نفت این روزها روزگار خوشی را سپری نمیکند. نبودِ تقاضای موثر در بازار، در کنارِ تصمیمات بزرگترین تولیدکنندگان نفت در جهان، قیمت این منبع زیرزمینی را به سطح نازل کنونی رسانده است.
نفت که روزگاری نه چندان دور با یکهتازیهای خود درآمدهای معتنابهی را به سمت تولیدکنندگان روانه داشت، امروز گویی پرچم تسلیم برافراشته است. دیگر از کم بودن عرضه و تقاضای بالا حرفی نیست، و بحث بر سر مازاد تولید و چالش انبار کردن نفت است. امروز نه تولیدکنندگان نفت، بلکه واردکنندگان این ماده خام هستند که در پی کاهشِ قیمت تمام شده محصولات–در سایه قیمتهای نازل نفت- افزایش رشد اقتصادی را تجربه میکنند. البته ذکر این نکته حائز اهمیت است که به دلیل افزایش میزان صادرات ایران پس از رفع تحریم ها، صندوق بینالمللی پول -حتی در صورت آن که قیمت نفت بر ماندن در محدوده 30 دلار اصرار بورزد- برای ایران، رشد اقتصادی 4.5 تا 5 درصد را در سال آینده پیشبینی کرده است.
قیمت نفت در حال حاضر به یک سطح مقاومت قدرتمند رسیده است که تجربه قیمتهای پایینتر را به سختی برای آن امکانپذیر میسازد. در حقیقت، در سطح قیمت فعلی، تقاضای کنارکشیده و بعضا محاسبه نشده، به بازار میآید و اجازه افت فاحش قیمتی را به این منبع زیرزمینی نمیدهد. به عنوان مثال در آمریکا با ارزان شدن بنزین و فرآوردههای نفتی، مردم به استفاده از اتومبیل به جای وسایل نقلیه عمومی روی آوردهاند. تعداد زیادی اتومبیل از سوی کمپانیهای بزرگ اتومبیلسازی به فروش رفته و نرخ مسافرت افزایش پیدا کرده است.
«....هنرش نیز بگوی»اما آیا نفت ارزان برای اقتصاد ایران فقط یک «تهدید» محسوب میشود؟ برای پاسخ دادن به این پرسش باید افق دید خود را در بعد زمان و مکان کمی وسیعتر کنیم. نمیتوان کتمان کرد که قیمت پایین نفت، دست دولتمردان را برای رسیدن به اهداف بودجهای میبندد و روند توسعه اقتصادی را در شرایط کنونی (که وابستگی ما به این حامل انرژی زیاد است) کند خواهد کرد. اما قیمت نفت پایین و کم شدن جذابیتهای اقتصادی آن فوایدی هم برای کشور ما در بر دارد.
سالهای پیش و در پی افزایش قیمت نفت، بسیاری از شرکتهای فعال در عرصه انرژی، به استحصال «نفتهای غیرمتعارف» روی آوردند. در واقع، قیمت بالای نفت خام، سرمایهگذاری در استخراج و فروش این انواعِ نوپدید نفتی را توجیهپذیر کرده بود و این در بلندمدت به نفع تولیدکنندگان نفت خام نبود؛ چون حضور این مواد در بازار انرژی، طرفِ عرضه را بزرگتر و متنوعتر میکند و قیمت را کاهش میدهد. استحصال نفت از «سنگ نفت» (shale oil)، «ماسه های نفتی» (oil sands) و «نفت فوقِ سنگین» (Heavy crude Oil) تنها در صورت قیمتهای بالای نفتی توجیهپذیر می شوند. بنابراین در شرایط کنونی که قیمت نفت تنزل کرده، روند توسعه این حوزه متوقف شده و سرمایهگذاریهای بیشتر در این حوزه انجام نمیشود.
در عرصه اقتصاد داخلی هم، قیمت پایین نفت در بلندمدت حاوی منافعی خواهد بود. اقتصاد ایران طی سالیان بسیار و با شدت و ضعف، دچار وضعیتی شده که اقتصاددانان از آن با عنوان «نفرین منابع» یاد میکنند.
رخت بربستن نگاهِ نفتی، موجب میشود دولت «مالیات» را منبع تامین درآمد خود قرار دهد. که این خود از دو جنبه ارزشمند است: اول این که دولت برای افزایش درآمد خود راهی جز ایجاد زمینه برای افزایش ثروت جامعه نخواهد داشت، و دوم این که در بلندمدت پاسخگویی دولت را به آحاد جامعه افزایش خواهد داد.
علاوه بر آن کاهش جذابیت درآمدهای نفتی، مارا متوجه این حقیقت میسازد که تنها راه رشد اقتصاد، استخراج منابع زیرزمینی نیست، استخلاص ایدهها و اندیشههای تازه است؛ و توسعه کشور جز در سایه فعالیتهای اصیل کارآفرینانه مقدور نخواهد بود.
در کنار آن، عدم اتکا به نفت خطرِ بروز و ظهور دوباره بیماری هلندی –تزریق ارز نفتی به پیکره اقتصاد و برهم زدن تعادل در قیمتها و دستمزدها- را تا حد قابل توجهی کاهش میدهد، دولت را در هزینههای جاری مقتصدتر میکند و دامنه فسادهای ساختاری را کوچکتر میکند.
طلای «خاکستری» در دوران نواگرچه عوامل اثرگذار بر قیمت نفت متعددند، اما پیشبینیها حاکی از آن است که در سال آینده، قیمت نفت با رشدی آهسته همراه بوده و روند قیمت نفت در میانمدت (و بلندمدت) افزایشهای شاخص را تجربه نخواهد کرد.
با توجه به برداشته شدن سایه تحریمها و رقم خوردنِ فضای جدید در اقتصاد، سیاستگذاران میبایست با درپیشگرفتن استراتژی اقتصاد مقاومتی، نگاه «توسعه غیرنفتی» را بر کلیت اقتصاد کشور حاکم کرده و راه تحقق آن را هموار سازند. نفت فقط سهمِ نسلِ ما نیست و درآمدهای حاصل از فروش آن باید صرف ایجاد و تقویت شالودهها، زیرساختها و پلتفرمهای محکم و مدرنی شود که فعالیتهای اقتصادی مولد بر بستر آنها شکل گیرد. باید با اجتناب از مدیریت ناصحیح و هدردادن این میراث طبیعی، خدای ناخواسته، نعمت و موهبت را به نقمت و عقوبت بدل نکنیم.
سرمایه اصلی کشور ما، سرمایه انسانی است و ثروت واقعی ما در مغزهای شکوفا و دستان آزموده مردم ماست. رنگ طلای واقعی نه زرد است و نه سیاه. طلای واقعی در زمانه کنونی به رنگ سلولهای خاکستری مغز است. توسعه در دنیای کنونی در گروی ایدههای کارآفرینانه و ارزشآفرین است.
موسسه اقتصاد ایرانیان با همکاری شرکت ایرانگردی و جهانگردی آزادی (آیتو) به منوال سالهای گذشته محفلی برای تعاطی افکار و اندیشهها در بابِ وضعیت اقتصاد ایران در سال آینده تدارک دیده است. در همایش «دورنمای اقتصاد ایران در سال 95» و در محضر مدیران برجسته اقتصادی، اوضاع و احوال اقتصاد ایران و جهان را در سال پیشِرو بررسی میکنیم تا تصمیمسازان و فعالان اقتصادی با در دست داشتن تحلیلهای معتبر از سوی نخبگان اقتصاد، بتوانند تصویری شفافتر از اقتصادِ سال 1395 بیافرینند.
فعالین بازار و علاقه مندان می توانند برای شرکت در همایش مذکور جهت ثبت نام و یا کسب اطلاعات بیشتر با شماره تلفن ۰۲۱۸۸۶۱۱۸19 داخلی 104 تماس حاصل نمایند. همچنین اطلاعات بیشتر در سایت
www.eventiranian.ir درج شده است.