پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز نوشت:
حوادث تروریستی در اروپا و آمریکا و تبلیغات گستردهای که پیرامون این حوادث غیرمنتظره صورت گرفته، بحران پناهجویان را در محاق کامل قرار داده است.
در پرتو حوادث اخیر، تمرکز تبلیغات بر روی مسائلی است که تدریجاً زمینههای سیاسی – تبلیغاتی به سمت و سوی مقابله با پناهجویان و حتی باز گرداندن آنها به کشورهای مبدا مطرح است.
برخی کشورهای اروپائی از جمله مجارستان، مقدونیه، صربستان و یونان سرگرم تشدید اقدامات امنیتی و بازدارنده در مرزها هستند که به موازات آن با نصب سیم خاردار و موانع بازدارنده از جمله دیوارهای بتونی و حفاظهای مرزی از ورود یا عبور مهاجرین جلوگیری به عمل آید. بطور همزمان تبلیغات سیاسی برای تشدید قوانین مهاجرت و مقابله با ورود مهاجرین جدید به اوج خود رسیده و گروههای سیاسی – رقیب، وارد نوعی مسابقه برای ارائه توصیههای ضدمهاجرتی شدهاند که معیارهای سخت گیرانهتری را به عنوان راهکار مقابله با مهاجرین پیشنهاد میکنند. همین فضای سیاسی – تبلیغاتی، به فرصتی برای احزاب راست و افراطی اروپا تبدیل شده و سایر احزاب و گروههای سیاسی نیز برای آنکه بتوانند از این فضای ملتهب، در جهت منافع حزبی خود بهرهگیری کنند، به این مسابقه دامن میزنند و هر یک معیارهای به مراتب جدیتری را جهت مواجهه با موج مهاجرین شرقی مطرح میسازند.
کاملاً مشخص است که آنچه در غرب درخصوص مقابله با پناهجویان صورت میگیرد، یک روند تصادفی و فاقد برنامهریزی نیست بلکه این یک اقدام برنامهریزی شده است که کاملاً هدایت و مدیریت میشود تا اهداف معینی را تامین کند و برای تحقق آن در دراز مدت، زمینهسازی نماید.
مقامات مجارستان نخستین کسانی بودند که نسبت به تفاوت دین و مذهب پناهجویان با دین غالب اروپا یعنی مسیحیت، حساسیت نشان دادند و ضمن هشدار در این مقوله خواستار مقابله با ورود مهاجرین مسلمانان به اروپا شدند.
بطور همزمان در جریان تبلیغات انتخاباتی آمریکا هم «دونالد ترامپ» یکی از نامزدهای انتخاباتی جمهوریخواهان ضمن حمله به هرگونه نرمش احتمالی در پذیرش مهاجرین، خواستار احداث یک دیوار مستحکم در دور آمریکا برای مهار موج مهاجرتها شده است. هر چند احداث یک دیوار واقعی بسیار دور از ذهن به نظر میرسد ولی وی خواستار ایجاد موانع کارآمد برای مقابله با مهاجرین است که به بحث روز غرب تبدیل گردیده است.
آنچه این روزها شاهدیم، یک جنجال خبری پیرامون حوادث تروریستی است که یکی از آثار و تبعات جدی آن به حاشیه رانده شدن مهاجرینی است که در پشت مرزهای اروپا به فراموشی سپرده شدهاند، پدیدهای که درحال تبدیل شدن به یک بحران جهانی با آثار و تبعات عظیم و تکان دهندهای بود که مشخصاً چهره اروپا را تحتالشعاع قرار میداد ولی با یک شگرد سیاسی – تبلیغاتی، تحت الشعاع قرار گرفت و تعمداً به موضوعی دست چندم تبدیل گردیده است.
اکنون صدها هزار پناهجوی شرقی در پشت مرزهای اروپا بدون سرپناه در محاصرهاند و از سرما و بلاتکلیفی و با بارشهای فصلی تحت فشار قرار گرفتهاند. دیگر از آن صحنههای به اصطلاح نمایشی در برابر دوربینها خبری نیست و در عوض بدرفتاریهای سازمان یافته در مقیاس وسیعی مهاجرین شرقی را در برگرفته بطوری که تحقیر، بیاعتنائی و بلاتکلیفی، فصل مشترک برنامهها و اقداماتی است که علیه پناهجویان در جریان است.
بحران پناهجویان در همان مقاطع اولیه، اروپا را غافلگیر و منفعل ساخت و این بدان جهت بود که ترکیه، اردن و یونان، مانع مهاجرت انبوه پناهجویان به سوی اروپا نشدند ولی پس از تعهد مبالغی برای پرداخت به این کشورها، اکنون اتحادیه اروپا موضع روشنی را علیه پناهجویان اتخاذ کرده و زمزمههای تازهای را مطرح کرده که حتی آنها را به تدریج به سرزمین مادری خود باز گرداند. اروپا این طرح خود را در پوشش تبلیغات گسترده پیرامون تروریسم، به مرحله اجرا گذاشته و سرگرم تلاش برای ایجاد فضای سیاسی – اجتماعی علیه مهاجرین شرقی است که آنها را بخشی از بحران تروریستی معرفی کند که هر لحظه ممکن است علیه امنیت اروپا وارد عمل شوند درحالی که بحران پناهجویان، معلول دخالتهای ناروای غرب و به ویژه اروپا در ایجاد کانون بحران در خاورمیانه است و این پدیده نشان داد غرب در عین ایجاد بحران و دامن زدن به آن، حتی حاضر نیست بخشی از آثار و تبعات بحرانی که خود به وجود آورده، را تحمل کند و برای حل و فصل آن، چارهجوئی نماید.