پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
زمین خواری ها و کویرخواری ها این روزها دیگر دارد آرام آرام تبدیل به شنیده های روزمره میشود. اگر دو سال پیش بابک زنجانی موردی یگانه محسوب میشد که معلوم نبود پول ایران کجاست ، اكنون از ماجراهای سپرده گذاشته شدن کویر لوت تا فروخته شدن فرودگاه متروکه و گم شدن دکل نفتی و ماجرای زمین خواری گسترده در گردنه حیران را شاهد هستيم.
به گزارش قانون، اکنون نوبت به تبریز و فضای سبز آن رسیده است. اگر در گردنه حیران و دور از چشم شهرنشینان و زیرگوش مدیران کشور هزاران کیلومتر از زمین به تصرف در آمد و ویلاهایی ناگهان در یکی از زیباترین منابع طبیعی ایران سبز شد این بار در تبریز و با مجوز رسمی بیش از 3 میلیون متر مربع از فضای سبز شهری تغییر کاربری داده شده و در روند تراکم فروشی قرار گرفته است.
شوق درآمدزایی این بار به سراغ فضای سبز کشور رفته و طی 8 سال ، حدود 364 هکتار از فضای شهری نابود شده است. جنون ساخت و ساز سبب شده بسیاری از فضاها که برای خدمات شهری باقی مانده بود هم با ترفندهای گوناگون تغییر کاربری پیدا کنند و «فضاهای سبز» به «کاربری تجاری و مسکونی» بدل شوند.
با فرمان خودکفایی شهرداریها و تعدیل ساختاری و کوچک سازی دولت در اوایل دهه 70 خورشیدی، روی آوردن شهرداری کلانشهرها به درآمد حاصل از فروش تراکم مازاد آغاز شد.این شیوه کسب درآمد ناپایدار و نامشروع در مرحله اول در تهران و سپس در دیگر شهرها پیاده شد و بعد از چندسال، همچون ویروس به سایر شهرها سرایت کرد.جنون ساخت و ساز سبب شد بسیاری از فضاها که برای خدمات شهری باقی مانده بود هم با ترفندهای گوناگون تغییر کاربری پیدا کنند و «فضاهای سبز» به «کاربری تجاری و مسکونی» تبدیل شوند.
حال از تبریز، این شهر تاریخی که گویا چند سال قبل از دید مجله سازمان ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی بهترین شهر برای سکونت در ایران شناخته شده بوده، خبر میرسد که در دوره هشت ساله دولت پاکدست محمود احمدی نژاد، پاکسازی عظیم و قابل توجهی در کاربری فضای سبز، جنگلکاری و باغ صورت گرفته، تا به جای تبریز مه آلود سالهای دور، تبریزی دودآلود را در این سالها داشته باشیم.فقط ۳۶۴ هکتار از اراضی داخل محدوده طرح تفصیلی تبریز طی تاریخ14/10/84 تا 5/6/92توسط کمیسیون ماده ۵تبریز از کاربری فضای سبز، جنگلکاری و باغ به کاربریهای تجاری- مسکونی و خدمات عموميو ۲۹/۶ هکتار به تجاری و ۲۶۷ هکتار به مسکونی تغییر یافته.
در حالی شاهد نابودی سه میلیون و ششصد و چهل هزار مترمربع فضای سبز و تبدیل آن بهحجم انبوه و متراکمياز ساختمان هستیم که بنا بر آمار، جمعیت تبریز در سال ۱۳۹۰ خورشیدی بالغ بر 988/494/1نفر بوده. یعنی با توجه به اینکه فضاهای سبز ریههای یک شهر هستند، با این حساب میتوان گفت در این هشت ساله از هر شهروند تبریزی به طور متوسط نزدیک به5/2مترمربع فضای سبز شهری دزدیده شده است و با توجه به حجم گسترده تخلفات، شورایعالی شهرسازی نیز به این مسئله ورود کرده است.10 سال پیش یعنی زمانی که هنوز این حجم عظیم تخریب ریه شهر اتفاق نیفتاده بود، مدیر كل وقت محیط زیست آذربایجان شرقی، تبریز را دومین شهر آلوده كشور اعلام کرد که روز به روز آلودگی آن افزایش مییابد.
بنا بر گفته کارشناسان اقلیمشناسی، شهر تبريز يكي از شهرهايي است كه بر اثر عوامل متعدد ازجمله وارونگی دما، آلايندههاي ثابت(تاسيسات صنعتي، غذايي، نيروگاه و خانگي)، متحرك (وسائط نقليه موتوري) و توپوگرافي (حصار كوهستاني از سه طرف) در بسياري از روزها و ساعات، هواي آلوده دارد. با این اوصاف و در چنین شرایطی تمرکز مدیریت شهری باید بر ایجاد فضای سبز بیشتر به عنوان یک ضرورت برای بقای شهر و سلامت مردم باشد ولی صد افسوس که مدیریت شهری در آن بازهزمانی سمت و سویی دیگر داشته است.
تراکمفروشی و تغییر کاربری در شهری چون تهران به پدیدهای رایج بدل شده و عوارض آن هم قابل مشاهده است. در این سیاست درآمدزایی غلط به جای درآمدزایی پایدار از ساده ترین راه پول درآوردن یعنی تراکم فروشی و در واقع فروش شهر استفاده میکنند. جای تأسف است که ساختار کمیسیون ماده 5 که بهعنوان ابزاری برای انعطاف عاقلانه و منطقی طرحها تعریف شده، به دستاویزی برای کسب درآمد و تضییع حقوق مرم بدل شود.