arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۶۴۹۰۲
تاریخ انتشار: ۴۲ : ۰۸ - ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۵

ارتباط ایران و اتحادیه اروپا در تغییر رفتار عربستان تاثیر می گذارد؟

ایران در زمان رژیم گذشته در زمره نخستین کشورهایی بود که ضمن داشتن روابط حسنه با اغلب کشورهای اروپایی، در سال ۱۹۶۳ با جامعه اقتصادی اروپا موافقتنامه تجارت و همکاری منعقد کرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 ایران در زمان رژیم گذشته در زمره نخستین کشورهایی بود که ضمن داشتن روابط حسنه با اغلب کشورهای اروپایی، در سال ۱۹۶۳ با جامعه اقتصادی اروپا موافقتنامه تجارت و همکاری منعقد کرد.

به گزارش انتخاب، گستره این موافقتنامه به صادرات چند کالای سنتی ایران و واردات اقلام مورد نیاز ایران محدود می‌گردید.

موافقتنامه مزبور در سال‎های ۱۹۷۲ و ۱۹۷۸ تمدید و نهایتا دستخوش فراموشی شد اما روابط اتحادیه اروپا و ایران به مجموعه روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میان ایران و اتحادیه اروپایی، از زمان تاسیس این اتحادیه گفته می‌شود. این روابط همواره تحت تاثیر تحولات سیاسی و اجتماعی ایران یا سایر کشورهای خاورمیانه بوده‌است. کشور ایران با توجه به نفوذش در خاورمیانه و همچنین منابع متعدد و متنوع انرژی و همچنین بازار خوبی که برای کالاهای اروپایی است، برای این اتحادیه، دارای اهمیت بوده‌است. موضوعاتی نظیر حقوق بشر و همچنین برنامه اتمی این کشور، از جمله موضوعات مناقشه‌انگیز بین دو طرف در سال‌های اخیر بوده‌است. در خلال مذاکرات هسته‌ای، نماینده اتحادیه اروپا سعی داشت با نزدیک‌تر کردن مواضع ایران و آمریکا که سابقه تخاصم درازمدتی با یکدیگر داشتند، حصول توافق را تسهیل نماید.

 همچنین اتحادیه اروپا پیش‌قدم شد و با ارائه یک قطعنامه در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که در نهایت به تصویب اعضا رسید، شروع فاز عملیاتی برجام را پایه نهاد. اتحادیه اروپایی بر اساس چارچوب توافق برجام، سعی دارد روابط سیاسی و تجاری خود را با ایران بازسازی نماید. لغو تحریم‌های یک‌جانبه‌ای که اتحادیه اروپا در زمان تنش هسته‌ای علیه ایران وضع کرده بود، کمک به ایران برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی و گشایش دفتر این اتحادیه در تهران، از جمله اقدامات عملی می‌باشد که در دوران پسابرجام از جانب این اتحادیه در دستور کار قرار گرفت. با گذشت حدود چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی، روابط ایران و اروپا فراز و نشیب‌های فراوانی را طی کرده است.

با توجه به تعامل جمهوری اسلامی ایران با اتحادیه اروپا در چارچوب روابط دوجانبه، منطقه‎ای و بین‎المللی و برگزاری چندین دور گفت‌وگو میان طرفین، کشف دلایل این فراز و نشیب‌ها و ناکامی‌ها در این مسیر می‎تواند ایران را در ادامه راه خود یاری نماید. در این راستا با مهدی ذاکریان استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی به گفت‌وگو پرداخته که در ادامه می‌خوانید:

با توجه به اینکه اتحادیه اروپا به عنوان یک سازمان منطقه‌ای مهم محسوب می‌شود، این سازمان چه جایگاه و اهمیتی در سیاست خارجی ایران به خود اختصاص داده است؟

اتحادیه اروپا یک سازمان منطقه‌ای بین‌المللی محسوب می‌شود. این سازمان در نظام بین‌الملل از جایگاه وسیع و گسترده ای برخوردار است. باید توجه داشت که ریشه شکل‌گیری این سازمان اقتصادی بوده، بنابراین اتحادیه اروپا از اهمیت اقتصادی بسیاری بالایی برخوردار است اما در طی زمان این سازمان به سازمان بین‌المللی چند وجهی تبدیل شده که ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حقوقی دارد. به جرات می‌توان گفت اتحادیه اروپا بعد از سازمان ملل متحد در حل بحران‌های بین‌المللی ایفای نقش و اظهارنظر می‌کند. فرانسه و انگلیس دو عضو دائم شورای امنیت از اعضای اتحادیه اروپا هستند. آلمان، انگلیس، ایتالیا و فرانسه به عنوان چهار قدرت اقتصادی دنیا عضو اتحادیه اروپا هستند. اتحادیه اروپا وسیع‌ترین سازمان منطقه‌ای اروپا محسوب می‌شود و با توجه به اهمیتی که در نظام بین‌المللی دارد طبعا برای بسیاری از کشورها می تواند نقش‌آفرین و بااهمیت باشد. لذا این سازمان می‌تواند برای ایران به عنوان کشوری مهم در منطقه خاورمیانه با اهمیت محسوب شود. به لحاظ تاریخی ایران با کشورهای اروپایی و اتحادیه در تعامل و تماس بوده است. از زمان تاسیس جامعه ذغال و فولاد تاکنون روابط پرفراز و نشیبی میان این سازمان و اتحادیه اروپا وجود داشته است. اوج این روابط را در مسائل ۱+۵ شاهد بودیم که مدیریت و رهبری برعهده نماینده عالی اروپا در روابط خارجی بوده است. بنابراین به طور مدام اتحادیه اروپا در سیاست خارجی ایران دیده می شود.

همواره رقابت بین ایران و عربستان وجود داشته اما در ماه‌های اخیر سیاست های ضد ایرانی آل‌سعود علیه کشورمان تشدید شده و روابط بین تهران و ریاض به‌شدت تیره شده است، اکنون به باور شما همراهی ایران و اتحادیه اروپا می‌تواند در تغییر رفتار عربستان نسبت به ایران موثر باشد؟

به باور من این امر می‌تواند موثر باشد. در عربستان سعودی جناح تندرو و افراطی قدرت را در دست دارند. البته افراد عاقل نیز در این کشور حضور دارند. بنابراین به میزانی که ایران بتواند روابط و تعاملات خود را در سطح جهان گسترش دهد این امر بر روابط کشورمان با کشور ثالث از جمله ترکیه، پاکستان و عربستان اثرگذار است. وقتی تعامل و آمد و شد مثبت فراوانی در کشوری مشاهده شود، به طور حتم کشورهای ثالث برای تعامل با آن کشور تشویق می‌شوند و انگیزه پیدا می‌کنند. اتحادیه اروپا سازمان منطقه‌ای مهمی است که نوع تعامل ایران با این سازمان می‌تواند انگیزه ای برای عربستان ایجاد کند و از سوی دیگر عاملی است که اتحادیه اروپا به سایر کشورها از جمله عربستان توصیه و فشار مبنی بر ایجاد روابط حسنه منطقه ای با ایران وارد سازد.

برخی تحلیلگران معتقدند برای کاهش سیاست های تخریبی عربستان، ایران با برخی کشورهای جدید وارد تعامل و گفت‌وگو شود. حال به نظر شما آیا در پیش گرفتن این سیاست می تواند نتایج مثبتی به همراه داشته باشد؟

ایران در تعریف روابط و سیاست خارجی خود باید فراتر از بحران و مسائل با یک کشور تعاملات خود با سایر کشورها و سازمان‌ها تنظیم کند، نباید چنین باشد که اگر در منطقه با کشوری یا مجموعه‌ای از کشورها اختلاف دارد به دلیل همین مشکلات به اتحادیه اروپا، روسیه و آمریکا روی آورد، بلکه باید توجه داشت که منافع و مطالبات ما در دنیا چگونه تعریف می‌شود و کدام بازیگر در نظام بین‌الملل می‌تواند خواسته کشورمان را تامین سازد و به‌واسطه آن با کشورها وارد مذاکره، تعامل و روابط حسنه شویم. این همان نوع نگاهی است که امیرکبیر و مصدق در سیاست خارجی دنبال می‌کردند و نوع موازنه مثبت و منفی بوده است. برای اینکه کشور ثالث را تحت فشار قرار دهیم که به ما امتیاز دهد وارد رابطه و تعامل با کشور دیگری می‌شدیم. در زمان دولت مصدق وی در روابط خارجی خود این سیاست را دنبال می‌کرد که برای مقابله با انگلیس وارد تعامل با کشورهای شوروی و آمریکا شد. این مشی انفعالی در روابط بین الملل است و نوعی سیاست خارجی واکنش‌گراست و نه کنش‌گر. اگر به دلیل مشکلاتی که با عربستان داریم پای اتحادیه اروپا را به روابط خارجی باز کنیم نگرشی کاملا اشتباه است. چنین نگرشی به شکل سنتی در مقاطعی از تاریخ روابط خارجی ایران وجود داشته است.

آیا دستگاه سیاست خارجی کشورمان توانسته به شکل سازنده در توافق هسته ای عمل نماید؟

ایران باید مسائل و تعریف خود از دنیا را در کمیته تخصصی مشخص و روشن سازد. اینکه به دنبال چه کارهایی است و آیا خواهان کارهای اقتصادی، سیاسی، نظامی یا فرهنگی است؟ باید برای انجام امور مختلف برنامه و استراتژی‌هایی داشت. در دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد با سیاست خارجی بعضا شعارگرا و عوام‌گرا مواجه بودیم و این دولت در سیاست خارجی به صورت علم‌گرا و تخصص‌محور عمل نمی‌کرد. اما خوشبختانه دولت روحانی در سیاست خارجی به سمت علم‌گرایی و تخصص‌گرایی حرکت کرده و علت آن را باید تخصص وزیر امورخارجه و مشاوران وی دانست. چنانکه آقای ظریف برای مدیران الگوی خوبی تعریف کرده است. وی بیان کرد برنامه نظام را در مساله هسته‌ای قرار دهیم تا مشخص شود در مسائل هسته‌ای چه چیزی می‌خواهیم؛ هر آنچه به فعالیت صلح‌آمیز هسته ای کمک کند، به‌دست می‌آوریم و آنچه مسبب تحریم کشورمان شده است کنار بگذاریم و تعطیل کنیم. به تعبیر دیگر تحریم‌ها تعطیل و فعالیت صلح‌آمیز هسته‌ای مجاز است و با این تعریف با گروه ۱+۵ و رهبری اتحادیه اروپا وارد تعامل و مذاکره شدند و به نتایج مثبت و درخشانی در مساله هسته‌ای دست پیداکردیم. اکنون پس از این مدل و تجربه موفق باید به وزارت خارجه اجازه ورود به مسائل دیگر از جمله تعریف کار اقتصادی و سیاسی داده شود. البته این امر منوط به دسته بندی‌ای است که در این دسته بندی اتحادیه اروپا در اولویت اقتصادی قرار می گیرد. البته این سازمان در محورهای دیگر از جمله سیاسی و فرهنگی کارآمد است. ایران می تواند در زمینه های زیادی با این سازمان اروپایی کار کند چراکه قرابت فراوانی بین کشورمان با این سازمان اروپایی وجود دارد.

سطح روابط ایران را با اتحادیه اروپا از ابتدای انقلاب تاکنون چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در چند مقطع تنش بین اتحادیه اروپا و ایران وجود داشت. نخست در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی و اشغال سفارت توسط دانشجویان بود و این اتفاق کشورمان را با مشکل روابط سیاسی با جامعه اروپا مواجه ساخت. ماجرای میکونوس سطح روابط کشورمان با اروپا را در سطح مناسبی قرار نداد. همین طور در گفت‌وگوی هسته‌ای روابط خوبی بین ایران و اتحادیه وجود نداشت. در حادثه حمله به سفارت انگلیس اتحادیه اروپا در برابر ایران موضع تند و سختی برگزید. بنابراین نمی‌توان تاریخ روابط خارجی ایران پس از انقلاب را با اروپا تاریخ شفاف و روشنی دانست بلکه روابط پرفراز و نشیبی بوده است. البته در مساله هسته‌ای شاهد مذاکرات و گفت‌وگوهای مثبت بین ایران و این سازمان بوده‌ایم و نمایندگان روابط خارجی اتحادیه اروپا در این مذاکرات نقش سازنده‌ای داشتند. البته باید به روابط خوب ایران در دوران ریاست جمهوری رئیس دولت اصلاحات با اتحادیه اروپا اشاره داشت که منجر به گفت‌وگوی انتقادی، سازنده و فراگیر شد و فرایند مثبتی را طی کرد.

به دنبال افزایش و اعمال تحریم‌های ظالمانه سطح روابط ایران و اتحادیه اروپا کاهش پیداکرد، حال این امر چه پیامد و آثاری را برای دو طرف به همراه داشت؟

باید گفت سطح روابط کشورمان با این سازمان روند افزایشی و کاهشی داشته است. چنانکه زمانی که فرایند افزایشی را طی کرد هر دوطرف بهره‌مند می‌شدند. ایران منبع فراوان انرژی و بازار مصرف کالا و منشا تفکرات حقوقی و سیاسی است که می تواند با این سازمان در گفت‌وگوهای جهانی وارد گفت‌وگو و مذاکره شود. بنابراین کاهش سطح روابط دو کشور باعث محرومیت و آسیب طرفین می‌گردد. در ضمن در شرایطی که روابط کاهش می‌یابد کشورمان نمی‌تواند به تکنولوژی و منابع پیشرفته دست پیدا کند. در نظام بین‌الملل کشورها می‌توانند برخی شاخص‌ها را به سادگی تامین کنند. اما درمقابل برخی کمبودهای موجود را نمی‌توانند به راحتی جبران نمایند. زمانی که به دلیل تحریم‌ها مساله عدم صدور نفت ایران به اتحادیه اروپا مطرح شد، در مقابل وزارت کشور بیان داشت که ما به این سازمان نفتی نمی‌فروشیم. این سخنان و موضع‌گیری خوبی نیست چراکه وقتی عدم فروش نفت را مطرح می‌کنیم زمانی موثر است که فروشنده‌ای دیگر وجود نداشته باشد. بنابراین زمانی که این سخنان طرح گردید، به راحتی فروشنده‌های دیگر جای ایران را گرفتند. کشورهای اروپایی از تکنولوژی پیشرفته در بخش های مختلف از جمله صنعت هواپیماسازی، خودور و غیره برخوردار هستند،‌ لذا سایر کشورهایی نمی‌توانند این تکنولوژی را به کشورمان عرضه کنند. بنابراین کاهش روابط ایران با اروپا زیان‌هایی را نیز متوجه ایران ساخته است.

ایران در چه حوزه هایی می‌تواند با اتحادیه اروپا وارد تعامل شود؟

اتحادیه اروپا تنها از منظر اقتصادی دارای اهمیت نیست بلکه حوزه‌های سیاسی، فرهنگی و حقوقی آن باید مورد توجه کشورمان قرارگیرد، چرا که در بعد حقوقی دیوان حقوق بشر و عدالت اداری و نیز دادگاه حقوق بشری و دولت‌ها در این سازمان فعالیت می‌کنند. لذا اتحادیه اروپا سازمان بسیار وسیعی است. اکنون اقتصاد این قاره برای ایران بسیار جذاب است. اگر خواهان کار اقتصادی هستیم این سازمان گزینه خوبی است و باید با اتحادیه اروپا شروع به کارکنیم. البته تکنولوژی این قاره نسبت به ایالات متحده عقب مانده است اما در مقایسه با کشورهای آسیایی از جمله چین، هند، کره و پاکستان در رتبه بالاتری قرار دارد. اگر مذاکره و گفت‌وگوی جدی بین ایران و اتحادیه صورت گیرد و دو طرف دیدگاه خود را مطرح سازند قطعا وارد تعامل با سازمان پایداری شده‌ایم که در آینده ایران می‌تواند به صورت عضو ناظر در این سازمان فعالیت کند.

حضور هیات‌های اروپایی در ایران چه تاثیراتی در حوزه اقتصادی کشورمان به همراه دارد؟

حضور هیات اروپایی دارای آثار مثبت و موثری برای کشورمان است اما باید چشم‌ها باز باشد تا از این فرصت ایجاد شده نهایت استفاده را داشته باشیم و حداکثر امتیازات نصیب طرف ایرانی شود. شاید سوال شود که با این حضور و رفت و آمد و قراردادها چه چیزی نصیب ایران می شود که باید پاسخ داد این رفت و آمدها جرقه و انگیزه‌ای بسیار بالا در پیشرفت و گسترش روابط اقتصادی ایران و کشورهای اروپایی است. اما باید تجار، بازرگانان، صنعتگران و متخصصان حوزه اقتصاد و صنعت به نوع قرارداد توجه داشته باشند. در گذشته و دوران اصلاحات که موفق‌ترین دوره بود بعضی قراردادها به لحاظ حقوقی ضعیف تنظیم شد. اکنون در جامعه بین‌المللی قراردادهایی که بین کشورها بسته می‌شود حتما باید با نظارت متخصصان حقوق و روابط بین الملل تنظیم شود که روابط و منافع ملی آن کشور یا کارخانه دچار آسیب نگردد و ابعاد قرارداد از سوی آنان مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین نوع قرارداد و مذاکره بسیار حائزاهمیت است.

از نظر شما در حوزه مذاکره و گفت‌وگوهای بین‌المللی با چه آسیب‌هایی مواجه هستیم؟

اکنون سیاست خارجی کشورمان به سوی تخصص‌گرایی حرکت کرده و ما می‌توانیم صدای خود را بهتر و راحت‌تر به گوش نخبگان و تصمیم‌گیران کشور برسانیم. در روابط بین‌المللی مدل و شیوه تخصصی شبیه‌سازی مذاکرات و گفت‌وگوهای بین المللی را داریم که به نخبگان و متخصصان در حوزه مذاکرات سیاسی، اقتصادی، صنعتی و بازرگانی آموزش لازم داده می شود. اما طرف ایرانی در این راستا بعضا آموزش‌های لازم را دریافت نکرده است و آمادگی کافی در گروه مذاکره کننده مشاهده نمی‌شود. فرد در وزارت صنعت تنها در حوزه صنعتی تخصص دارد اما از لحاظ مذاکره و نحوه قرارداد نوشتن از تخصص لازم برخوردار نیست. موارد ذکر شده از جمله آسیب‌هایی هستند که در این زمینه می‌توان به آنها اشاره کرد.

کشورهای اروپایی بر چه اساس و مبنایی روابط خارجی خود را با کشورها تنظیم می‌کنند؟

اروپاییان سیاست خارجی و نگاه خود را براساس یک واقعه تغییر می‌دهند. اتحادیه اروپا و کشورهای این قاره روابط خود را تا حدود زیادی همانند ایالات متحده بر پایه منافع، خواسته و اولویت تنظیم می‌کنند. اروپاییان مسائل را در سطح وسیع و کلان می نگرند. نگاه آنها به یک کشور به این صورت است که در کجای دنیا قرار دارد، منافع این کشور چیست و داشتن روابط یا عدم روابط چه پیامدهایی برای آنان به همراه دارد. بنابراین بر این مبنا روابط خود را با کشورها تنظیم می کنند.

آیا حملات تروریستی ماه‌های اخیر در اروپا در تغییر رویکرد کشورهای اروپایی نسبت به عربستان به عنوان کشور اصلی حامی تروریسم می‌تواند تاثیرگذار باشد؟

در کشورهای بزرگ اتحادیه اروپا از جمله آلمان، انگلیس، ایتالیا و فرانسه دو لابی فعال است. لابی سعودی که در این لابی قطر، امارات و سعودی‌ها پول‌های کلانی را هزینه می کنند و تلاش لابی عربی در راستای معرفی ایران به عنوان خطری برای نظام بین‌الملل است و از سوی دیگر کشورهایی از جمله عربستان، امارات و کویت تلاش می‌کنند امنیت را در نظام بین الملل به وجود آورند. آنها ادعا می کنند که این کشورها از مخالفان تروریسم و مهارکنندگان این گروه‌ها هستند. لذا لابی عربی به دنبال تقویت ضرورت روابط کشورهای عربی در داخل اروپاست. از سوی دیگر یک جریان فکری در اروپا وجود دارد که معتقدند منشا تروریسم و خشونت به اندیشه وهابیت بازمی‌گردد و اینکه باید با تولیدکنندگان این اندیشه به رویارویی پرداخت و بر این پایه نتیجه‌گیری می‌کند که عربستان سعودی، امارات و کویت همسو و همفکر با جریان وهابیت و سلفی‌گری قرار دارند. بنابراین منشا خطر برای صلح و امنیت جهانی این کشورها هستند. این جریان فکری معتقد است داشتن روابط گسترده یا وسیع به سود اروپا نیست. البته لازم به ذکر است این جریان به دلیل نداشتن منابع مالی در اقلیت قرار دارد و در این قاره به شکل مستقل عمل می کند. این جریان از زاویه معیارهای حقوق بشر و دموکراسی این کشورها را زیر سوال می برد. اعتقاد دارند که کشورهای عربی ذکر شده مطمئن نیستند که در درازمدت بتوان با آنها روابط داشته باشیم. در مقابل جریان عربی بسیار مسلط در مسائل منافع دائمی و تنظیم روابط اتحادیه اروپا با قطر، امارات و عربستان عمل می‌کند. اما جریان دوم در این زمینه ضعیف است. زمانی که اتفاقات تروریستی در اروپا رخ داد تا حدودی جریان فکری دوم مورد توجه قرار گرفت اما همچنان جریان دوم در اروپا غالب است. با چنین رخدادهایی نمی‌توان لابی عربی را تضعیف نمود بلکه نیازمند اقدامات وسیع‌تر و موثرتر است.

از چه طریقی می‌توان نقش و نفوذ لابی‌های ضدایرانی در اروپا را به حداقل رساند؟

ایران و کشورهایی همانند کشورمان باید به دنبال سلسله نشست‌های گفت‌وگومحور باشند. اگر جلسات گفت‌وگو محور بین ایران و اتحادیه اروپا صورت گیرد قطعا میزان نفوذ جریان پول‌محور در این قاره کاهش می‌یابد و جریان فکری دوم می‌تواند عاملی در تجدیدنظر در روابط اتحادیه با این کشورهای عربی باشد.

*روزنامه آرمان
نظرات بینندگان