی و... را در نظر بگیرید، با فعالشدن این نهادها چندمیلیون خواسته و مطالبه منفرد کم خواهد شد. از طرف دیگر ایجاد چنین تحرک اجتماعی باید همراه با پاسخگویی شفاف باشد؛ یعنی قبول یا رد یک خواسته باید با ذکر دلایل آن به مردم منتقل شود. در واقع به جای این کارها بهتر است دولتها سازوکار پاسخگویی خود را مشخص کنند و پیش از هرچیز به همین نقدها و خواستههایی که در مطبوعات نوشته و از سوی نهادهای مدنی طرح میشود، پاسخ گویند.