پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : رامبد جوان: فیلم تازهام قهرمان دارد و قهرمانش زن استآتیلا پسیانی و رامبد جوان در کنار بهروز افخمی و رسول صدرعاملی در برنامه «هفت» این هفته، از شرایط سینمای ایران در سال هزار و سیصد و نود و چهار و آینده سینمای ایران سخن به میان آوردند و در این میان از فضای نه چندان حرفهای بازیگری در ایران سخن به میان آمد.
به گزارش انتخاب؛ برنامه «هفت» این هفته با بررسی اوضاع سینمای ایران در سال 1394 همراه شد؛ بخشی که با حضور رامبد جوان، آتیلا پسیانی، بهروز افخمی، رسول صدرعاملی برگزار شد و افخمی علت انتخاب رامبد جوان برای این بحث را فروش قابل توجه فیلمهای کمدی و نقش سازندگان فیلمهای کمدی در نجات اقتصاد سینمای ایران خواند.
سپس ده فیلم محمد رسول الله (ص) با فروش 14,493,806,806 تومان نهنگ عنبر با فروش 7,013,987,600 تومان، ایرانبرگر با فروش 4,634,439,700، تومان، شاهزاده روم با فروش 3,684,918,200، در مدت معلوم (فی المدت المعلوم) با فروش 3,341,685,291 تومان، گینس با فروش 3,172,224,400 تومان، رخ دیوانه با فروش 2,783,764,900 تومان، دوران عاشقی با فروش 2,239,210,700 تومان، عصر یخبندان با فروش 2,015,179,500 تومان، استراحت مطلق با فروش 1,573,763,000 تومان، بازنمایی شدند.
رسول صدرعاملی با اشاره به بضاعت محدود سینمای ایران در حوزه کمدی، از رامبد جوان پرسید که آیا ساخت فیلم جدی (نگار) توسط او یک جاه طلبی نبوده تا ثابت کنی که میتوانی فیلم جدی هم بسازی؟ گفت: من دو سال در برنامه خندوانه مردم را خنداندم و خندیدم که واقعا هم تاثیرات فوق العاده از آن گرفتم. ولی واقعیت این است به عنوان یک انسان که قطعا هر دو زاویه جدی و خشن و پیچیده بودن و هم زاویه طنز و خنده را دارد، دوست داشتم یعد از این مدت خندیدن، یک فیلم جدی مثل «نگار» بسازم.
رامبد جوان در پاسخ به پرسش افخمی که آیا فیلمت قهرمان دارد؟ گفت: قطعاً قهرمان دارد... شک نکنید. اصلا براساس خیلی از این حرف ها این فیلم را ساختم... (قهرمانش هم زن است) نگار جواهریان.
آتیلا پسیانی درباره بحران بازیگری در سینما گفت: این بحران از تلویزیون و بازیگری تلویزیونی شروع شد که بازگشت به درون ندارد و در سطح است و یک سانتی مانتالیسم شد. این گونه شد که طرف باید چهره خوبی داشته باشد، حافظه داشته باشد، بتواند دیالوگ ها را حفظ کند و پررو باشد که از لنز نترسد.
رامبد جوان: فیلم تازهام قهرمان دارد و قهرمانش زن است
پسیانی افزود: اولین شرط بازیگری خوب شنیدن است. اکثر بازیگران ما شنوندگان خوبی در بازیگری نیستند. در اغلب موارد معلوم است در دیالوگ با بازیگر روبروی خود، به دیالوگ بعدی خود می اندیشد تا به یاد بیاورد و این کاملا مشخص است. مرحوم خسرو شکیبایی این توانایی شنیدن را خیلی خوب بلد بود. در میان بازیگران جوان پیمان معادی، بهرام رادان، نوید محمدزاده این توانایی را دارند. نوید محمدزاده هم یک ویژگی دارد که شلوغی که بعضی بازیگرها دارند را دارد اما این شلوغی را در فیلم حل میکند.
افخمی نیز در میانه بحث گفت: سال آینده بیشتر بر بازیگری متمرکز میشویم و احتمالاً بازیگران با ما دشمن خواهند شد!
رامبد جوان نیز درباره وضعیت سینمای ایران گفت: من فکر می کنم اصولا ما هرچه را به عنوان یک محصول تولید می کنیم، مخصوصا یک محصول فرهنگی قطعا به نوع زندگی کردن مان مرتبط است. اصولا کمتر شادیم، کمتر مسئولیم، کمتر دنیا را دوست داریم و شور زندگی داریم، لذا این سینماگران یا کارگردانانی که شور زندگی شان کمتر شده چطور می توانند محصولی را تولید کنند که تاثیر مطلوب بر زندگی شان بگذارد؟
وی افزود: متاسفانه چون این نیست، امروز وضعیت سینمای ایران این چنین است. این تحلیل من است و باید عمیق تر نگاه کرد. ما تلخ و بی مسئولیت زندگی می کنیم لذا اوضاع خراب تر از این است که تنها یک فیلم بد ساخته شود. اگر بتوانیم اول فکر و ذهن و قلب مان را نجات دهیم، آنگاه تماشاگر را نیز همراه و راضی خواهیم کرد. یادمان نرود یک روزی سینما چیزی را به تصویر می کشید که مردم آن را بیرون و در زندگی خود نمی توانستند بیابند و لذت می بردند. آرمان هایشان را در سینما پیدا می کردند. ما این جنس کارها را دیگر نمی سازیم.
پسیانی در ادامه این بحث گفت: من با نبود مسئولیت پذیری در سینما مخالفم. به نظر من امروز مسئولیت در سینمای ایران به فرد تقلیل می یابد. یعنی افراد تنها مسئولیت بازی و نقش خود را قبول می کنند و مسئولیت فیلم و محصولی که تولید می شود را کمتر دارند. این مشکل هم نه تنها در سینما در جامعه هم تجلی دارد. در واقع مشکل این است که اساسا به جای آنکه به روز باشیم، درگیر روزمره ایم.
پسیانی همچنین به عدم طراحی لحن برای بازیگران توسط کارگردانها اشاره کرد که باعث میشود بازیگر سراغ طراحی کاذب برای نقش و نجات خودش برود و در این باره گفت: بسیاری از کارگردانان ما مثل پلیس راهنمایی رانندگی عمل می کنند. تو وایستا، تو برو و... . اینکه کارگردانی نیست. طراحی و ترتیب میزانس تعیین می کنند فقط. کارگردان و فیلمنامه باید لحن داشته باشند.
سپس رامبد جوان به دفاع از بازیگران پرداخت و گفت: به نظرم ضعف سینمای ایران در بازیگری نیست و بازیگر نقش کمی دارد. ضعف اصلی در ابتدای کار و فیلمنامه است. هرچند معتقدم بازیگر بد کم نداریم، اما به همان اندازه و یا بیشتر کارگردان بد داریم. اگر فیلمنامه خوب تولید شود، بازیگر در کنار کارگردان قرار خواهد گرفت.
در ادامه این بحثها، آتیلا پسیانی درخصوص همکاریاش با یکی از بازیگران در یکی از پروژه ها سخن به میان آورد و به نقل از آن بازیگران گفت: آن بازیگر به من می گفت من اساسا برای بازی در فیلم، فیلمنامه را نمی خوانم! من تعجب کردم که یعنی چی؟ واقعا نمی خوانی؟ چرا؟ جواب داد که من را قبول دارند و هرچه بگویم می پذیرند! یعنی جور تفرعون در کلام داشت. من گفتم خب فیلمنامه تنها لولایی است که همه ما از کارگردان تا بازیگر تا گریمور و ... را دور هم جمع می کند. مگر می شود بدون دانستن از ماجرای چیزی که می خواهیم بسازیم، دور هم جمع شد.
سپس بخش «هفتنما» پخش شد که در این بخش به مرور برخی وقایع هفته اخیر سینما از جمله حضور یکی دیگر از ورزشکاران به سینمای ایران سخن به میان آمد و تکرار این اتفاقات را با تشکیل تیم ورزشی مقایسه شد و شوخی جالبی با این موضوع شد. همچنین به رکوردزنی یک فیلم در سال اخیر شروع شد که کم مخاطب ترین فیلم بیست سال اخیر شده است. علاوه بر این به فراخوانهای اینترنتی انتخاب بازیگری برای فیلمهای سینمایی کنایه زده شد و انتقاد آنا نعمتی درباره انتخاب بازیگر در قالب فراخوان با وجود این حجم فارغ التحصیل بازیگر و این همه بازیگر در سینمای ایران پخش شد.
در شانزدهمین مسابقه پیامکی برنامه هفت پرسیده شد: «در سال 94 برای دیدن فیلم چندبار به سینما رفتهاید؟ 1. یک بار 2. دوبار 3. بیش از دو بار 4. نرفته ام»
در ادامه برنامه، بحث گروه هنر و تجربه با حضور علی معلم به عنوان منتقد این گروه و همچنین امیرحسین علم الهدی بنیانگذار و مدیر گروه هنر و تجربه سینمای ایران که مسئول نمایش فیلمهای خاص سینمای ایران است، بررسی شد. علی معلم در ابتدای این بحث گفت: من خود از مبدعان و مدافعان اولیه گروه «هنر و تجربه» بودم و هستم اما بهتر بود این فیلم ها با شناسنامه برای مردم تعریف می شد. یعنی بداند برای چه به سینما می رود و قرار است چه فیلمی ببیند. کذب است اگر به او نگوئیم با چه چیزی روبرو خواهد بود. این بخش هم مثل همه چیز در ایران وقتی دری باز می شود، کسانی که نباید در آن تو بروند، می روند، برخی فیلم ها نابجا به آن وارد می شوند.
وی افزود: اساسا برخی از این فیلم ها تجربی نستند. ما نمی توانیم هرچیزی که در برقراری ارتباط ناموفق بود را هنر و تجربه بنامیم. مثل فیلمی که در جشنواره امثال با موبایل گرفته شد. فیلم در مرحله اول باید مخاطب داشته باشد. حالا ممکن است این مخاطب محدود باشد یا بزرگ. ایرادی ندارد. اما باید در برقراری ارتباط با مخاطب خود موفق باشد. فیلمی مانند «ماهی و گربه» یا «گاو خونی» نمونه های موفق گروه هنر و تجربه هستند.
در ادامه علم الهدی مدیر شورای سیاست گذاری گروه «هنر و تجربه» گفت: ما از 130 هزار صندلی سینمای ایران، 700 صندلی را در اختیار داریم که تعدادی از این صندلیها را خودمان فعال کردهایم و در این بین 25 درصد ضریب اشغال سینمای ایران را داشتهایم. ظرفیت کلی فروش سینمای هنر و تجربه در سال 5 میلیارد تومان است که ما امسال نزدیک به 2 میلیارد تومان فروش در این گروه داشتیم. رونق ما بستگی به رونق بستگی کلی سینمای ایران دارد. نمی توان سینمای ایران رونق نداشته باشد، ولی انتظار داشت گروه هنر و تجربه به لحاظ آماری و کمی رونق یابد.
علی معلم، «هنرو تجربه» را آدرس غلط به سینماگران گفت: اگر ما آدرس غلط به سینماگران خود بدهیم، نتیجه این می شود که تعداد فیلم های «هنر و تجربه» تولید شده در سال بیشتر از فیلم های جریان اصلی سینمای ایران می شود. وقتی خرمن سینمای هنر و تجربه را خیلی باد می دهید، نتیجتا سینمای جریان اصلی دیگر کلاسی ندارد و هنر و تجربه باکلاسی می شود.
در مقابل علم الهدی گفت: از سال 84 که صنعت پردیس سازی با کمک شهرداری تهران آغاز شد، در این 10 سال 10 سالن بزرگ سینمایی به ظرفیت اکران سینمای ایران افزوده شد، اما میزان مخاطبی که به سینما می رود تغییری نکرد. این یعنی مخاطب ما دارد توزیع می شود، تکثیر نمی شود! سینمای ایران راهی ندارد اگر می خواهد به بالای 20 میلیون مخاطب برسد باید فیلم خارجی بیاید و الا همین وضع ادامه خواهد داشت و تنها 12 میلیون تماشاگر ما می شود 13 میلیون!
همچنین رسول صدرعاملی گفت: به نظر من مهمترین اتفاقی که در چند سال اخیر در سینمای ایران روی داده است، شکل گیری سینمای «هنر و تجربه» است.
علم الهدی درباره شرایط متفاوت اکران گروه «هنر و تجربه» که یک اکران طولی است، گفت: در تاریخ سینمای ایران فیلمی نبوده به اندازه «ماهی و گربه» 19 ماه روی پرده سینما باشد. این اتفاق در گروه «هنر و تجربه» رخ داده است.
وی به عدم تنوع در سینمای ایران اشاره کرد و گفت: سینمای ایران با عدم نمایش فیلم خارجی دارد خودزنی می کند. داریم خودزنی می کنیم. 35 میلیون شهرنشین ما دسترسی به سینما ندارد، اغلب سینماهای ما برای دهه 60 است. بعد می گوئیم چرا کسی سینما نمی رود؟ سالن سازی کار دولت نیست. باید با توسعه صنعت سینما، بخش خصوصی را وارد کرد. همین الان از پردیس کورش فیلم خارجی اش را بردارید ببینید صدایشان درمی آید یا خیر؟
در ادامه جبار آذین به صورت تلفنی مهمان برنامه هفت شد که نقدها شدیدی را درباره گروه «هنرو تجربه» مطرح کرد اما در میانه این نقد مشخص نبود به دلیل بیان چه کلامی، برنامه هفت قطع شد و به جای این برنامه برای چند دقیقه تصاویری پخش شد و مجدداً دوباره آنتن به هفت داده شده و ادامه برنامه هفت به صورت زنده پخش شد.
در ادامه هفت نیز مجدداً بحثها حول و حوش گروه هنر و تجربه مطرح شد. بهروز افخمی ضمن عذرخواهی از مخاطبان بابت گرفتن آنتن از برنامه هفت، به اظهارات جبار آذین منتقد سینما در گفتگوی تلفنی این گونه واکنش نشان داد: این تعابیر به نظرم بیش از هرچیز دلبخواهی و غیرمعنادار است و بیشتر به یک بیانیه می ماند که ایشان قرائت کردند که به نظرم اصلا بد نیست که «هنر و تجربه» بستر کوچکی برای نمایش آثار تجربی از هنرمندان جوان باشد.
در ادامه رامبد جوان نیز درباره گروه هنر و تجربه گفت: تماشای فیلم های «هنر و تجربه» خیلی لذت بخش است. این فیلم ها هیجگاه امکان نمایش روی پرده را نداشتند و حالا تماشای آنها روی پرده خیلی خوب و لذت بخش است. من جز طرفداران تصمیم گیری و جریان سازی این گروه هستم.
سپس علی معلم گفت: صنعت نمایش بدون تحقق نمایش فیلم های خارجی در ایران محقق نخواهد شد. این پنبه را سینماگران ما از گوش خود بیرون بکشند. امروز جداسازی، منطقی کردن و اصلاح روند در گروه «هنر و تجربه» ضروری است. تفکیک خودپسندی در تولیدات این گروه ضروری است. تجربه تا یک جایی. ما تا ابد که نمی توانیم تجربه کنیم در این مملکت. 30 سال است که داریم تجربه می کنیم. فیلم های کوتاه و .... چه جایی در هنر و تجربه دارند. یک تعریف دقیقی از این گروه وجود ندارد. من با دیدگاه میرکریمی درخصوص تعریف جشنواره بین المللی خیلی موافقم. دقیقا تعریف درستی است. یک جشنواره جهانی مطابق اصول جهانی است. اما جشنواره داخلی، نمایشگاه بهاره است؟ خرده فروشی است؟ عمده فروشی است؟ چیست؟
در آخر این برنامه نیز مروری بر وقایع و اخبار سینمای ایران در هفته اخیر صورت پذیرفت و در این حوزه نقد و بررسیهایی صورت پذیرفت.