سرویس بین الملل «انتخاب»؛ پراجکت سیندیکیت نوشت: حسن روحانی پیروز انتخابات ایران شد و این بدان معناست که او کسی است که باید با ترامپ ستیزه جو سرشاخ شود. حال باید دید تکلیف رابطه با ایران در پسابرجام چه خواهد شد؟
به گزارش «انتخاب»؛ توافق هسته ای تنها بحث مشترک میان ایران و آمریکا بعد از انقلاب بوده است. از دوران جیمی کارتر به بعد و بعد از تسخیر سفارت امریکا در تهران، دو طرف هیچ رابطه ای با هم نداشته اند.
در دوران رونالد ریگان و جرج بوش پدر وضعیت کمی پیچیده شد . در این دوران بود که مساله رسوایی ایران کنترا مطرح شد. موضوع از این قرار بود که یکی از مقامات دولت ریگان به طور مخفیانه قرارداد فروش سلاح با ایران را امضا کرده بود. در نهایت این مساله در دولت هاشمی رفسنجانی افشا شد.
با روی کار آمدن دولت اصلاحات، بار دیگر همه چیز تغییر کرد. آمریکا موضع خصمانه و تندی در پیش گرفت. بعد از حادثه یازده سپتامبر جرج بوش پسر، ایران را محور شرارت نامید و به عراق حمله کرد. در زمان بوش ایران فرضت تاریخی ای برای توسعه حضورش در منطقه پیدا کرد.
در سال 2013 احمدی نژاد جای خود را به روحانی داد. این دوران با دوران اوباما هم زمان شد. طی دو سال مذاکره نهایتا ایران به توافق هسته ای با کشورهای بزرگ دست پیدا کرد و تحریم های هسته ای ایران برداشته شد.
مخالفان برجام در آمریکا معتقد بودند که این توافق راه های دستیابی ایران به بمب اتم را مسدود نکرده و تنها ان را کندتر کرده است اما آژانس انرژی اتمی متقاعد شده بود که این توافق کارساز است.
در نهایت ترامپ با وعده پاره کردن توافق هسته ای روی کار آمد. اما به جز نتانیاهو هیچ یک از حامیان و مشاوران ترامپ این اقدام را به نفع خود نمی دانستند.
در واقع این تصور که ایران به اقداماتش در حوزه بمب هسته ای ادامه دهد به معنی بی توجهی به همه تجارب و منطق های موجود در کنترل سلاح هسته ای است. حتی اگر بازرسان آژانس انرژی اتمی که تعهد ایران را تایید کرده اند نیز اشتباه کنند و فریب بخورند فشارهای بین المللی اجازه چنین چیزی را نمی دهد.
کشورهایی نظیر آلمان یا ژاپن ظرفیت های فنی و مالی ای دارند، ظرف چندماه می توانند به سلاح هسته ای برسند. برخی دیگر از کشورها ظرف چند سال میتوانند به این قابلیت دست پیدا کندد اما کشورهایی مانند آفریقای جنوبی تا آرژانتین و حتی لیبی پذیرفته اند که هیچ قدمی در این راه برندارند و برای این منظور پیمان منع گسترش سلاح هسته ای را امضا کرده اند. کره شمالی که این پیمان را رد کرده است و تحت فشار بین المللی است و هزینه گزافی برای آن پرداخته و تحت تحریم های اقتصادی سخت است.
برای ایران لغو تحریم های بین المللی تخت توافق هسته ای انگیزه مهمی برای حفظ این توافق است. در واقع ایران بر سر وعده های خود مانده است.
خروج یک جانبه آمریکا از توافق هسته ای آسان نیست. از همه اینها گذشته این توافق در نتیجه مذاکرات با شش قدرت جهانی است و هیچ کدام از دیگر کشورهای طرف توافق حاضر به خروج از توافق هسته ای و اعمال مجدد تحریم هایی که نتیجه خوبی نخواهد داشت نیستند. حتی عربستان سعودی به نمایندگی از دیگر کشورهای عربی به تدریج با این توافق کنار امده است. کنگره آمریکا در ابتدا مقاومت کرد اما کم کم کنگره نیز با این مساله کنار آمده است.
بیشتر جهان به این نتیجه رسیده اند که این مورد یکی از مواردی است که بهترین حالت ممکن است. اشتباه نکنید: این توافق یک توافق خوب است. این توافق رقابت هسته ای را در منطقه ای که بی ثبات ترین منطقه جهان است از بین برده.
عربستان سعودی دشمن درجه اول ایران در منطقه به سمت ظرفیت های هسته ای از طریق پاکستان رفته بود. ترکیه، کویت، مصر و الجزیره نیز از این مسیر دور نبودند. در صورت دستیابی این کشورها به سلاح هسته ای بازی خطرناکی در منطقه به راه می افتاد.
در کنار عقب نشینی آمریکا از توافق هسته ای، ایران با مخاطرات دیگری نیز روبه روست.
تسلط جریان اعتدال بر ایران متزلزل است و اقتصادی ضعیف به همراه تحریم ها می تواند باعث تقویت موضع تندروها شود
به طور خلاصه جهان نباید اجازه فروپاشی توافق هسته ای را بدهد. اگر ترامپ بخواهد روابط دو کشور را به روابط سابق برگرداند در نتیجه این باید بدانیم که نتیجه آن چیزی جز سیاهی نیست.