پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : عاشقی درد سری بود نمیدانستیم
حاصل اش خون جگری بود نمیدانستیم
پر گرفتیم ولی باز به دام افتادیم
شرط بی بال و پری بود نمیدانستیم
آسمان از تو خبر داشت نمیگفت به ما
سهم ما بی خبری بود نمیدانستیم
آب و جاروی در خانه ی ما شاهد بود
از تو بر ما گذری بود نمیداستیم
این همه چشم براهی نگرانم کرده
خود این هم نظری بود نمیدانستیم
نمدانیم تا ظهورت چقد فاصله داریم
آه از جمعه ی بی تو گله داریم آقا
(مصطفی صابر خراسانی)
التماس دعا