arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۸۹۱۱۶
تاریخ انتشار: ۵۴ : ۱۰ - ۳۰ دی ۱۳۹۶

پیشنهاد عباس عبدی به سردار سلیمانی: با جوانی که پرچم ایران را آتش زد ملاقات کنید

به احتمال زياد خانواده او چندان ناآشنا نباشند. او در همين نظام آموزش و پرورش ما درس خوانده است. تحت تعليم و تربيت و تبليغات همين صداوسيما بوده است. پس از گفت‌وگو با او اول به مردم بفرماييد كه اين اتفاق در كدام شهر رخ داد؟ آيا در مناطق شمالي شهر تهران و به قولي مرفهان بي‌درد يا عاشقان فرهنگ غرب بود يا ...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

پیشنهاد عباس عبدی به سردار سلیمانی: با جوانی که پرچم ایران را آتش زد ملاقات کنید

عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: یکی از موارد پیش آمده در این اعتراضات آتش زدن پرچم کشور بود که واکنش و تاسف بسیاری را برانگیخت، به طوری که مقام رهبری نیز به آن اشاره کردند.

در آخرين واكنش‌ها نيز فيلمي از سردار محترم قاسم سليماني منتشر شد كه در آن اظهار شده: «صحنه‌هاي عجيبي بود كربلاي ٥. ما براي دفاع از هر متر كشورمان، خصوصا در آن منطقه شهيد داديم. من همين‌جا بگويم وقتي صحنه نابخردانه آن نادان را در آتش‌زدن پرچم ايران ديدم خيلي دلم سوخت. گفتم اي‌كاش به‌جاي پرچم، من را ده بار آتش مي‌زدند، به‌جاي تصوير من.چون ما براي نشاندن پرچم بر سر قله ده‌ها شهيد داديم تا بتوانيم اين پرچم را سرافراز و برافراشته نگه داريم.»

طبيعي است كه واكنش ابتدايي ما نيز انزجار و تاسف باشد، كه هست، ولي به نظر مي‌رسد كه اين واكنش نه‌تنها كافي نيست، بلكه ممكن است موثر هم نباشد. از اين رو به جناب سردار سليماني يك پيشنهاد منطقي ارايه مي‌كنم.

جنابعالي نفوذ و قدرت داريد، دست‌تان به خيلي از جاها مي‌رسد، و اين برخلاف وضع ديگران از جمله امثال ما است. پيشنهاد مي‌كنم بلند شويد و يك ساعت از وقت خود را صرف ديدار با اين نوجوان كنيد. ظاهرا برحسب اطلاع نيروي انتظامي به سرعت شناسايي و دستگير شده است. فيلمبردار هم ببريد تا از ديدار شما تصويربرداري كنند. بعيد مي‌دانم كه از آن طرف آب آمده باشد يا به ادعاي برخي رابطه‌اي سببي يا نسبي با داماد صدام‌حسين داشته باشد.

به احتمال زياد خانواده او چندان ناآشنا نباشند. او در همين نظام آموزش و پرورش ما درس خوانده است. تحت تعليم و تربيت و تبليغات همين صداوسيما بوده است. پس از گفت‌وگو با او اول به مردم بفرماييد كه اين اتفاق در كدام شهر رخ داد؟ آيا در مناطق شمالي شهر تهران و به قولي مرفهان بي‌درد يا عاشقان فرهنگ غرب بود يا از مناطقي كه هم‌اكنون هم بايد، منبع بسيج نيروها براي اقدامات دفاعي از كشور باشد؟ دوم اينكه او از چه خانواده‌اي بود؟ آيا خانواده او از غرب‌زدگان يا دشمنان حكومت بودند؟ آيا غيرمذهبي و غيرملتزم بودند؟ بفرماييد كه پدرش در چه شغلي بود و سابقه‌اش چه بوده است؟ بپرسيد كه چرا اين كار را انجام داد؟ آيا آموزش و پرورش، نظام رسانه‌اي و نهادهاي ديني كه همه در خدمت ارزش‌هاي رسمي هستند، به او ياد ندادند كه به پرچم كشورش كه نماد كشور است احترام بگذارد؟ اگر آموزش ندادند، آيا از طريق خانواده و دوستان و جامعه هم متوجه نشد كه بايد احترام بگذارد؟ چرا نمي‌دانست كه شما يا بزرگترهايش براي به اهتزاز در آوردن اين پرچم در متر، متر اين خاك در كربلاي٥ جانفشاني كرده‌ايد؟ چقدر اطمينان داريد كه پدر يا يكي از نزديكان او از مجروحان و جانبازان همان كربلاي٥ يا ساير عمليات نباشد؟ پس چرا يك جوان بايد تا اين حد عليه آن ارزش‌ها نه تنها بي‌تفاوت كه جري و ستيزه‌گر باشد؟

مساله مهم‌تر از آتش زدن آن پرچم به سكوت ناظران در برابر اين رفتار است كه ظاهرا كمتر توجه ما را به خود جلب كرده است. صادقانه و صريح بگويم، اگر مي‌توانستم، حتما دست چنان جواني را مي‌گرفتم و در اولين فرصت او را از زندان رها مي‌كردم. اين زندان جاي كساني است كه عمر خود را در مقام بي‌تدبيري و اتلاف منابع كشور و پرخاشگري به اين و آن گذرانده‌اند و اكنون نيز طلبكار مي‌شوند. مشكل اينجاست كه شما صادقانه سخن خود را گفته‌ايد و هنوز با خاطره كربلاي ٥ و ده‌ها عمليات ديگر زندگي مي‌كنيد كه بسيار هم خاطره‌هاي ارزنده‌اي است، ولي دو نكته مهم را در اين ميان فراموش مي‌كنيم. اول اينكه چرا يك جوان زير ٢٠ ساله خاطره خود را با اين گذشته افتخارآميز پيوند نمي‌دهد؟ علت اصلي اين است كه اين خاطرات و جانفشاني‌ها تبديل به سرمايه ملي نشده‌اند. آنها بازيچه دست عده‌اي براي به سكوت واداشتن ديگران و نيز كسب امتيازات ويژه هستند. برخلاف شما و تعدادي از دوستان‌تان كه نخواستيد تا آن گذشته را سرمايه ارتقاي جايگاه و كسب رانت نماييد، و با استناد به آن ديگران را سرزنش يا به سكوت وادار كنيد، متاسفانه بخش قابل توجهي هستند كه اين گذشته دكان دونبش را تبديل به ابزاري براي توجيه موقعيت فعلي و كسب رانت و به سكوت واداشتن ديگران كرده‌اند. در ميان اين كاسبان كساني هستند كه روح‌شان هم از حضور در جبهه بي‌خبر بود، چه رسد به جسم آنان. جوان امروز به علت اين نحوه برخورد با ميراث گذشته، نمي‌تواند با آن همدلي و همراهي و همنوايي لازم را پيدا كند.

هيچ كدام از اين دوستان به خود نگفتند كه چرا خاوري و خاوري‌ها با انداختن يك چفيه هر كاري مي‌كنند و بعد به كانادا فرار مي‌كنند؟ ريشه اين رفتار در نابود كردن سرمايه تاريخي كشور در جنگ تحميلي پيش پاي متقلبان و فاسدان است. حال چگونه از يك جوان ١٦ ساله انتظار داريم كه خود را با اين ميراث همدل كند؟

برچسب ها: عباس عبدی
نظرات بینندگان