*آیا هیلاری کلینتون در صورت رئیس جمهور شدن، همانند اوباما درباره ایران رفتار خواهد کرد؟
بیشتر مخالفان سیاست خارجى اوباما و جمهوریخواهان رقیب، کلینتون را به عنوان معمار سیاست خارجى اوباما مطرح کردهاند تا او را نقد کنند. البته کلینتون همراهى کلى خود را با سیاست خارجى اوباما، از جمله حمایت از توافق هستهاى اعلام کرده است. در عین حال، شکى نیست که مواضع او در ارتباط با برخى مسایل خاورمیانه تندتر از اوباما است. به طور مثال، او موافق ایجاد منطقه پرواز ممنوع در سوریه است و همچنین خواستار دور نگهداشتن نیروهاى ایران از سوریه است و این مواضع ممکن است مسیر برخورد کلامى و عملى تندتر با ایران را هموارتر و ادامه روابط را در سطح فعلى دشوارتر کند. البته باید در نظر داشت که مواضع تندتر در حین کمپین انتخاباتى، الزاما بالفعل نخواهند شد؛ خصوصا اینکه در بدنه حزب دموکرات امریکا مواضع تندتر و بعضا جنگطلبانهتر خانم کلینتون الزاما مورد تأیید نیست و حتى به وفور نقد شدهاند.
مواضع ترامپ درباره ایران متناقض است
*ارزیابی دونالد ترامپ در خصوص سیاست اوباما در قبال ایران چیست؟
ترامب به شدت «معامله» با ایران را مورد نقد قرار داده است ولى مواضعش متناقض است. از یک طرف، اصطلاحا به عنوان مردى که کاملا به هنر معامله اشراف دارد، برجام را معاملهاى ضعیف و به ضرر امریکا دانسته و از طرف دیگر به مردم امریکا قول داده است که ایران را مجبور خواهد کرد که بند بند تفاهم هستهاى را اعمال کند! حتى به صورت کلامی معلوم نیست که برجام را پاره خواهد یا در اجراى تعهدات حداقل ایران جدیت بیشتر نشان خواهد داد. به طور کلى، مواضع اعلام شده او و مشاوران سیاست خارجیاش مجموعه گیجکنندهاى هستند که بیشتر نشان استفاده فرصتطلبانه او از احساسات و نارضایتىهاى بخشى از مردم امریکا است. از صحبتها و مصاحبههاى او نمىتوان موضع ثابت یا نامتناقضى در قبال ایران استنتاج کرد.
*برجام در دوران ریاست جمهوری ترامپ یا کلینتون با چه چالشهایی روبهرو خواهد شد؟
گمان من این است که هیچکدام برجام را کنار نخواهند گذاشت ولى چالشهاى اجراى توافق از طرف امریکا کماکان ادامه پیدا خواهند کرد چون به هر حال هم برجام هنوز مخالفان مصمم در درون امریکا و منطقه دارد و هم قوانین تحریم جوانب بسیار پیچیدهاى دارند. شاید چالش افزوده کنار رفتن دولتمردانى باشد که به خاطر سرمایهگذارى عمیق شخصى در اخذ توافق به اهمیت همت و توجه ویژه در اجراى برجام واقف هستند.
آزمایشهای بعدی موشکی موجب تحریک نیروهای مخالف برجام در امریکا میشود
*کلینتون و ترامپ چه سیاستی را در خصوص آزمایشهای موشکی ایران در پی خواهند گرفت؟
اوباما آزمایشهاى موشکى را نقض روح توافق هستهاى بیان کرد و نماینده او در سازمان ملل در نامه خود آزمایشها را ناسازگار با قطعنامه و نه نقض آن خواند. در هر صورت مخالفت روسیه با تعریف آزمایشها به عنوان نقض امکان هیچ نوع اقدامى را از طرف شوراى امنیت نمىداد. این مخالفت و واقعیت که آزمایشها نقض توافق نیستند، جلوى سیاستهاى متفاوت را در صحن سازمان ملل خواهد گرفت ولى جلوى تشدید فشارهاى داخلى امریکا را نخواهد گرفت. بنابراین این واقعیت که برنامه موشکى ایران ناقض ٢٢٣١ نیست، تثبیت شده است. آزمایشهاى علنى بعدى بیش از هر چیز دیگر باعث تحریک نیروهاى مخالف برجام خواهد شد و از طرف دیگر، درست یا غلط، براى موافقان برجام در امریکا اقدامى در جهت تضعیف برجام توسط مخالفان برجام در داخل ایران به نظر خواهد آمد.
ترامپ و کلینتون راهبرد مشخصى در رابطه با حل مساله سوریه ندارند
*ترامپ و کلینتون در خصوص نقش ایران در پرونده سوریه چگونه فکر میکنند؟
هیچکدام هدف و راهبرد مشخصى در رابطه با حل مساله سوریه و شکست داعش ندارند. ترامپ کلا طرفدار مداخله نظامى کمتر است در عین حالى که قول از بین بردن سریع داعش را مىدهد. کلینتون هم دیگر صحبت از جلوگیرى پیروزى ایران نمىکند و تنها سیاست متفاوتى که از سیاستهاى کنونى امریکا مطرح کرده است، همان ایجاد منطقه پرواز ممنوع است که با ورود عملى روسیه در سوریه، سیاست بسیار خطرناکی است و با مخالفت فرماندههاى نظامى امریکا روبرو خواهد شد. من تاکنون حرفى از خانم کلینتون نشنیدهام که در آن نشانهاى از چگونگى برخورد با تناقض اصلى سیاست اوباما در سوریه - یعنى حمایت از مجموعهاى از نیروهاى مخالف اسد که به یارى متحدان امریکا در درون آنها عناصرى از القاعده و حتى داعش نیز وجود دارد - داشته باشد. تا کنون سیاستهاى پیشنهادى او نشان از برجستهتر شدن این تناقضها دارد.
فاصله بین واشنگتن و ریاض فراتر از دیدگاه شخصى و سیاستهاى اوباما است
*نگاه کلینتون و ترامپ نسبت به نقش منطقهای عربستان چگونه است؟
برخلاف باور رهبران کنونى عربستان، فاصله بین واشنگتن و ریاض فراتر از دیدگاه شخصى و سیاستهاى اوباما است. البته رابطه تنگاتنگ اقتصادى و امنیتى امریکا و عربستان نیز عاداتى نیستند که بتوان به آسانى آن را متحول کرد.
*آیا کلینتون و ترامپ نیز سیاست کاهش تنش میان ریاض و تهران را دنبال میکنند؟
البته مانند تلاشهاى حداقل کلامى آقاى اوباما معلوم نیست که موفق باشند. تنش بین ایران و کشورهاى خلیج فارس هم منافع اقتصادى دارد و هم براى کشورى مانند عربستان مصارف مهم سیاسى در داخل کشور.
*نوع نگاه کلینتون و ترامپ نسبت به روابط امریکا و اسرائیل چگونه است؟
همانطورى که دیگران هم گفتهاند، عشق و اعلام وحدت کامل با اسراییل در دوران انتخابات ریاست جمهورى شکوفا مىشود ولى بعد از انتخابات رییس جمهور منتخب باید با واقعیت سیاستهاى مخرب اسراییل کنار بیاید و این دوباره شکاف را نمایان خواهد کرد. براى خانم کلینتون، که به احتمال زیاد رییس جمهور بعدى امریکا خواهد بود، یک واقعیت دیگر نیز وجود دارد و آن این است که بدنه حزبى که او به عنوان رییس جمهور رهبرش خواهد بود دیگر سیاست حمایت از هر چه تندروهاى اسراییل مىخواهند، به خصوص در رابطه با سرزمینهاى اشغالى را، قبول ندارد. حمایت این بدنه از توافق هستهاى یکى از مهمترین دلایل موفقیت اوباما در پس زدن ضدیت اسراییل، عربستان و لابیهاى آنها در واشنگتن بود.
دولت بعدی امریکا مجوز برای برقراری مراودات دلاری را نخواهد داد
*آیا در دولت آتی امریکا به ریاست کلینتون یا ترامپ شاهد صدور مجوز برای برقراری مراودات دلاری خواهیم بود؟
گمان نمىکنم.
*در صورت ریاست جمهوری کلینتون یا ترامپ آیا تغییر در یارگیریهای منطقهای امریکا در خاورمیانه ایجاد خواهد شد؟
خیر ولى اگر راهى که اوباما شروع کرده است، ادامه پیدا کند، منطقه شاهد ملایمت در برخى روابط و افزایش تنش در برخى روابط دیگر خواهد بود.
انتهای پیام