arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۵۳۱۵۵
تاریخ انتشار: ۴۰ : ۱۲ - ۲۹ بهمن ۱۳۹۴
گفتگو با پژوهشگر حوزه جنبش دانشجویی

پوپولیسم، آفت رخوت جنبش دانشجویی بود

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سیده فاطمه حسینی، دانشجوی دکترای مدیریت مالی دانشگاه تهران، فعالیت سیاسی خود را از 12 سال پیش و با آغاز دوران دانشجویی اش در دانشگاه تهران آغاز کرده است. او پس از اخذ مدرک مهندسی مکانیک، وارد دوره مدیریت اجرایی دانشگاه امیرکبیر(پلی تکنیک) شده و هم اکنون نیز در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل است. سیده فاطمه حسینی، طی سال های اخیر پژوهشی را در باب بررسی تاثیر پویایی جنبش دانشجویی بر تبارشناسی اقتصادسیاسی دولت حاکم انجام داده است، به همین بهانه با او گفتگویی انجام داده ایم که می خوانید:

خانم حسینی! اجازه بدهید به عنوان اولین سوال سراغ نتیجه پژوهش سرکار بروم و از شما بخواهم که چکیده این پژوهش را به طور مختصر بفرمایید.
اگر بخواهم بر اساس توالی های تاریخی اخیر کشور، نتایج بررسی مورد شاره شما را توضیح دهم باید عرض کنم که همبستگی قابل توجهی میان فعال شدن دوباره جنبش دانشجویی در سال های 1373 تا 1376 و پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات دوم خرداد ماه 1376 و نیز ناامیدی و دلسرد شدن این جنبش در سال های 1382 تا 1384 و پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات سال 84 وجود دارد. چرا که روحیه پرسش گر و تخصص گرای دانشجو، آرمان خواهی و اصلاح طلبی جنبش دانشجویی مانع از غلبه رویکرد های پوپولیستی و غیرکارشناسی در رقابت های سیاسی می شود.

این بررسی بر چه ویژگی هایی از جنبش دانشجویی متمرکز بوده و چه شاخص هایی را در نظر گرفته بودید؟
مهمترین ویژگی جنبش دانشجویی، مطالبه مشارکت سیاسی است. این مطالبه با دو ویژگی بارز دیگر جنبش دانشجویی همراه است، آرمان خواهی و اصلاح طلبی.

این خصایص تا حدودی در میان جنبش های دانشجویی مشترک است، از نظر شما ویژگی جنبش دانشجویی ایران چیست؟
به علت فقدان فعالیت حزبی فراگیر در ایران، بخش هایی از کارویژه حزب از سوی جنبش دانشجویی تحقق می یابد. هر چند این اتفاق موجب اهمیت بیشتر جنبش دانشجویی شده ولی از طرف دیگر موجب آسیب دیدن آن نیز شده است. بدین معنا که هم نگاه ها به آن در دوره هایی امنیتی شده و گاهی هم از سوی برخی جریان های سیاسی حاکم به حاشیه رانده شده و گاهی هم با اهداف خاصی به آن میدان داده شده است.

از نظر شما این مساله نقطه ضعف جنبش دانشجویی ایران است؟
شاید در مطالعه سیر تاریخی این جنبش مشاهده شود که برخوردهای دوگانه با این جنبش گاه سطح مشارکت دانشجویان در آن را کاهش داده ولی به نظر من ایفای نقش فراتر از یک تشکل دانشجویی برای این جنبش در ایران، اجتناب ناپذیر است و نقطه ضعف محسوب نمی شود. اما فعالان این جنبش باید نقاط آسیب پذیری آن را شناسایی و مداوا کنند. برای این منظور به نظر من، برنامه دار کردن جنبش دانشجویی بسیار مهم است. جنبش دانشجویی باید صاحب یک برنامه و مرامنامه مشخص باشد تا به راحتی از تغییرات سیاسی کشور آسیب نبیند. گذشته از این عمر به نسبه کوتاه دانشجویی با برنامه دار شدن این جنبش، مانع از وقفه و کند شدن مقطعی در رسیدن به اهداف مشخص شده این جنبش می شود.

به نظر شما علت مخالفت برخی جریان های سیاسی دوره معاصر با رشد تشکل های دانشجویی مستقل در دانشگاه ها چیست؟
نکته ای که باید به آن اشاره کنم، پررنگ تر بودن نقش نظارتی جنبش دانشجویی ایران بر نهاد قدرت است. همانطور که اشاره کردم این جنبش فی ذاته آرمان خواه است. از ابتدای انقلاب هم جنبش دانشجویی ایران متاثر از مطالبات انباشته شده تاریخی خود نسبت به اهداف انقلاب و نظام بسیار حساس بوده و هست. لذا اگر بررسی دقیقی داشته باشید، به ویژه در دوره پس از انقلاب، تحولات سیاسی بزرگ کشور در دوره پویایی جنبش دانشجویی به وقوع پیوسته است. اساسا جنبش دانشجویی توانسته پیشتازی خود را در طرح مطالبات سیاسی و اجتماعی حفظ کند و سایر اقشار را تا حدود زیادی پیشتازی و برانگیخته کند. اما رویکرد آن پیش و پس از انقلاب به دلیل تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی ایران دچار تغییر شده است. بدین صورت که آرمان های انقلابی دوره پهلوی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آرام آرام بدل به مطالبات اصلاح طلبی شده است.
 
به هر حال همسویی بالایی میان آرمان های انقلاب اسلامی و جنبش دانشجویی بوده و بدیهی است که در دوره بعدی، اهداف جنبش معطوف به نظارت بر انقلاب برای دور نشدن از آرمان ها و اصلاح نقاط ضعف برای تحقق کامل اهداف انقلاب بوده باشد. این رویه به ویژه در حوزه تفسیر شیوه تحقق آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی، طبیعی است که در دوره حاکمیت برخی جریان های سیاسی، شکاف ها و اختلاف هایی با رویکرد جنبش دانشجویی پدیدار شود که معمولا هم موجب به حاشیه رفتن جنبش و تضعیف آن شده است.

البته این نقد هم از سوی برخی سیاسیون به جنبش دانشجویی ایران وارد است که در مقاطعی پیرو صرف جریان سیاسی حاکم شده و از آرمان ها و اهداف اصیل خود دور شده است، نظر شما چیست؟
قطعا به این مساله هم باید توجه داشته باشیم که هر جا هم که جنبش دانشجویی خیلی فراتر از کارویژه های جنبش عمل کرده، دچار خطاهایی در ایفای نقش تمام عیار حزبی شده که به لحاظ تفاوت ساختار و رویکرد، طبیعی هم هست. اتفاقاتی از این دست هم گاه موجب جلب بی مهری جریان های سیاسی پیروز به جنبش دانشجویی و تشکل های فعال آن شده است. البته جناح های سیاسی کشور هم نباید انتظار داشته باشند که جنبش دانشجویی همواره حامی یکی از آنها باشد، به هر حال اختلاف دیدگاه ها میان دانشجویان هم وجود دارد و انتقال دموکراتیک در تشکل های دانشجویی هم مدام در حال وقوع بوده و هست. اما غرض اصلی من، وفادار ماندن تمامی جناح ها به حق توسعه جنبش دانشجویی با همان کارویژه های نظارتی مبتنی بر آرمان خواهی و پیگیری مطالبات سیاسی اصلاح طلبی و پرسشگری کارشناسی از نهادهای انتخابی است چرا که تجربه های اخیر نشان داده که عدم توجه به توسعه و پویایی جنبش دانشجویی در عمل موجب خسار های قابل توجه ای برای کشور به خصوص در حوزه اقتصادی شده است و نتیجه عملی آن بدل شدن پردرآمدترین دولت به بدهکارترین دولت بوده است. پس حتی اگر پیش فرض ما این باشد که جنبش دانشجویی در مقطعی خطا کرده، باز هم جناح حاکم باید حق حیات و رشد آن را به واسطه کارکردهای مثبتی که دارد، به رسمیت بشناسد.
نظرات بینندگان