arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۳۴۴۱۸
تاریخ انتشار: ۲۲ : ۱۰ - ۱۰ فروردين ۱۳۹۶

عملکرد مثبت وزارت نفت در دولت یازدهم از نگاه منتقدان

غلام حسین حسنتاش با تاکید بر این که دولت باید بیشتر به بهره‌وری از مخازن مشترک توجه کند، عملکرد سه سال گذشته وزارت نفت را بررسی کرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
غلام حسین حسنتاش با تاکید بر این که دولت باید بیشتر به بهره‌وری از مخازن مشترک توجه کند، عملکرد سه سال گذشته وزارت نفت را بررسی کرد.
 
به گزارش انتخاب به نقل از خبرآنلاین، نزدیک به چهار سال از رویکار آمدن دولت یازدهم می گذارد. دولت روحانی با توجه به اقتصادی که از گذشته به ارث برده بود زمان زیادی را برای ترمیم و بازسازی نیاز داشت و دقیقا به همین ترتیب بودجه و وقت زیادی را برای نوسازی اقتصاد کشور گذاشت.
 
یکی از وزارتخانه ای که به نظر می رسد توانسته عقب ماندگی ۸ سال دولت گذشته را جبران کند، وزرات نفت است.
 
وزارت نفت با توجه به میزان کاهش تولیدی که در قبل بوده قادر به افزایش سریع تولید در بازار شد و خارجی ها را شگفت زده کرد. اما همچنان در زمینه های بهره‌وری و برداشت از مخازن مشترک از کشورهای دیگر وزارت نفت عقب است و به گفته برخی فعالان اقتصادی باید بیشتر دولت بر این موضوع تمرکز کند. به همین ترتیب برخی کارشناسان اشکالاتی را در عملکرد این وزارت خانه همچنان می بینند.
 
در همین خصوص غلامحسین حسن تاش، کارشناس اقتصادی عملکرد این وزرات خانه را بررسی کرد. در ادامه مشروح این گفت و گو را می خوانید:
 
عملکرد وزارت نفت در سه سال گذشته چگونه ارزیابی می کنید؟
 
عملکرد وزارت نفت در سه سال گذشته دارای  جنبه‌هاي مثبت و منفي بوده است. اينكه وزارت نفت توانست بخش استخراج و توليد را آماده كند كه به محض رفع محدوديت‌ها توليد را به ركوردهاي قبلي برساند و اينكه توانستند بازارهاي مقصد نفت‌خام ايران را به سرعت احيا كنند مثبت بوده است. تحرك نسبی كه در پيشرفت فازهاي ميدان گازي پارس‌جنوبي بوده مثبت بوده است.
 
 اما جنبه‌هاي منفي نيز وجود داشته است: در رابطه با سرمايه‌گذاري روي ميادين نفتي بيش از يك سال وقت صنعت‌ نفت و كشور صرف يك جهت‌گيري غلط و يك مدل قراردادي مبهم شد. در مورد لايه نفتي پارس‌جنوبي که با قطر مشترک است و رقیب به سرعت در حال تخلیه آن است، هنوز اقدام جدي نشده است. علاوه بر اين در اين سه سال بسياري از بخش‌هاي صنعت نفت رها شده بوده‌اند، شركت ملي صنايع پتروشيمي نتوانسته است جايگاه خود را در شرايط پس از سياست‌هاي ابلاغي اصل ٤٤ و واگذاري پتروشيمي‌ها پيدا كند. تصميم‌گيري‌هاي نه‌چندان درست و هزينه‌ساز نيز وجود داشته است شايد يكي از مشخص‌ترين مصاديق آن طرح پالايشگاه‌هاي هشت گانه سيراف باشد، طرحي كه بدون  مطالعات جامع  در مورد تامين خوراك و آينده بازار محصولات و مقیاس بهینه اقتصادی و توجيه اقتصادي و غيره، شروع شد و هزينه‌هاي زيادي روي آن شده و حال به مشكلات برخورد كرده است.
 
در مورد امر بسيار مهم بهره‌وري انرژي نيز دولت ابتدا برخورد جدي نشان داد و در طرح خروج غيرتورمي از ركود و بودجه سال جاري موارد مهمي در نظر گرفته شده بود ولي عملكرد در اين مورد ضعيف بوده است. معضل سوزاندن گازهاي همراه نفت نيز هنوز وجود دارد و از همه مهم‌تر در امر خطير تزريق گاز كافي به ميادين نفتي براي توليد صيانتي و افزايش بازيافت، هنوز كوتاهي زيادي وجود دارد.
 
از نظر ديپلماسي نفتي نیز به نظر من صنعت نفت عملا هنوز از لاك انفعال دوران تحريم خارج نشده و يك برخورد فعال را پيش نگرفته، به عنوان مثال با رفع بهانه تحريم، ما بايد تكليف‌مان را زودتر با قرارداد صادرات گاز به پاكستان روشن مي‌كرديم يا مي‌توانستيم در همكاري‌هاي منطقه‌اي انرژي مثل خط‌لوله موسوم به «تاپي» برخورد فعال‌تري داشته باشيم.
 
هفده تفاهم نامه بعد از توافق برجام امضا شده، اما هنوز در مرحله تفاهم نامه است و برخی تحلیل گران نسبت به اجرای آنها چندان امیدوار نیستند.به نظر شما علت عملیاتی نشدن این تفاهم نامه ها چیست؟ وآیا برای صنعت نفت تبعاتی در پی خواهد داشت؟
 
با یک جستجوی اینترنتی می توان در ده دوازده سال گذشته انبوهی از تفاهم نامه های نافرجام را  در صنعت نفت پیدا کرد. متاسفانه  آمار این تفاهم نامه ها که بعضا هم قرارداد جلوه داده می شود خودش به یک شاخص عملکرد و رقابت بین دولت ها تبدیل شده است درصورتی که تفاهم نامه ای که بتواند به فرجام برسد مهم است.
 
گاهی شرکت ها به انگیزه روزآمد کردن اطلاعات خود و سنجش وضعیت و حتی گاهی برای امتیاز گرفتن از مخالفین و رقبای ایران،  می آیند و تفاهم نامه امضاء می کنند .
 
وزارت نفت در یک هماهنگی فعال با دستگاه دیپلماسی کشور یعنی وزارت خارجه، باید بتواند قبل از امضاء تفاهم نامه ها از وضعیت و نیت شرکتی که می خواهد با آن تفاهم نامه امضاء کند آگاه شود. زیاد شدن تعداد تفاهمنامه های نا فرجامی که به قرارداد منتهی نمی شود نیز می تواند به نوبه خود  فضای کسب و کار کشور را بد جلوه بدهد.  
 
چرا وزارت نفت از ظرفیت های خالی پیمانکاران و سازندگان داخلی استفاده نمی کند؟ دلیل این مشکل سیاست های وزارت نفت است؟ یا توان شرکت ها پایین است؟
 
ممکن است توان پیمانکاران نیز پائین باشد اما به نظر من اراده جدی نیز در حمایت از پیمانکاران داخلی وجود ندارد. به عنوان شاهد شما می بینید که برای تجدید نظر در قراردادهای خارجی کمیته ویژه درست می شود و کلی همایش و سمینار برگزار می شود و وقت بسیار زیادی مصروف می شود، اما  تلاش زیادی  در جهت حل مشکلات پیمانکاران داخلی و تقویت و حمایت از آنها نمی شود و به محض این که احتمال آمدن خارجی ها مطرح می شود داخلی ها فراموش می شوند و بعضا حتی مناقصه های رسمی باطل می شود. من بارها عرض کرده ام که اگر بخواهیم کشور در مسیر رشد و توسعه قرار گیرد و از وابستگی به تک محصولی نجات یابد و صنعت نفت بجای این که موتور تشدید این وابستگی باشد به لوکوموتیو توسعه تبدیل شود، باید تقویت توانائی های داخلی بسیار جدی گرفته شود.
 
به نظر شما وزارت نفت باید برای طرح های نیمه تمام به خصوص در صنعت پتروشیمی و پالایش چه تدبیری بیاندیشد؟
 
واقعیت این است که شواهد زیادی وجود دارد که در سی سال گذشته اغلب قریب به اتفاق طرح ها و پروژه های صنعت نفت مبتنی بر مطالعات جامع  و کامل و درستی نبوده است ولذا به نظر من قبل از هرچیز باید در مورد این طرح ها و پروژه ها تجدیدنظر اساسی صورت گیرد  و بسته به میزان پیشرفت کار این طرح ها و پروژه ها و میزان هزینه ای که شده است،  متوقف و یا اصلاح شوند و صرفا آنهائی که معلوم شد منطقی و اقتصادی هستند اولویت داده شود. همچنین به نظر من تا وقتی که بحران های جدی در اقتصاد  و محدودیت سرمایه و امکانات در کشور وجود دارد و انبوهی از طرح ها و پروژه های نیمه تمام روی دست کشور است، شروع کردن طرح های جدید و مثلا هر روز یک منطقه ای را قطب سوم و چهارم پتروشیمی اعلام کردن بسیار غلط است و قطعا بر انبوه طرح های نیمه تمام خواهد افزود معمولا این طرح ها در تسطیح زمین و مقداری از کارهای ساختمانی پیش می رود ولی در اصل کار که نصب ماشین آلات و تاسیسات است گیر می کند و البته فرصت زمین و بازی جاذبه مستغلات برای عده ای فراهم می کند.  
 
در حال حاضر تولید عراق ۲۵ درصد بیشتر از ایران در زمینه نفت خام است، ایران در سال جاری از تمام ظرفیت های خود برای تولید نفت بهره گرفت با توجه به تصمیم اوپک مبنی بر مستثنی قراردادن ایران از طرح کاهش تولید نفت اگر ایران درافزایش ظرفیت از کشورهای همسایه جا بماند چه تبعاتی برای اقتصاد ایران در پی خواهد داشت؟
 
بر اساس آخرین گزارش ماهانه سازمان اوپک در ماه فوریه 2017 ، تولید نفت ایران کمی کمتر از 3.8 میلیون بشکه در روز و تولید نفت عراق کمتر از 4.5 میلیون بشکه در روز بوده است یعنی تولید نفت عراق حدود 18 درصد بیشتر از ایران بوده است. البته ایران بیش از 500 هزار بشکه در روز هم تولید میعانات گازی دارد که عراق ندارد. از نظر من جا ماندن از افزایش ظرفیت از کشورهای همسایه هیچ اهمیتی ندارد چرا که ظرفیت تولید یا میزان تولید هر کشور بستگی به عوامل زیادی مانند سیاست اقتصادی کشور، میزان ذخائر نفت و گاز ، سیاست های انرژی و غیره دارد . آنچه که مهم است جا نماندن از کشورهای رقیب در بهره برداری از مخازن مشترک است. ممکن است سیاست یک کشور این باشد که بیش از حد اقتصاد خود را وابسته به نفت نکند و ذخائر را برای نسل های آینده نگهدارد یا ممکن است کشوری مانند ما ذخائر عظیم گازی داشته باشد و در داخل گاز را جایگزین مصارف نفتی کند و نفت بیشتری را برای صادارت آزاد کند بنابر این  مقایسه صِرف ظرفیت یا میزان تولید نفت خام و رقابت در این زمینه از نظر من کاذب است، اما در مخازن مشترک اگر ما از کشور مقابل عقب بیافتیم هرگز قابل جبران نیست و متاسفانه در اغلب مخازن مشترک عقب هستیم و در مخازن مشترک با عراق هم این اتفاق در حال رخ دادن است.
نظرات بینندگان