نیوزویک دو برگ از اسناد آرشیو امنیت ملی آمریکا را منتشر کرده که در آن آمده است:
… لازم است که با چین بسیار محتاطانه رفتار کنیم تا این حس به آنها منتقل نشود که ما با شوروی تبانی کردهایم تا دنیا را در دست بگیریم. به نفع ماست که چین را در کنار خود داشته باشیم و از آنها برای نگران نگاه داشتن شوروی بهره بگیریم. رقابت تسلیحات استراتژیک به نوعی انحراف منابع محسوب میشود. عدم توازن قدرت تاکتیکی میتواند پاسخگو باشد، به خصوص اگر رهبری جوان در شوروی به قدرت برسد. به همین دلیل است که باید چین را حفظ کنیم. یک تقارن آکادمیک - وارد کردن چین به مقولهٔ کنترل سلاحهای استراتژیک - ارزشی ندارد. نیروی استراتژیک آنها قابل چشمپوشی است. اما طی ده سال آینده این موضوع میتواند تغییر کند.
اگنو (معاون رئیسجمهور در دولت نیکسون): نفت چطور؟ من مطمئنم که جمهوری خلق چین در این زمینه پتانسیل دارد.
کیسینجر (مشاور امنیت ملی و وزیر خارجه دولت نیکسون): به زبان ساده بگویم که در این میان دو بازیگر اصلی وجود دارند: ایران و عربستان سعودی. بیشترین تسلیحات را ایران تهیه میکند. اما برخلاف عقیدهٔ همگان، من معتقد نیستم - و هرگز نبودهام - که ایران نقش اساسی در کنترل قیمت نفت داشته باشد. آنها تحت بهترین شرایط میتوانند روزی ۸۰۰ هزار بشکه نفت تولید کنند. با این میزان تولید نمیتوانند نقشی در قیمت نفت داشته باشند. اگرچه میتوانند رهبری فکری اوپک را در دست بگیرند و اینگونه بر افزایش قیمت نفت تأثیر بگذارند اما توانایی فیزیکی پشتیبانی از چنین ایدهای را ندارند.
اما ایران تنها کشور خاورمیانه است که دیدگاهش با ما همسو است از جمله بقای اسرائیل در منطقه. آنها مخالف سلطهٔ هند بر پاکستان هستند. در تمامی مذاکرات خاورمیانه، ایران از نفوذش و حتی در مواردی از نیروهایش بهره گرفته تا عراق را خنثی کند. به نظر من قدرت ایران باید حفظ شود حتی اگر پای نفت هم در میان نباشد. در این رابطه من نگرانم که اگر ایالات متحده نتواند از نیرویش استفاده کند و یا از دیگرانی که مایل به انجام این کار هستند حمایت نکند، توازن قدرت از بین برود.
موضوع عربستان سعودی متفاوت است. مهمتر از همه اینکه ما باید نفوذ کافی میان حکام فئودال عربستان که به میانهروی تمایل دارند را حفظ کنیم. رژیمی مشابه رژیم قذافی در عربستان میتواند به یک کابوس جهانی بدل شود. حالا که میخواهم کنارهگیری کنم میگویم که ما نباید چنین رفتاری را تحمل کنیم. اما اینکه چه کاری میتوانیم انجام دهیم را به بحث نمیگذارم. سعودیها در طول تمامی مذاکرات خاورمیانه میانهرو و معتدل بودهاند…
…حق وتو یا نظارت اکثریت برای «عضویت فعال» که در پاراگراف پیشین به آن اشاره شد، مورد نیاز نیست. حکومت شاهنشاهی ایران باید حق نظارت بر مدیریت و عملکرد تاسیسات را داشته باشد. حین مذاکره راجع به این موضوع، نمایندگان حکومت شاهنشاهی اشاره کردند که این امکان وجود دارد که علیرغم میلشان، ایران به این نتیجه برسد که فرآوری در داخل کشور به صلاح نیست. طرفین به این نتیجه رسیدند که تحت چنین شرایطی، به درخواست ایران، فرآوری مواد ذکر شده در این توافق به تاسیسات ایالات متحده منتقل شده و نتیجهٔ حاصل از آن منحصراً در اختیار ایران خواهد بود. اگر چنین تاسیساتی در دسترس نباشند، ایران باید مواد مورد بحث در پاراگراف ۲ از متن توافقنامه را به ایالات متحده یا نمایندگان رسمیاش بدهد.
زمانی که مواد هستهای از ایران انتقال یافتند، ایالات متحده مقادیری از اورانیوم غنیسازی شده ایزوتوپ یو - ۲۳۵ را معادل با انرژی دریافتی از مواد هستهای در اختیار ایران قرار خواهد داد. یا در غیر این صورت طرفین به توافق میرسند تا هزینهٔ مالی معادل مواد هستهای خارج شده از ایران پرداخت شود. ایالات متحده نیز مطابق بند ۸ پاراگراف c متعهد میشود که هیچگونه بهرهبرداری مالی از این معامله نخواهد داشت.