سرویس سیاسی «انتخاب»؛ داود حشمتی: شهردار تهران که تا پیش از حادثه پلاسکو مهمترین کاندیدای اصولگرایان بود، امروز در شرایطی قرار دارد که احتمال خروج او از جمنا را فراهم کرده است. صبح همان روزی که حادثه پلاسکو اتفاق افتاد، قالیباف به قم رفته بود تا با مراجع دیدار کند. دیدارهایی که رنگ و بوی انتخاباتی دارد و غالبا در دوران قبل از انتخابات شاهد آن هستیم. اما او ناچار شد دیدارها را نیمه کاره گذاشته و به تهران بازگردد و تا امروز سکوت کند.
روز یکشنبه دو منبع از نزدیکان قالیباف اعلام کردند که احتمالا او از کاندیداتوری منصرف شده است. نحوه اعلام خبر نشان میدهد که اتفاقا خبر نه «قطعی» تنظیم شده و نه مستقیما از زبان وی بیان شده است. در اولین خبر سیدمحمود رضوی که تهیه کنندگی فیلم های تبلیغاتی قالیباف را برعهده داشت، در توئیتری کوتاه نوشت: «شنیدههای من از عدم کاندیداتوری دکترمحمد باقر قالیباف در انتخابات 96 حکایت میکند». او تعمدا بر «شنیدهها» تاکید کرد تا قطعی بودن خبر را از بین ببرد. خبر دوم را نیز قربانزاده مشاور سیاسی شهردار تهران داد و گفت: «به نظر بنده قالیباف قصدى هم براى حضور در انتخابات ریاست جمهورى ندارد»
نکته اینجاست که بپرسیم: چه اتفاقی افتاد که چند روز بعد از برگزاری اولین همایش جمنا از اردوگاه حامیان قالیباف چنین صداهایی را می شنویم؟ مشاور سیاسی قالیباف گوشههایی از آن را برملا کرده و میگوید: «اگر چه در میان نیروهاى این جبهه اختلاف نظر و تفاوت سلیقه هایى نیز وجود دارد و نقدهایى نیز به ساز و کار اجماع وجود دارد، ولى اصل ایجاد وحدت میان همه اعضاى این جبهه بر روى مبانى روشن و شفاف براى مواجهه با مشکلات اساسى کشور ضرورى و بسیار مفید است.»
به عبارت روشنتر تیم قالیباف «وحدت واجماع» حداکثری راخواستار هستند. اما در عین حال کتمان نمی کنند که به این «سازوکار» نقد دارند. ضمن اینکه قربانزاده صراحتا گفته که هیچگونه مذاکره ای از سوی جمنا با قالیباف برای کاندیداتوری انجام نشده است.
آنچه نزدیکان قالیباف تحت عنوان «شنیدهها» و «گمانها» تلاش کرددند، مطرح کنند برای این است که همان شرط اساسی قالیباف را محقق شده نمی بینند. قالیباف برای اصولگرایان شرط کرده بود که تنها در یک صورت نامزد میشود آنهم شرایطی است که او تنها گزینه باشد. اینکه شهردار تهران قصد حضور در انتخابات را داشت شکی در آن وجود ندارد. چه اینکه خودش پیش از این و بعد از ماجرای املاک نجومی گفته بود: «برای من پيغام فرستادند كه اعلام كن وارد انتخابات نمیشوی تا تخريب نكنيم؛ گفتم من هيچوقت وارد اين زدوبندها نشدم و نمیشوم.» قالیباف در ادامه گفته بود که جواب آنها را اینگونه میدهم: «به آنها گفتم هرچه قدر بيشتر مرا تخريب كنيد، محكمتر ايستادهام.»(آذر95)
حالا چه اتفاقی افتاد که او دیگر «قصد ایستادن ندارد؟» دوگمانه در این رابطه وجود دارد.
اول: قالیباف با جمنا (جبهه مردمی انقلاب) دچار اختلاف شده است. انتظار او این بود که این تشکیلات بتواند اصولگرایان را رهبری کرده و موجب شود آنها شرط او را برای حضور به در انتخابات محقق کنند. اما شرایط آنطور که او می خواست پیش نرفته است. پس از دوران پلاسکو نیز او کاملا درسکوت فرو رفت. دیگر هیچ نمودی از او دیده نمی شود. جمنا همایشش را برگزار کرد و هیچ اثری از قالیباف در آنجا درون آن دیده نشد. این احتمال هست که تیم انتخاباتی و اتاق فکر قالیباف تعمدا این خبر رامنتشر کردند تا توجه اصولگرایان را به خود جلب کنند. پیام اظهارنظرهای کوتاه در مورد عدم حضور قالیباف در انتخابات، معنایش این است: «اگر اصولگرایان میخواهند از پتانسیل او و شهرداری تهران برای انتخابات استفاده کنند، باید برای جلب رضایت تعجیل کنند.»
دوم: دو اتفاق مهم یعنی: املاک نجومی و حادثه پلاسکو، موجب ریزش شدید آراء او در نظرسنجیها شده است. به طور حتم قالیباف نیز از این موضوع آگاه است. برای همین از ادامه حضور در انتخابات کاملا منصرف و ناامید شده است.
با این حال نمیتوان آینده سیاسی قالیباف را بدون این انتخابات تصور کرد. قالیباف به طور حتم دیگر شهردار تهران نخواهد بود. پستی که یکی از مهمترین پست های نظام سیاسی جمهوری اسلامی است. او کلید پایتخت را از سال 84 تا امروز در اختیار دارد و خروجی صندوق رای سال 94 نشان داد که اصولگرایان نمیتوانند در تهران امیدوار باشند اکثریت شورا را به دست بگیرند. حتی در صورت رای آوردن دوباره در شورای شهر نیز بار دیگر این پست به قالیباف نخواهد رسید. او در شرایط سختی قرار دارد. تصمیمی که قالیباف در این یک ماه می گیرد به طور حتم مسیر آینده سیاسی اش را دچار دگرگونی اساسی خواهد کرد.