پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : طلوع صبح نوشت: آیت الله هاشمی رفسنجانی می گوید که بخشی از روحانیتِ در اقلیت، هنوز هم دل از احمدی نژاد و جریان انحرافی نکندهاند.
به گزارش« انتخاب»، بخش هايي از اين گفت و گو در ادامه می آید:
* باید نقش رهبری را در اینجا جدّی بگیرند. رهبری نمیخواهند وارد میدان اجرایی شوند و مثل دولت حرف بزنند، اما مصالح کشور را با توجه به ظرفیتها میدانند. میدانید که بحث مذاکره با آمریکا هم پیش از اینکه این دولت بیاید، با اجازه رهبری شروع شده بود. در اعلام این مواضع هم خود ایشان پیشقدم شدند و در ایام عید گفتند که من با مذاکرات مخالفتی ندارم. در مباحث عملی هم قدم به قدم در جریان بودند. هر مرحلهای که میگذشت، به ایشان گزارش میدادند و اگر مسیر نیاز به اصلاح داشت، اصلاح میکردند. البته انصافاً زحماتش را دولت و به خصوص تیم مذاکره کننده کشید.
*دلواپسان با آن عملکرد و این مواضع، اگر انتظار و امید دارند که مردم به آنها رأی میدهند، مصداق آن ضربالمثل هستند که میگوید: «آرزو بر جوانان عیب نیست». حرکتهای همهی گروهها و احزاب سیاسی در همه جای دنیا انتخاباتی است و در ایران هم این حرکت در هر دو جناح هست. یعنی البته هم این طرفیها و هم آن طرفیها برای انتخابات برنامه دارند. آنچه که در این حرکات مهم است، این است که نباید مصالح و نیازهای واقعی کشور تحت الشعاع اهداف جناحی و سیاسی قرار بگیرد.
*{ در واکنش به حمايت بخشی از روحانیت از جریان انحرافی} بعضی از انسانها هر کاری که میکنند، زود برنمیگردند و اشتباهات را تکرار میکنند. مگر آن جریان که بر سر کار آمده بودند، خودشان چنین موقعیتی در جامعه داشتند؟ کسانی که به خاطر بغض، حبّ آن جریان را به دل گرفته بودند، آنها را بیش از حد تقدیس کردند و حرفهایی چون خلیفه الهی، معجزه هزاره سوم و دولت امام زمان دربارهی آنها زدند و ادعاهای واهی و کارهای آنها را پذیرفتند، در حالی که هر یک از گفتار و رفتار آن جماعت مانند اینکه می گفتند «امام زمان(عج) میآید و گردن این علما را میزند، رأی ما به خاطر حمایت بزرگان پایین آمد و یارانه پول امام زمان است و ...»، کافی بود که تبرّی بجویند. ولی دیدید که چگونه حمایت میکردند و هنوز هم دل از آنها نکندهاند. البته در اقلیت هستند، اما اقلیت نیزهدار و زباندار.
* فکر میکنم این سبک خاطراتی که من دارم، بیسابقه باشد. نمیدانم شما میتوانید سابقهای اینگونه پیدا کنید یا نه. از سال ها پیش شروع کردم که خاطرات را پخش کنم. بعضی از افراد زنده هستند که میگویم با او جلسه داشتیم و اینگونه گفته شد. اگر غیر از این باشد، خودش میگوید که اینگونه نیست. مواردی هم پیش میآید. یعنی افرادی هستند که وقتی کتاب چاپ میشود، میگویند آن موضوعی که برای من نوشتید ـ خوب یا بد ـ چیزی کم یا اضافه داشت. ما هم میگوییم که در چاپ بعد اصلاح میکنیم. البته فعلاً سعی میکنیم از آنهایی که هستند، بپرسیم. چون من خیلی مختصر مینویسم و ممکن است چیزی از قلم بیفتد. البته سبک نگارش من روزانه است و حتی ساعت را که صبح یا عصر یا شب بود، مینویسم که روشن است. در سفرها، هرکاری میکنم، مینویسم و روشن است. در زمانی که امام(ره) بودند، یک نفر پیدا نشد که بگوید این حرف اشتباه بود. امام(ره) خاطرات را میخواند. امام(ره) هم خطبههای نماز جمعه و هم سخنرانیهای مجلس مرا گوش میدادند و میخواندند و اگر چیزی بود، میگفتند. مطمئناً اگر یک مورد هم بود، میگفتند، چون خیلی حساس بود که کسی حرف خلافی نقل کند. اینگونه نیست که این ها میگویند.
*زمانی امام(ره) گفتند که ائمه جمعه نباید جزو حزب جمهوری باشند و فوری استثنا کردند که غیر از آیتالله خامنهای و فلانی(هاشمی رفسنجانی). این استثنا چه معنایی برای اینها دارد؟ این یک حرف بزرگ است که آن همه امام جمعه بودند و ایشان به همه گفتند که جزو حزب نشوند، اما دیدند که ما دو نفر هم به نماز جمعه میرویم که گفتند این دو نفر استثناء هستند. از این موارد خیلی زیاد است اما می بینیم که آنها در مواجهه یک سند بزرگ و اصیل که در تاریخ به وجود آمده و خواهی نخواهی مرجع است، چه واکنش هایی دارند. چون از وقتی که خاطراتم را اینگونه روزانه مینویسم، هرکس میخواهد بداند که من هر لحظه از شبانهروز در کجا بودم و چه کار میکردم و با چه کسی حرف میزدم، به این مرجع نگاه میکند. هر سیاستمداری برای خودش ایامی دارد که معلوم نیست چکار میکند. اما من حتی اگر در تعطیلات و استراحت هم به جایی میرفتم، فضای همانجا را و همانگونه که بودم، منعکس میکردم. تا زمانی که امام(ره) حیات داشتند، کسی جرأت نمیکرد این حرفها را بزند و جرأت این حرفها را نداشتند. چون امام(ره) فوری به دهنشان میزد. یک بار خواستند در مسأله مک فارلین وارد شوند که در مقابل خطاب بزرگ «أَینَ تَذهَبُون» امام(ره) قرار گرفتند و گفتند که رادیو اسرائیل هم مثل شما این قدر وقیح حرف نمیزند. من فکر میکنم کسی که اینها را میداند، به حرفهای این جماعت توجه نمیکند. وقتی انسان مقید نباشد که حقیقت را بگوید، همه چیز را میگوید.
*اگر بناست کسانی امام(ره)را بشناسد، آنهایی هستند که لحظات حساس را خدمت امام(ره) بودند. از لحظه هایی که امام(ره) کارشان را شروع کردند و تا آخرین لحظه که از دنیا رفتند، جزو امنای امام(ره) بودند. اعتمادی که امام(ره) در تاریخ خودشان به ما داشتند به کمترکسی داشتند. اینهایی هم که چنین حرف هایی می زنند، یک ادعاست و بی دلیل میگویند. ما می خواهیم امام (ره) را همانگونه که هستند، بشناسانیم. اصلاً افتخارمان این است که امام(ره) را درک کردیم. آنهایی که درک نکردند و میگفتند که جواب این خون ها را چه کسی می دهد و مبارزه حرام است، باید فکری بکنند.
*آیتالله خامنهای تنها شخصی است هستند که صلاحیت رهبری جامعهی اسلامی ایران را داشتند و دارند، مردم عاشق امام و در مرحله بعد رهبری هستند، و رهبری باید برای همه جامعه باشد. الان محور اساسی هم برای حیات انقلاب و هم امنیت کشور ایشان هستند و ایشان مرکز مدیریت کشور هستند و ما هم باید به ایشان کمک کنیم. آیتالله خامنه ای از شاگردان خوب امام راحل بودند. نمونة آیتالله خامنهای را زیاد نداشتیم. خودم که سالها ایشان را میشناسم. همة علما که هستند، هم دوره تحصیل ما بودند و همه را میشناسم. کمتر کسی را نمیشناسم. هیچ فکر نکردم اگر مثل فلانی را جای آیتالله خامنهای میگذاشتیم، بهتر بود؛ ایشان برای رهبری بی نظیر است. اما یک عده مدعیان حمایت از رهبری این سرمایه دینی و ملی را منحصر به خود میدانند و با توهین و تهمت و افترا نسبت به دیگران، فکر میکنند که دارند به رهبری خدمت میکنند، در حالی که نباید به اسم دفاع از رهبری حرفهای نسنجیده زد . همانطور که گفته ام و مثل معروفی هم هست، دفاع بد، بدترین حمله است.
*{در پاسخ به سئوالی درباره آخرین انتخابات هیأت رئیسه خبرگان}همان روزها دو، سه نفر از خبرگان پیش من آمدند و گفتند که ما بررسی کردیم، 48 نفر به شما رأی مشخص می دهند و افرادی هم هستند که نمیخواهند بگویند و شاید هم بیشتر باشد و اصرار داشتند. گفتم: من رئیس بودم و خودم کنار رفتم و چرا اصرار میکنید؟ گفتند: این شرایط یک شرایط خاص است. توضیحاتی دادند که مرا قانع کردند تا نامزد شوم و شدم. تمایل نفسانیام نبود، چون به مشورت اهمیت میدهم و صاحب نظرانی از مجمع جمع شدند و گفتند که نامزد شوم. در مجموع، من نمیدانم و نمیخواهم کسی را متهم کنم. به هر حال این مقدار رأی دادند.