پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : «به گفته يكي از اين اقتصاددانان، تبليغ يارانه در مبارزات انتخاباتي، سبقت در جاده مرگ است. ديگري هر چند بر رأيآور بودن اين وعدهها تأكيد ميكند اما ميگويد مدل دولتداری احمدینژادی به هیچ عنوان پاسخگوی نیازهای امروز جامعه نخواهد بود و مردم در این انتخابات به الگوهای احمدینژادیسمی رأی نخواهند داد.
«ميتوان يارانه را سه برابر كرد.» اين صحبتهاي شهردار تهران است؛ كسي كه گمان ميرود براي انتخابات سال آينده رياستجمهوري يكي از كانديداها باشد اما اين تنها سخن انتخاباتي اين روزها نيست. پيش از او حميدرضا بقايي، معاون اول دولت دهم هم يارانه را دستاويز وعدههاي انتخاباتي خود كرده بود. به گفته او «در صورتی که رئیسجمهور شوم، مبلغ یارانه ١١٣هزار و ٥٠٠ تومان برای هر نفر و در مراحل بعد ۲۰۰ هزار تومان و ۲۵۰ هزار تومان خواهد شد. کار کارشناسی کردهایم و ادعا نیست؛ بلکه قطعی است.» سوال اينجاست: «چرا يارانه؟» پاسخ اين پرسش اما دور از ذهن نيست. بهترين گزينه براي رأيآوري در رياستجمهوري دولت دوازدهم، همين وعدههاي پوپوليستي بدون پشتوانه عملياتي است؛ وعدههايي دروغين كه با توجه به ظرفيتهاي موجود اقتصادي، امكان اجرایي شدن آنها وجود ندارد. البته هيچ اتفاقي دور از انتظار نيست. افزايش يارانه نقدي، سهام عدالت، ايجاد اشتغال، تمركز بر معيشت مردم و مواردي از اين دست، ظرفيت بالايي براي مردمفريبي دارند.
براي بررسي اين كه چه وعدههايي احتمالا از سوي كانديداهاي احتمالي رياستجمهوري دوره بعد مطرح ميشود، با سه اقتصاددان كه دو نفر از آنها پيشتر نماينده مجلس نيز بودند، گفتوگو كرديم. به گفته يكي از اين اقتصاددانان، تبليغ يارانه در مبارزات انتخاباتي، سبقت در جاده مرگ است. ديگري هرچند بر رأيآوربودن اين وعدهها تأكيد ميكند؛ اما ميگويد مدل دولتداری احمدینژادی بههیچعنوان پاسخگوی نیازهای امروز جامعه نخواهد بود و مردم در این انتخابات به الگوهای احمدینژادیسمی رأی نخواهند داد. ديگر اقتصاددان در گفتوگو با «شرق» تأكيد ميكند كه هيچكدام از اين وعدهها با توجه به فرمولهاي اقتصادي، قابليت عملياتي شدن ندارند و وعدههايي دروغين بيش نيستند.
٤ مانور تبلیغاتی رقبای روحانی
هادی حقشناس، نماینده اسبق مجلس، به «شرق» میگوید: مهمترین بخشهایی که به نظر میرسد رقبای آقای روحانی روی آنها متمرکز میشوند، در این چند بخش خلاصه میشود. نخست، افزایش یارانهها مد نظر آنها قرار خواهد گرفت؛ چنان که روی جلد ویژهنامه هفته جاری یکی از نشریات، اشاره شده بود یارانهها قابلیت افزایش سهبرابری را هم دارد (وعده قالیباف). این به این معناست که اکنون که یارانهها در سال حدود ٤٠ هزار میلیارد تومان است، قابلیت پرداخت ١٢٠ هزار میلیارد تومان خواهد داشت.
او میافزاید: نکته بسیار ساده این است که ١٢٠ هزار میلیارد تومان آیا از منبع فروش نفت قرار است تأمین شود یا از منبع مالیات؟ مطمئنا اقتصادی که در سال جاری و سال آینده حداکثر ٥٠ میلیارد دلار درآمد ارزی دارد و قرار است طبق چشمانداز بلندمدت اقتصاد ایران و دستور رهبری، ٣٠ درصد آن با مصوبه مجلس به حساب صندوق ذخیره ارزی واریز شده، ١٤,٥ درصد هم برای وزارت نفت برای اکتشاف و استخراج و فروش نفت هزینه شده و دو تا سه درصد هم صرف مناطق محروم شود، مفهوم سادهاش آن است که نیمی از ٥٠ میلیارد دلار تعیین تکلیف شده و فقط ٢٥ میلیارد دلار دیگر میماند که با احتساب دلار چهار هزار تومانی هم حتی صد هزار میلیارد تومان میشود که باز هم جوابگوی یارانهها نخواهد بود.
حقشناس ادامه میدهد: از آذر سال ٨٩ تا پایان سال جاری، حدود ٣٠٠ هزار میلیارد تومان یارانه پرداخت شده است؛ در حالی که برای هزینههای عمرانی کشور شاید نیمی از این عدد مورد استفاده قرار نگرفته است. حال اگر بگوییم یارانهها سه برابر شود، قطعا غیر واقعی است و بر مبنای اصول اقتصادی قابلیت اجرایی ندارد.
او البته با کنایه میگوید: البته برخی میتوانند چنین وعدههایی را اجرایی کنند اما به قیمت تعطیلی ساختوساز کشور.
حقشناس مورد دیگری را هم به عنوان وعده دروغین رقبای روحانی برمیشمرد. مورد دیگر، مانور روی ایجاد اشتغال و کاهش نرخ بیکاری است. طبیعتا در شرایط فعلی با جمعیت میلیونی بیکار و جمعیت حدود پنج میلیونی دانشجویان در راه بازار مواجه هستیم. این لشکر بیکاران به معنای واقعی یک بحران برای کشور به حساب میآید. بنابراین رقبا برای اشتغال آنها قطعا مانور فراوانی خواهند داد که البته باید دید در شرایط فعلی تا چه میزان میتوان از مسیرهای معقول ایجاد اشتغال کرد.
به گفته او، دولت احمدینژاد مشهور به به کار گیری جوانها و صفرکیلومترها و دولت روحانی مشهور به به کارگیری سالمندان شد؛ آنگونه که کابینه او، بالاترین میانگین سنی را بین کابینههای دولت پس از انقلاب داشت. به نظر میرسد یکی از مانورهای تبلیغاتی به کار گیری نیروهای جوان دانشگاهی خواهد بود.
او ادامه میدهد: نکته سوم، مخازن مشترک نفت و گاز با کشورهای عربی در خلیج فارس است. دولت یازدهم تلاش کرد و توانست بعد از چهار سال، برابری برداشت گاز را از پارس جنوبی با قطر یکسان کند. در هشت سال دولت قبلی به دلایل مختلف از جمله تحریمها، سهم ایران به جای ٥٠ درصد به ٣٠ درصد رسید. قطعا یکی از مانورهای رقبای روحانی این خواهد بود که سهم ایران را در برداشت از مخازن مشترک، افزایش خواهند داد.
حقشناس قابلیت امکانپذیری این وعدهها را بسته به منابع موجود کشور میداند. او میگوید: اجرای این وعدهها امکانپذیر است اما وقتی کمبود منابع وجود دارد، باید به جذب منابع خارجی توجه کنیم. جذب سرمایههای خارجی هم شرایط خاص خود را دارد و این گونه نیست که هر دولتی توان چنین کاری را داشته باشد. بیش از یک سال از شرایط برجام میگذرد اما در خوشبینانهترین حالت، جذب ١٠ میلیارد دلار منابع خارجی داشتیم. اینگونه نیست که همهچیز برای جذب منابع خارجی فراهم باشد.
شعارهای دروغین اما رأیآور
ابراهیم نکو، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، در گفتوگو با «شرق» در این باره میگوید: متأسفانه بدعتی که برخی از آقایان در گذشته پایهگذاری کردند، دروغها و عوامفریبیها بود که در دوره آقای احمدینژاد در سطوح مختلف (در سفرهای استانی، در جلسات مختلف، در بیان خاطرات سفرهای خارجی و...) شاهد آن بودیم که آدم را بیشتر به خنده وامیداشت تا این که به صحت و سقم آن بیندیشیم اما متأسفانه گاهی این دروغها بین عوام تأثیرگذارند و بهصورت پوپولیستی و فراگیر، رأیآور هم هستند.
او ادامه میدهد: با توجه به این که در حال حاضر نزدیک به انتخابات ریاستجمهوری دوره دوازدهم هستیم، همان افرادی که در دوران تصدی ریاستجمهوری نهم و دهم، با رئیسجمهور وقت همراهی میکردند، اکنون به شیوههای مدرن و با روشهای بسیار پیشرفته عوامفریبانه وارد عرصههای انتخاباتی میشوند.
نکو با بیان این که مخالفان روحانی دو ابزار را در دست خواهند گرفت، تصریح میکند: یکی از این ابزارها، آن است که دولت روحانی را با علم بر این که همه دولتها نقاط ضعفی دارند، به شدت زیر سؤال ببرند و نقاط ضعف او را برجسته کنند. برخی برنامههای دولت هم که به زمان نیاز دارد و مانند برجام و نتایج آن در آینده خود را نشان خواهد داد، به عنوان سیاهنمایی در دستور کار آنها قرار میگیرد. از طرف دیگر اتفاقاتی که در دولت روحانی رخ داده، اما از اراده دولت خارج بوده نیز مورد هجمه آنها قرار گرفته و عملکرد دولت را نادیده میگیرند.
به گفته او مورد دیگری که در برنامههای رقبای روحانی قرار خواهد گرفت، عوامفریبی و شعارهای بنیانبرافکن در صورت عملی شدن خواهد بود. دولت روحانی باید از حالا به فکر این مسائل باشد و تیم تبلیغاتی او روی چنین شعارهایی برنامهریزی کند زیرا ممکن است قسمتی از این شعارها تأثیرگذار باشد، حتی اگر به رأی هم تبدیل نشود.
نماینده کمیسیون اقتصادی مجلس نهم با بیان این که در انتخابات شاهد یک سری شعارهای دروغین خواهیم بود که امکان عملی شدن آنها بنا بر قواعد شناخته شده داخلی یا بینالمللی وجود نخواهد داشت، میگوید: ممکن است برخی از رقبای دولت، به صورت برجسته همراه با اما و اگرهایی، بگویند اگر دولت آمریکا و مخالفان ایران اقداماتی کنند که ایران طالب آن نیست، به کل برجام را نادیده میگیرند تا به این ترتیب با بازی با احساسات و عقاید طیفی از مردم، رأی آنها را بخرند. در حالی که اکنون ایران برخی از قواعد بینالمللی را پذیرفته و توافقنامههایی را امضا کرده است، در بسیاری جاها نمیتوانیم خارج از میثاقنامهها عمل کنیم. مگر این که برهمزنندههای برجام از سوی مخالفان نظام باشند.
او تصریح میکند: عوامفریبی دیگری که در دستور کار آنها قرار میگیرد و میتواند به بدبینی جامعه به دولت یا نظام بینجامد، وعدههای دروغین خواهد بود؛ وعدههایی درباره سهام عدالت، یارانه نقدی و... که در این صورت هم دو حالت دارد. اگر این وعدهها حتی برای چند ماه عملی شود، باید فاتحه اقتصاد ایران را برای همیشه بخوانیم. در واقع اگر رقبای روحانی با وعده افزایش یارانهها روی کار بیایند و وعده خود را برای چند ماه عملیاتی کنند، حادثه ناگواری برای بخش تولید و اقتصاد مولد کشور رخ خواهد داد. عملی شدن یا عملی نشدن این وعدههای دروغین در هر دو حال، زیان گستردهای را برای مردم به همراه خواهد آورد.
او ادامه میدهد: خارج از قواعد اخلاقی و پذیرفته شده مواردی را خواهند گفت که حتی میتواند نظام را زیر سؤال ببرد. اکنون کشور با چالش بیکاری، معیشت مردم و... مواجه است اما این که دولت میتواند در زمانی کوتاه این مشکلات را حل کند، چنین نیست. اگر توقعاتی در جامعه مطرح شود که در کوتاهمدت نتوان پاسخگوی آن بود، این موضوع میتواند منجر به بیکاری و بینظمیهای بیشتری شود. در حالی که روحانی بین دولتهایی که در چند دوره اخیر روی کار آمدهاند و در مقایسه با دولتهای نهم و دهم، یکی از بابرنامهترین و دوراندیشترین دولتها بود.
نکو در قالب توصیهای به کاندیداهای احتمالی انتخابات ریاستجمهوری دوره دوازدهم میگوید: امروز باید کاندیداهای ریاستجمهوری با شعارهای مدون و برنامهریزیشده روی کار بیایند. اگر صرفا اکتفا شود به این که مشکل بیکاری حل خواهد شد، بدون ارائه فرمول اقتصادی، در کوتاهمدت جواب نخواهد داد. برنامههای ارائه شدهاز سوی کاندیدا باید ادامه برنامههای دولت روحانی باشد، حتی اگر روحانی روی کار نیاید.
او در پایان تأکید میکند: مدل دولتداری احمدینژادی به هیچ عنوان پاسخگوی نیازهای امروز جامعه نخواهد بود و مردم در این انتخابات به الگوهای احمدینژادیسمی رأی نخواهند داد.
تبلیغ یارانه در مبارزات انتخاباتی سبقت در جاده مرگ است
غلامرضا نظربلند، اقتصاددان، در گفتوگو با «شرق» با نگاهی به شعارهای انتخاباتی برخی از افراد با توجه به نزدیکی به انتخابات دوره دوازدهم ریاستجمهوری میگوید: اکنون دو نفر از افرادی که احتمال کاندیداتوری آنها در انتخابات سال آتی ریاستجمهوری میرود، بحث افزایش یارانه نقدی را مطرح کردهاند، در حالی که اساس پرداخت یارانه به این شکل و شمایل، توهین به کرامت انسانی است.
او در تشریح علت بیان این سخن خود میافزاید: البته یارانه در اشکال دیگری برای محصولات کشاورزی، تولید و... مناسب است اما پرداخت یارانه به شکل کنونی که به نوعی صدقه محسوب و روی سیاستهای پوپولیستی سوار میشود و توهین آشکار به کرامت انسانی محسوب میشود.
به گفته او دولتها باید مالیات بگیرند، نه این که مالیات بدهند. یارانه در ادبیات اقتصادی، مالیات منفی محسوب میشود. مالیات دادن یعنی باج دادن، یعنی رأی خریدن و تبلیغ یارانه به این نحو در مبارزات انتخاباتی سبقت در جاده مرگ است. مرگ منابع مالی و انسانی، برای این که قسمت قابل توجهی از منابع صرف آن چیزی میشود که هیچگونه بهرهوریاي ندارد و حتی میتواند موجب تنپروری و عاطل و باطل ماندن و دست از کار شستن شود.
نظربلند با اشاره به تثلیث عملکرد منفی دولت احمدینژاد میگوید: در دولتهای نهم و دهم، سهگانهای برقرار بود که بیشترین آسیب را به کشور وارد کردهاند؛ مسکن مهر، هولوکاست و یارانههای نقدی. این آقایان باید پاسخ دهند اگر میخواهند کاری برای مردم کنند چرا وعده اتمام مسکن مهر را نمیدهند؟ چرا یارانه نقدی؟ واضح است؛ براي این که رأیآوری که یارانه دارد مسکن مهر ندارد.
او ادامه میدهد: سوال دیگری از کاندیداهای احتمالی دارم. ١٠ سال پیش ٤٥هزار تومان یارانه نقدی به هر فرد پرداخت میشد. اکنون وعده ٢٥٠هزار تومانی به آنها میدهید. در این مدت چه اتفاقی افتاده؟ آیا سطح عمومی قیمتها در حدی افزایش داشته که باید این یارانهها بیش از پنج برابر شود؟ پذیرش این موضوع به معنای آن است که در یک دهه، با تورم ٤٠٠درصدی روبهرو بودیم. آیا چنین تورمی را کشور به خود دیده است؟
این اقتصاددان با در نظر گرفتن سه حالت برای افزایش یارانه نقدی به ٢٥٠هزار تومان تصریح میکند: در حالت اول پذیرش این که ٢٥٠هزار تومان کنونی برابر با ٥٠هزار تومان ١٠ سال پیش بود، یعنی فاجعه. اگر سطح عمومی قیمتها آن قدر افزایش نداشته است، با افزایش آن، منابع را چگونه میخواهند تأمین کنند؟ یارانه با آن حجم، تمام منابع کشور را با خود برد، افزایش حجم این یارانه که از کل منابع کشور بالاتر است! اکنون منابع کشور از آن زمان به مراتب بدتر است. آن زمان درآمدهای نفتی بسیار بالا بود و با کمبود منابع برای یارانههای نقدی مواجه شدیم، اکنون تأمین این میزان یارانه چگونه خواهد بود؟ با منابع کمتر کشور، هزینههای بیشتر چگونه ممکن است؟ بهتر است اول این نامعادله را حل کنند. اگر این نامعادله را حل کردند، به آنها رأی خواهیم داد.
به گفته او، پیگیری این خواسته از سوی برخی کاندیداهای احتمالی ریاستجمهوری به قیمت تحقیر و تحمیق مردم و از بین بردن منابع انسانی و مالی کشور خواهد بود.
او ادامه میدهد: در حالت سوم، اگر ٢٥٠هزار تومان کمتر از ٥٠هزار تومان بیرزد، آن موقع، چه منتی دارند که میخواهند ٢٥٠هزار تومان به هر فرد یارانه نقدی بپردازند؟
نظربلند تصریح میکند: هر وعده عوامفریبانه و پوپولیستی میتواند مورد هدف چنین افرادی قرار گیرد. مواردی مانند اشتغال کاذب و موقت که نمونه آن را میتوان در بنگاههای زودبازده احمدینژادی یافت تا معیشت مردم و وعدههایی برای بهبود آن بدون در نظر گرفتن چگونگی ایجاد آن. در حالی که اگر معیشت مردم دچار عسرت است، به دلیل سیاستهای پوپولیستی احمدینژادی است. این افراد به شکلی دیگر اما در اصل و سرشت، مانند احمدینژاد یا بدتر از آن، از سیاستهای احمدینژاد کپی میکنند.
او تأکید میکند: این آقایان به فکر دو مرحله هستند. بنابراین علاوه بر وعده افزایش یارانههای نقدی، به دنبال وعده دیگری برای دور بعدی خود هم خواهند بود.
این اقتصاددان با بیان این که هر چند به عملکرد دولت کنونی انتقاد دارد، میگوید: با این حال اگر دولت یازدهم جلو تورم افسارگسیخته و سوپرتورم را نمیگرفت، قطعا امروز با تورم سهرقمی مواجه میشدیم. بنابراین دولت چارهای نداشت که جلو تورم را بگیرد اما از عواقب آن ایجاد رکود و کمتوانی در ایجاد اشتغال بود.
به گفته او، اکنون کشور نه با منابع، بلکه با تهمنابع روبهروست. دولت یازدهم میراثدار عملکرد شوم دولت قبل بود و حالا این افراد در حال بازتولید سیاستهای پوپولیستی و عوامفریبانه آن دولت هستند.