arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۴۰۹۶
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۰۵ - ۱۶ مرداد ۱۳۹۰

از سر تا پا به اين دولت انتقاد دارم

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
محسن رفيقدوست  و به قول اطرافيانش، حاج محسن  از آن دسته از قديمي هاي انقلاب است که نام و کارهايش هميشه با حواشي و حرف و حديث هايي همراه بوده است; از کارهاي انقلابي و نظامي اش تا تهيه اسلحه در پيش و پس از انقلاب و کارهاي اقتصادي مختلفي که به او منسوب مي شود.  رفيقدوست بواسطه حضور در هيات هاي موتلفه، مبارزات قبل از انقلاب و رانندگي براي خودروي حامل امام(ره) از مهرآباد تا بهشت زهرا(س) در 12 بهمن 57 به عنوان يک شخصيت انقلابي، بواسطه حضور در بين موسسان و قديمي هاي سپاه و حضور در جنگ، به عنوان يک شخصيت نظامي و بواسطه حضور در بنياد مستضعفان، ماموريتش براي مصادره اموال در ابتداي انقلاب و کارهاي اقتصادي بنيادش (بنياد نور) به عنوان يک شخصيت اقتصادي شناخته مي شود.  با وجود دلبستگي انکار ناشدني رفيقدوست به جناح راست و اعتقادش به اصولگرايي سياسي، او امروز يکي از منتقدان دولت محسوب مي شود; هرچند که به گفته خودش به دليل توصيه هاي برخي بزرگان در بسياري از مواقع سکوت کرده است.  وي از جمله افرادي است که در دوران قبل و بعد از انتخابات 88 اظهارات جنجال برانگيزي مطرح کرده بود و همواره از منتقدان سرسخت اصلاح طلبان محسوب شده است، به طوري که معتقد است که «تمام اصلاح طلبان زنداني، ضد ولايت فقيه هستند»; با اين وجود وي تاکيد مي کند که «همه اصلاح طلبان پيرو ولايت فقيه مي توانند در انتخابات شرکت کنند و شوراي نگهبان هم نمي تواند آنها را رد صلاحيت کند».  بخش هايي از گفت گوي ايسنا با او را مي خوانيد:
وضعيت امروز سپاه چطور است؟
سپاه الان به وظيفه خود که در قانون اساسي آمده است عمل مي کند; يعني انقلاب را رصد مي کنيم تا کسي به اين انقلاب و دستاوردهاي آن نگاه چپ نکند و اگر هم روزي از نظر سرزميني تحت فشار قرار بگيريم و ارتش نياز به کمک داشته باشد، به کمک ارتش خواهيم رفت.
روندي که سپاه بعد از پايان جنگ تا امروز طي کرده چقدر در راستاي اهداف اوليه تشکيل اين سازمان بوده است؟
صد در صد.
يعني ورود سپاه به بخش ها و فعاليت هاي اقتصادي را در همان راستا مي بينيد؟
کاري که سپاه انجام مي دهد، بخشي از کار اقتصادي است; چراکه کار عمراني هم نوعي کار اقتصادي است، ولي کار اقتصادي شامل عمران، تجارت، کشاورزي، صنعت، خدمات و بخش هاي مختلف است. پس از جنگ و تا امروز که سپاه وارد اين فعاليت ها شد - تا جايي که من اطلاع دارم - در کار عمراني وارد شد. تا چند وقت قبل، قرارگاه سازندگي خاتم الانبيا(ص) سپاه که مسوول کار عمراني سپاه  و به قول شما کار اقتصادي سپاه  است، پروژه هاي کوچک هم انجام مي داد و من به اين مساله اعتراض داشتم; چراکه در بنياد مستضعفان هم که بودم اعتقاد داشتم بنيادها و سپاه نبايد به دنبال پروژه هاي کوچک بروند که خود مردم مي توانند اين کار را انجام دهند. در حال حاضر قرارگاه سازندگي خاتم الانبيا»(ص) سپاه در پروژه هاي کمتر از هزار ميليارد تومان شرکت نمي کند، چون معتقدند پيمانکارهاي بخش خصوصي توان انجام کارهاي کوچک تر را دارند.
ولي مدت زيادي اين طور نبود و قرارگاه خاتم الانبيا» در پروژه هاي بسيار کوچک شهري هم وارد مي شد؟
آن موقع در اين گونه پروژه ها کسي زير بار نمي رفت و کم کم جرات پيدا کردند.
بخش خصوصي وارد پروژه ها نمي شد؟
بله، حاضر نمي شدند. هرچقدر که بخش خصوصي بيشتر ميدان دار شود، هم نهادها و هم سپاه عقب نشيني مي کنند. در گذشته اين طور نبود و مثلا اگر سد کرخه را قرار بود کسي غير از سپاه بسازد ده ها سال طول مي کشيد و معلوم نبود تا الان هم ساخته شده باشد، ولي الان بنا بر اين شده است که کارهاي کوچک را انجام ندهند و اگر قرار است در کارها رقابت صورت بگيرد، با خارجي ها رقابت کنند. مثلا در عسلويه مناقصه بزرگي انجام مي شود و کسي از داخل شرکت نمي کند، ولي سپاه در آن شرکت و با خارجي ها رقابت مي کند و برنده مي شود. اين کار،  کار خوبي است و البته در بخش هاي عمراني هم هست. سپاه خريد و فروش نمي کند و کارخانه غيرنظامي ندارد.
اصلا؟
سپاه به هيچ عنوان کارخانه غيرنظامي ندارد. سپاه، کشاورزي، دفتر هواپيمايي و خدمات توريستي ندارد، ولي قرارگاه خاتم حجم عظيمي از امکانات عمراني را دارد و به نفع خود و نظام است که از اين ظرفيت استفاده کند. سپاه، بستر بزرگتري به نام بسيج دارد که درياي عظيمي از نيروها در صنف هاي مختلف است. اين نيروي بسيج دوبار در طي سه روز در ايران و افغانستان کاري کرد که اگر وزارت بهداشت مي خواست انجام دهد ظرف يک سال هم نمي توانست، ولي بسيج فلج اطفال را ريشه کن کرد. امروز سپاه در جايگاه واقعي خود قرار دارد، در همه مراکز استان ها مستقر است، رصدبان انقلاب و حافظ دستاوردهاي انقلاب است.
ولي چندين شرکت و موسسه در بخش هاي مختلف توليد و ارائه کالا و خدمات نظير توليد صنايع غذايي يا حمل و نقل بين شهري منسوب به سپاه هستند.
صنايع غذايي را خود من زماني که وزير سپاه بودم ايجاد کردم; چراکه آن زمان براي تهيه غذاي جبهه ها مشکل داشتيم، چون هم تامين آن از بازار مشکل بود و هم بنا نبود غذاي مردم را به جبهه ببريم; بنابراين تصميم گرفتيم خودمان اين مواد غذايي را توليد کنيم و اتفاقا بيشتر آن کارخانه هاي صنايع غذايي را به مردم واگذار کرديم و الان ممکن است تنها برخي از آن ها براي تامين غذاي کنسرو شده سپاه وجود داشته باشد که البته مطمئن هم نيستم که هنوز وجود داشته باشد، ولي اگر هم باشد، الان ايجاد نشده است، بلکه زمان جنگ من ايجاد کرده بودم و خيلي هم ايجاد کرديم، ولي از همان زمان هم شروع به واگذاري آن ها به مردم کرديم.
از نظر سياسي چطور؟ گاهي برخي اظهارنظرهاي سياسي از سوي مقامات سپاه مطرح مي شود و همچنين برخي از مديران کشور سوابق زيادي در سپاه داشته و دارند و به همين خاطر انتقاداتي به اين مساله مطرح مي شود و اين مساله را برخلاف فرمايش امام(ره) مبني بر وارد نشدن نظاميان به سياست مي دانند و به آن انتقاد مي کنند.
مثل کساني که اين انتقاد را مطرح مي کنند، مثل يزيد است. به يزيد گفتند; چرا نماز نمي خواني؟ گفت در قرآن آمده "لاتقربوا الصلوه". گفتند پس از آن هم آمده "و انتم سکاري" و يزيد گفت من قرآن خوان پدرت نيستم! به او گفتند; چرا اين قدر مي خوري؟ گفت; در قرآن نوشته "کلوا و اشربوا". گفتند پس از آن هم نوشته "و لا تسرفوا" که باز هم يزيد گفت من قرآن خوان پدرت نيستم. کسي که اعتراض مي کند و مي گويد سپاه در امور سياسي دخالت مي کند و به حرف امام هم استناد مي کند، اصلا امام را قبول ندارد و امروز در مقابل امام، ايده امام و آن چه مورد علاقه امام بوده، ايستاده است و براي دفاع از خودش سپاه را متهم مي کند. هم امام و هم مقام معظم رهبري در مورد سياست و سپاه يک نظر دارند و آن اين است که سپاهي سياست را بفهمد، ولي در سياست دخالت نکند. چرا برخي افراد از سپاه ناراحت هستند؟ به اين دليل است که يکبار در 18 تير سال 78 برنامه اي چيدند که نظام را جمع کنند، ولي سپاه دخالت کرد و شکست شان داد چون انقلاب را در خطر مي ديد و درست مطابق وظيفه خود عمل کرد. اگر آن ها اعتراض دارند، بگويند قانون اساسي را عوض کنيد و اين وظيفه را از سپاه بگيريد و سپاه نبايد از دستاوردهاي انقلاب دفاع کند. يکبار ديگر در سال 88 سپاه وارد صحنه شد. هرگاه سپاه وارد صحنه شده، سياسي نيامده است، بلکه برحسب وظيفه خود به صورت امنيتي وارد شده است.  اين که مي بينيد من اين طور از سپاه دفاع مي کنم در حالي است که هنوز سپاهي هستم، ولي 22 سال است که در سپاه نيستم، يعني از سال 67 که بيرون آمدم، مستعفي و بازنشسته نشدم و هنوز سپاهي هستم و سپاه را هم دوست دارم و دلم مي خواهد باز هم به سپاه برگردم ولي کنار مي نشينم و نگاه مي کنم.
در مورد ورود سپاه در حوادث سال 88 مي گفتيد.
يکي از مسايلي که مجوز بسيار بالايي براي من بود که سپاه بايد وارد شود، اين بود که دو يا سه شب قبل از روز قدس، صداي آمريکا، بي بي سي و راديو اسراييل را گوش کردم و شنيدم که شعار «نه غزه، نه لبنان، ايران براي ايران» از آن جا آمد. هر با شعوري حتي صد در صد مخالف اين نظام باشد، بايد بفهمد که نبايد اين شعار را بدهد. وقتي عين همين شعار در روز قدس و در حال روزه خواري داده مي شود، سپاه نبايد برخورد کند؟ فرماندهي در تل آويو، لندن و آمريکاست و پياده نظام آن ها هم در اينجاست و سپاه بايد با آن برخورد کند. قبل از انقلاب معلمي به نام حبيب که چريک فدايي و تقريبا هم سن و سال من بود و با هم در يک زندان بوديم، به من مي گفت در ايران شعارهاي کمونيستي و ضد دين جواب نمي دهد. او مي گفت زماني براي آماده کردن فضاي يک روستا و تبليغ عقايد خودم به آن جا رفتم در آن جا مدرسه و جاده ساختم و کارهاي زيادي انجام دادم و آن ها هم من را خيلي دوست داشتند، ولي من زير بار ساخت حسينيه و مسجد نمي رفتم. يک روز که خود اهالي روستا در حال برپايي تکيه بودند، به يکي از پيرمردان آن جا گفتم که اين حضرت عباس که اين همه خودتان را برايش مي کشيد، چه جايگاهي دارد؟ فقط همين سوال را پرسيدم که مردم به سمت من هجوم آوردند و با چوب و چماق مرا کتک زدند! حالا هم کسي که فضا را مناسب مي بيند که در روز عاشورا بخواهد عليه عاشورا حرف بزند و رفتار کند، بايد خيلي کوته فکر باشد و بايد با چنين فردي برخورد شود و اين برخورد هم کار سپاه است.
دو تحليل در اين رابطه وجود دارد; يک تحليل همين است که شما گفتيد، يعني مقر فرماندهي در تل آويو و لندن و واشنگتن و پياده نظام در تهران است، ولي تحليل ديگر مي گويد که اين فعل و انفعالات از داخل کشور به وجود مي آيد و عده اي به هر دليلي به مساله اي معترض مي شوند و بدين ترتيب موج از درون خود کشور ايجاد مي شود، ولي عده اي در خارج کشور سعي مي کنند بر روي اين موج سوار شوند. تحليل دوم، متفاوت با آن چيزي است که شما گفتيد...
حرکاتي که برخلاف مسير طبيعي انقلاب است، قطعا از داخل مردم نيست.
يعني شما مي گوييد هيچ بخشي از مردم ايران اعتراضي ندارند؟
اعتراض مردم در انتخابات مشخص بود، به طوري که 13 ميليون نفر به شخص ديگري راي دادند و اين نوعي اعتراض است.
ولي اين مساله بيشتر تفاوت عقايد است تا اعتراض.
اعتراض به چه چيزي؟
اعتراض به برخي رفتارهاي صورت گرفته در کليت نظام.
حالا من از شما سوال مي کنم که آيا براي اعتراض به برخي از رفتارهاي نظام بايد به مقدسات اهانت کرد؟ آيا راه ديگري نيست؟ راه هاي ديگري وجود دارد.
شما معتقديد که سران اين جريان وابسته به بيگانه هستند، ولي برخي از بزرگان کشور اين نوع وابستگي را رد کرده اند و اشاراتي هم به اين مساله داشتند و اظهار کردند که اين دعواها، دعواهاي خانوادگي است.
آن چه گفته شده درست است. از من پرسيدند که با اتفاقاتي که بين اصولگرايان و اصلاح طلبان راه افتاد، در انتخابات مجلس آينده، اصلاح طلبان هم جايي دارند؟ من گفتم کساني که ولايت فقيه را قبول ندارند، هر تعداد که باشند، در جايگاه هاي سياسي کشور ما جايي ندارند، تا وقتي که به اکثريت برسند. من بر روي انتخابات اخير خيلي مطالعه کردم و حتي در ميتينگ سبز هم رفتم.
پس از انتخابات؟
نه، قبل از انتخابات. بعد از انتخابات همان هايي که يا امين خارجي بودند يا ندانسته اين کار را مي کردند، گفتند تقلب شده است، در حالي که فردي از اصلاح طلبان که در وزارت کشور بوده و الان هم در زندان است، مي گويد در انتخابات رياست جمهوري نمي شود، تقلب کرد. واقعا هم نمي شود تقلب کرد; آن هم 10 ميليون و 20 ميليون. روز 9 دي براي من روز تعيين کننده و درس آموزي بود. من به سرعت به ميدان انقلاب رفتم و بعد گفتم مي خواهم برگردم و مردم را ببينم. بسياري از کساني که قبل از انتخابات در ميتينگ سبز بودند به آن راهپيمايي آمده بودند و مي گفتند نظام در خطر است. اشتباه آقايان اين بود که آن 13 ميليون راي را به خودشان گرفتند، در حالي که 2 ميليون راي به آن ها بود و 11 ميليون فقط مي گفتند اگر ايشان بيايد بهتر است، ولي پيرو ولي فقيه بودند.
من پاسخ سوال خودم را نگرفتم. بحث ارتباط با بيگانه چه شد؟
هيچ گاه گفته نشد که در حرکات روز عاشورا، روز قدس و برخي حرکات ديگر خارجي ها دخيل نبودند. البته ما هم سران جريانات اعتراضي را وابسته به بيگانه نمي دانيم. متاسفانه اين افراد را در مقابل عمل انجام شده قرار دادند، ولي بر روي اين مساله هم تحقيق کنيد که ندا آقاسلطان را چه کسي آورد، کشت و مي خواهد بهره برداري کند يا آن جرياني که به پايگاه بسيج حمله کرد، کار چه کساني بود. در فيلم هايي که با موبايل گرفته شده بود همه چيز مشخص است. فردي يک خشاب فشنگ به ديوار پايگاه بسيج شليک مي کند و بسيجي ها هم شروع مي کنند به تيراندازي کردن و آن هم فرار مي کند. حتي يکبار يکي از اين افراد يک نفر ديگر را مي کشد، اسلحه را کنارش مي اندازد و شروع به داد و فرياد مي کند. فيلم اين جريان گرفته شده و البته آن فرد هم دستگير شده است. همه اين ها برنامه ريزي شده است.
يعني فيلم هايي که از شليک گلوله توسط چند بسيجي از بالاي يک ديوار پخش شده، درست است، ولي شما مي گوييد در پاسخ به شليک هاي عده ديگري بوده است؟
بله. همه اين فيلم ها را بايد پخش کنند. بگذاريد اين حرف ها را جمع بندي کنيم. به هرحال به نظر من سپاه در حال حاضر در ماموريت خود عمل مي کند و کار اقتصادي هم به معناي مصطلح، انجام نمي دهد و به محض اين که توان بخش خصوصي بالاتر برود و بتواند کارهاي بزرگتر انجام دهد، به دنبال اين خواهيم بود که بگوييم همين کارها را هم متوقف کنند. سپاه در حال حاضر به کشور خدمت مي کند و به هيچ وجه رقيب بخش خصوصي نيست، البته مي شود گفت رقيب وزارتخانه ها است - که اشکالي هم ندارد - ولي رقيب بخش خصوصي نيست.
با توجه به اتفاقاتي که در دو سال اخير افتاده و با توجه به عميق تر شدن شکاف ها بين جريانات سياسي،  شما انتخابات آتي مجلس را چطور مي بينيد؟
ملاک در کشور ما براي حضور در ميدان سياست، ولايت فقيه است. مردم در کشور ما رييس جمهور را انتخاب مي کنند، ولي آن فرد رييس جمهور نيست تا اين که ولي فقيه حکم او را امضا کند. رييس قوه قضاييه را رهبر تعيين مي کند و مجلس شوراي اسلامي نيز مشروعيت خود را از رهبري مي گيرد، پس مساله رهبري و ولايت فقيه مساله اي نيست که از کنار آن ساده عبور کنيم. هرکس در اين کشور زندگي مي کند و مي خواهد کار سياسي کند بايد رهبري را قبول داشته باشد و کسي که قبول ندارد، نمي تواند وکيل و وزير و رييس شود. برخي جرات نمي کنند اين طور حرف بزنند، ولي من راحت اين حرف ها را مي زنم.
اصلاح طلبان از اين نظر چه وضعيتي دارند؟
در ميان اصلاح طلبان دو دسته وجود دارند; يک دسته ضد ولايت فقيه و يک دسته پيرو ولايت فقيه هستند. تفاوت اصلاح طلبان پيرو ولايت فقيه با اصولگراياني که پيرو ولايت فقيه هستند، اين است که روش هاي متفاوتي براي اداره کشور دارند. اين دسته از اصلاح طلبان مي توانند در انتخابات شرکت کنند و مردم هم به آن ها راي بدهند و به مجلس بروند. مگر همين الان در مجلس90 نماينده از جناح اقليت نداريم که اکثرا هم از اصلاح طلبان هستند؟
البته کمتر از 90 نفر و حدود 70 نفر هستند.
به قول شما 70 نفر. من درست اين ها را نمي شناسم. چند وقت پيش يکي از مجلات با من مصاحبه کرد و من در آن گفت وگو حتي از چند نفر از اصلاح طلبان که مي توانند در انتخابات شرکت کنند اسم بردم.
در حال حاضر عده اي از اصلاح طلبان در زندان هستند يا تازه از زندان آزاد شده اند; به نظر شما نسبت آن ها به مساله ولايت فقيه چيست؟
همه آن ها ضد ولايت فقيه هستند.
يعني همه آن ها؟
بله، بله، بله.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۴۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۶
0
0
عجب اقای محسن رفیقدوست !!!!!!!!!!!!!!!!!!نظراتشون خیلی جالبه ! شما ایشون را می شناسید ؟
نظرات بینندگان