پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس بین الملل «انتخاب»؛ اندیشکده چتم هاوس نوشت: فعلوانفعالات اخیر در منطقه خاورمیانه نشان میدهد روابط ایران و روسیه به مسائلی فراتر از مسئله سوریه گسترش یافته است. در اوایل ماه اوت، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در یک نشست سهجانبه با همتایان آذربایجانی و ایرانی خود در باکو شرکت کرد. هرچند این جلسه به دعوت رئیسجمهوری آذربایجان الهام علیاف صورت گرفت، اما یکی از اهداف اصلی مسکو برای شرکت در این نشست، تقویت روابط با ایران بهعنوان یک شریک کلیدی برای روسیه در سوریه و منطقه دریای خزر و در حوزه انرژی بود. رابطهای که قطعاً افزایش خواهد یافت.
به گزارش «انتخاب»؛ نشانههای آشکاری از وجود اختلال در روابط ایران و روسیه در سالهای اخیر وجود داشته است، ازجمله کاهش حجم مبادلات تجاری. آمارها نشان میدهد در سال 2015 تجارت بین دو کشور ایران و روسیه بالغبر 1.24 میلیارد دلار بود که کمترین میزان در یک دهه گذشته است. همچنین پروژه نیروگاه اتمی بوشهر که بنا بود توسط روسها تکمیل شود نیمهتمام باقیمانده است. اما جدا از مسائل تجاری، روابط دو کشور در سایر مسائل نیز رو به رشد نبوده است.
دخالت مسکو در توافق هستهای ایران راه را برای تعامل سوریه هموار کرد. اما نه ایران و نه روسیه راضی نیستند. مقامات روسی میخواهند ایران انعطافپذیرتر و هماهنگتر از این موقعیت کنونی در سوریه با آنها تعامل کند. به گفته برخی منابع، ایران تمایلی به گوش دادن به توصیههای روسیه در استراتژی نظامی در سوریه ندارد. رسیدن به اجماع با تهران بر سر سرنوشت بشار اسد هم به همین ترتیب، گزینهای دشوار بوده است.
بیمیلی روسیه برای همکاری با ایران در درگیری تهران با سعودی بر سر مسئله یمن باعث میشود که نخبگان ایرانی تعهد روسیه را برای همکاری بلندمدت با ایران را موردتردید قرار دهند. برای کاستن از نگرانی ایران، تبلیغات رسانههای داخلی مسکو در پوشش خبری درگیریهای یمن به سمت حمایت مثبت از حوثیها گرایش پیداکرده است. با این حال، این هنوز آن چیزی نیست که جمهوری اسلامی از یک شریک خوب انتظار دارد. اما در این میان استقرار نیروی هوایی روسیه در پایگاه هوایی نوژه در غرب ایران نشان از تغییری در سیاستهای منطقهای میداد و بیانگر باز شدن امکان گفتوگو میان این دو قدرت منطقهای بود.
تحت این شرایط، کرملین مجبور به ایجاد تغییراتی در استراتژی دیپلماتیک خود برای اعتمادسازی در روابط با تهران بود. بنابراین، مسکو برای گسترش تعاملات با ایران، حل کردن مسائل مورد مناقشه میان دو کشور را دستور کار قرارداد. ازجمله مسائل مربوط به دریای خزر، ثبات قفقاز جنوبی، حملونقل، منابع انرژی و زیرساخت خط لولههای انرژی. اگرچه این موارد قبلاً موردبحث قرارگرفته بود، اما این اولین بار از زمان آغاز بحران در سوریه است که به این مسائل اولویت بیشتری از دیگر موضوعات دادهشده بود.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، سیاست روسیه حمایت از جمهوریهای جداشده از شوروی در مقابل ایران بود که باعث تخریب روابط ایران و روسیه شده بود اما در حال حاضر روسیه قصد دارد مسائل حوزه دریای خزر را با اجماع کشورهای همسایه این دریاچه حلوفصل کند.
ضرورت به اشتراک گذاشتن منطقه خزر موجب حفظ گفتوگوها حتی در شرایط دشوار میان دو کشور شده است، بهطوریکه مسکو معتقد است که یک گفتوگوی دوجانبه و سازنده در مورد دریای خزر میتواند این اطمینان را به ایران بدهد که در مسئله سوریه نیز موقعیتی برابر با روسیه دارد. روسیه و ایران دیگر نمیتوانند از موارد مهم فیمابینشان چشمپوشی کنند. مسائلی ازجمله حضور نیروهای غربی در جمهوریهای آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی پس از فروپاشی شوروی، قاچاق مواد مخدر، تروریسم، جنایات مرزی، جنگ قرهباغ، وضعیت حقوقی دریای خزر و خط لوله گاز خزر.
مسکو همچنین نگران آن است که ایران یا جمهوری آذربایجان، یا هر دو، ممکن است در پروژههایی در حوزه انرژی داخل شوند که موقعیت روسیه را در بازار انرژی اروپا و ترکیه تضعیف کند. در اجلاس سران باکو، پوتین برای همکاریهای فراتر از نفت و گاز ابراز تمایل کرد و علیاف پیشنهاد داد مسیرهای انتقال انرژی مشترک ایجاد شود. این پیشنهاد به پوتین اجازه میدهد که تظاهر کند این اجلاس به پیشنهاد و با محوریت روسیه نبوده است. این پیشنهاد همچنین موجب میشود تا ایران برای تأمین گاز استانهای شمالی خود وابسته به ترکمنستان نباشد و از راه جمهوری آذربایجان بخشی از نیاز استانهای شمالی خود را تأمین کند. از این طریق روسیه میتواند اطمینان حاصل کند که گاز ایران در چه حدی به کشورهای اروپایی خواهد رسید.
نشست باکو در واکنش به یک جلسه بین جان کری و وزرای امور خارجه کشورهای آسیای مرکزی بود که چند روز قبل در واشنگتن برگزار شد. روسیه میخواهد نشان دهد که، نه ایالاتمتحده و نه هیچ کشور دیگری نمیتواند در حوزه دریای خزر جای روسیه را بگیرد.