arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۲۸۵۳۶۰
تاریخ انتشار: ۴۴ : ۱۷ - ۱۹ مرداد ۱۳۹۵

نیویورک تایمز: تیم پناهجویان، تیم تکان دهنده قلوب در ریو 2016

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» نوشت: تیم پناهجویان در بازی های المپیک 2016 ریو تیمی است که نه میدان مسابقات که قلوب جهانیان را به لرزه درآورده است.

به گزارش ایرنا، «راجر کوهن» دیدگاه نویس روزنامه نیویورک تایمز روز دوشنبه در تفسیری از تیم پناهجویان در بازی های المپیک 2016 ریو نوشت: بازی های المپیک برای نخستین بار در تاریخ خود شاهد یک نوآوری بشردوستانه است.

ابتکار حضور تیم پناهجویان در بازی های المپیک 2016 ریو به همت «بان کی مون» دبیرکل سازمان ملل و «توماس باخ» رئیس کمیته بین المللی المپیک طراحی و اجرا شده است.

جهان «تیم پناهجویان» را دوست دارد. این تیم که حضورش در بازی های المپیک 2016 ریو، جهان را به لرزه در آورده است، در مراسم افتتاحیه بازی ها مورد استقبال و تشویق و خوشامدگویی و کف زدن های ممتد تماشاگرانی بود که به احترام این ورزشکاران تمام قد در ورزشگاه محل برگزاری مراسم ایستادند.

اوج احساسات تماشاگران و همچنین «بان کی مون» حین رژه این تیم در مراسم افتتاحیه نمایان بود.

«تیم پناهجویان» در ریو، نخستین تیم ورزشی در نوع خود است که تشکیل می شود.اما این فقط یک تیم در اسم و رسم نیست و نیامده است وجدان ما را در قبال مسئله سوریه تسلی دهد. این تیم اینک زیر پرچم المپیک راه می رود، اما ورزشکارانش، پرچم کشور خودشان را می خواهند. 
«توماس باخ» رئیس کمیته بین المللی المپیک در این باره گفته است: ما می خواهیم از این منظر، پیام امید به همه پناهجویان را در جهانمان ارسال کنیم.

این تیم متشکل از دو شناگر از سوریه، دو جودوکار که اصلیتشان از جمهوری دمکراتیک کنگو است، یک دونده ماراتن از اتیوپی و پنج دونده از سودان جنوبی است.

یکی از اعضای تیم «رامی انیس» شناگر سوری است که اینک در بلژیک زندگی می کند. او از اهالی شهر حلب است که غربی های بزدل و ترسو آن را زیر بمباران شهر به دست نیروهای روس رها کردند. روس ها که متوجه شده بودند بعد از گذشت چند سال از جنگ داخلی سوریه، آمریکا هیچ جنبشی از خود نشان نخواهد داد، دست به کار شدند و امروز در شهرهای سوریه پرسه می زنند. 

«باراک اوباما» رئیس جمهوری آمریکا هم در صفحه توئیتر خود حمایت تام و کامل خود را از این تیم 10 نفره را اعلام کرد و گفت: این 10 ورزشکار ثابت کردند که می توان موفق بود، بدون آنکه برای کسی مهم باشد، شما از کجا آمده اید.

«سامانتا پاور» سفیر آمریکا در سازمان ملل هم در فیلمی ویدیویی که آن را در صفحه فیس بوک خود منتشر ساخت، به 65 میلیون انسان آواره در جهان اشاره کرد که بعد از جنگ جهانی دوم بزرگ ترین مجموعه پناهجویان جنگی را تشکیل می دهند.

آیا واقعا می توان از حرکت بازایستاد؟ اینها همگی انسانهایی با شهامت هستند. این انسانها همگی با کوهی از غم و اندوه وطن هایشان را ترک کردند و ابدا به دنبال یک زندگی بهتر نیستند، بلکه آنها خود زندگی را می جویند.

هیچ فردی به این دلیل آواره نمی شود، چون حق انتخاب دارد، بلکه آواره به این دلیل آواره است که هیچ حق انتخابی ندارد.

یکی از این پناهجویان «یسرا ماردینی» دختر جوان 18 ساله سوری از اهالی حومه دمشق است که از کشوری گریخته است که امروز از او فقط نامی باقی است.

«یسری» همراه با خواهرش با قایقی کوچک در آب های عمیق راهی ترکیه و سپس یونان شد. او و خواهرش درون آب شیرجه رفتند و بعد از بیشتر از سه ساعت شنا کردن، آب این دو را به جزیره «لسبوس» یونان در شمال شرق دریای اژه رساند.

«ماردینی» در بازی های المپیک ریو در دور مقدماتی مسابقات شنای 100 متر پروانه برنده شد، اما در مراحل بعدی به علت زمان طولانی شنای او متوقف شد. اما همین اندازه هم برای ورزشکاری در موقعیت او بسیار عالی است.

غافل نمانیم که این تیم ورزشی در شرایطی در این موقعیت قرار گرفته است که شرایطی فوق العاده سخت و دشوار عقبه سرنوشت هر یک آنها بوده است.

این پناهجویان یا در دریا غرق می شوند، یا حین پنهان و مهر و موم شدن پشت یک کامیون می میرند و گمنام و ناشناس و بی سر وصدا از دنیا می روند. حصارها در همه جا جلویشان سبز شده است و دیوارها مقابلشان قد علم کرده است.

تمام پوسترها در سطح شهرها به آنها توهین می کند و تبلیغاتی مسموم علیه آنها می پراکنند. تبلیغاتی نظیر اینکه این افراد، معرف خطر هستند، مخل آسایش هستند، مفت خورند. غده چرکین جامعه بشری در جزایر دور افتاده اقیانوس آرام هستند. 

آنها تهدیدی برای تمدن اروپا نگریسته می شوند، بخوانید اروپای مسیحی و اما اینجا در آمریکا از عظمت دوباره آمریکا صحبت می شود، بخوانید «بزرگ ساختن مجدد آمریکا». اما در واقع احزاب سیاسی راست گرا دارند با قربانی کردن آمریکا، این عظمت را برای آن ساخته و پرداخته می کنند.
هیچ کس پناهجویان را نمی خواهد. اینها در انظار مردم جهان، تروریست بالقوه و متجاوز به عنف بالقوه هستند.

 جایشان در کشورهای مقصد، مراکز پذیرش پناهجویان است. آمریکا ادعا می کند که حداقل 10 هزار پناهجوی سوری را در سال مالی جاری پذیرش کرده است اما در عرض چهار سال گذشته آمریکا فقط هزار و 900 پناهجو را پذیرفته است. این آمار یعنی یک چندرقاز.

از زمانی که جنگ داخلی سوریه آغاز شد، حدود چهار میلیون و 800 هزار سوری از کشور گریخته اند. در میان کشورهای اروپایی فقط آلمان است که شهامت به خرج داده و درهایش را به روی این پناهجویان گشوده است. آلمان با پی بردن به ژرفای فلاکتی که بر این پناهجویان رفته است، فقط از باب حرمت گذاردن به ارزش های اخلاقی، آغوش خود را به روی آنها گشوده است. اما نکته اینجا است که بعد از آنکه هیاهوی بازی ها تمام شد، آیا دیگر کسی یادی از این مردم مفلوک خواهد کرد؟

امروز همزمان دو نیرو، جهان را به سمت خود می کشاند: در یک جبهه، نیروی جهانی سازی، نیروی انسان چادرنشین و نیروی فضای سایبری بدون مرز قرار دارند و در جبهه دیگر نیرویی ملی گرایی، سیاست های بومی گرایی و تعصبات ضد مهاجرت جای گرفته است. این دو جریان در یک حالت تعادل شدید قرار دارند.

برزیل کشوری است سخاوتمند. شاید هیچ کشور دیگری تا این اندازه فرهنگ دورگه در او حاکم نباشد. برزیل کشوری است با تنوعی از فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلف که در جای جای کشور ریشه دوانده است.

بی جهت نیست که در ریو این قدر استقبالی گرم از تیم مهاجران به عمل می آید. برزیل کشوری است که ازدواج سفید پوستان با رنگین پوستان در آن فوق العاده رواج دارد.

«پل آوستر» داستان نویس در خصوص برخورد جهان با پدیده مهاجرت بیان کرده است: تکریم و توهین همزمان به پناهجویان توامان وجود دارد.

وی افزود: این یعنی اینکه ما به مرور زمان هم بهتر شده ایم و هم بدتر.

«فریتز اشترن» تاریخ دان آمریکایی که امسال از دنیا رفت هم معتقد بو: شکنندگی آزادی، آسان ترین و عمیق ترین درسی است که من در زندگی و حرفه ام آموخته ام.

آزادی هرگز بر روی بغض و کینه و محرومیت ساخته نمی شود. این یک حقوق بشر جهانی است. 
برزیل و کمیته بین المللی المپیک با این ابتکار عملشان، این فرصت را در اختیار جهان قرار داده اند تا نظری هر چند اجمالی بر موضوع بشریت و آرمان های هر یک از پناهجویان بیافکنند.

شاید ما بتوانیم بعد از آن، کمی بهتر شویم، نه بدتر. شاید بعد از آن، همه این حصارها و موانع فرو بریزند، اما نه فقط در حرف و کلام، که در عمل.
نظرات بینندگان