تسنیم: مراسم تجلیل خانواده شهدا از ابراهیم حاتمی کیا به پاس ساخت فیلم سینمایی «به وقت شام» امشب یکشنبه 29 بهمن ماه با حضور جمعی از خانواده های شهدا در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.
همسر شهید مدافع حرم اسکندری در ابتدای این مراسم روی صحنه آمد و دلنوشته ای درباره شهدای مدافعان حرم قرائت کرد. «از فرسنگ ها دور آمده ام که بگویم که از فیلم ساختن درباره همسران ما وابستگی است، آری تو فیلمساز وابسته هستی. سردار سینمای ایران اگر سر و تن همسران ما تقدیم این نظام شد تو از اماج تهمت ها غمی به دلت راه نده»
همسر شهید مدق از شهدای هشت سال دفاع مقدس نیز اظهار کرد: یک روز می خواستند از زندگی ما می خواستند یک فیلم بسازند، فیلمنامه اش را نزد من آوردند وقتی خواندم گفتم که این که شبیه به زندگی ما نیست. گفتند عیبی ندارد اگر خیلی شبه نباشد، گفتم اصلاً چرا می خواهید درباره خانواده شهدا فیلم بسازید گفتند آخر دوره، دوره این داستان هاست. هیچکسی از تنهایی هایی خانواده شهدا خبری ندارد. کسی نمی داند که فرزندان ما از زمانی که به دنیا آمده اند طعم پدر داشتن را درک نکرده اند. برادر ابراهیم همیشه با فیلمهایش باعث شادی دل خانواده شهدا شده است. برادر ابراهیم از زحماتتان متشکریم.
سپس نادر طالب زاده گفت: بسیار خرسندم که برای کار زیبای و جذاب آقای حاتمی کیا در این مراسم هستم. به نظرم این فیلم دریچه جدید برای مقابله با غرب است. من از فیلمسازان عادل جهان می خواهم که به تماشای این فیلم بنشینند. فیلم آقای حاتمی کیا ثابت کرد که می توان با زبان هنر اعتقاداتمان را به تصویر کشیدند. مخالفان آقای حاتمی کیا از همان اول انقلاب اسلام همین بودند.
در ادامه این مراسم سید حمیدرضا برقه ای روی صحنه آمد و شعری درباره صحبت های ابراهیم حاتمی کیا در مراسم اختتامیه سی وششمین جشنواره فیلم فجر قرائت کرد.
سپس کلیپ صحبت های سردار قاسم سلیمانی درباره فیلم سینمایی «به وقت شام» به نمایش در آمد. «من از آقای حاتمی کیا تشکر می کنم که توانسته اند با این فیلم خود گوشه ای از مجاهدت های مدافعان حرم را به نمایش کشیده است. به نظرم او خدمت بزرگی با ساخت این فیلم به نظام کرد. این فیلمسازی نیست بلکه آگاه سازی است. یکی از دیدنی ترین فیلمهایی است که در برخی صحنه ها صد در صد به واقعیت نزدیک است. پس از این فیلم من فکر می کنم برای این که خط شکسته شود و کارگردانان برزگی به ساخت این گونه فیلم ها توسط فیلمسازان دیگر حتی فیلمسازان خارجی آغاز می شود. یکی از صحنه های تاثیر گذار این فیلم سربریدن ها و آوارگی ها بود. من با آن که این صحنه ها را دیده بودم بار دیگر گریه کردم. من از طرف مجاهدین اسلام از ابراهیم حاتمی تشکر می کنم.»
فرزند شهید رودکی نیز روی صحنه آمد و بیان کرد: سلام بر عمو ابراهیم. بر مجاهد خستگی ناپذیر. می دانیم که در طی این سالها فیلم سازی درباره موضوع دفاع مقدس کمتر از مجاهدت در جبهه های جنگ نبود است. عمو ابراهیم سیمرغ تویی که بر شانه این سینما نشسته ای.
سپس ابراهیم حاتمی کیا روی صحنه آمد و گفت: من وقتی جلوی خانواده شهدا میرسم زبان بند می آید. به وقت شام ذره است از وقایعی است که مجاهدات اسلام با آن رو به رو هستند. من هنوز دارم مشق می دهم. من وقتی فیلمساز شدم فکرش را هم نمی کردم که روزی چنین تصاویری را مجبور باشم در فیلمم نشان دهم. جنگ دفاع مقدس را می شناسم ولی این عرصه خیلی تفاوت دارد با دفاع مقدس. این روزها حواشی بسیاری درباره صحبت های من به وجود آمد.صحبت های من 3 دقیقه بیشتر نشد ولی نمی دانم چرا گروهی من را می خواهند من را به جناح های چپ و راست نسبت دهند. نمیدانم نان چه کسانی را از سفره شان برداشته ام که بعد از صحبت هایم در اختتامیه اینطورطوفان شده و غضب میکنند
وی افزود: وقتی می خواهد انتخاباتی انجام شود نمی آید راجع به دین داری و التزام داشتن به نظام از او سوال بپرسند از اعمال او مشخص است. نمی دانم درباره داوری جشنواره فیلم فجر هم چنین اتفاقی می افتد. در این مکان عزیزان و خانواده شهدا حضور دارند. عزیزان نمی دانم می توانم سالی یک فیلم بسازم تا بتوانم دل شما را شاد کنم یا نه. من بی دلیل به دنبال ساخت چنین اثری نرفته ام درباره آن خیلی آموختم. من دعای خیر شما نقس می کشم و از خدا می خوام که لحظه ای از شما دور نباشم. بعضی وقت ها می ترسم که آتش هایی که وجود می آید دامن بچه های دغدغه مند این نظام را نگیرد. من با همکار های خودم بحث و حرفی ندارم، مسئله من مسئله صنفی نیست . اینجا محل گذر است و هر کس در این ایستگاه باقی بماند عاقبت بخیر نمی شود. خدا کند که در آن دنیا نیز آبرومند باشم. از خداوند می خواهم که نفسی به من بدهم که در این مسیر کار کنم و شرمنده خون شهدا نباشم.
در پایان این مراسم خانواده گرانقدر شهدا از ابراهیم حاتمی کیا تجلیل به عمل آوردند.
مصطفی فقیهی: هنگام مشاهده فیلم، باور نمي كردم آنچه می بینم، از آنِ حاتمي كياست؛ شاید این سوال در ذهن بسیاری شکل گرفته باشد که چرا او در سالهاي اخير، پله ها را يك به يك عقب طي مي كند؟ حاتمی کیا در ايام دولت احمدي نژاد، گلايه بسيار داشت و به صراحت گفت، نه اپوزیسيونم و نه پوزیسيون؛ اما باید به او یادآور شد که هر چه خواهي باش، اما «ابراهیم» بمان و سفارشي ساز نباش؛ آنهم در اين حد نابخردانه و سطحی! «خروج» بیشتر بهانه ای است تا حاتمی کیا، بیانیه اش را بخواند، بیانیه ای در ظاهر علیه رییس جمهور که در باطن از این هم فراتر می رود و اینجاست که نسبت دادن این همه بی تدبیری به نظام، از فیلمسازی که خود را وابسته به نظام می خواند، جای شگفتی دارد. اکنون با تماشای چنین اثری که کمتر شباهتی به یک فیلم سینمایی در اندازه های استاندارد رایج سینمای ایران داشت، چه رسد به استانداردهای موردانتظار از حاتمی کیا، مغموم و محزون مي گويم، پايان و سقوط حاتمي كيا فرا رسيده و ديگر عصر و زمانه محمدحسين مهدويان و سعيد روستايي هاست و به قول دیالوگ معروف «آژانس شیشه ای» در دورانی که حاتمی کیا واقعا در اوج بود و نه در «اوج»، باید گفت: گویی «دههات گذشته مربی»!