پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
بخشي از تکامل و ارزشهاي انسان،بستگي به تحمل مشکلات و انواع فشارها دارد،که پايداري و ثبات قدم را در پي داشته باشد،و بدون آن ارزش واقعي او معلوم نميگردد. و به همين جهت است که پروردگار عالم در برابر خوشيها و لذتها و روزهاي شادي و رفاه،متقابلا ايام حزن و اندوه و انواع گرفتاريها و دردها را مقدر داشته،تا انسانهاي وارسته و شايسته را،از عنصرهاي وامانده و درمانده متمايز ساخته،و براي آنان بباوراند که اشخاص صبور و مقاوم،با افراد زبون و ناتوان از زمين تا آسمان فرق دارد.و مولاي متقيان امير مؤمنان علي عليه السلام به اين حقيقت مسلم اشاره نموده و ميفرمايند:«الدهر يومان:يوم لک و يوم عليک،فاذا کان لک فلا تبطر،و اذا کان عليک فاصبر»روزگار داراي دو بعد است، روزي براي خوشي و کامراني تو است،و روز ديگر براي سختي و مشکلات،در ايام خوشي سرکشي نکن، و در ايام گرفتاري و سختيها نيز ملول و ناتوان مباش.
علي عليه السلام در اين فراز تمام روزها و زندگي هر شخص را بر دو محور تقسيم نموده،و آن را در شادي و اندوه خلاصه ميکند،و سفارش مينمايد که:در مقاطع اقبالدنيا و مسرت و شادماني مغرور نباشيد،و در تهاجم غمها و سختيها نيز خود را نبازيد،و از پيشاپيش،خويشتن را براي ان روزهاي دشوار بسازيد. چنانچه پيشوايان دين و اولياي خدا همگي بر اين اساس حرکت ميکنند،و خود را بطور کامل تربيت نموده،و در برابر دنياي مشکلات از ميدان صبر و استقامتبيرون نميروند!! مگر علي عليه السلام خود را به درخت جنگلي و کوهستاني تشبيه نميکند،که در برابر بادهاي خشک و آفتاب سوزان و انواع سختيها مقاوم بوده است؟!در حالي که نهالها و اشجار باغها و کنار جويبارها لطيف و ظريف بوده،و هيچگونه مقاومتي در مقابل بي آبي ندارند؟! آري«پيامبران الوالعزم»و ساير اولياء الله هميشه با برنامههاي خاصي خود را تربيت مي کردند،تا در برابر بيادبيهاي بي ادبان ايستادگي کنند،و مقدرات الهي را با جان و دل خريداري نمايند،و در مقابل تند بادهاي مشرکان و منافقان نلرزند،که نمونه آنان حضرت«نوح»بوده است که شب و روز تلاش نمود و آشکار و نهان،و بطور عمومي و خصوصي را به سراغ گمراهان رفت،و در انجام وظيفه خسته نشد،و انواع تهمتها را تحمل کرد،تا جايي که در طول نهصد و پنجاه سال رسالتش،فقط هشتاد نفر به وي ايمان آوردند،ولي وي روح مقاومت و استواري نشان داده،و به پيروان و عاشقانش درس پايداري داد.
علي و انواع صبر و پايداري
اگر به آيات و احاديث«صبر و پايداري»توجه مختصري بنمائيم،ملاحظه ميکنيم که آن داراي شعبهها و محورهاي مختلفي بوده،و تقسيمات گوناگوني را تشکيل ميدهد،که ما از ميان آنها به دو نمونه اشاره مينمائيم:قال علي (ع) :«الصبر صبران:صبر علي ما تکره،و صبر عما تحب»در اين فراز علي عليه السلام صبر و مقاومت را به دو دسته تقسيم نموده و مي فرمايند:آن بر دو قسم استبخشي از آن مربوط به جاها و مواردي است،که انسان از آنها کراهت دارد (مانند انواع بيماريها،درماندگيها،گرفتاريهاي اجتماعي و سياسي و از اين قبيل) و بخش ديگرش مخصوص جاهايي است که هر کسي از آنها خوشحال ميگردد (مانند بي صبري براي رسيدن به وصال دوستان و خويشاوندان،ايام مبارکه و زفاف و حج و مشاهد مشرفه و نظير آنها قابل توجه است که تحمل نوع اول از نوع دوم مشکلتر است،زيرا: اولي در مورد ضررها و نارسائيها متصور است در حالي که دومي براي رسيدن به منافع و موارد مطلوب است.
و در يک تقسيم کلي ميفرمايند:«الصبر ثلاثة:الصبر علي المصيبة،و الصبر علي الطاعة،و الصبر عن المعصية و القسم الاخر اعلي درجة» علي عليه السلام ميفرمايند:صبر داراي سه نوع است:
1-تحمل و بردباري در برابر مصائب و مشکلات.
2-صبر در اطاعت از خدا و پرستش او.
3-صبر و خويشتنداري از دستيازيدن به گناه و نافرماني خدا،که اين از دو بخش قبلي مهمتر است.
اين حديث موارد صبر و مقاومت را بيشتر باز کرده،و آن را شامل انواع عبادتها و مصيبتها و دوري از معصيتخدا ميداند،به اين معني که انسان در برابر فشار دردهاي اجتماعي،و بيماريهاي جسمي،و فراق عزيزان و مرگ فرزندان،و فقر و مشکلات زندگي بيمه گردد.
و در مقام پرستش الهي و بندگي او مقطعي نباشد،بلکه با تداوم و نظم هميشگي به روح خود طافت بخشد.و چون به مرز گناه ميرسد،آن چنان تقوا و پرهيزکاري را در خويشتن ملکه نمايد که بدون زحمت زياد،از آن دوري گزيند.
اگر به زندگي امير مؤمنان نظيري بيفکنيم،ملاحظه مينمائيم که آن حضرت در تمام اين موارد موفق بود.
امتحانات گوناگوني که متوجه او گرديد،و او با سر بلندي از آنها بيرون آمد موجب مباهات خداوند و تعجب و تحسين ملائکه الهي گرديد!!که نمونهاش ايثار و فداکاري او در«ليلة المبيت»بود که بجاي رسول خدا در رختخواب او خوابيد،و جانش را با رضاي الهي معامله نموده،و آيه دويست و فتسوره«بقره»در حق او نازل گشت. او در تمام جبهههاي نبرد در برابر دشمنان اسلام حاضر شد،و هرگز پشتبه آنان نکرده،و بدون پيروزي برنگشت،در اين زمينه شواهد تاريخي آنقدر زياد است،که نيازي به ذکر نمونه نميبينم.
علي در مسير بندگي و خودسازي به جايي رسيد که در حال پرستش خدا از خود بي خود ميگشت،و دوست و دشمن را به حيرت و تعجب وا ميداشت،و در همين رابطه بود که اشکهاي دشمني همچون«معاويه»را به صورتش جاري ساخته و از او شنيده شد که گفت:هيهات مادر روزگار مثل«علي بن ابي طالب»را بياورد!!
او در گريزي از خطا و گناه زبانزد عام و خاص بوده است،و الگو و اسوه عابدان و شب زندهداران به حساب ميآمد،که«دعاي کميل»شاهد زنده اين ادعا ميباشد.
پايداري علي (ع) در ميدانهاي جنگ
پايداري علي عليه السلام در ميدانهاي نبرد آنچنان عظيم و شگرف است که تمام نويسندگان از درج عظمت و ارزش آن عاجز و ناتوانند،و هيچکس نميتواند حقايق و ايثارگري آن حضرت را ترسيم نمايد!!
ما در اين قسمتبخش کوچکي از نمونه مقاومتهاي آن سرور را به خوانندگان عزيز تقديم مينمائيم:!!
ما در اين قسمتبخش کوچکي از نمونه مقاومتهاي آن سرور را به خوانندگان عزيز تقديم مينمائيم: روح کفر ستيزي امير مؤمنان علي عليه السلام آن چنان بالا بود،که در طول حياتش در بيش از هشتاد نبرد کوچک و بزرگ شرکت کرده،و هميشه در جنگها دستبالا راداشته و فاتح و پيروزمند بر ميگشت!!علي عليه السلام هرگز پشتبه دشمن نکرد،و خود اظهار ميداشت:«لو تظاهرت العرب علي قتالي لما وليت عنها» يعني اگر تمام عربها بخواهند به جنگ من بيايند،من از آنان وحشت نکرده،و فرار نميکنم!!
او طبيعتا مردان شجاع را دوست ميداشت،و از افراد بزدل و ناتوان و فراري متاثر ميگرديد،و به سپاهيان خود توصيه ميکرد،که روح مقاومت و توان رزميشان را بالا ببرند که خطبه« جهاد»«خطبه 27»نهج البلاغه شاهد گوياي اين حقيقت است.
در تاريخ جنگهاي دوران خلافتش آمده است که وي به افراد فراري جنگي ديدگاه تنفر داشت، چنانچه اين قبيل افراد در صحنه نبرد به قتل ميرسيدند نه تنها آنان را شهيد راه خدا نميدانست، بلکه ارزش انساني نيز به آنان قائل نبود!!و به افراد زير پرچمش توصيه مينمود که:مقتولين ميدانهاي نبرد را مورد توجه قرار دهند،چنانچه زخمهاي آنان از پشت بدن بوده باشد،به آنها نماز ميت نخوانند، زيرا اين گروه در حال فرار از جنگ زخمي گشتهاند... در روز بيست و يکم رمضان سال چهلم هجرت هنگامي که بر پيکر پاک علي عليه السلام غسل ميدادند،جاهاي زخمها را شمردند،سر بر هزار مورد رسيد،که از آن زخمها،هشتاد موردش در جنگ«احد»صورت گرفته بود!!زيرا همه مسلمانان و اصحاب پيامبر فرار کردند،جز«ابو دجانه»و«امير المؤمنين»کسي باقي نماند!!و جراحان و پرستارها چون خواستند زخمهاي علي را پانسمان کنند،جاي سالم در بدن او پيدا نميکردند که آنها را ببندند!!
در همين جنگ بود که ايثار و فداکاري علي عليه السلام موجب تحير و اعجاب ملائکه خدا گرديد، «جبرئيل»به نمايندگي از طرف آنان به حضور رسول خدا نازل شد،و بانک«لا فتي الا علي و لا سيف الا ذو الفقار»را سر داد،و به رشادتهاي علي عليه السلام نگريسته،و به پيامبر خدا گفت:يا رسول الله!علي چقدر مواسات ميکند؟!پيامبر خدا نيز در جواب جبرئيل گفت:«انه مني و انا منه»:او از من است،من هم از اويم!!جبرئيل بي درنگ اظهار داشت:«انا منکما!!»:منهم از شما هستم!!
در جهان هستي و در تاريخ بشريت کدام انسان را ميتوان پيدا کرد که اينگونه مورد توجه خدا و پيامبر و ملائکه قرار گرفته،و اينهمه افتخارات داشته باشد؟!
پايداري علي در دوران خانه نشيني
چنانچه در بحث«مظلوميت امير المؤمنين عليه السلام»اشاره شد،آن حضرت در دوران خلفا فوق العاده مظلوم زيسته،و گرفتاريهاي طاقت فرسا را آزموده است.اگر چه تحمل ستمها و عمل به وظيفههاي گوناگون براي آن سرور خيلي دشوار بوده است،ولي در عين حال وي همانند کوه استوار تمام ناملايمات را هضم کرد!!و نقش رهبري و ارشاد مردم را تا آنجا که مقدور بود،ايفا نمود،و از مرز اسلام و حدود الهي محافظت کرد،و مشکلات و سؤالات جديد و مستحدث واردين به قلمرو اسلام را جوابگو شد.
اگر به طور اجمال نظري به فرازهاي نهج البلاغه و تاريخ زندگي آن حضرت در اين زمينه بيفکنيم، خواهيم ديد که آن سرور از اين دوران بالخصوص نالهها دارد!و ترسيم و شنيدن ستمهاي وارده بر آن بزرگوار در اين برهه،و صبر و شکيبايي او،دلهاي عاشقان ولايت را ميسوزاند،و اشکها را جاري ميسازد و کينههاي مقدس را به عاملا آن جنايتها تحريک مينمايد!!
*منبع : حوزه علمیه خواهران