arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۲۹۰۷۹
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۰۶ - ۱۶ اسفند ۱۳۹۵

عمو و برادرزاده قتل را گردن هم انداختند

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : عمو و برادرزاده كه در جريان سرقت موتور مرتكب قتل شده بودند، اتهام را گردن هم انداختند.
 
شامگاه 29 مردادماه سال 91 بود كه بازپرس ويژه قتل تهران از مرگ مشكوك پسري نوجوان در يكي از بيمارستان‌هاي غرب شهر با خبر و در محل حاضر شد. بررسي‌ها حكايت از اين داشت كه پسري 17 ساله به نام امين با ضربه چاقو مجروح شده و بعد از انتقال به بيمارستان جانش را از دست داده است. رضا، دوست مقتول كه شاهد ماجرا بود، در شرح ماجرا گفت: من سوار موتور امين بودم و داشتيم در محله سعادت آباد دور مي‌زديم كه متوجه شدم دو پسرموتورسوار دارند تعقيبمان مي‌كنند. آنها از ما سبقت گرفتند و راهمان را بستند. مي‌خواستند موتور را سرقت كنند. وقتي چاقو كشيدند، من ترسيدم و فاصله گرفتم. امين مقابلشان مقاومت كرد. يكي از آنها با چاقو ضربه‌اي به امين زد كه زخمي شد. آنها هر طور كه بود توانستند موتور را سرقت و فرار كنند. وقتي امين را به بيمارستان رساندم، گفتند كه او به علت شدت جراحت فوت شده است.

بعد از انتقال جسد به پزشكي قانوني شماره پلاك موتور سرقت شده در اختيار مأموران گشت پليس قرار گرفت. بررسي‌ها در اين باره جريان داشت تا اينكه مأموران پليس 9 ماه بعد از حادثه به صورت تصادفي به موتورسواري در جنوب شهر مظنون شدند  و او را بازداشت كردند.
وقتي شماره پلاك اين موتور در سامانه پليس بررسي شد، معلوم شد كه موتورسيكلت متعلق به امين است كه در جريان حادثه جانش را از دست داده بود.

پسر موتورسوار هر چند در اولين بازجويي‌ها گفت كه از ماجراي قتل خبر ندارد، اما وقتي شاهد حادثه او را به عنوان قاتل شناسايي كرد به جرمش اعتراف كرد. متهم 20 ساله كه رضا نام داشت، اعتراف كرد كه با همدستي برادرزاده‌اش احسان مرتكب قتل شده است، بنابراين احسان هم بازداشت شد. با كامل شدن تحقيقات كيفرخواست عليه دو متهم صادر و پرونده روز گذشته در شعبه چهارم دادگاه كيفري استان تهران بررسي شد.  ابتداي جلسه، نماينده دادستان تهران رضا و احسان را گناهكار شناخت و برايشان درخواست صدور مجازات قانوني كرد. سپس اولياي دم گفتند كه خواسته‌شان قصاص است.  در ادامه رضا‌ به درخواست قاضي عبداللهي در جايگاه قرار گرفت و اتهامش را انكار كرد. او گفت من بيكار بودم و چند بار مرتكب سرقت شدم. متهم ادامه داد: روزي كه حادثه قتل اتفاق افتاد، من همراه احسان نبودم.  احسان اما وقتي در جايگاه قرار گرفت، گفت كه عمويش رضا مرتكب قتل شده است. او گفت روز حادثه با موتور در حال عبور بوديم كه رضا پيشنهاد داد موتوري را كه در حال عبور بود، از صاحبش زورگيري كنيم. بعد آنها را دنبال كرديم و در يك خيابان خلوت خفت‌شان كرديم. رضا به آنها گفت كه موتورشان دزدي است و بايد آن را تحويل دهند. راننده موتور اما مقاومت كرد و رضا او را با چاقو زد. بعد هم موتورش را دزديد و فرار كرديم.  بعد از آن، دوست مقتول كه به عنوان شاهد در جلسه حاضر شده بود، در جايگاه ايستاد. او گفت من و امين دوست بوديم. آن روز با موتور در حال گردش در خيابان‌هاي سعادت آباد بوديم. دو متهم هم سوار موتور بودند. آنها در يك محل خلوت راهمان را بستند و خواستند موتور امين را سرقت كنند كه او مقاومت كرد. رضا با امين درگير بود و ديدم كه او را با چاقو زد.
هيئت قضايي بعد از شنيدن دفاع دو متهم وارد شور شد.
منبع : روزنامه جوان
نظرات بینندگان