سرویس سیاسی «انتخاب»؛ سهراب زند: روزنامه کیهان چشم در چشم مخاطب نگاه میکند و تیتر یک میزند که حتی یک دستاورد برجام را نمیتوانید نام ببرید اما هزاران خسارت آن را میشود نام برد! که ظاهرا این یک تقلید از کلام آقای زیباکلام است که همیشه بیان میکند تنها یک دستاورد آمریکاستیزی را نام ببرید اما بنده هزاران خسارت آن را نام میبرم.
همین روزها بود که کیهان با تیتر درشت کنایه زد؛ پز دادن با دستآوردهای دولت قبل که 90 درصد کار فازهای عسلویه در دولت قبل به اتمام رسیده بود.
وطن امروز نیز تیتر میزند روحانی در سال92 گفته است که در صد روز مشکلات اقتصادی را حل میکنم، و زیرش تیتر زده است که روحانی در سال 96 گفته است که هر کس بگوید در 100 روز مشکلات اقتصادی حل میشود عقل ندارد!
فلان خبرگزاریها شب و روز میگویند صداوسیمای تبلیغاتی روحانی، ترس صداوسیما از روحانی، سیمای در اختیار دولت، شگفتی مجری خبر صداوسیما از حجم بالای اخبار دولت.
خبرگزاری فلان از"افسارگسیخته"شدن قیمتها و فشار مردم تیتر میزند.
فلان روزنامه تصویر یک کارگردان طنز را در نیم صحفه اول کار میکند که گفته است رونق اقتصادی انقدر خوب است که مردم فرش زیر پایشان را هم میفروشند.
صداوسیما خبر تعطیلی ارج را بهمراه خبر ضبط اموال ایران توسط فلان دادگاه امریکا به مردم تحویل میدهد که نه چرخ تولید میچرخد نه عمل به برجامی و نه چرخ سانترفیوژی.
و و و....
اصلا مهم نیست که به برخی رسانههای زنجیرهای مدعی ارزشها توضیح دهید که حقیقت چیست!
اصلا لازم نیست خودتان را خسته کنید و به کیهاننشینان بگویید، پس از برجام، انرژی هستهای ایران تعطیل نشد بلکه محدود شد و سانترفیوژهایی که میچرخد چندهزارتا است و چه رشدی در همان صنعت هستهای ایجاد شده و چه برنامههایی برای آینده کلید خورده است، لازم نیست بگویید فروش نفت چندبرابر شده، مبادلات و بردن و آوردن پولها از دست غارتگرانی هم چون بابک زنجانیها خارج شده است، مهم نیست توضیح دهید نفت در برابر غذا و خارج شدن از فصل هفتم شورای امنیت سازمان ملل چیست که هیچ کشوری تاکنون بدون جنگ از سایه این فصل شوم خارج نشده بود جز ایران. اهمیتی ندارد بگویید که ما به کشورهای عاجز دنیا باج میدادیم که با کشتیهای آنان باربری کنیم و اکنون کشتیهای ما همه جا ترانزیت آزادانه دارند اصلا اهمیتی ندارد به یادشان بیاورید که چگونه بودجههای کشور خشک شده بود. لازم نیست دهها فایده برجام گفته شود.
برای شریعتمداریها اهمیتی ندارد وزارت نفت اعلام کند که فقط پنجاه تا شصت درصد کار فازهای 19، 20، 21، تا سال نود و دو به اتمام رسیده بود نه نود درصد! و فقط فازهای 17 و18کمتر از 90 درصد آنها تکمیل شده بود. مهم نیست اینک برای اولین بار برداشت ایران از میادین مشترک از قطر که با حمایت ابرکمپانیهای غربی در حال استخراج است، پیش بیفتد این ها ارزش تیتر شدن ندارد.
مهم نیست وطن امروز و دوستان جوان پایداریاش که اکثریت مطلق آنان حتی یک روز رنگ جبههها را ندیدهاند و نمیدانند زندانی و شکنجه برای انقلاب، خوردنی است یا پوشیدنی، توجیه شوند که روحانی گفت من سه برنامه برای حل مشکلات اقتصادی دارم، کوتاه مدت(100 روز)، میان مدت و بلند مدت. اگر همان موقع گفته شده کوتاه مدت و بلند مدت هم هست یعنی در هر برنامه بخشی از مشکلات قرار است حل شود. قرار نیست جز دهها سال کار دقیق و مداوم دردهای ریشهای اقتصاد ایران کامل حل شود. قرار بود آن به هم ریختگی کشور در سه بازه زمانی حل شود. برنامه داشتن برای حل مشکل، با حل مشکل دو تاست. مهم نیست به آنها بگویید امانت را در نقل قول رعایت کنند و عین جملات را بنویسند نه تفسیر خودشان را.
شما هر چقدر دلتان میخواهد به فلان خبرگزاری بگویید که اینکه صداوسیما در اختیار روحانی و دولت است و مرتبا حمایت میشود همه را به خنده میاندازد و مشخص است که دست پیش گرفتهاید. مهم نیست به آنها بگویید دفاعشان از دولت حداقلی است و چینش برنامهها، نیش و تخریبهای هدفمندشان حداکثری. مردم صداوسیمای زمان دولت قبل را ندیدهاند؟
آب در هاون کوبیدن است اگر به یاد خبرگزاری دیگر بیندازید که دلار و طلا در دولت قبل ساعت و اندازه مشخصی برای افزایش قیمت نداشت و در این دولت کاملا مهار شده است. مهم نیست بگویید قیمت اقلام خوراکی و مصرفی مردم گاهی ساعتی افزایش پیدا میکرد و ظهر یک قیمت بود و عصر قیمتی دیگر داشت. مهم نیست به یادشان بیاورید انقدر اوضاع بد بود که انبوه فروشی کالاها بخاطر بیثباتی نرخها، تقریبا تعطیل بود.
لازم نیست به صداوسیما یادآور شویم که ارج یکباره در این دولت تعطیل نشد و طبق گفته کارشناسان تلفنی(زنده) در همان بخش خبری، سالها بوده که تطیل بوده و صدایش در نمیآمده است!
لازم نیست به کسی بگوییم بیمارِ تحویل گرفته شده، فعلا از تشنج و اغما خارج شده و تثبیت گشته و آرام آرام رو به رشد حرکت میکند. رشد اقتصادی مهم نیست، کنترل سخت تورم مهم نیست، مهم نیست که ساختن ویرانیهای هشت ساله زمانبر است و کارهای بزرگی انجام شده و دیگر از حساب ذخیره ارزی برداشتهای بی حساب وجود ندارد.
مهم این است که دولت زمین بخورد. مهم این است که زخم کسانی که هشت سال محمود احمدینژاد را بر گردن ملت سوار کردند و اینک او به همه آنان پشت پا زده است، با تخریب و شکست این دولت التیام یابد.
مهم این است که درد تلخی آرام شود اما به چه قیمتی؟
بازگشت به دردهایی فراموش نشدنیتر؟