پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : ايران، و عراق، هر دو مديون خون شهيداني همچون فرمانده دانا و دلاور، سرلشكر شهيد، اسماعيل دقايقي ميباشند.
٢٨ ديماه ٦٥ ، در بحبوحه عمليات كربلاي ٥، در منطقه شلمچه، حوالي پاسگاه كوت سواري، در مركز "پنج ضلعي"، اسماعيل دقايقي، فرمانده دانا و دلير لشكر بدر، به لقاء معبودش شتافت.
ستاره اي درخشان كه در حضور خورشيد، در تارك اسمان أبديت قرار گرفت.
اسماعيل يك استثناء و تكرار نشدني بود.
حٌسن خٌلق، طبع بلند، همت استوار، و دركي عميق از ضرورتهاي زمان، از خصوصيات عمومي او بود.
در فهم سياسي و نظامي از عرصه تحولات، به همان اندازه تيز هوش بود، كه در درك پيچيده ترين مسايل اطلاعاتي و عملياتي صحنه نبرد.
يك سياستمدار متعهد، و يك فرمانده با صلابت.
روند جنگ، و ضرورتهاي كادر سازي براي اينده عراق، در سومين سال جنگ، إيجاب ميكرد كه بنيان يك ساختار ماندگار، براي اداره محيط امنيتي عراق ، تمهيد شود.
فرمانده كل سپاه، در تعامل با مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق و روحانيون مبارز عراقي ساكن ايران، تشكيلات بسيجي مأٰب ، متشكل از "مجاهدين عراقي"، سازمان داده بودند. با اعلام امادگي تعداد قابل ملاحظه اي از "احرار" ارتش عراق، جهت سازمان يافتن و حضور در جبهه ايمان، ضرورت سازماندهي "قوات بدر" فراهم شده بود.
اين مهم ميبايست بر عهده شخصي گذاشته شود، كه هم از بينش عميق سياسي برخوردار باشد، هم بر ظرائف اطلاعاتي ، امنيتي و حفاظتي جنگ و جبهه مسلط باشد، و هم قادر به فرماندهي يگاني، مركب از انواع نيروهاي عراقي، از همه طوائف و اقوام و تيره ها، و حتي مذاهب ديگر، در كنار شيعيان، باشد.
شخصي كه هم نظم و انضباط ارتشيان گسسته از صدام را تامين كند، و هم روحيه مجاهدان و جنگاوران عشائر جنوب ، تا تركمان هاي شمال عراق را بشناسد.
اسماعيل دقايقي، همان شخص خاصي بود كه همه ان ويژگيهاي مطلوب را در خود داشت.
گردانهاي شهيد صدر، كه پيشتر در چند عمليات محدود، همچون بدر و قدس و عاشوراي ٤ شركت داشتند، با ساختار و ماموريت و سازمان و فرماندهي جديد، تحت مسئوليت اسماعيل دقايقي، در قالب "تيب ٩ بدر" سازمان يافتند.
روند رو به رشد ظرفيتها و استعداد اين يگان، تحت امر اسماعيل دقايقي، انچنان با سرعت پيش رفت كه بزودي و پس از اجراي عمليات كربلا٢ در منطقه حاج عمران، به سازمان "لشكر" ، ارتقاء يافت.
دقايقي و فرماندهان و نيروهاي هم رزم او، انچنان ظرفيتي از "گسترش، استقرار ،مانور و عمليات" از خود بروز دادند كه، اين يگان نوپا و استثنايي، در يك زمان، از اشنويه تا راس البيشه و فاو، قادر به استقرار يگانهاي تابعه خود بود.
دقايقي، و لشكر بدر، اماده بودند تا در هر نقطه از سراسر خطوط نبرد، بويژه مناطق عملياتي داخل خاك عراق كه ضرورت داشت، در افند و پدافند، عهده دار مأموريت و مسئوليت باشند.
همبستگي و پيوستگي و همدلي نيروهاي مجاهد و احرار عراقي، تحت درايت ها و صفاي باطن، و نگرش عميق و ذكاوت مديريتي اسماعيل، به حدي استحكام و سازمان يافت كه، اٌفق اينده "قوات بدر" را، تا حد جوهر بنيادين ارتش انقلابي، براي عراق ازاد، نويد ميداد.
چنين طليعه اي، بيش از سي سال قبل، كه هنوز سرنوشت جنگ نيز در ابهام بود، بيشتر به يك رويا شبيه بود، اما، اسماعيل اين ايده را، يك حقيقت معطوف به اينده ميدانست.
گفتگو هاي اسماعيل با فرماندهان أركان "قوات بدر"، انگونه بود كه حتي در بحبوحه عمليات كربلاي ٤، انها را براي تصدي مسئوليت "تامين امنيت ملي عراق ازاد" اماده مي ساخت.
در ان زمان، كمتر شخصي ، حتي بعض روحانيون و يا سياسيون انقلابي و مبارز عراق، احتمال تحقق چنان ايده اي را ميداند. اكثر سياسيون انقلابي، مباحث اسماعيل، در خصوص تبديل قوات بدر، به هسته مركزي نيروهاي انقلابي تامين امنيت و تماميت ارضي عراق را، يك ارزوي بعيد، ميدانستند.
امروز اما، دنيا شاهد است كه، ساختار و سازماني كه با همت ان فرمانده تيز هوش، و ان مجاهد نستوه و عارف والا، كه جان خود را براي قوام و دوام اَش نثار كرد، همان "ارتش مردمي" است كه از جنوب بصره تا شمال موصل را در كنترل خود دارد.
نقش قوات بدر و نيروهاي مسلح انقلابي عراق (موصوف به حشد الشعبي) در تمام طول سي سال گذشته، در مبارزه قطعي با رژيم بعث، و سپس در حفظ تماميت ارضي و تامين امنيت ملي عراق، غير قابل كتمان است.
همرزمان و معاونان انروز اسماعيل دقايقي، امروز در راس انقلابي ترين و كارامد ترين نيروهاي ضد تروريسم و ضد داعش عراق و منطقه قرار دارند.
مجاهدان و فرماندهاني نظير مهندس ابوحسن هادي العامري، كه زماني معاون اطلاعات رزمي اسماعيل بود ، يا مهندس حاج ابو مهدي (معروف به ابومهدي المهندس) كه ايشان نيز زماني از معاونين دقايقي بودند، و هر دو بزرگوار، پس از مدتي، به تناوب، مسئوليت فرماندهي قوات بدر را بر عهده داشتند.
امروز، هنگامي كه "فرمانده سليماني" در ميان دو رادمرد مجاهد، مهندس حاج ابو حسن العامري، و مهندس حاج ابو مهدي، ايستاده و به نظارت يا فرماندهي نيروهاي تحت امر، در مبارزه با قوات شر، و تروريستهاي داعشي مشغول است، اين سيماي تابناك شهيد اسماعيل دقايقي است كه، حتي سي سال پس از شهادتش، به فرماندهي اصحاب بدر و خَيْبَر ايستاده است.
روح بلند اسماعيل، در اعلي عليييّن ، و در كنار شهداي بدر و حنين و خندق، و در جوار مولي و مقتدايش حضرت أميرالمؤمنين عليه السلام، متنعّم و مستفيض است ان شاالله.
ارمان اسماعيل دقايقي، به بلنداي ايمان او بود، و ايمان او، حقيقتي است كه "از هميشه تا هنوز"، پايدار است.
ايران، و عراق، هر دو مديون خون شهيداني همچون فرمانده دانا و دلاور، سرلشكر شهيد، اسماعيل دقايقي ميباشند.
درود و رحمت واسعه الهي، نثار روح شهيدان بلند مرتبه اين مرز و بوم.
علي رضا اكبري
(مسئول ستاد يگان ٩ بدر، سال شهادت اسماعيل)
٢٨ ديماه ٩٥
سي امين سالگرد شهادت "فرمانده دقايقي"