پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : اين روزها همه درباره نوكيسگي حرف ميزنند، پديدهاي كه ميگويند در جامعه ايراني زياد شده و خطرناك است. از احمد پورنجاتي درباره اين موضوع سوال پرسيديم و اينكه اين نوكيسگي از كجا ميآيد و چطور بايد درمان شود.
نوكيسگي نمايش دارايي و برخورداري از ثروت است و تظاهر به اين دارايي به هرقيمتي. پديدهاي كه شايد بررسي ميداني مشخصي درباره آن صورت نگرفته و با آمارها نميتوانيم بگوييم كه شاخص آن افزايش پيدا كرده، اما با اتكا به آنچه در جامعه ميبينيم؛ اصل وقوع آن غيرقابل انكار است. اين پديده در برهههاي مختلف زماني، گريبان جامعه ايراني را گرفته و حالا اين روزها دوباره به جامعه بازگشته است. جامعهاي كه در سالهاي اخير تحت فشارهاي مختلف اجتماعي و اقتصادي بوده و بخشي از آن به اين نتيجه رسيده كه بهتر است با گزافهگويي درباره سطح دارايي و نمايش برخورداري از ثروت، زندگي خود را به شكل غيرواقعي به نمايش بگذارد.
نوكيسگان با اين نوع چهرهنمايي و رفتار در فضاي اجتماعي، احساس ميكنند كه به مطلوبهاي خود رسيدهاند و ميتوانند برداشتهاي سودجويانه خود را داشته باشند. اينچنين است كه فراگيري نوكيسگي، پديدهاي بسيار خطرناك و نگرانكننده است. اين فراگيري ميتواند از نظر فرهنگي تاثيرات مخربي داشته باشد و اخلاق اجتماعي را تغيير دهد. چون به شكل اپيدميك بر اقشار مختلف جامعه تاثير ميگذارد و شبيه يك ويروس منتشر و باعث ميشود بعد از مدتي به جاي ارزشهاي واقعي، بخشي از جامعه با اتكا به ارزشهاي غيرواقعي و حتي دروغين، امور زندگي خود را پيش ببرند و ارزشهاي غيرواقعي به جاي ارزشهاي واقعي بنشيند.
با فراگيري چنين راه و روشي در زندگي مردم، بعد از مدتي راه و روش و سيماي اكثر زندگيها شبيه به يكديگر ميشود و توانمندي معيشتي نه براساس واقعيت كه براساس آنچه نوكيسگي باب كرده خود را نشان ميدهد. و از آنجايي كه اين مدل رفتار هيچ حد و مرزي و ترمزي هم براي آن وجود ندارد، مردم در يك مبارزه اجتماعي با سوژه خودنمايي غيرواقعي قرار ميگيرند كه آسيبرسان و مشكلزاست. اتفاق بيساماني كه به تعبير دقيقتر اغتشاش در الگوي مطلوب زندگي تعريف ميشود و بهمريختگي در ساختار طبيعي لايههاي اجتماعي. در پيدايش چنين پديدهاي، دو عامل مهم وجود دارد؛ نخستين عامل همان جنبه شخصي و فردي و روانشناسي اجتماعي افراد است و عامل دوم، سياستهاي مديريتي. در ١٠سال گذشته، سياستهاي مديريتي به سمت حذف طبقه متوسط جامعه و ايجاد طبقاتي با اسامي تازه پيش رفته. دولت نهم و دهم با تصميمات مديريتي كه تاثيرناخوشايند در اجتماع گذاشته در ايجاد اين نوكيسگي بسيار موثر بوده؛ مثلا در بحث يارانهها با پرداخت نقدي و مستقيم پول به مردم، الگوي زندگياي را ايجاد كرد كه پايدار نبود.
اين مديريت حفرههايي پر از خلأ در زندگي اقتصادي و اجتماعي مردم ايجاد كرد و به جاي تامين عدالت، تنظيم روابط اقتصادي و اجتماعي و ايجاد فرصتهاي برابر، نوعي اغتشاش در طبقات اجتماعي را به وجود آورد. از طرف ديگر در امتداد همين مديريت، مردم در مواجهه با اتفاقهايي مثل يكشبه ثروتمند شدن و پول بادآورده به دست آوردن، قرار گرفتند و ديدند كه عدهاي ميتوانند در اثر تغييرات اجتماعي و اقتصادي و استفاده از خلأ ايجاد شده، ناگهان يكشبه از لايهاي به لايه ديگر حركت كنند و زندگي آنها زير و رو شود. نقش رسانههاي جمعي هم در ايجاد چنين پديدهاي كمرنگ نبود. رسانههاي جمعي، به خصوص رسانه ملي كه بزرگترين رسانه است، به جاي نمايش تصوير درست از زندگي سالم و واقعي، نه تنها در مقابله با اين پديده حركتي نكرد كه حتي با گذشتن از آن، به فراگيري آن دامن زد. در رسانههاي ما، چه در برنامههاي توليدي و چه در برنامههاي خبري، به اين موضوع پرداخته نشد كه در يك نظام سالم اقتصادي، زندگي سالم اقتصادي حاصل تلاش شرافتمندانه است و رفتارهاي غيرشرافتمندانه ناپسند است. به اين ترتيب جريان نوكيسگي اين فرصت را پيدا كرد تا در جامعه گسترش پيدا كند و تبديل به پديده چندوجهي شود كه فرهنگ، اجتماع، اقتصاد و تمام زمينههاي ديگر را تحتتاثير خود قرار دهد.
حالا و در اين شرايط، مبارزه با نوكيسگي هم كاري به مراتب سخت و پيچيده است و نوكيسگان به همين راحتي، درمان نميشوند؛ چون كسي كه با خود فكر ميكند موفق به تغيير طبقه شده و اين تغيير را غيرواقعي نميداند، با هر برخوردي احساس تضعيف حق ميكند و مقابل آن ميايستد. اينچنين است كه بايد قبل از هر هجوم و تخطئهاي نسبت به نوكيسگان، عوامل اصلي ايجاد نوكيسگي را از بين ببريم و اجازه رشد آن را ندهيم. بايد در سياستهاي اقتصادي و اجتماعي، شايستهسالاري را دنبال كنيم و فرصتهاي عادلانه را براي جامعه پيش بياوريم. بايد در تمام جنبههاي مديريتي اين شايستهسالاري را همراه با انضباط گسترش دهيم تا بهطور طبيعي جامعه به سمت شايستهسالاري و ارزشهاي واقعي پيش رفته و زمينههاي اين بيماري از بين برود و عدالت و ايجاد فرصتهاي عادلانه در همه حوزهها يك مطالبه ملي باشد. پديده نوكيسگي، بيماري خطرناكي براي جامعه است و گسترش آن به نفع هيچكس نيست.
اعتماد