پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
از سال ۲۰۱۳ هزاران تن از اعضای قوم ترک زبان و مسلمان اویغور چین به سوریه سفر کردند تا زیر نظر گروه شبهنظامی اویغور موسوم حزب اسلامی ترکستان آموزش دیده و در کنار عناصر القاعده بجنگند. اما این شبهنظامیان اکنون تبدیل به بزرگترین نگرانی چین شدهاند.
به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، این در حالی است که سربازان حکومت بشار اسد، رئیسجمهور سوریه اکنون با نزدیک شدن جنگ داخلی شش ساله این کشور به نقطه پایان در حال جنگیدن با شبهنظامیان اویغور هستند اما پایان جنگ سوریه میتواند شروع بدترین نگرانیهای چین باشد.
یکی از این شبهنظامیان اویغور که تنها با نام علی خودش را معرفی کرده میگوید ما در سوریه اهمیتی به اینکه وضعیت جنگ چطور پیش میرود یا بشار اسد چه کسی است نمیدادیم. ما تنها میخواستیم نحوه کار با سلاح را یاد گرفته و به چین برگردیم.
این در حالی است که شبهنظامیان اویغور در درگیری خود با حکومت پکن و در طی حملاتی که در جریان این درگیری چند دهه انجام دادهاند اگر نگوییم هزاران نفر اما صدها نفر را کشتهاند.
آنها در این حملات معمولا تلاش میکنند تا نیروهای پلیس و عواملی که وابسته به حکومت چین محسوب میشوند را هدف قرار دهند هرچند که در سالهای اخیر غیرنظامیان را نیز هدف قرار دادند.
به عنوان مثال در سال ۲۰۱۴ افراط گران اویغور در حملهای با چاقو در یک ایستگاه قطار در چین ۳۳ نفر از مردم را کشتند.
همچنین سپتامبر سال گذشته میلادی نیز این افراط گران اقدام به بمبگذاری در محل سفارت چین در کشور قرقیزستان کردهاند. در سال ۲۰۱۴ نیز گزارش شد که در حمله به یک معبد در تایلند که مورد بازدید گردشگران چینی قرار داشت ۲۵ تن کشته شدند.
مقامهای چین میگویند که این کشور نیز همچون کشورهای غربی یک قربانی تروریسم است و عناصر شبهنظامی اویغور نه به انگیزه نارضایتیهای داخلی بلکه تحت تاثیر ایدئولوژی افراطی جهانی حملاتشان را انجام میدهند.
چندی پیش یک مقام چینی گفت: مسلمانان اویغور در منطقه سینکیانگ غرب چین جزء شادترین مردم جهان هستند.
با این حال خبرگزاری آسوشیتدپرس در مصاحبهای با ۹ اویغوری که چین را برای جنگیدن در سوریه ترک کرده بودند، نشان داد که لزوما این اویغورها شباهتی به دیگر شبهنظامیان خارجی برای دست زدن به یک مبارزه ندارند.
به عنوان مثال یکی از این افراد یک مربی پلیس بود که هزاران مایل با همسر و فرزندانش به منطقه جنگی سوریه سفر کرد.
یکی دیگر از آنها نیز یک کشاورز است که ایدئولوژی بنیادگرایانه را مورد انتقاد قرار میدهد اما در درگیریها در کنار القاعده شرکت میکند.
یکی دیگر از آنها نیز یک فروشنده است که مرتبا نمازهایش را میخواند اما به هنگام شب در یک منطقه مخروبه در کنار دیگر شبهنظامیان تاریخ صهیونیسم مطالعه میکند.
در کنار آنها نیز علی قرار دارد که ۳۰ سال سن داشته و آگاهی چندانی به اتفاقات جهان فراتر از مزرعه خودش ندارد.
او یادآور میشود که یک شب پلیس چین او را به خاطر اتهام واهی شرکت در شورش ضرب و شتم کرد و میگوید: من انتقامم را خواهم گرفت.