پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : از زمانی که توافق هستهای ایران با 6 قدرت بزرگ جهان و با عنوان برجام به عنوان یک اصطلاح و در عین حال تعیین کننده در روابط سیاسی ایران با کشورهای دیگر وارد فرهنگ لغت سیاسی ایران شد، با خود برخی رفتارها و اخلاقها را هم شکل داد. توافق ایران با کشورهای 1+5 یا برجام در برههای از زمان محکی برای سنجش تواناییهای دولتمردان از یک سو و از جانب دیگر پیراهنی برای دریدن آن توسط مخالفان شد. کمتر روزی است که بعد از پیدایش این اصطلاح سیاسی در ایران شاهد نقد یا تمجید آن نباشیم. اما آنچه که دراین میان قابل تامل است اینکه قاطبه مردم ایران به برجام به عنوان دریچهای برای حل برخی مشکلات جامعه میپندارند، که شاهد مثال آن رای 24میلیونی مردم به حسن روحانی است. اما عده اندکی که اتفاقا بیشترین تریبون را هم در دست دارند، هر روز به انحای مختلف سعی میکنند از آن برای خود کلاهی و بر سر دولت و طرفداران برجام چماقی بسازند. شاید آنهایی که هر روز عرصه رسانه را کاوش میکنند و به رصد مسایل سیاسی- جناحی در ایران مشغولند، به یاد داشته باشند که قبل از انتخاب دونالد ترامپ روزنامه کیهان به سردبیری حسین شریعتمداری خطاب به رئیس جمهور احتمالی آینده ایالات متحده از او خواسته بود که برجام را پاره کند. کیهان و طرفداران آن همچون بخشی از بدنه صدا وسیما و شهرداری تهران هر روز با سیاهنماییهای متعدد به گونهای برجام را به تصویر میکشند که گویی دولت حسن روحانی و دیپلماتهای آن دو دستی کشور را تقدیم قدرتهای بزرگ کردهاند. شکی نیست که اگر برجام را دوستان کیهان و همفکران او شکل میدادند و امروز اصلاحطلبان یا طرفداران روحانی به نقد آن میپرداختند، چه بسا همین اندک جماعت فغانشان به آسمان میرفت که فلان گروه مشغول سیاهنمایی هستند. اما اکنون که برجام با وجود همه دشمنیهای داخل و خارج آرام آرام در حال ایفای نقش خود هست و گشایشهای مختلفی در عرصههای اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی در کشور احساس میشود، دلواپسان همچنان بر طبل سیاهنمایی میکوبند و موضوعهایی مثل تحریم جدید ایالات متحده را دلیلی بر به اصطلاح حقانیت حرفهای گذشتهشان برمیشمارند. با این حال بسیاری از چهرههای سیاسی ایران که حتی به جناح اصولگرایی سمپاتی دارند، با برجام براساس واقعیتهای آن برخورد میکنند. حرفهای چهارشنبه هفته گذشته «علی لاریجانی» رئیس مجلس جمهوری اسلامی ایران، شاید بتواند آب پاکی را روی دست طیف دلواپسان ربخته باشد.
حرفهای لاریجانی حاوی مفاهیم و موضوعاتی است که اگر دلواپسان کمی و فقط کمی به وجدان خود رجوع کنند، باید دست از سیاهنماییها و چه بسا تحریف حقایق برجام که در حقیقت به دروغ مطلق پهلو میزند بردارند. زیرا که رفتار آنها بیش از آنکه به مصلحت کشور و مردم باشد، بیشتر همآوایی و همزبانی با دشمنان ایران و تندروهای آمریکایی است. بیتردید تندروهای ایران و تندروهای آمریکا یک هدف مشترک دارند و آن هم پاره کردن برجام است. چیزی که لاریجانی را نگران کرده این است که او معتقد است نباید مصوبه ضد ایرانی آمریکا را بیش از حد ترسناک جلوه دهند. سخنان لاریجانی چند محور داشت. به این محورها به صورت گذرا اشاره میشود شاید بتواند درسی برای کسانی باشد که حداقل هنوز دکتر لاریجانی را باور دارند. اول:هشدار به رسانههای دلواپس- لاریجانی اتفاقا خطابش هم به صداوسیما بود و گفت:«باید متن مصوبه آمریکاییها آنقدری که واقعی بوده نشان داده شود، بنابراین رسانهها و رادیو و تلویزیون اضطراب بلاوجه ایجاد نکنند؛ چراکه حادثه خیلی سهمگینی نیست، تخلف شده اما تاثیر شایان ذکری در کشور نمیگذارد.»
دوم- استمرار قوانین گذشته:«مصوبه آمریکاییها در برگیرنده مجموعهای از مطالب است که شاید قسمت اعظم تحریمهایی است که در گذشته وجود داشته و در حال حاضر نیز وجود دارد منتها در گذشته براساس فرمان رئیس جمهور آمریکا بوده اما در حال حاضر قانونی شده است. میتوان گفت این موضوع چیز جدیدی نبوده و یک بخشهایی به تحریمها اضافه شده و شیطنتهایی صورت گرفته است که با توافق هستهای سازگار نیست.»
سوم:نقش حداقلی مصوبهها در زندگی مردم. لاریجانی با واقعبینی معتقد است که مصوبههای آمریکا نمیتواند بعد از برجام تاثیر چندانی بر زندگی مردم ایران بگذارد:« اندازه و میزان تاثیر مصوبه آمریکایی ها در زندگی مردم بسیار نازل است البته اختیاراتی به رئیس جمهور آمریکا برای تحریم های دیگر داده شده، اما فی الحال خیلی مهم نبوده است.»
چهارم:نقش برجام در اختلاف آمریکا با قدرتهای دیگر. این موضوع را گویا هنوز مخالفان روحانی یا درک نکردهاند یا نمیخواهند آن را قبول کنند که برجام توافقی است که آمریکا به راحتی نمیتواند با وجود آن اجماع جهانی را علیه ایران تشکیل دهد. لاریجانی در این زمینه میگوید:«برجام حادثه ای بود که برای دشمنان یک مقدار گران تمام شد و به خاطر داشته باشید در گذشته وفاقی ایجاد کرده بودند که بتوانند به راحتی قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران صادر کنند اما توافق هسته ای با هوشمندی این موضوع را از بین برد به طوری که در حال حاضر خیلی از کشورها به آمریکایی ها می گویند به چه دلیل براساس توافق عمل نمی کنید؟مشخصا روسها و چینیها اعتراضاتی به رفتار آمریکاییها داشتهاند و برخی از کشورهای اروپایی نیز این موضوع را فهمیدهاند که عملکرد آمریکایی ها در اجرای برجام صحیح نیست.»
پنجم: برجام و امکان سرمایهگذاری شرکتهای خارجی در ایران. بعد از آنکه ایران توانست با کشورهای 1+5 به توافق برسد بسیاری از شرکتها تمایل خود را به سرمایهگذاری در ایران اعلام کردند و در 2 سال اخیر بسیاری از سران کشورهای اروپایی به همراه بازرگانان این کشورها به ایران آمدند تا مقدمات سرمایهگذاری در کشور ما را فراهم کنند. شرکتهایی مثل توتال یا پژو نمونه آن هستند. ضمن آنکه توافق با بوئینگ هم از نمونههای دیگر گشایش برجام است. اتفاقا مخالفان با همه این طرحها هم به انحای مختلف دشمنی میکنند، اما لاریجانی این نکته را نقطه قوت برجام میداند:«باید توجه داشت آمریکاییها این توفیق را در سابق داشتند که تصمیمهایی می گرفتند و عملا مانع سرمایه گذاری در ایران می شدند و فضایی ایجاد کرده بودند که کشتیهای ما نمیتوانستند به راحتی در بنادر حضور داشته باشند و همچنین مشکلاتی در بخش بیمه ایجاد کرده بودند.در حال حاضر با وجود رفتار ناشیانه از سوی آمریکاییها، شرکت مهم فرانسوی توتال در ایران سرمایه گذاری میکند بنابراین مشخص می شود ایران آن فضا را شکسته است.»
گرچه دکتر لاریجانی از همان ابتدای توافق برجام یکی از موافقان آن بود و توانست به دولت یازدهم کمک کند تا رای مجلس را بگیرد، با این حال سخنان او نشاندهنده این واقعیت است که مخالفت با برجام میتواند جلوی توسعه و پیشرفت کشور را بگیرد. باشد که حرفهای لاریجانی بتواند بازتعریفی از برجام برای دلواپسانی باشد که مدعی دلواپسی زندگی، معیشت و آینده مردم هستند!