arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۳۹۷۰۲۹
تاریخ انتشار: ۴۱ : ۱۴ - ۱۴ اسفند ۱۳۹۶

صالحی امیری: نمی‌توانیم تحت هیچ شرایطی از اصل تقابل با منافع رژیم صهیونیستی عبور کنیم/ با رسول خادم جلسه داشتیم

دکتر سید رضا صالحی امیری، رییس کمیته ملی المپیک و وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی معتقد است: این مسأله قطعی است که ما نمی‌توانیم تحت هیچ شرایطی از اصل تقابل با منافع رژیم صهیونیستی عبور کنیم؛ بنابراین نحوه‌ی مدیریت این موضوع باید در دستور کار ما قرار بگیرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

صالحی امیری: نمی‌توانیم تحت هیچ شرایطی از اصل تقابل با منافع رژیم صهیونیستی عبور کنیم/ با رسول خادم جلسه داشتیم

برگزاری بازی‌های المپیک و مسابقات جهانی با وجود پتانسیل بالا برای ایجاد شور و نشاط و افزایش غرور ملی در جامعه، زمینه ساز نگرانی جدید ایرانی ها شده است؛ نگرانی از رویارویی احتمالی با ورزشکاران رژیم صهیونیستی. چرا این مساله تا این حد بغرنج شده که اعتراض رسول خادم را نیز به دنبال داشته و نگرانی از آینده ورزش ایران را بیش از پیش کرده است؟

به گزارش انتخاب؛ دکتر سید رضا صالحی امیری، رییس کمیته ملی المپیک و وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی  معتقد است: این مسأله قطعی است که ما نمی‌توانیم تحت هیچ شرایطی از اصل تقابل با منافع رژیم صهیونیستی عبور کنیم؛ بنابراین نحوه‌ی مدیریت این موضوع باید در دستور کار ما قرار بگیرد.

متن این گفت و گو را با دکتر صالحی امیری در ادامه می‌خوانید:

*شما در ابتدای سال در وزارت ارشاد بودید. بعد از آن در دوره‌ای کوتاه وارد شهرداری شدید و معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری بودید و با اینکه انتظار می‌رفت در آنجا فضای بازی برای شما فراهم باشد اما به‌یکباره به کمیته ملی المپیک آمدید. دلیل این تغییرات چه بود؟

صالحی امیری: حضور ما در عرصه کمیته ملی المپیک بر اساس تقاضای جمع زیادی از بزرگان ورزش بود و از گذشته‌ها این تقاضا وجود داشت و من واقعا بر این باور بودم که تعارضی میان این دو وجود ندارد چون هر دو کار اجتماعی است.

حضورم در کمیته ملی المپیک بر اساس تقاضای زیادی از بزرگان ورزش بود

بنابراین باور داشتم که این دو کار می‌تواند مکمل هم باشد نه متعارض هم. از نظر قوانین، هم بر اساس اظهار نظر صریح اداره قوانین مجلس شورای اسلامی و هم بر اساس اظهار نظر مکتوب معاونت حقوقی ریاست محترم جمهوری،این دو مسئولیت مغایرتی با هم نداشت؛ به همین دلیل، ریاست کمیته ملی المپیک را پذیرفتم امااحساس کردم در فضای اجتماعی این ذهنیت ایجاد شد که من تمایل دارم به هر قیمت ممکن در هر دو پست حضور داشته باشم؛

احساس کردم در فضای اجتماعی این ذهنیت ایجاد شد که من تمایل دارم به هر قیمت ممکن در هر دو پست حضور داشته باشم

در حالی که واقعا اینگونه نبود و من تمایل داشتم صادقانه و خالصانه در جهت توسعه و تعالی فرهنگی جامعه قدم بردارم. وقتی که این اتفاق افتاد رسما استعفا دادم و در کمیته ملی المپیک مستقر شدم؛ به این دلیل که ریاست کمیته ملی المپیک یک پُست بین‌المللی است و انتخاباتش تحت شرایط خاصی انجام می‌شود و نمی‌توان در اینجا هر لحظه تصمیم دیگری را گرفت و تصمیمی که می‌گیرید حداقل باید برای یک دوره چهارساله باشد.

*تصمیم شما در موضوع بازی‌های المپیک زمستانی و قضیه سامسونگ نشان از هم‌افزایی بین دستگاه‌های مختلف در این قضیه داشت؛ در حالی که سال‌های گذشته این حد از هم‌افزایی بین دستگاه‌های موثر در حوزه بین المللی ورزش وجود نداشته و خلأ این گونه مدیریت و گرفتن این نوع تصمیمات در کمیته المپیک و به طور کلی ورزش ایران وجود داشته که بعضا اعتبار و آبروی ورزش ایران را خدشه دار کرده است. چه عوامل و زمینه‌هایی در رسیدن به این هم‌افزایی موثر بود؟

صالحی امیری: آنچه در حوزه کمیته ملی المپیک مهم است، این است که بدانیم در کدام نقطه قرار داریم و با چه چالش‌های محیطی در حوزه ورزش قهرمانی مواجهیم، قرار است به کدام وضع مطلوب دسترسی پیدا کنیم و برای رسیدن از وضع موجود به وضع مطلوب چه برنامه‌های عملیاتی را در پیش داریم؟ ما این را به نام برنامه استراتژیک کوتاه مدت در یک نگاه چهار ساله تعریف کردیم یعنی تقویم و تصویر وضع موجود، تقویم و تصویر وضع مطلوب و راهکارها و راهبردهای رسیدن به وضع مطلوب را تعیین کردیم. نکته دوم انسجام و هماهنگی در جامعه تصمیم ساز و تصمیم گیر در حوزه ملی ورزش است. برای رسیدن به اهداف متعالی ورزش قهرمانی، الزاماً باید میان وزارت ورزش، دولت، مجلس و کمیته ملی المپیک یک همگرایی درونی منسجم وجود داشته باشد.

برای رسیدن به اهداف متعالی ورزش قهرمانی، الزاماً باید میان وزارت ورزش، دولت، مجلس و کمیته ملی المپیک یک همگرایی درونی منسجم وجود داشته باشد

هرگونه چالش و تنش در این چهار حوزه قطعا به زیان جامعه ورزش خواهد بود. جامعه ورزش امروز برای رسیدن به اهداف متعالی خودش به ثبات و آرامش نیاز دارد چراکه ما در آستانه یک رویداد بزرگ بین المللی ودر حال آماده سازی کاروان بزرگ ورزشی برای حضور در تمرینات داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی برای اعزام به رویداد بزرگ ۲۰۱۸ جاکارتا هستیم. در چنین فضایی وظیفه همه رسانه‌ها، مسئولان و مدیران ـ خصوصا رسانه ملی ـ ایجاد فضا و بستر آرام و باثبات است تاجامعه قهرمانی بتواند به کار تخصصی خودش بپردازد.ایجاد هرگونه تنش در جامعه ورزش خلاف مصالح و منافع جامعه است.

ایجاد هرگونه تنش در جامعه ورزش خلاف مصالح و منافع جامعه است

ما انسجام این چهار رکن را به عنوان یک برنامه اصلی در دوره چهار ساله جدید قرار دادیم؛ هماهنگی حداکثری با وزارت ورزش و همگرایی با دولت و مجلس می‌تواند در جهت توسعه ورزش و اهداف متعالی آن کمک شایانی بکند. نکته سوم دیپلماسی ورزش است. ما با داشتن این ظرفیت از قهرمانان و منابع انسانی می‌توانیم و باید کرسی‌های بیشتری در عرصه بین‌المللی داشته باشیم. متأسفانه جایگاه ما در عرصه‌ی کرسی‌های بین المللی در شأن جامعه‌ی بزرگ ورزشی قهرمانی ما نیست و باید در دستیابی به این هدف تلاش زیادی انجام دهیم.

جایگاه ما در عرصه‌ی کرسی‌های بین المللی در شأن جامعه‌ی بزرگ ورزشی قهرمانی ما نیست

نکته‌ی بعدی سازوکار استفاده‌ی حداکثری از قدرت دیپلماسی برای کمک به جامعه‌ی ورزشی است؛مثلا چالش سامسونگ که به آن اشاره کردید را من به عنوان مسأله از آن یاد می‌کنم نه بحران. ساعت ۷ صبح که از این قضیه مطلع شدیم، بلافاصله با سفیرمان در کره و همکاران وزارت خارجه صحبت و تاکید کردیم که حتماً باید عذرخواهی صورت گیرد.

بعد از اطلاع از قضیه سامسونگ بلافاصله با سفیرمان در کره و همکاران وزارت خارجه صحبت و تاکید کردیم که حتماً باید عذرخواهی صورت گیرد

مدیر دهکده‌ی المپیک زمستانی یک کره‌ای است و ما همچنین نماینده‌ی IOC مستقر در کره را در این قضیه دخیل می‌دانستیم. با آقای دکتر ظریف صحبت کردیم و از ایشان خواهش کردیم که سفیر را احضار کنند و در این زمینه موضع گیری داشته باشند. موضع‌گیری شخصی ایشان اینگونه بود که در صورت عدم عذرخواهی، موبایل سامسونگ خودشان را کنار خواهند گذاشت. همچنین احضار سفیر و اخطار جدی انجام شد.سپس وزیر محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات، وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت، و وزیر محترم ورزش و جوانان وارد ماجرا شدند. ورود چهار عضو کابینه نشان دهنده این بود که نوعی هماهنگی، همگرایی و همدلی میان دولت، کمیته‌ی ملی المپیک و وزارت ورزش وجود دارد. کره‌ای‌ها در ابتدا مقاومت کردند و نهایتاً تسلیم این مسأله شدند و پذیرفتند که حتماً باید جبران و عذرخواهی رسمی کنند. ما جبران را فقط در عذرخواهی تعریف کرده بودیم، به این معنی که اعلام کردیم ایرانی‌ها هیچ وقت توهین به غرور و غیرت ملی را برنمی‌تابند. البته من معتقد هستم دست‌های پشت پرده‌ای وجود داشت که به تحریک این پدیده دامن می‌زد؛

اما چون تیم در دهکده حضور داشت و در آستانه‌ی برگزاری مسابقات بودیم تصمیم گرفتیم که قضیه را تمام شده تلقی کنیم تا ورزشکاران ما بتوانند کارشان را بدون تنش انجام دهند. دیپلماسی در المپیک جایگاه بسیار مهمی دارد چراکه در هر صورت کمیته‌ی ملی المپیک با همه‌ی کمیته‌های المپیک در سراسر جهان تعامل و تبادل دارد و می‌تواند از این مسیر برای تأمین منافع جامعه‌ی ورزش تلاش کند. نکته‌ی چهارم اجتماعی کردن ورزش است. ورزش تنها به معنای مدال نیست؛

ورزش تنها به معنای مدال نیست

بلکه عامل سلامت و نشاط اجتماعی واز مقوله‌ی فرهنگی و اجتماعی است. در بسیاری از کشورها، موضوعات فرهنگ، هنر و ورزش در قالب یک وزارتخانه تجمیع شده است. در برخی کشورها وزارت ورزش و محیط زیست، وزارت ورزش و بهداشت، یا وزارت ورزش و جوانان وجود دارد. این مسأله به این مفهوم است که ورزش یک مسأله‌ی اجتماعی است و باید از منظر اجتماعی و فرهنگی به این پدیده نگاه کرد. اصل، تنها کسب مدال نیست. به عنوان مثال، کشور کوچک همسایه با قهرمان‌های استیجاری مدال‌های زیادی کسب می‌کند اما واقعاً آیا مدال در آن کشور عامل غرور ملی است؟ درایران ورزش قهرمانی هم از نظر کسب مدال و هم از منظر مجموعه‌ی عواملی که در ذهن ورزشکار و مردم شکل می‌گیرد غرور و هویت ملی را به نمایش می‌گذارد. در ایران، قهرمان شخصیتی است که از عناصر اخلاقی، معرفتی، فتوت و جوانمردی بهره داشته باشد. بنابراین اجتماعی کردن و فرهنگی کردن ورزش مسأله‌ای است که ما در سال‌های گذشته کمتربه آن توجه کرده‌ایم. باید بدانیم که ورزش همپای فرهنگ و هنر از بسترهای توسعه‌ی معرفتی جامعه است.

اجتماعی کردن و فرهنگی کردن ورزش مسأله‌ای است که ما در سال‌های گذشته کمتربه آن توجه کرده‌ایم

نکته دیگر آنکه باید توجه داشت مسأله‌ی جلب حمایت دولت نسبت به جامعه‌ی ورزش بسیار اهمیت دارد. کمیته‌ی ملی المپیک و وزارت ورزش برای رسیدن به اهداف خود نیازمند حمایت، همگرایی و همدلی دولت هستند. خوشبختانه در فضای فعلی این همدلی و همگرایی در حد اعلا وجود دارد. ما در کنار دولت و وزارت ورزش هستیم و دولت را به عنوان چتری برای پشتیبانی و حمایت خود تعریف کرده‌ایم. خوشبختانه مجلس محترم نیز به صورت جدی با ما همراهی و همکاری دارد و فراکسیون ورزش مجلس، کمیسیون تلفیق مجلس، شخص ریاست کمیسیون تلفیق و هیات رییسه‌ی مجلس با ما همکاری‌های صادقانه‌ای داشته و دارند و در مجموع انسجام، همگرایی و همدلی در این دوره نسبت به قبل حتماً بهتر و برجسته‌تر خواهد بود.

مجلس محترم به صورت جدی با ما همراهی و همکاری دارد

نکته‌ی بعدی که به اعتقاد ما بسیار مهم است و باید به آن بیشتر توجه کنیم، جایگاه کمیته‌ی ملی المپیک در سطح ملی و جهانی است؛این کمیته باید در جایگاه واقعی خودش قرار بگیرد.

کمیته ملی المپیک باید در جایگاه واقعی خودش قرار بگیرد

در دنیا، کمیته‌ی المپیک چارچوب و هویت خاصی دارد؛ امروز ما با این نقطه فاصله داریم و باید تلاش کنیم که این کمیته در نقطه‌ی متعالی خودش قرار بگیرد.

*یعنی رویکرد شما در کمیته المپیک فرهنگی است؟

صالحی امیری:عمده‌ی مباحث در منشور کمیته‌ی المپیک، فرهنگی اجتماعی است. کمیته‌ی اخلاق، کمیته‌ی فرهنگ، کمیته‌ی رسانه، کمیته‌ی محیط زیست، کمیته‌ی همبستگی و… زیرشاخه‌های مجهول المپیک هستند و کمتر دیده شده‌اند؛ این پنج حلقه به معنی درهم‌تنیدگی ملت‌ها با رنگ‌های مختلف است و اصولاً فلسفه‌ی المپیک همبستگی میان ملت‌هاست. ما المپیک جوانان و نوجوانان در بوئنوس‌آیرس و قبل از آن المپیک جاکارتارا داریم.در آنجا مدال قهرمانی در اولویت دوم قرار دارد و اولویت اول مجموعه‌ی فعالیت‌های فرهنگی کشورها و همچنینحضور و مشارکت و گفتگوی بین جواناناست. همین چند روز گذشته از ما خواستند که دانش آموزان ۱۰ تا ۱۳ ساله یکی از مدارس تهران را معرفی کنیم تا با مدارس کشورهای عضو،ارتباط فرهنگی برقرار کنند. یعنی هدف را هدف فرهنگی و توسعه‌ی مشارکت و همبستگی بین ملت‌ها تعریف کردند. آخرین نکته‌ای که به نظر من بسیار مهم است و باید به آن توجه کرد بحث همگرایی میان جامعه‌ی ورزش، نهادهای ورزشی و رسانه‌هاست. من معتقدم که رسانه نقش بی بدیلی در این فضا دارد. رسانه‌ی ملی، شبکه‌های اجتماعی، خبرگزاری‌ها، رسانه‌های مکتوب، همه و همه در اقناع و بسیج افکار عمومی و ایجاد آن چتر غرور و غیرت ملی نقش بی بدیلی دارند لذا یکی از پایه‌های سیاست ما در دوره‌ی جدید همگرایی و همکاری بیشتر با رسانه‌ها خواهد بود. این مسأله ایاست که من فکر می‌کنم باید بیش از پیش به آن توجه شود.

یکی از پایه‌های سیاست ما در دوره‌ی جدید همگرایی و همکاری بیشتر با رسانه‌ها خواهد بود

*برنامه شما برای رفع خلاءهای موجود در حوزه‌ی فعالیت‌های فرهنگی در کمیته‌ی المپیک چیست؟

صالحی امیری: اولین اقدامی که ما انجام دادیم ایجاد کمیسیون‌ها در کمیته‌ی ملی المپیک است. اولین کمیسیونی که تشکیل شد کمیسیون فرهنگ بود که اولین جلسه‌اش در هفته‌ی جاری برگزار شد و به تدریج در طول روزهای آتی کمیسیون‌های دیگر هم فعال خواهد شد. این کمیسیون یکی از کمیسیون‌های جدی است که به آن توجه ویژه می‌شود. ما در سطح ورزش نیازمند تربیت انسان‌های اخلاقی هستیم.

در سطح ورزش نیازمند تربیت انسان‌های اخلاقی هستیم

یک ورزشکار قبل از اینکه فنون ورزشی را بداند باید اخلاق ورزشی داشته باشد و این جزو اصولی است که در منشور المپیک به آن اشاره شده است. خوشبختانه در این دوره به طور جدی به این مسأله توجه جدی داشتیم.

*آقای دکتر به اجتماعی شدن ورزش اشاره کردید. مردم ما به کسب عناوین قهرمانی و کسب افتخارات توجه و علاقه بسیار زیادی دارند اما مسأله‌ای که اخیرا آنها را آزار می‌دهد،بحث ورزشکاران ایرانی است که در رقابتها به ورزشکاران رژیم صهیونیستی برخورد می‌کنند و در این صورت یا مجبور هستند از انجام مسابقه انصراف ‌دهند که طبیعتا باعث شکست آنها می‌شودیا مجبور هستند باخت اجباری داشته باشند که در مرحله بعد با ورزشکار رژیم صهیونیستی رو به رو نشوند. این مساله باعث سرخوردگی مردم ایران و ورزش‌دوستان شده است. در کجای این فرایند عزت ایرانی نهفته است؟ چه برنامه‌ای دارید که ورزشکاران ما قربانی تصمیمات سیاسی نشوند؟

صالحی امیری: به نکته‌ی مهمی اشاره کردید. این مسأله در دو سطح ملی و فراملی قابل طرح است.در سطح ملی اتخاذ سیاست واحد در قبال موضوع رقابت با ورزشکاران رژیم صهیونیستی و انسجام و همگرایی همه‌ی نهادهای دخیل در این موضوع است. ما با رییس فدراسیون کشتی جناب آقای خادم جلسه داشتیم. ایشان یکی از سرمایه‌های ملی کشور هستند.

آقای خادم یکی از سرمایه‌های ملی کشور است

مسأله‌ی اساسی آقای خادم این بود که این موضوع باید به صورت یک سیاست ملی و رسمی در سطح کشور شناخته شود و همه بر همین اساس، مسأله را دنبال کنند. این موضوع، فرابخشی، فراسازمانی و ملی بوده و یکی از سیاست‌های تغییرناپذیر نظام جمهوری اسلامی است که با ماهیت انقلاب اسلامی و مبارزه با صهیونیسم درهم آمیخته است.این مسأله قطعی است که ما نمی‌توانیم تحت هیچ شرایطی از اصل تقابل با منافع رژیم صهیونیستی عبور کنیم.

ما نمی‌توانیم تحت هیچ شرایطی از اصل تقابل با منافع رژیم صهیونیستی عبور کنیم

بنابراین نحوه‌ی مدیریت این موضوع باید در دستور کار ما قرار بگیرد نه حل این مسأله.نحوه‌ی مدیریت، بدین معناست که این مسأله همیشه وجود دارد و در همه‌ی رویدادها و رقابت‌ها با این پدیده مواجه خواهیم شد اما باید در مورد نحوه‌ی مواجهه با آن در سطح ملی با یکدیگر به یک توافق ملی برسیم. نکته‌ی دوم استفاده از ظرفیت دیپلماسی در عرصه‌ی بین المللی است. ما باید بدانیم که دیپلماسی در دنیای امروز یک قدرت بین المللی و ملی است. باید از ظرفیت وزارت امور خارجه، کمیته‌ی ملی المپیک و کمیته‌های المپیک کشورهای اسلامی و آفریقایی برای ایجاد یک فضای اجتماعی در مقابل رژیم صهیونیستی حداکثر استفاده را به عمل آوریم.ما تاکید می‌کنیم که کمیته‌ی بین المللی المپیک IOCدر منشور خود مکرراً ذکر کرده که نباید رفتار سیاسی داشته باشیم.وزارت امور خارجه می توانداز ظرفیت دیپلماسی در سطح بین المللی برای کاهش فشار بر ورزشکاران استفاده کند.

وزارت امور خارجه می توانداز ظرفیت دیپلماسی در سطح بین المللی برای کاهش فشار بر ورزشکاران استفاده کند

نتیجه آنکه ما با پدیده‌ای مواجه هستیم که دائمی و بخشی از منشور انقلاب اسلامی است. انتظار ما آن است که نهاد بین‌المللی ورزش یعنی کمیته‌ی بین المللی المپیک در حوزه‌ی سیاسی مداخله نکند و وارد اقدامات سیاسی نشود. در صورت بروز هر پدیده‌ای ما از همه‌ی امکانات و ظرفیت ملی خود برای کاهش اثرات آن نسبت به جمهوری اسلامی استفاده خواهیم کرد و معتقدم که باید با دقت، تدبیر، دوراندیشی، رصد وضعیت و تحلیل اجزا، ابعاد و اضلاع پدیده، راهکارها و برآوردهای مناسبی برای عبور از این چالش‌ها پیدا کنیم.

انتظار ما آن است که کمیته‌ی بین المللی المپیک در حوزه‌ی سیاسی مداخله نکند و وارد اقدامات سیاسی نشود

*در این چند ماه اخیر اتفاقاتی نسبت به تقابل ورزشکاران با رژیم صهیونیستی رخ داد. شما در عین حال که این مشکل را همیشگی می دانید اما می گویید باید تدبیری اندیشید. چه کار باید کرد؟ این موضوع به وضوح در فضای مجازی تبدیل به یکی از مسائل جدی نسل جدید با مسوولان شده است.

صالحی امیری: به نظرم ما نیازمند تبیین قضیه در سطح افکار عمومی هستیم. انقلاب اسلامی در تداوم حیات خود، مقابله با منافع رژیم صهیونیستی را یکی از اصول خدشه ناپذیر خود معرفی می‌کند. این اصل خدشه ناپذیر در همه‌ی حوزه‌ها، زمینه‌ها و بسترها جاری و ساری است. یکی از این حوزه‌ها، حوزه‌ی ورزش است. این یک استراتژی و تصمیم ملی و نیازمند دواقدام همزمان است. یک اقدام، اجماع ملی برای مدیریت این چالش و اقدام دوم استفاده از همه‌ی ظرفیت‌های بین المللی برای عبور از این چالشاست. در سطح ملی ما با اتخاذ سیاست‌های کارآمد و عقلانی می‌توانیم تا حدود زیادی این پروژه را مدیریت کنیم. در صحنه‌ی بین المللی نیز استفاده از ظرفیت‌های دیپلماسی در حوزه‌ی کشورهای اسلامی، آفریقایی و حتی عربی و همچنین تلاش برای اقناع کمیته‌ی بین المللیالمپیک IOCبرای عدم ورود به کار سیاسی یا اقدام سیاسی که مغایر منشور المپیک است، می‌تواند صورت بگیرد. اینها رسالت‌هایی است که انجام می‌دهیم،اما باید صریح و صادقانه عرض کنم که مقابله با صهیونیسم،حیطه‌های گوناگونی دارد که شامل عرصه‌ها‌ی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ورزشی است و ما نمی‌توانیم یک حوزه را از بقیه‌ی حوزه ها منفک کنیم.این یک واقعیت است که به عنوان یک استراتژی خدشه ناپذیر در جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده است.

* در خصوص نهادینه کردن پروژه‌ی ملی و مبارزه با منافع صهیونیستی گفتید که باید یک دیپلماسی در سطح بین المللی صوت بگیرد.در آستانه‌ی المپیک جاکارتا هستیم. آیا این دیپلماسی و تلاش برای حل مساله صورت گرفته است؟ امیدی هست که ما این مسایل را شاهد نباشیم؟

صالحی امیری: بله! وزارت ورزش و شخص وزیر محترم در حال انجام مجموعه تلاش‌هایی در سطح ملی هستند. ما نیز مجموعه تلاش‌هایی را هم در سطح ملی و هم در سطح بین المللی در دستور کار قرار دادیم و همکاری جدی‌ میان فدراسیون کشتی، وزارت ورزش، وزارت خارجه و کمیته‌ی ملی المپیک وجود دارد. ما حتماً همه‌ی ظرفیت‌های ممکن را برای کاهش خسارت‌های ناشی از این اتفاق به کار خواهیم بست اما در نهایت، باور داریم ملتی که تصمیم گرفته با منافع رژیم صهیونیستی مقابله کند باید هزینه‌ی آن را در عرصه‌ی ورزش هم بپردازد.

حتماً همه‌ی ظرفیت‌های ممکن را برای کاهش خسارت‌های ناشی از این اتفاق به کار خواهیم بست

ملتی که تصمیم گرفته با منافع رژیم صهیونیستی مقابله کند باید هزینه‌ی آن را در عرصه‌ی ورزش هم بپردازد

*شما در این زمینه به عنوان رییس کمیته‌ی المپیک چه برنامه‌ای دارید؟

صالحی امیری: ما بطور طبیعی از ظرفیت المپیک دو استفاده‌ی هم زمان خواهیم کرد، یکی برای بهبود اوضاع تخصصی ورزش قهرمانی کشور و دیگری برای حل چالش‌های برون مرزی یا بین المللی. در هر دو مورد از ظرفیت دیپلماسی استفاده خواهیم کرد. به طور طبیعی بنده و تیم همکارانم وقتی که ارتباطات بین المللی در داخل تهران یا در خارج از کشور داشته باشیم این مقوله را در سرلوحه‌ی کار خود قرار خواهیم داد. من در همین مدت یک ماهه چندین ملاقات خارجی داشتم و در همه‌ی ملاقات‌ها به صورت جدی به حوزه‌ی دیپلماسی ورزش پرداختم و انتظارات خودمان را نیز منتقل کردم. به طور طبیعی همه‌ی دنیا برای تامین نیازهای خودشان از دو ظرفیت استفاده می‌کنند، یکی ظرفیت نخبگان در قالب کمیسیون‌هایی که شکل گرفته است و دوم ظرفیت اسپانسرها برای تامین منابع مالی کمیته‌ی المپیک. این کار امروزه در سراسر دنیا به یک امر مرسوم تبدیل شده است.

* کشور ما الان با مشکلات گوناگونی دست به گریبان است و به گفته جامعه شناسان اعتماد مردم آسیب دیده است. چطور می‌شود از ظرفیت ورزش خصوصاً کمیته‌ی المپیک به این دلیل که یک جایگاه غیرسیاسی دارد و نهاد غیردولتی است برای اعتماد سازی استفاده کرد؟

صالحی امیری: سوال خیلی مهمی است. ما وقتی از اجتماعی کردن ورزش صحبت می‌کنیم یعنی ورزش را بستری می‌دانیم برای توسعه‌ی اجتماعی، وقتی از فرهنگی کردن ورزش سخن می‌گوییم یعنی ورزش را بستری برای توسعه‌ی اخلاق، معرفت و فضیلت در جامعه می‌دانیم. بنابراین ما می‌توانیم یک نگاه محدود به ورزش داشته باشیم و آن تلاش حداکثری چندنفر برای کسب مدال است؛ این یک تعریف از ورزش قهرمانی است. اما یک تعریف جامع از ورزش داریم و آن عبارت است از مجموعه‌ای از اقدامات و فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی در جهت دستیابی به اهداف متعالی انسانی.فتوت، مردانگی، همبستگی، توجه به محیط زیست و… مواردی هستند که در اصول منشور المپیک به چشم می‌خورد. اصلاً بنیان گذار المپیک “پیِر دو کوبِرتَن” در بحثی که برای المپیک ارائه می‌کند می‌گوید فلسفه‌ی تشکیل المپیک تلاش برای همبستگی میان ملت‌ها بوده است بدین معنی که تنش، خشونت و جنگ را از ملت‌ها دور کند و از پیامدهای خصومت و خشونت بکاهد. خوشبختانه این مسیر بیش از یکصد سال است که دنبال شده است. امروز نیز همان اهداف در منشور المپیک وجود دارد و ما در کشور باید این جهت‌گیری را انتخاب کنیم.در حقیقت ورزش باید به متن اجتماعی جامعه هدایت شود. اخلاق اجتماعی، تعامل اجتماعی، سازگاری اجتماعی، همگرایی، همدلی، هم نوایی و… باید مولفه‌ها و عناصری باشند که ما از یک ورزشکار و قهرمان ملی انتظار داریم؛این نکته‌ی بسیار مهمی است. چند درصد مردم می‌دانند تختی واقعاًچند مدال گرفته است؟ اما وقتی از تختی نام می‌بریم بلافاصله هویت فرهنگی و اخلاقی ایشان به ذهن می‌آید و از معرفت، فتوت و جوانمردی او صحبت می‌کنیم. پس هدف ورزش الزاماً کسب مدال نیست.

هدف ورزش الزاماً کسب مدال نیست

ورزش بستر و مسیری برای رسیدن به نقطه‌های تعالی فضیلت، اخلاق و معرفت است. در حوزه‌ی اجتماعی نیز ورزش بستری برای ایجاد نشاط و سازگاری اجتماعی است. جامعه‌ای که نشاط بیشتری داشته باشد جامعه‌ی سالم تری است. جامعه‌ای که در آن نشاط باشد انسان‌ها با یکدیگر سازگارتر، همراه تر و همدل تر هستند و از این منظر ورزش یک امر انسانی، اخلاقی و فرهنگی است.

جامعه‌ای که در آن نشاط باشد انسان‌ها با یکدیگر سازگارتر، همراه تر و همدل تر هستند

*در زمانی که شما این مسئولیت را به عهده گرفتید به این نتیجه رسیدید که یک گروه قوی برای نظارت بر نحوه‌ی هزینه‌کرد بودجه‌ ی اختصاص داده شده به فدراسیون‌ها تشکیل شود…

صالحی امیری: اولاً من اعلام می‌کنم بودجه‌ای که فدراسیون‌ها از کمیته‌ی ملی المپیک دریافت می‌کنند بسیار ناچیز است و امروز جامعه‌ی قهرمانی و فدراسیون‌های ما به منابع مالی و حمایتی بسیار بیشتری نیاز دارند.

امروز جامعه‌ی قهرمانی و فدراسیون‌های ما به منابع مالی و حمایتی بسیار بیشتری نیاز دارند

متأسفانه در چند سال گذشته هر سال بودجه‌ی المپیک کاهش پیدا کرده است.اما در حال حاضر من باید تشکر ویژه از مجلس، کمیسیون تلفیق و رییس محترم آن، هیات رییسه و فراکسیون‌های مجلس داشته باشم که کمک کردند و ردیف اصلی ورزش را برای سال ۹۷افزایش دادند، اما واقعیت این است که امروز برای دستیابی به سکوهای بین المللی نیازمند تجهیزات، آموزش، مربی و هزینه‌های جانبی زیادی هستیم. ما در مقایسه با همسایگان خود و در مقایسه با کشورهایی که صاحب جایگاهی در مواردی هستند بسیار بسیار کمتر هزینه می‌کنیم.

* آماری در این زمینه دارید؟

صالحی امیری: بله. اگر جدول منابع در منطقه را ملاحظه کنید خواهید دید که ما جزو کشورهایی هستیم که واقعاً کمترین هزینه‌ی مستقیم را در ورزش انجام می‌دهیم. البته من معتقد هستم هزینه‌ها را صرفاً هزینه‌های مستقیم تعریف نکنیم. امکانات، تجهیزات، باشگاه‌ها و فضاهای ورزشی جزو ملزوماتی هستند که هر فدراسیونی می‌تواند هویت خود را با استفاده از آن تعریف کند. امروز ما باید به این باور برسیم که ورزش به یک صنعت تبدیل شده است.

باید به این باور برسیم که ورزش به یک صنعت تبدیل شده است

صنعت ورزش در دنیا بخش عظیمی از تجارت را به خود اختصاص داده است و از این منظر باید سرمایه‌گذاری جدی در این حوزه انجام شود. گردش مالی در حوزه‌ی ورزش بسیار بالاست اما ما در ایران هنوز در آغاز راه هستیم. اگر می خواهیم در آینده‌ی نزدیک در جاکارتا، در سال ۲۰۲۰ در توکیو و بعد از آن در سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۴کرسی‌ها و سکوهای بین‌المللی را فتح کنیم از امروز باید برای تربیت جوانان سرمایه گذاری کنیم. این سرمایه‌گذاری باید هم در آموزش، هم در انتخاب مربی و هم تجهیزات انجام شود و تا آنجایی که من به عنوان رییس کمیته المپیک می‌توانم به شما عرض کنم، فدراسیون‌های ما همه تحت نظارت و بازرسی نهادهای نظارتی هستند و در چارچوب قانون عمل می‌کنند و من معتقدم که اکثر فدراسیون‌های ما از سلامت مالی لازم برخوردار هستند.

اکثر فدراسیون‌های ما از سلامت مالی لازم برخوردار هستند

*برخی از فدراسیون‌ها در سال‌های مختلف که نمی‌شود گفت منحصر به دولت خاصی هستند اما رؤسای ثابتی داشتند یا توسط عده‌ی محدودی مدیریت شدند. به عبارت دیگر گردش نخبگان و مدیران را در فدراسیون‌ها شاهد نبودیم. کمیته المپیک چقدر در این مسأله نقش دارد تا شاهد یک گردشی باشیم تابه آن اهداف بلندی که در فدراسیون ها متصورهستید،برسیم؟

صالحی امیری: این نکته‌ی شما دقیق و به عنوان نقد وارد است. اصل گردش مدیریت در فدراسیون‌ها، اصل جوانگرایی،و توجه به خلاقیت و نیروهای خلاق یک ضرورت قطعی است. باید کادرهای فدراسیون‌ها از نیروهای جوان، خلاق و با انگیزه در سطح ملی تشکیل شوند و جوان گرایی باید در بطن فدراسیون‌ها به‌طور محسوس دیده شود.

جوان گرایی باید در بطن فدراسیون‌ها به‌طور محسوس دیده شود

درسال‌های اخیر روند حرکت وزارت ورزش در حوزه‌ی فدراسیون‌ها را مثبت ارزیابی می‌کنم. اصل بر انتخاب آزادانه‌ی روسای فدراسیون‌هاست، اصل بر تحقق نظام مشارکتی است و اصل بر استقلال نسبی فدراسیون‌هاست و اینها نکاتی است که باید به آنها توجه کنیم اما باید اذعان کنیم که تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داریم.

باید اذعان کنیم که تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داریم

*یکی از نکاتی که کمیته ملی المپیک در سال‌های اخیر با آن درگیر بوده بحث طراحیلباس متحدالشکل است که همواره چه در بازی‌های آسیایی و در بازی‌های المپیک چالش برانگیز بوده و حواشیرا ایجاد کرده است؛ در حالی که سایر کشورها چنینچالش‌هایی را نداشتند. برای این مسأله برنامه‌ای دارید؟

صالحی امیری: ما چارچوب را تعریف می‌کنیم و چندان وارد مصادیق نمی‌شویم. ما از همه‌ی صاحب نظران این حوزه دعوت می‌کنیم، تولیدکنندگان اصلی پوشاک در ایران،الگوها را ارائه می‌کنند و نهایتاً از میان الگوهای ارائه شده یک الگو انتخاب می‌شود.شاید ما نیازمند تعریف یک سازوکار جدید برای انتخاب لباس متحدالشکل باشیم. قبلا هم باید از طریق فراخوان یا به شیوه‌های علمی دیگر این کار را انجام می‌دادیم. کاری که انجام خواهد شد فراخوان تولیدکنندگان بزرگ پوشاک و اتحادیه‌ی مربوطه‌ی آنهاست و نهایتاً ارائه‌ی چندالگو و انتخاب یکی از آن الگوها. این مسیر می‌تواند از طریق یک فراخوان ملی پیموده شود و منجر به نوآوری و خلاقیت درنحوه‌ی انتخاب شود. سخن شما کاملاً صحیح است و ما نهایت تلاشمان را می‌کنیم که انتخاب لباس با ذائقه و فرهنگ ملی ایرانی سازگار باشد.

تلاشمان را می‌کنیم که انتخاب لباس با ذائقه و فرهنگ ملی ایرانی سازگار باشد

*در خصوص علمی شدن ورزش که به آن اشاره داشتید، چه اقداماتی انجام شده است؟

صالحی امیری: ما نهادی به نام آکادمی ملی المپیک داریم که یکی از مراکز معتبر ملی است و در کنار ساختمان کمیته ملی المپیک قرار دارد. این آکادمی دارای همه‌ی امکانات و تجهیزات لازم را برای تست‌ها و سنجش‌های علمی، از روانشناسی گرفته تا پزشکی و تست‌های مختلف ورزشی می‌باشد. ما با تقویت آکادمی در پی تحقق آن نگاه علمی به حوزه‌ی ورزش هستیم.

*در سر فصل‌های کمیته، عنوان و اصلی درخصوص شروع و گسترش ورزش قهرمانی مثلا از محلات یامدارس وجود ندارد درحالی که شاید با همکاری وزارت ورزش این مهم به راحتی بتواند میسر شود. برنامه ای در این زمینه دارید؟

صالحی امیری: ما دو رویکرد در حوزه‌ی ورزش قهرمانی داریم: یکی رویکرد گلخانه‌ای و دیگری رویکرداجتماعی. در رویکرد گلخانه‌ای شما برای تربیت یک قهرمان چندین فرد را گزینش می‌کنید و در یک محیط بسته تحت تربیت و آموزش‌های سخت و فشرده قرار می‌دهید اما در یک نظام ملی همه‌ی حوزه‌ها، روستاها، شهرها، مدارس، دانشگاه‌ها، کارخانجات و همه‌ی مراکز ورزشی بسترهایی برای گزینش خواهند بود و این یکی از نکاتی است که قطعاً مورد توجه جدی وزارت ورزش و کمیته‌ی ملی المپیک قرار دارد. یکی از بحث‌های جدی‌ که امروز مطرح می‌شود سنجش ظرفیت‌های افراد از بدو تولد است که مطابق آن، میزان آمادگی آنها را برای رشته‌های مختلف ورزشی مشخص می کنند و تعبیری بدین مضمون دارند که می‌شود از بدو تولد تا سنین بالا برای این گزینش و شناسایی استعدادها تلاش کرد. استعدادیابی یک حرکت گسترده‌ی ملی است که از سطح روستا، شهر، باشگاه، مدرسه، دانشگاه و محیط‌های کارگری شکل می‌گیرد و این استعدادها به صورت پلکانی به سطح ملی می‌آیند.

*به عنوان فردی که پیش از این مسئولیت فرهنگی داشتید،گذری هم به مسایل فرهنگی کشور داشته باشیم. درحال حاضر انتقاداتی از سوی کارشناسان، اساتید دانشگاه‌ و هنرمندان مطرح می‌شود مبنی بر اینکه جامعه‌ی ما دچار یک بحران فرهنگی شده است، شما چنین بحرانی را می‌بینید؟

صالحی امیری: این بحث بسیار حائز اهمیت است چراکه ما در حوزه‌ی فرهنگی به صورت دائمی درمسیر تغییر و تحولات فرهنگی قرار داریم.اینطور نیست که ما در جزیره‌ای باثبات نشسته باشیم و بتوانیم فرهنگ را مدیریت کرده و بر اساس خواسته‌ی خودمان به آنچه که تمایل داریم دسترسی پیدا کنیم. بلکه در مسیر حرکت خود با تغییرات و تحولات گسترده‌ای مواجه می‌شویم. دنیای امروز دنیای متحولی است و ما نمی‌توانیم نسخه‌ی واحدی برای شرایط امروز تجویز کنیم و بگوییم که همه باید از این نسخه تبعیت کنند.

دنیای امروز دنیای متحولی است و ما نمی‌توانیم نسخه‌ی واحدی برای شرایط امروز تجویز کنیم و بگوییم که همه باید از این نسخه تبعیت کنند

من معتقدم شرایطی که امروز به لحاظ فرهنگی در آن قرار گرفتیم شرایط پیچیده‌ای است بدین معنا که عناصر مختلفی وجود دارند که دارای تاثیر و تاثر متقابل روی مؤلفه‌های فرهنگی ما هستند: فرهنگ جهانی، تحولات در شبکه‌های اجتماعی، فضای مجازی ومجموعه‌ی عوامل تأثیرگذار در فرهنگ؛این مسائل مدیریت فرهنگی ما را دچار چالش کرده است و من معتقدم مجموعه‌ی نهادهای فرهنگی ما و در رأس آن وزارت ارشاد حداکثر توان و تلاش و ظرفیت خود را برای حل چالش فرهنگی به کار گرفتند اما باید بپذیریم که دستیابی به قله‌های توسعه‌ی فرهنگی نیاز به سه عنصر دارد، یک: وفاق ملی در عرصه‌های فرهنگی و نگاه واحد به مسائل فرهنگی؛دوم: حمایت گسترده و همه جانبه از حوزه‌ی فرهنگی، خصوصاً در حوزه‌ی تولید، نشر، سینما، تئاتر، موسیقی، مطبوعات و… که همه و همه نیازمند حمایت از سرمایه گذاری هستند؛ و سوم: افزایش سرانه‌ی مصرف فرهنگی در ایران. ما برای دستیابی به توسعه‌ی فرهنگی باید جامعه‌ی فرهنگی داشته باشیم وافراد باید در جامعه زیست فرهنگی داشته باشند چراکه انسان‌های فرهنگی هستند که جامعه‌ی فرهنگی را شکل می‌دهند.

برای دستیابی به توسعه‌ی فرهنگی باید جامعه‌ی فرهنگی داشته باشیم

*یک انتقاد این است که فضای فرهنگی بیش از حد امنیتی شده، به نظر شما این امنیتی کردن فضایفرهنگی چه چالش‌ها وتبعاتی می‌تواند داشته باشد؟

صالحی امیری: حقیقتاً من معتقد به امنیتی کردن فضای فرهنگی نیستم و الان هم فضای فرهنگی کشور را امنیتی نمی‌دانم. نحله‌های مختلف فرهنگی در جامعه، نگرش‌های مختلفی را تولید و منتشر می‌کنند و من معتقدم ما در سطح نظام سیاسی فاقد یک رویکرد امنیتی هستیم.

معتقد به امنیتی کردن فضای فرهنگی نیستم

ما دارای مرزهای هویتی هستیم.من همیشه از سه نگاه سخن می‌گویم: اول؛ نگاه سانترالیسم، انسدادی و بسته که سلسله مراتب مطلق آمرانه را از بالا به پایین تجویز می‌کند. دوم؛نگاه ارتجاعی و انسدادی که فرهنگ را دردایره‌ای تنگ، بسته و محدود تعریف می‌کنند. سوم؛ نگاه عقلانی به حوزه‌ی فرهنگی که من این نگاه را تبلیغ و تجویز می‌کنم. فرهنگ نه یک سلسله مراتب دستوری است و نه یک دایره‌ی بسته‌ی تنگ در اختیار عده ای محدود. فرهنگ یک رود جاری است، فرهنگ به مثابه اکسیژن است که همه‌ی انسان‌ها در متن اجتماعی می‌توانند از آن برای تداوم حیات بهره ببرند.

فرهنگ نه یک سلسله مراتب دستوری است و نه یک دایره‌ی بسته‌ی تنگ در اختیار عده ای محدود

همه‌ی انسان‌ها در مسیر رودخانه می‌توانند از این چشمه و از این آب جوشان سیراب شوند. بنابراین ما دارای مرزهای فرهنگی هستیم و نمی‌توانیم ولنگاری فرهنگی را بپذیریم. البته رعایت مرزهای فرهنگی به معنی امنیتی کردن فرهنگ نیست. نباید دچار انحراف در تحلیل شویم.

رعایت مرزهای فرهنگی به معنی امنیتی کردن فرهنگ نیست

ما در ساختاری زندگی می‌کنیم که نظام اسلامی است، مرزهای ما مشخصات فرهنگی، هویتی و دینی دارد و باید هر نوع فعالیت و حرکت فرهنگی در این دایره‌ای که در چارچوب مبانی است تعریف شود. بنابراینهرآنچه را که خارج از آنباشد به‌عنوان ولنگاری تفسیر می‌کنیم. نکته‌ی دوم اینکه هر نوع تنگ نظری و بسته شدن عرصه‌ی فرهنگی را در جامعه، تحجر تعریف می‌کنیم.

هر نوع تنگ نظری و بسته شدن عرصه‌ی فرهنگی را در جامعه، تحجر تعریف می‌کنیم

آنچه ما به شدت به آن توجهداریم عقلانی کردن پدیده‌یفرهنگ در سطح جامعه و ایجاد یک نوع انگیزش، توجه به ذائقه‌ی مردم و توجه جدی به الگوهای مصرف فرهنگی است. هدف اصلی ما در جامعه باید استقرار زیست فرهنگی و دستیابی به جامعه‌ای باشد که در آن انسان‌ها احساس آرامش، سازگاری، همدلی، هم نوایی و هم گرایی دارند. هنگامی که از زیست فرهنگی صحبت می‌کنیم یعنی جامعه‌ای اخلاقی و فضیلت محور که انسان‌ها خودشان را در درد دیگران شریک می‌دانند.

* یکی از مسایلی که از سوی منتقدین مطرح می‌شود بحث فیلم‌های توقیفی است که گفته می‌شود پشت پرده این توقیف ها سیاسیاست که موجب ناامیدی قشر هنرمند شده است…

صالحی امیری: من در خصوص موضوع فیلم‌های جدید واقعاً اطلاع دقیقی ندارم. اما معیار،هیات نظارت است که متشکل از انسان‌هاییفرهیخته‌ای است که در چارچوب قوانین و ضوابط مصوب تصمیم گیری می کنند و ما نمی‌توانیم نظام را در این قضیه،مقصر معرفی کنیم. هیات نظارت بر اساس معیارهایی که از قبل تعریف شده است در مورد فیلم‌ها قضاوت خواهد کرد و آن قضاوت طبعاً می‌تواند مبنای عمل قرار بگیرد. بنابراین ما نمی‌توانیم بدون داشتن معیار و ضابطه‌ی معین در حوزه‌ی سینما قضاوت کنیم. در خصوص فیلم همچون بنده واقعاً اطلاعاتفنی هیات نظارت را ندارم امکان قضاوت هم ندارم. در مقطعی که من متصدی ارشاد بودم روال به این شکل بود که تهیه کننده برای رسیدگی مجدد حق اعتراض داشت، رسیدگی مجدد انجام می‌شد و در بسیاری از موارد با اصلاحاتی که در فیلم انجام می‌دادند رأی مثبت داده می‌شد و در مواردی که در ابتدا موفق به کسب مجور نشدند، بعد از ایجاد اصلاحات مجوز لازم را گرفتند که ازنمونه‌های آنها مطلع هستید.

* احساس می‌شود در جامعه‌ی ما در مردم نوعی ناامیدی نسبت به مسئولان وجود دارد. نظر شما در این زمینه چیست؟

صالحی امیری: من تعبیری دارم تحت عنوان “ابر غم” یا “ابر نشاط”. در یک سال اخیر اتفاقاتی در ایران افتاده است که ابر غم فضای کشور را احاطه کرده است.

در یک سال اخیر اتفاقاتی در ایران افتاده است که ابر غم فضای کشور را احاطه کرده است

حوادثی مانند زلزله‌ی آذربایجان، قطار گرمسار، پلاسکو، زلزله‌ی کرمان، سانچی، زلزله کرمانشاه و سقوط هواپیما.من این را تعبیربه ابر غم و یأس در جامعه می‌کنم.طبیعی است که این حوادث روح جامعه را آزار می‌دهد. تلویزیون به صورت زنده و مستقیم بیش از یک هفته جست و جوی اجساد و آواربرداری پلاسکو را در سطح ملی منتشر‌کرد و مدام ترس و استرس را در جامعه‌دمید که به نظر بنده کاری حرفه‌ای نبود. ما برای مقابله با این فضا، نیازمند تولید ابرنشاط در سطح ملی هستیم.

نیازمند تولید ابرنشاط در سطح ملی هستیم

امیدوار کردن جامعه به آینده‌ی خوب و ایجاد احساس امید نیازمند انجام کار کارشناسی است. جامعه امروز بیش از هر زمان دیگر به سه عامل نشاط اجتماعی، اخلاق اجتماعی و همگرایی اجتماعی نیاز دارد. نشاط اجتماعی به معنای رضایت از مجموعه‌ی تحولات شکل گرفته در فضای زیست انسان است.اخلاق اجتماعی به معنای همدل و همدرد بودن با دیگران، همنوایی با دیگران وشریک بودن در درد دیگران است. همگرایی اجتماعی نیز یعنی سازگاری اجتماعی، بدین معنا که بپذیریم در جامعه‌ای زیست می کنیم که بین اجزای و طبقات مختلف جامعه اختلاف وجود دارد و ما باید با همدلی، همگرایی و سازگاری اجتماعی این مسیر را طی کنیم.

*به عقیده بسیاری از کارشناسان این ابر غم در جامعه نهایتاً منجر به ناامیدی مردم از مسئولان خواهد شد. نظر شما چیست؟

صالحی امیری:تلاش ما باید در جهت کاهش شکاف میان مردم و مسئولان باشد. بر این باورم که عده‌‌ای آگاهانه و عده‌ای ناآگاهانه تلاش می‌کنند شکاف میان دولت و ملت را افزایش دهند و این امر خلاف امنیت ملی ماست.

عده‌‌ای آگاهانه و عده‌ای ناآگاهانه تلاش می‌کنند شکاف میان دولت و ملت را افزایش دهند

مردم سرمایه‌ی اجتماعی دولت هستند و دولت برای بقای خود به این سرمایه نیاز دارد. تلاش عده‌ای که سعی در گسترش شکاف بین دولت و ملت دارند، قطعاً خیانت به آرمان‌های ملت و نظام است.

منبع : شفقنا

نظرات بینندگان