پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : روز گذشته محمدجواد ظريف در يادداشتي كه روزنامه نيويورك تايمز آن را منتشر كرد، با اشاره به ريشههاي بيثباتي كنوني خاورميانه و ضرورت رسيدگي ويژه براي حل و فصل مسائل، به درستي به اين نكته اشاره كرد كه عربستان سعودي ميتواند بخشي از راهحل سياسي براي رفع بحرانهاي كنوني منطقه باشد. وزير امور خارجه ايران در اين راستا گفت كه ما از حاكمان سعودي ميخواهيم تبليغات مبتني بر اتهام و هراس را رها كرده و با ساير اعضاي جامعه جهاني در از بين بردن آفت تروريسم و خشونت كه همه ما را تهديد ميكند، همكاري كنند.
اين پيشنهاد در حالي از سوي ايران مطرح ميشود كه ايران و عربستان در مناسبات دوجانبه با يكديگر داراي تنش هستند و دو كشور هم درخصوص بحرانهاي كنوني منطقهاي با يكديگر اختلاف دارند. اين اختلافات در حالي است كه ايران و عربستان با يكديگر همسايهاند و منطق جغرافيايي دو كشور را ملزم ميكند كه خواه يا ناخواه با يكديگر در تعامل باشند و اختلافاتشان را از طريق راهكارهاي ديپلماتيك همچون گفتوگو و مذاكره مورد پيگيري قرار داده و حل و فصل كنند. بايد دانست كه ايران و عربستان، دو قدرت برتر هم در جهان اسلام و هم در منطقه محسوب ميشوند. همانگونه كه تهران در منطقه داراي قدرت و نفوذ است، رياض نيز از نفوذ و قدرت در منطقه برخوردار است. اين نفوذ و قدرت در صورتي كه در چارچوب تعامل و همكاري قرار بگيرد، بيترديد ميتواند از توان بسياري براي حل و فصل بحرانهاي منطقهاي برخوردار باشد و در صورتي نيز كه آن قدرتها در صحنه رقابت و كشاكش با يكديگر قرار گيرند، آن گاه تنشها نيز فزوني ميگيرد.
پيشنهاد وزير امور خارجه ايران نيز بر اين اساس نشات ميگيرد كه هيچ كدام از طرفين نميتوانند ديگري را ناديده بگيرند و اين در حالي است كه در روندهاي پيشين، دولت حاكم بر رياض تلاشهاي بسياري از طريق روشهاي مختلف براي حذف ايران در سازوكارهاي بينالمللي انجام ميداد. جمهوري اسلامي ايران به درستي ميداند كه جهان امروز، ديگر جهان برد – باخت نيست بلكه صلح پايدار متضمن منافع همه بازيگران است و چارچوب رسيدن آن بايد شامل همه قدرتها باشد. در اين راستا، دولت يازدهم از ابتداي روي كار آمدن تمايل بسياري براي انجام گفتوگو با رياض و پيگيري سازوكارهاي ديپلماتيك در جهت حل و فصل مسائل داشت اما متاسفانه با وجود چنين ارادهاي از سوي ايران، عربستان از انجام گفتوگو امتناع كرد و با در پيش گرفتن سازوكارهاي تخريبي موجب شد تا بسياري از مسائل لاينحل باقي بماند و حتي برخي آنها وضعيت بحرانيتر به خود بگيرد.
با اين حال، تروريسم و افراطيگري پديدهاي است فراگير كه در شرايط كنوني همه كشورهاي خاورميانه را مورد تهديد قرار ميدهد. متاسفانه در سالهاي گذشته اين تصور اشتباه كه «دشمن دشمن من، دوست من است» موجب شد تا برخي دولتهاي منطقه و به ويژه عربستان روشهاي اشتباهي براي حل و فصل مسائل دنبال كنند و با استفاده ابزاري از گروههاي تروريستي، موجب تشديد بحرانها در منطقه شوند، اما بايد دانست كه تروريسم پديدهاي است كه نه تنها طرف مقابل را مورد تهديد قرار ميدهد، بلكه روزي دامن كشور پرورشدهنده و حامي خود را هم خواهد گرفت.
در اين راستا، مشاهده ميكنيم كه در شرايط كنوني داعش و القاعده، به عنوان دو گروه تروريستي عمده در منطقه خاورميانه، به مهمترين تهديدهاي عربستان تبديل شدهاند و به همين خاطر است كه رياض بايد با كنار گذاشتن تصور اشتباه پيشين و همچنين دوري گزيدن از روشهاي ناكارآمد قبلي، همراه با ايران در راستاي ايجاد ثبات و برقراري امنيت در خاورميانه عمل كند، زيرا هر كشوري كه فكر كند با ايجاد بيثباتي و گسترش تروريسم ميتواند به خواست خودش دست يابد، روزي محكوم به شكست و مبتلا شدن به آن پديدهها خواهد بود.