پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : آیتالله هاشمی در گفتگو با شرق گفت:روحانی سال ٩٦ دوباره منتخب ریاستجمهوری میشود و جای نگرانی وجود ندارد.
آنچه ميخوانيد، پاسخ آيتالله هاشميرفسنجاني به دو پرسش سياسي است؛
الان یک تصور عمومی در جامعه وجود دارد که انتخابات آمریکا بر مسائل داخلی ایران اثر دارد. با انتخاب رئیسجمهوري جدید آمریکا فکر میکنند تغییراتی در وضعیت دولت ایران به وجود ميآيد و کار برای آنها سختتر میشود یا اگر دموکراتها روی کار میآمدند، برای سیاست ایران بهتر بود؟ البته این تصور عمومی، خیلی جدی نیست. خوب است به مصوبه جدید تمدید تحریمها هم اشاره بفرمایید.
اینگونه که استنباط میکنیم و آقای ظریف و آقای صالحی هم میگویند، تأثیرش روانی است، چیز تازهای اتفاق نميافتد. تمدید آن در اختیار دولت آمریکا نبود، ١٠ساله تمدید شده بود و امسال بنا بود تمام شود که دو دوره ١٠ساله آن تمام میشد. در اختیار کنگره بود، کنگره هم از اول با برجام مخالف بود. نکته مهم این است که آیا این کار ملغیالاثر است؟ البته این ملغیالاثر در برجام آمده؛ یعنی جزء وظایف رئیسجمهور است، زيرا در قانون آنها همین است و میتواند اثر اینها را ملغی کند، اگر بخواهند به برجام عمل کنند، اینگونه است.
باید دید که ترامپ چه کار میکند، روی ترامپ با حرفهایی که تاکنون زده، نمیتوان حساب کرد. او هر لحظه مطلب تازهای میگوید و بعد دوستانش نصیحتش میکنند و مطلب دیگری میگوید. چون خیلی در کار سیاست نبوده و بیشتر در تجارت بوده است. خودم هنوز نمیتوانم قضاوتی بکنم که چه کار خواهد کرد. او را نمیشناختم؛ اما معلوم است که الان کنگره با ما نیست و این روشن است، چون بدون مخالف و فقط با یک مخالف در دو مجلس، این را تمدید کردند. البته خودشان توجیهاتی میکنند و من نمیدانم که آن توجیهات واقعی است یا نه؟ اگر حرفها آنگونه باشد، نمیتوان درباره این مسئله پیشبینی کرد و باید کمی صبر کنیم. البته در اینجا یکدفعه حرکتهای خیلی تندی شروع شد که شاید درست بود، چون لازم بود در مقابل آنها حرکتی بکنند.
باید ببینیم چه میشود. اما برای آنها بدون هزینه و آسان نیست، آنها میدانند که نمیتوانند یکطرفه برجام را لغو کنند و ایران را در منطقه نادیده بگیرند. ایران جایی است که وقتی انقلاب شد، آن زنجیرهای که از غرب تا شرق دور شوروی کشیده بودند و شوروی از همهجا محاصره بود، شکست؛ یعنی با انقلاب ایران، دندانههای اصلی آن زنجیر شکست. شوروی میتوانست از طریق ایران وارد آبهای آزاد و گرم در جنوب شود و کار کند. به نظرم اهمیت ایران، هم از لحاظ جغرافیایی هم از لحاظ معادن، هم موقعیت خاص و خیلی چیزهای دیگر برای آنها روشن است و باید ایران را در سیاستها در نظر بگیرند و نمیتوان نادیده گرفت.
آقای روحانی به احتمال زیاد رئیسجمهور دوره بعدی هستند؛ اما پیشبینیها و نگرانیهایی هم وجود دارد، نگرانیهایی که بیشتر در مطبوعات مطرح میشود یا صاحبنظران سیاسی میگویند، دال بر این است که امکان دارد به ایشان سفارش شود که نیایند یا احتمال میدهند در تأیید صلاحیت دچار مشکل شوند. به نظرم اینها خیلی دور از ذهن است. میخواستم ابتدا نظر حضرتعالی را بدانم؛ اما مهمترین مسئله این است که شما در انتخابات دیدید که در لحظه آخر چهرههای ناشناسی میآیند و همانطوری که حضرتعالی تأکید کردید قشری از مردم وجود دارند که راضی نیستند، آیا این نگرانی وجود دارد که چهره بهاصطلاح ناشناختهای بیاید و دوباره بتواند افکار و انتقادهایی را که وجود دارد، مديريت کند و آقای روحانی را در انتخابات دچار مشکل کند؟
نظر من اینگونه نیست؛ اولا خود آقای روحانی مصمم است که بیاید. بهتازگی با ایشان صحبت کردم. بههرحال ایشان در دور اول هم به عنوان وظیفه آمدند و حتی آنموقع که آمدند، وضعی نبود که آدم خودش را پیشقدم کند. همه ما از ایشان خواستیم و ایشان قبول کردند و آمدند. با هم که بررسی کردیم، دیدیم رأی تفکرات ما در مجموعه داوطلبها زیاد نیست و افق خیلی روشن نبود؛ بنابراين من هم تصمیم گرفتم بیایم، وقتی من آمدم، آقای روحانی گفت که دو نفر نباشیم و او انصراف بدهد، به ایشان گفتم: فعلا هر دو هستیم تا ببینیم چه میشود! اگر لازم شد، یک نفر کنار میرود. آمدن من هم وظیفه بود؛ با خودم فکر کردم اگر الان نیایم، پس چه زمانی باید خدمت کنم؟
آمدم و دیدید که یکدفعه موجی آمد و همه ایران را گرفت و حالت خیلی بشاشی بین مردم پیدا شد و همه امیدوار شدند. افراد جناح مقابل هم ترسیدند و چون ترسیدند، فشار آوردند که من را رد صلاحیت کنند تا مسئله به قول خودشان حل شود. پس از آن، چون هدف ما نجات کشور از آن وضع بود، من و آقای خاتمی و بعضی از دوستان به حمایت آقای روحانی رفتیم و مجموعه علل دستبهدست هم داد که مردم هم آمدند و ایشان انتخاب شد. در این سالها هم نشان داده که چه شخصیت کارآمدی دارد و با مجموعه شرایط جهانی و اعتباری که پیدا کرده و منطق درستی که دارد و راه درستی هم برای اداره کشور در پیش گرفته، برای مردم بیشتر شناخته شد؛ در مجموع به نظرم خوب پیش رفته است. گفتم که شاید بعضی از آرا را نداشته باشد؛ اما این شرایط، آرای ایشان را اضافه ميکند.
نکته بعدی این است که در مقابل آقای روحانی کسی نیست، شما در بین اصولگراها و تندروها کسی را نمیبینید که بتواند در مقابل آقای روحانی بایستد، حتی اگر همه جمع شوند، باز در اقلیت هستند؛ یعنی همه اینها که یک مجموعه هستند، اقلیتاند. این قضیه را اشخاص وارد میفهمند، بهعلاوه الان انتشار اخبار و اطلاعرسانی آنقدر وسیع و زیاد است و آنقدر در دنیا تریبون وجود دارد که مردم میتوانند استفاده و همه شرایط را ارزیابی کنند.
گاهی بعضی از جوانان مناطق دوردست کشور که به دیدارم میآیند، چنان با مسائل آشنا هستند و تحلیل میکنند و حرف میزنند که انسان احساس غرور میکند. اینگونه نیست که مخالفان ایشان بتوانند با شعارها فریبکاری کنند. به نظر من ایشان کاملا شانس پیروزی دارد و هم خودش مصمم است که بیاید و هم ما حمایت میکنیم. احتمال رد صلاحیت آقای روحانی هم بعید است. خود آنها هم یک مقدار روشنتر شدهاند. به نظرم این اتفاقات نمیافتد. سیاستهای کلی انتخابات هم که بهتازگي منتشر شد، دست هرکس را که بخواهد قانون را نادیده بگیرد، میبندد. به نظر میرسد آقای روحانی ماندنی است.