پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سيد مهدى حسينى؛ خبرنگار حوزوی: ١. تقريباً همه بزرگان حوزه، حقير را به خوبى مى شناسند و اين افتخار را داشته ام كه با آنها در سالهاى اخير گفتگوى اختصاصى داشته باشم. ( در كارنامه چهار سال فعاليت خبرى خود، نزديك هزار گفتگوى اختصاصى با بزرگان حوزه انجام داده ام كه مى تواند در كتاب گينس هم ثبت شود!).كامپيوتر حقير در بر دارنده ى صوت قريب به اتفاق اين گفتگوهاى ارزشمند و بعضاً تاريخى است.تا ديروز هم هيچ گاه مصاحبه هايم مورد ترديد قرار نگرفته بوده اند و جز اكرام و احترام چيزى از اين بزرگان تصيبم نشده است.
٢. در روزهاى گذشته رسانه هاى مخالف حضور يادگار گرانقدر امام حضرت آيت الله سيد حسن خمينى، خط خبرى جديدى را آغاز كردند و تنها راه احراز صلاحيت علمى داوطلبان را، شركت در آزمون شوراى نگهبان اعلام كردند! و در حالى كه هيچ دعوتنامه اى براى مجتهد عزيز صادر نگرديده، عدم حضورش را به عنوان انصراف تلقى كردند!
٣.بنده نيز احساس وظيفه كردم و از محضر بيش از بيست تن از فقيهان به نام حوزه دو سؤال را پرسيدم:
الف: راه هاى احراز صلاحيت علمى و اجتهاد يك فرد به طور كلى چيست؟
ب: آيا با توجه به اينكه از آيت الله حاج سيد حسن خمينى كتاب هاى علمى و صدها ساعت صوت موجود است، براى شوراى نگهبان "ممكن" است كه با رجوع به آنها، صلاحيت علمى ايشان را احراز كنند؟ به بيان ديگر آيا صلاحيت علمى يادگار امام با توجه به كتب علميه و صوتهاى درس، "قابل" احراز مى باشد؟
٤. تمامى كسانى كه به سؤال بنده پاسخ دادند از جمله سرور معظممان آيت الله علوى گرگانى و ساير بزرگواران، در پاسخ به سؤال اول راههاى احراز اجتهاد از منظر فقهى را پاسخ داده و در سؤال دوم نيز فرمودند: بله؛ شوراى نگهبان مى تواند با مراجعه به آثار علمى ايشان، وظيفه ى خود را انجام دهد( كه اين به معناى تكذيب خط خبرى مذكور در بند ٢ بود). و صوت اين مصاحبه ها نيز در كامپيوتر من ذخيره شده و قابل ارائه است.
٥. در هنگام انتشار اين مصاحبه ها، بعضى از رسانه ها عمداً و بعضى سهواً مصاحبه ها را به معناى "تأييد" اجتهاد يادگار امام توسط علماى حوزه منتشر كردند و سپس رسانه هاى معاندى كه تمام توانشان را جهت تخريب بيت امام به كار بسته اند به طور سازمان يافته از اين بزرگان پرسيدند كه آيا شما اجتهاد ايشان را "تأييد" كرده ايد؟
يعنى سؤالى كاملاً انحرافى و مشوب به اغراض كثيف سياسى! و كاملاً غير مرتبط با آنچه بنده از محضرشان پرسيده بودم!
و از همه عبرت آموزتر و هوش رباتر اين بود كه "صداى جمهورى اسلامى" كه از كنار تأييدهاى محكم علماى بزرگ نسبت به بيت امام به سكوت مى گذرد و اخبار ايشان را نيز به طور كامل سانسور مى كند، خبر تكذيب غير كامل يكى از علما را به گوش مردم مى رساند! من خود در تاكسى شنيدم كه صداى ملى، تكذيب يكى از اين بزرگواران را اطلاع رسانى نمود! جلّ الخالق از بغض و حقد نسبت به بيت بنيانگذار امام!
٦. البته بعضى از آن بزرگان همچون آيات:محفوظى، سيد جعفر كريمى، مسعودى خمينى، احمد بهشتى و... در پاسخ به سؤال بنده، به صراحت اجتهاد يادگار عزيز امام را نيز "تأييد" كردند اما گروه ديگر صرفاً "قابليت احراز" را مورد تاكيد قرار دادند. از جمله حضرت آيت الله كريمى جهرمى و آيت الله ايمانى و...
٧. در اين دو روز جداى از خط تخريب عليه يادگار عزيز امام _كه بى شك بى نتيجه است و به بركت روح پرفتوح امام، اين خورشيد تابان روز به روز پر نورتر خواهد شد_ ، اين رسانه ها با اعتبار رسانه اى بنده بازى كرده و مرا به جعل خبر متهم نمودند و من كه دستم از همه جا كوتاه است ايشان را به جدم واگذار مى كنم. و البته به جهت معذورات اخلاقى از انتشار بعضى از صوتها خود دارى مى كنم.
٨. سخنى هم با سه بزرگوارى ( از جمع بيش از بيست آيت الهى كه با بنده گفتگو كرده اند) كه به سؤالات انحرافى پاسخ به حق دادند و به نوعى موجب تكذيب من شدند دارم: حضرات آيات! من شما را آيات الهى مى دانم و شما را پيروان راستين ائمه صادقين مى شمرم! من واقع را به رشته تحرير در آوردم: آيا اين نوشته مرا نيز "تكذيب"مى فرماييد؟
٩. در پايان به عنوان يك "طلبه" كه بر حسب احساس وظيفه شرعى، اهل رسانه نيز شده است، به بزرگواران شوراى نگهبان خاضعانه يادآورى مى كنم: سه تن از بزرگانى كه در مصاحبه با بنده اجتهاد آيت الله مظلوم سيد حسن خمينى را "تأييد" كرده اند( آيات: محفوظى، كريمى و امينى) همان شاهدان صادقى هستند كه در بزنگاه تاريخ، مرجعيت مقام معظم و منيع رهبرى را "تأييد" كرده اند. چگونه مى توان سخن نااهلان را ملاك قرار داد و گفت اجتهاد يادگار امام "قابل احراز" نمى باشد و شهادت اين بزرگواران بى اثر است؟!