arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۲۹۰۵۵
تاریخ انتشار: ۰۲ : ۱۸ - ۱۵ مهر ۱۳۹۴

روایتی از حضور سید حسن نصرالله در کربلای5

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 سردار علی محمد اسدی فرمانده گردان حضرت زینب (س) در دوران دفاع مقدس گفت: کارشناسان نظامی می‏گویندجنگ جهانی دوم 6سال طول کشید و مهماتی که در جنگ جهانی دوم استفاده شد با عملیات کربلای5 برابری می کند، سید حسن نصرالله که خودش از رزمندگان کربلای 5 بود و فرمانده جنگ 33روزه بوده می‏گوید جنگ 33روزه لبنان به یک شب عملیات کربلای 5 نمی‏رسد.

به گزارش خبرگزاری دفاع پرس، سردار علی محمد اسدی در شانزدهمین نشست نقد و بررسی کتاب "چتربازی در امواج"  گفت: در عملیات کربلای 5 موانع بسیاری در مقابل غواصان خط شکن برای شروع عملیات وجود داشت عراقی‏ها سلاح قناصه داشتند و روی سلاح‏هایشان دوربین مادون قرمز نصب بود و بعد از گذر نیروهای مستقر عراقی، میل گردهای 18 به هم جوش داده بودند که ما به آن می‏گفتیم خورشیدی و یا هفت هشتی چون به شکل این اعداد بود و بعد از گذشتن از این دو مانع غواصان به دژ شکست ناپذیر شلمچه می‏رسیدند که سه مترو نیم ارتفاع داشت و عرض آن دژ 6متر بود و وسطش را عراق کانال بتن آرمه زده بود و در آنجا عراقی‏ها با فاصله هر 10 متر سلاح دوشکا کار گذاشته بودند سلاحی که با آن هلی کوپتر می‏زدند.

فرمانده گردان حضرت زینب (س) در زمان جنگ افزود: چند روز قبل از عملیات شهید غلامرضا کیان پور رفت تا روزنه‏ای برای عملیات پیدا کند و بعد 4روز با پیکری بی حال برگشت و گفت روزنه‏ای برای نفوذ به این دژ پیدا کردم، همه فرماندهان گفتند وجود این روزنه محال است و شهید کیان‏پور دستمالی گذاشت رو میز و با چهره‏ای مظلومانه به آقای فضلی گفت این خاک دژ شکست ناپذیر شلمچه است که خودم آن را آوردم.

وی افزود: فرماندهان متقاعد شدند و این نقطه شروع و امید برای آغاز عملیات غرور آفرین کربلای 5 شد. و غواصان و شهدایی همچون شهید شاعری و هم رزمانش با وجود چنین موانعی وارد این عملیات شدند. شب عملیات در منطقه سکوت رادیویی برقرار بود بعضی بچه‏ها مثل شب عاشورا شوخی می‏کردند و بعضی در حال نجوا بودند. ساعت 2بامداد بود که فرمان عملیات صادر شد بسم الله الرحمن الرحیم رزمندگان پرتوان اسلام، سربازان امام زمان(عج) یاران خمینی با رمز «یا فاطمه الزهرا و یافاطمه الزهرا و یا فاطمه الزهرا» به قلب کفر صدامی بزنید.

امام گفت حسینی بجنگید

این رزمنده دفاع مقدس در ادامه گفت: اما «گروهان نصر» با فرماندهی شهید «علیرضا آملی»، که «شهید شاعری» نیز در آن گروهان بود به قلب دشمن زدند، غواص‏ها رفتند اما هرچه زدند به در بسته خوردند و یکی یکی به شهادت می‏رسیدند صدای بیسم آمد شهید آملی فرمانده گروهان می‏گفت ما نمی‏توانیم دژ بشکنیم باید برگردیم. گفتند بگذارید از امام استعلام بگیریم، امام فرمان دادند و آقای فضلی به شهید آملی گفت امام دستور دادند به فرزندانم بگویید حسینی بجنگند.

وی ادامه داد: خداوند شاهد است نیم ساعت پس از فرمان امام صدای الله اکبر بچه‏های غواص روی دژ شلمچه طنین انداز شد و پرچم «لااله الاالله» را بر فراز دژ شلمچه نصب کردند و عراقی‏ها یکی پس از دیگری سنگرها را رها می‏کردند. رئیس دفتر صدام می‏گوید دیدم آقای ریئس جمهور در کاخ ریاست جمهوری دائم درحال قدم ‏زدن است و فریاد می‏زد الله اکبر از دست یاران خمینی، الله اکبر، اگر جلوی نیروهای خمینی را نگیریم فردا صبح در بصره هستند و با برافروختگی ادامه داد من اطلاعات و عملیات شوروی و سلاح‏های شیمیایی آلمان و پول نفت عربستان و هواپیماهای فرانسه را آوردم اما شما بی‏عرضه‏ها نمی توانید جلو بسیجی‏های خمینی را بگیرید؟؟وزیر بهداری صدام گفته بود این بسیجی‏ها نیروهایی هستند که آموزش درست و حسابی ندیدند اما آن‏ها رهبری دارند که بر قلبشان حکومت می‏کند

سید حسن نصرالله از رزمندگان کربلای 5 بود

وی با اشاره به نظرات برخی از صاحب نظران درباره عملیات کربلای 5 گفت: کارشناسان نظامی می‏گویندجنگ جهانی دوم 6سال طول کشید و مهماتی که در جنگ جهانی دوم استفاده شد با عملیات کربلای5 برابری می کند، سید حسن نصرالله که خودش از رزمندگان کربلای 5 بود و فرمانده جنگ 33روزه بوده می‏گوید جنگ 33روزه لبنان به یک شب عملیات کربلای 5 نمی‏رسد. و حضرت آقا می‏گوید شب‏های کربلای 5 شبهای قدر این انقلاب است، انس با آن انسان را وارسته می‏کند و هرکس آن را به فراموشی بسپارد از اردوگاه انقلاب اسلامی خارج شده است و رزمندگان ما کربلا را در کربلای 5 مشق کردند.

برگشتیم گریه امان تمام بچه را بریده بود و آهنگران شعر «ای از سفر برگشتگان»را می‏خواند و بچه‏ها دور خیمه‏ ها و چادرها حلقه می‏زدند و چادر هرکس که شهید شده بود را جمع می کردند.

اکثر رزمندگان دارالشهدای تهران توسط شهید شاعری آموزش دیدند

مجتبی پناهی از همرزمان شهید شاعری در این برنامه گفت: شهید شاعری به دلیل اینکه خدمت سربازی رفته بود و از روزهای ابتدایی جنگ در جبهه به عنوان بسیجی حضور داشت به مسائل نظامی واقف بود به طوری که در منطقه بعنوان «جواد چریک» شناخته شده بود و ایشان از ورزشکاران شاخص منطقه در رشته کاراته بودند.

این قاضی دادگستری در ادامه گفت: ایشان مربی آموزش منطقه بودند و تعداد بی شماری از رزمندگان منطقه 17 «دارالشهدای تهران» تحت نظر ایشان آموزش دیدند و تمامی پست‏ها و ایست بازرسی‏هایی که درمنطقه می‏ گذاشتیم را هر شب سرکشی می‏کرد و جوانان و نوجوانان زیادی به خاطر برخورد خوب و دوستانه او جذب بسیج می‏شدند.

محمد جواد جبلی دیگر همرزم شهید در ادامه گفت: در عملیات کربلای 5 حاج محمد کوثری به من گفت برو فرماندهان گردان‏ها را برای جلسه‏ای بیاور، با ماشین رفتیم و دوستم جواد واعظی که در کنارم نشسته بود با اصابت خمپاره‏ای به عقب ماشین شهید شد و من هم کمی مجروح شدم و به همین دلیل به تهران برگشتم.

وی ادامه داد: در راه بازگشت در قطار از غواص‏های مجروح شنیدم که جواد چریک هم شهید شد گفتم کدام جواد گفتند شاعری و اولین نفری بودم که خبرشهادت جواد را برای خانواده شهید آوردم و توفیقی بود که اکثر شهدای محل را دفن می‏کردم و جواد شاعری را هم خودم دفن کردم.

در بخش دیگری از این برنامه محمد علی گودینی نویسنده کتاب چتربازی در امواج و یوسف قوجق نویسنده و منتقد دفاع مقدس به بحث و نقد و بررسی پیرامون کتاب پرداختند در پایان این برنامه منوچهر زینتی پور از دیگر همرزمان شهید شاعری نیز دقایقی از شخصیت این شهید صحبت کرد.

شهید جواد شاعری از غواصان لشکر 10 سیدالشهدا (ع) بود که در عملیات کربلای 5 با اصابت دوشگا به صورتش شرف شهادت نایل آمد.
نظرات بینندگان