اوضاع اقتصادی کشور و وضعیت به هم ریخته بازار ارز و سکه، به اندازهای مبهم است که تئوریهای اقتصادی در توجیه این شرایط تا حدی ساکت مانده اند.
به گزارش «انتخاب»، قیمت دلار در بازار آزاد در چند روز اخیر، با جهشی خیره کننده و غیرقابل باور ناگهان از مرز ۱۰ هزار تومان نیز گذشت. نوسانات قیمت دلار به اندازهای غیرطبیعی شده که حتی به تدریج میزان اثرگذاری خود در حوزههای اقتصادی را نیز از دست داده است. .
اما چرا این تحولات مبهم است و چه نکاتی در اتفاقات این روزها وجود دارد که تردیدها در مورد «اقتصادی» بودن این ماجراها را بیشتر میکند؟
اول – در زمستان سال ۹۶ که قیمت دلار پس از یک ثبات نسبی در دوره چهارساله اول دولت روحانی، به صورت غیرمنتظره افزایش یافت، برخی کارشناسان اقتصادی تاکید داشتند که قیمت دلار در آن زمان واقعی نبوده و ارقامی بین ۵ تا ۵ هزار و ۵۰۰ تومان میتواند نرخ واقعی دلار باشد. این موضوع در اوایل سال ۹۶ و با نزدیک شدن به زمان خروج آمریکا از برجام و اتفاقات دیگری مانند افزایش نقدینگی در کشور نیز رخ داد و کارشناسان در بیشترین برآورد خود قیمت دلار را حدود ۶ هزار تومان عنوان می کردند.
اکنون، اما ماجرا فرق کرده و موضوع از این که بگوییم «سوءمدیریت است» گشته؛ کارشناسان اقتصادی به صورت یکپارچه و متفق القول اعتقاد دارند هیچ فشار خارجی، تحریم یا به طور کلی عامل اقتصادی دیگری نمیتواند قیمت دلار را به ۱۰ هزار تومان برساند. به بیان ساده تر، قیمت واقعی دلار آن چیزی نیست که امروز گفته میشود. به دیگر سخن، ارز پول ملی کشور تا این اندازه که قیمت فعلی دلار نشان میدهد پایین نیامده است. بازار خود کششی دارد و در صورتی که قیمتها از حد واقعی آن بالاتر برود عملا هیچ معامله اقتصادی انجام خواهد شد.
دوم - قیمتهای اعلام شده برای دلار و سکه عمدتا روی کاغذ باقی مانده و از آن فراتر نمیروند. یعنی با وجود آنکه قیمت دلار ۱۰ هزار تومان یا بیشتر اعلام میشود، اما خرید و فروش دلار با این قیمت تقریبا صفر است. به بیان دیگر، قیمتهای اعلام شده صرفا یک عدد هستند نه بیشتر. واقعا چه کسی سکه ۴ میلیونی را میخرد؟ و اصلا این سکه با چنین قیمتی به درد چه کسی می خورد؟
سوم – عمده اطلاع سانی درباره قیمت سکه و دلار در فضای مجازی و از منابع ناشناس انجام میشود. به طور مثال چند روز پیش، قیمت دلار ۹۳۰۰ تومان اعلام شد، اما همان شب ناگهان در فضای مجازی پیچید که قیمت به ۹۸۸۰ تومان رسیده. سوال اینجاست که اگر قیمتهای مذکور را بازار تعیین میکند، مگر بازار ارز در ساعت ۱۱ و نیم شب فعال است که برای دلار نرخ جدید تعیین شود؟ به بیان دیگر، بعید نیست عدهای به انگیزههای مختلف مامور عملیات روانی و به هم زدن بازار ارز شده باشند. با وضعیت فعلی، گویا وارد سیرکی شده ایم که در آن عملیات محیرالعقول انجام میشود و هر بار باید منتظر یک اتفاق غیرعادی دیگر باشیم.
چهارم – برخی اظهارنظرها و مطالب منتقدان دولت ابهام آمیز است؛ به طور مثال یکی از روزنامههای اصولگرا به تازگی صحبت از دلار ۲۵ هزار تومانی کرده بود. این در حالی است که با وجود ادعای این روزنامه که نویسنده مطلب مذکور یک «کارشناس اقتصادی» است، بر اساس اطلاعات رسیده، این فرد نه تنها کارشناس اقتصادی نیست بلکه در بهترین شرایط، یک علاقه مند به مسائل سیاسی است. آیا چنین «گرا»هایی در به هم ریختن بازار موثر نیست؟ منتقد دولت بودن با تخریب کل مملکت متفاوت است. واقعا برخی از این دسته منتقدان و مخالفان تصور کرده اند با این کار، دولت روحانی را زمین میزنند و خود، تشکیل دولت میدهند؟ ظاهرا این گروه، در محاسبات خود دچار یک اشتباه شده اند و آن اینکه چنین اقداماتی به صرف مخالفت با دولت روحانی، نه دولت فعلی بلکه تمام مملکت و کشور را زمین خواهد زد.
محمدرضا نجفی منش، عضو اتاق بازرگانی تهران معقتد است دولت در اوایل امسال به جای تعیین نرخ ۴۲۰۰ تومانی برای دلار، باید قیمت را بر مبنای سال ۸۰، محاسبه میکرد که در این صورت به رقم ۶۲۰۰ تومان میرسد. او با اشاره به تلاش دولت برای حفظ دستاورد خود در زمینه تورم می گوید: عملا در دو ماه اخیر با نرخ رسمی بیش از ۷ درصد تورم داشته ایم. اگر این فشار توسط دولت جمع نشود ممکن است همان قصههایی که برای کشورهای دیگر مانند زیمبابوه میخواندیم، برای خودمان هم واقعی شود و به وضعیت همان کشورها مبتلا شویم.